#جایزههای_ادبی
جایزه ادبی بوکه
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
جایزه ی بوکه (Boeke Prize) ، جایزه ای ادبی است که تا سال 2012 در آفریقای جنوبی اعطا می شد. این جایزه با الگوبرداری از جایزه ی من بوکر انگلستان، در سال 1995 بنیان گذاری شد و فقط به رمان های انگلیسی زبان داده شده است. 12تا از 19 کتاب برنده ی جایزه ی بوکه، اولین آثار نویسندگان بوده اند.
اگرچه بوکه یک کلمه آفریقایی است ، شکل جمع کلمه برای "کتاب"، اما جایزه بوکه فقط به رمان هایی که به زبان انگلیسی نوشته شده اند تعلق می گیرد.
این جایزه بیشتر به رمان ها یا آثار اول تعلق گرفت.این کتاب ها توسط هیئتی از منتقدان کتاب (40 نفر در سال 2008) داوری شدند.
ده تا از کتابهایی که این جایزه را دریافت کردهاند، اقتباسی سینمایی منتشر شدهاند.
این جایزه تا سال ۲۰۱۴ تنها به نویسندگان کشورهای مشترکالمنافع انگلیسیها و ایرلندیها تعلق میگرفت؛ اما از سال ۲۰۱۴ همه آثار نوشتهشده به زبان انگلیسی حق شرکت در آن را پیدا کردند. نام برندهٔ این جایزه بهطور وسیعی در مطبوعات آورده میشود. بنابراین بردن جایزهٔ بوکر تأثیر فراوانی در فروش کتاب میگذارد.
روند انتخاب برنده جایزه با تشکیل یک کمیته مشورتی شامل یک نویسنده، دو ناشر، یک نماینده ادبی، یک کتابفروش، یک کتابدار و یک رئیس منصوب شده توسط بنیاد جایزه بوکر آغاز میشود. سپس کمیته مشورتی، هیئت داوران که عضویت آن هر ساله تغییر میکند را انتخاب میکند.
نویسندگانی که کتاب آنها به فهرست نهایی راه پیدا کرده یک نسخهٔ جلد چرمی از کتاب خود به همراه ۲٬۵۰۰ پوند پول دریافت میکنند.
با اجماع داوران جایزهٔ بوکر به یکی از عناوین فهرست نهایی تعلق میگیرد. ارزش نقدی این جایزه هماکنون ۵۰٬۰۰۰ پوند است. مبلغ جایزه در اصل ۲۱٬۰۰۰ پوند بود و از سال ۲۰۰۲ با پشتیبانی گروه مَن به مقدار فعلی افزایش پیدا کرد.
کتاب بادبادک باز و خدمتکار از جمله برگزیدگان این جایزه هستند.
#جایزه_ادبی_بوکه
#معرفی_جایزههای_ادبی
@shahrzade_dastan
مرددرحالی که سیگاری به لب داشت راه افتاد باهمان چراغ همیشگی دردست، شب سردی بود وسوز سرما تا استخوان نفوذ کرده بود.آن شب ماه کامل بود وزیبایی خاصی به پارک حاشیه بخشیده بود.سکوت سنگينی بر پارک حاکم بود،گاهگاهی صدای پارس سگان ولگرد سکوت رامی شکست، حتی جغدها هم آن شب نمی خواندند. همه چیز آرام ولی پر ازابهام وترس بود.مردتنها همچنان به راهش ادامه می داد. او عاشق تنهایی بود، سکوت را دوست داشت. برای همین بودکه هر شب با چراغی دردست وسیگاری برلب با ستاره ها ی شب یا مهتاب قرار داشت. روزها ی تلخی راپشت سر گذاشته بود، روزهایی که یاد آور زخم های کهنه زندگی پر از فراز ونشیبش بودند. ومردمی که او را دیوانه می خوانند. شب ازنیمه گذشته بود، دوباره شروع کرد به خواندن شعر سهراب ،چه کسی بود صدا زد سهراب ؟ کفش هایم کو؟ باید امشب بروم، باید امشب چمدانی که به اندازه تنهایی من جا دارد بردارم وبه سمتی بروم که درختان حماسی پیداست. آن شب مرد هرگز به خانه برنگشت، فردا صبح آفتاب طلوع کرده بودوچراغی که هنوزدرمیان مه غلیظ صبحگاهی سو سو می زد
وته سیگارهایی که ازیک غم بزرگ حکایت می کرد.آن شب مرد برای همیشه از آن شهر رفت ولی چراغش راجا گذاشت تا یادش همیشه درپارک حاشیه جاودان بماند. آن شهر دیگر دیوانه نداشت. ولی مهتاب وستاره ها وپارک حاشیه هنوز که هنوز است منتظرند تا مرد برگردد.
#چالش_هفته
@shahrzade_dastan
یک قاچ کتاب📚📚
ترجیح میدم کتاب بخونم.» «عالیه! دوست داری چی بخونی؟» «کتاب.» «چه کتابهایی؟» «اونهایی که کلمه دارن.»
📚خدمتکار
✍فریدا مک فادن
@shahrzade_dastan
تبریک به خانم زهرا رستم زاده بابت برگزیده شدن در جشنواره مرحله کشوری یوسف بخش داستانک. موفقیت تان روزافزون دوست خوبم. 👏🌹
@shahrzade_dastan
تبریک به خانم فرحناز فروغیان بابت چاپ کتاب جدیدشان. قلمتان سبز و نویسا بانو❤️❤️🙏
@shahrzade_dastan
چاپ داستانک هشت نویسنده اردبیلی در کتاب سه زبانه " تانری آزاد ائله دیگی شهر "
لیلا محمدنژاد- مبینا خلیل زاده - زهرا رستم زاده - رقیه نادری - رویا علیزاده - فرانک انصاری - زهرا جعفری - سیمین گواهی و معصومه جعفری.
تبریک دوستان🙏🙏
@shahrzade_dastan