eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
303 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
شهرستان ادب
🔻آغاز ثبت‌نام در دوره‌های آموزشی آزاد «درباره شعر» ▪️ثبت‌نام دوره‌های آموزشی آزاد «درباره شعر» در دفتر شعرِ موسسه فرهنگی هنری «شهرستان ادب» آغاز شد. علاقمندان تا چهارم شهریور 1397 برای ثبت‌نام در این دوره‌ها، که با حضور مدرسان شعر و شاعران برتر کشور برگزار می‌شود، فرصت دارند. عنوان این دوره‌ها و استادان مربوطه به شرح زیر است: شعر طنز: ناصر فیض شعر نیمایی: مرتضی امیری اسفندقه مولوی‌شناسی: قربان ولیئی غزل امروز: سعید بیابانکی خلاقیت ادبی: علی‌محمد مودب حافظ‌شناسی: محمدمهدی سیار نقدنویسی: زهیر توکلی شعر جهان: محمدحسین نعمتی ترانه‌سرایی: حامد عسگری شناخت رباعی: میلاد عرفان‌پور هر مبحث در یک دوره چهار جلسه‌ای تدریس می‌شود. امکان ثبت‌نام در تنها یکی از این دوره‌ها به صورت مجزا یا چند دوره برای علاقمندان وجود دارد. هزینه ثبت‌نام در هر مبحث، هفتاد هزار تومان تعیین شده است. برای ثبت‌نام در این دوره‌ها، کافی است پیامکی به شماره 10003704 ارسال کنند. برای کسب هر گونه اطلاعات با شماره تلفن ۰۲۱۷۷۵۱۷۸۳۰ داخلی 130 دفتر شعر شهرستان ادب تماس بگیرند. ☑️ @Shahrestanadab
16.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گزارش تصویری آزمون #ارکستر_سمفونیک_حافظ ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پرونده‌کتاب در سایت شهرستان ادب آغاز به کار کرد ▪️«محمد رودگر» در سال ۱۳۵۶ در شهر آمل متولد شده و این سال‌ها ساکن شهر قم است. او دکترای خود را در رشتۀ تصوف‌و‌عرفان اسلامی از دانشگاه ادیان‌و‌مذاهب دریافت کرده و در زمینۀ تخصصی خود، کتاب عرفان جمالی در اندیشه‌های احمد غزالی را توسط انتشارات ادیان، منتشر نموده است. کتاب دیگر او «رئالیسم عرفانی» است که توسط انتشارات سورۀ مهر منتشر شده و موضوع آن مابین دو حوزۀ تخصصی تصوف و ادبیات داستانی نگاشته شده است. رمان «دیلمزاد» اولین اثر داستانی رودگر است که چندین جایزۀ ریز و درشت را نصیب خود کرد. این کتاب، برندۀ جایزۀ کتاب سال داستان دفاع مقدس، برگزیدۀ جشنوارۀ داستان انقلاب، برگزیدۀ جایزۀ گام اول و نیز نامزد جایزۀ کتاب فصل جمهوری اسلامی شد. رمان دوم این نویسنده باعنوان «دخیل هفتم» نیز در ۳۶۸ صفحه و به قیمت ۳۰ هزارتومان توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده که تاکنون برندۀ جوایز متعددی گردیده است از جمله؛ رتبۀ سوم در هفتمین جشنوارۀ داستان انقلاب، برگزیدۀ جشنوارۀ ملی دانشجویی ادبیات داستانی رضوی و برگزیدۀ جشنوارۀ هنر آسمانی. هشتمین پرونده‌کتاب سایت شهرستان ادب اختصاص پیدا کرده است به رمان «دخیل هفتم». «دخیل هفتم» از زبان مردی چهل‌و‌اندی‌ساله روایت می‌شود که در یک‌روز معمولی با جوانی امروزی و عاشق‌پیشه برخورد می‌کند و تهدید به مرگ می شود. جوان به اجبار از او می‌خواهد که داستان عشقش را تعریف کند و مرد هم چاره‌ای جز اطاعت امر او ندارد. راوی از دختری می‌گوید که در روزهای مبارزۀ انقلاب ۵۷ به او عشق می‌ورزید و هر دو به زندان کمیتۀ مشترک ضد خراب‌کاری افتادند. در ادامۀ داستان، جوان نیز از ماجراهای عاشقانۀ خود می‌گوید. راوی درمی‌یابد که راه عشق دارای مراتب و معجزه‌هایی است که هر دو آن را درک کرده‌اند، ولی این جوان از او پیگیرتر و مصمم‌تر بوده است. در پروندۀ «دخیل هفتم» به جز انتشار اخبار مربوط به کتاب، چند یادداشت و یک مصاحبۀ اختصاصی با نویسندۀ آن منتشر شده است که در زیر عناوین و آدرس این مطالب را می‌توانید مشاهده کنید: 🔸 گفت‌وگوی اختصاصی شهرستان ادب در پرونده‌کتاب «دخیل هفتم» با محمد رودگر 🔸 گفتگوی قدیمی سایت شهرستان ادب با محمد رودگر: «این چه سیستمی است که جایزه می‌دهد ولی مجوز نمی‌دهد؟!» 🔸 درهم تنیدگی خیال و واقعیت در «دخیل هفتم» | یادداشتی از ملیکا آلیک 🔸 دردی‌کشی از جنس گل | یادداشتی از محسن حسن‌نژاد 🔸 بسته‌ای از عمق تاریخ | یادداشتی از علی ششتمدی دیوارهای شفاف | یادداشتی از علی الماسی‌زند 🔸 گذار از رئالیسم جادویی به رئالیسم عرفانی | یادداشت دکتر محمد حنیف بر «دخیل هفتم» 🔸 هفت دخیل، هفت عاشقانه | یادداشتی از مرتضی شمس‌آبادی 🔸 رئالیسم عرفانی، مکمّل و روح «دخیل هفتم» | یادداشتی از محمدقائم خانی 🔸 عاشقانه‌ی ایرانی | یادداشتی از بهنام نورمحمدی 🔸 دخیل هفتم برگزیده جشنواره داستان انقلاب 🔸 «دخیل هفتم» و «قوش» در جمع نامزدهای جایزه قلم زرین 🔸 در جلسه رونمایی از «دخیل هفتم» عنوان شد: داستانی خواندنی برآمده از گنجینه ادبیات عرفانی ایران 🔸 نقد و بررسی رمان «دخیل هفتم» در خبرگزاری تسنیم: عشق، قهرمان داستان است! 🔸 گزارش تصویری رونمایی از کتاب «دخیل هفتم» این پرونده با مطالب جدید نیز همچنان به‌روز خواهد شد. برای مطالعه مطالب پرونده کتاب «دخیل هفتم» به صفحه‌ی اختصاصی این کتاب در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید. 🔗 shahrestanadab.com/دخیل-هفتم ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻مطالب منتشر شدۀ سایت شهرستان ادب درخصوص (به بهانه سالگرد درگذشت این شاعر معاصر) ▪️چهارم شهریور، سالگرد درگذشت مهدی اخوان ثالث، شاعر شهیر معاصر، است. شاعری که اشعار نیمایی او تأثیرات ماندگاری بر شعر نو گذاشت. سایت شهرستان ادب پیش از این چندمطلب درخصوص این شاعر بزرگ معاصر منتشر کرده بود، که امروز به مناسبت درگذشت او، به بازخوانی آن‌ها می‌پردازیم: 🔸یادداشت : دربارۀ «دوستی آیتالله خامنهای و مهدی اخوان ثالث» و دروغ‌پردازی‌های رسانه‌های سلطنتی 🔗shahrestanadab.com/Content/ID/6231 🔸 یادداشت : کودتای اخوان 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/3804 🔸یادداشت :‌ همچنان در غار آوایی‌ست 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6531 🔸 دستنوشته و شعر مهدی اخوان ثالث در دفتر یادداشتهای آیتالله خامنهای : 🔗https://shahrestanadab.com/Content/ID/3846 🔸 شهریار به روایت اخوان: 🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/2612 🔸 مهدی اخوان ثالث: « رو می‌اندازم به آقای خامنه‌ای به شرطی که برگردید به ایران خدمت کنید» 🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/68 🔸 سه شعر بلند اخوان ثالث برای امام رضا (علیه السلام) 🔗https://shahrestanadab.com/Content/ID/4758 🔸 عاشقانه‌ای از مهدی اخوان ثالث: 🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/9079 🔸 قصیده‌ای که حسین منزوی به اخوان ثالث تقدیم کرد: 🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/7836 🔸 در آن لحظه: شعری از مهدی اخوان ثالث 🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/7834 🔸 عاشقانه‌ای از مهدی اخوان‌ثالث 🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/9040/ 🔸 بازخوانی شعر «چاووشی» از مهدی اخوان ثالث 🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/7259/ 🔸 باز می لرزد دلم دستم | عاشقانه‌ای دیگر از مهدی اخوان ثالث: 🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/7270 🔸 «باغ من» | شعر پاییزی مهدی اخوان ثالث 🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/6580 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻در سالگرد درگذشت ، شاعر شهیر معاصر، به بازخوانی شعر معروف میراث، که از معروف‌ترین اشعار نیمایی اوست، می‌پردازیم: ▪️پوستینی كهنه دارم من یادگاری ژنده‌پیر از روزگارانی غبارآلود سالخوردی جاودان‌مانند مانده میراث از نیاكانم مرا، این روزگار آلود جز پدرم آیا كسی را می‌شناسم من كز نیاكانم سخن گفتم؟ نزد آن قومی كه ذرات شرف در خانه‌ی خونشان كرده جا را بهر هر چیز دگر، حتی برای آدمیت، تنگ خنده دارد از نیاکانی سخن گفتن، كه من گفتم جز پدرم آری من نیای دیگری نشناختم هرگز نیز او چون من سخن می‌گفت همچنین دنبال كن تا آن پدر جدم كاندر اخم جنگلی، خمیازه‌ی كوهی روز و شب می‌گشت، یا می‌خفت این دبیر گیج و گول و كوردل تاریخ لامذهب دفترش را گاهگه می‌خواست با پریشان سرگذشتی از نیاكانم بیالاید رعشه می‌افتادش اندر دست در بنان درفشانش كلك شیرین‌سلك می‌لرزید حبرش اندر محبر پرلیقه چون سنگ سیه می‌بست زانكه فریاد امیر عادلی چون رعد برمی‌خاست هان، كجایی، ای عموی مهربان ! بنویس ماه نو را دوش ما، با چاكران، در نیمه‌شب دیدیم مادیان سرخ‌یال ما سه‌كرت تا سحر زایید در كدامین عهد بوده‌ست این‌چنین، یا آن‌چنان، بنویس لیك هیچت غم مباد از این ای عموی مهربان، تاریخ پوستینی كهنه دارم من كه می‌گوید از نیاكانم برایم داستان، تاریخ من یقین دارم كه در رگ‌های من خون رسولی یا امامی نیست نیز خون هیچ خان و پادشاهای نیست وین ندیم ژنده‌پیرم دوش با من گفت كاندرین بی‌فخربودن‌ها گناهی نیست پوستینی كهنه دارم من سالخوردی جاودان‌مانند مرده‌ریگی داستان‌گوی از نیاكانم، كه شب تا روز گویدم چون و نگوید چند سال‌ها زین پیشتر در ساحل پرحاصل جیحون بس پدرم از جان و دل كوشید تا مگر كاین پوستین را نو كند بنیاد او چنین می‌گفت و بودش یاد داشت كم كم شب‌كلاه و جبه‌ی من نوترك می‌شد كشتگاهم برگ و بر می‌داد ناگهان توفان خشمی با شكوه و سرخگون برخاست من سپردم زورق خود را به آن توفان و گفتم هر چه بادا باد تا گشودم چشم، دیدم تشنه‌لب بر ساحل خشك كشفرودم پوستین كهنه‌ی دیرینه‌ام با من اندرون، ناچار، مالامال نور معرفت شد باز هم بدان‌سان كز ازل بودم باز او ماند و سه پستان و گل زوفا باز او ماند و سكنگور و سیه‌دانه و آن به‌آیین حجره زارانی كآنچه بینی در كتاب تحفه‌ی هندی هر یكی خوابیده او را در یكی خانه روز رحل پوستینش را به ما بخشید ما پس از او پنج تن بودیم من بسان كاروانسالارشان بودم كاروانسالار ره‌نشناس اوفتان و خیزان تا بدین غایت كه بینی، راه پیمودیم سال‌ها زین پیشتر من نیز خواستم كاین پوستیم را نو كنم بنیاد با هزاران آستین چركین دیگر بركشیدم از جگر فریاد این مباد! آن باد ناگهان توفان بی‌رحمی سیه برخاست پوستینی كهنه دارم من یادگار از روزگارانی غبارآلود مانده میراث از نیاكانم مرا، این روزگار آلود های، فرزندم بشنو و هشدار بعد من این سالخورد جاودان‌مانند با بر و دوش تو دارد كار لیك هیچت غم مباد از این كو، كدامین جبه‌ی زربفت رنگین می‌شناسی تو كز مرقع پوستین كهنه‌ی من پاك‌تر باشد؟ با كدامین خلعتش آیا بدل سازم كه من نه در سودا ضرر باشد؟ ای دختر جان همچنانش پاك و دور از رقعه‌ی آلودگان می‌دار ☑️ @Shahrestanadab
🔻 دوره ی آموزشی را با تدریس دکتر برگزار می‌کند 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9415 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻در روز میلاد باسعادت علیه السلام، شعری می‌خوانیم از که به این امام عزیز تقدیم شده است: ▪️امشب فزوده‌اند صفای مدینه را نور خدا گرفته فضای مدینه را با جلوه‌های اشرقت الارض قدسیان بستند چلچراغ سمای مدینه را روح الامین به یاد بهار نزول وحی گلبوسه می‌زند سر و پای مدینه را بیت النبی و گنبد خضرا و مسجدش بخشیده لطف، صحن و سرای مدینه را آن گونه خرم است که گویی گشوده‌اند بر هشت خلد پنجره‌های مدینه را عطر و گلاب و لاله بدین‌گونه دلپذیر تغییر داده حال و هوای مدینه را نور جمال حضرت هادی است کاین‌چنین روشن چو روز کرده فضای مدینه را ماهی دگر به محور خورشید عشق تافت تا روشنی دهد همه‌جای مدینه را آن‌سان که بود هجرت والای احمدی تاریخ‌ساز شهر و بنای مدینه را این وارث رسول هم از راز هجرتش تا سامرا رساند صفای مدینه را گلبانگ شادی است به گوش فرشتگان فریاد مکه را و ندای مدینه را کاین ماه جلوه‌ای ز جمال محمد است ابن‌الرضای دوم آل محمد است ☑️ @ShahrestanAdab