eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
152 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن نده جواب مرا لااقل جواب مکن تمام خواسته هایم برای نفسم بود دعای منکه دعا نیست مستجاب مکن صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن همین که ترس برم داشته خودش کافیست تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن چقدر جار زدم من که دوستم داری بیا مقابل مردم مرا خراب مکن خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم زیاد روی من و توبه ام حساب مکن اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن سوا نکن که همه با همیم جان حسین همه غلام حسینیم انتخاب مکن : ❤️ سلام اول هفته به شاه ڪرببلاست ڪه‌لطفِ مادر سادات بیمه‌ام بڪند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
کعبه سنگی‌ست که آیینه سرای تو شده حال از شش جهت انگشت نمای تو شده پرده‌ی بیت که بر دامن او چنگ زنند به امیدی متمسک به ولای تو شده قامت نوح ز‌ عشقت که کمان شد تازه حلقه‌ی درب ورودی سرای تو شده ناز بر ناس کن ای حمد که در بسم الله اسم‌ اعظم ز کرم نقطه‌ی بای تو شده خوش بر احوال غلامی که شدی مولایش خوش بر احوال خدایی که خدای تو شده طبق لولاک، به زهرا همگی‌ مدیونیم چون همین آینه بانی بنای تو شده هم تو راضی به رضای دل مرضیه شدی هم دل مرضیه راضی به رضای تو شده آنچه رخ داده و در آتیه رخ خواهد داد همه منقوش در ایوان طلای تو شده در دل سنگ من افتاده هوای نجفت مثل آن چاه که دلتنگ صدای تو شده : ♥️ دلـم از دوری پیر شده بخدا مست نکردم دیر شده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
شُغلم این است،گدایی ز دیار حسنم بعد،با حفظ سِمَت نوکر یک بی کفنم خانه ی مادری ام خاک بقیع است فقط مدتی هست که تبعید شدم از وطنم همه جاوهمه دَم تکیه کلامم "حسن" است ذکر تو مثل ستون است،به قصر سخنم شهر را مست کنم با نفسِ "حای" حسن بوی گُل پر شده در صحن و سرای دهنم ذاتا از ریشه کریمند، گدایان کریم بین آنان به خدا هیچ تر از هیچ،منم مطمئنم که کسی بود،سوا کرد مرا نظر مادرتان است،اگر سینه زنم هر زمان سینه زن بزم عزای تو شدم گریه کرده ست به روی تن من پیرهنم به روی لوحِ دلم حک شده با خط درشت من حسینی شده ی دست امامم حسنم غصه ی بی حرمیّ تو مرا کشت،حسن زیر خورشیدی و این شد سبب سوختنم کاش می شد که پس از مرگ،شوم خرج شما سایبانی بشود روی مزارت بدنم : 💔 مُقَدَس‌است،دوشنبه بَرای این نوڪر دوشنبه‌هابه‌لَبَم ذِڪرِ یا حَسَن دارم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
چه میشود نگهی هم بما کنی آقا مرا برای غلامی سوا کنی آقا چه میشود که شبی هم میان خلوت خود فقط بخاطر زهرا دعا کنی آقا فراق تو همه درد است ای طبیب دلم چه میشود که تو دردم دوا کنی آقا گرفته ای زهمان روز ابتدا دستم گرفته ای و محال است رها کنی آقا بدان امید دهم جان که روز رستاخیز میان آن همه من را صدا کنی آقا چقدر گریه کنم من میان روضه ی تان که کنی آقا : دیدار تو گر صبحِ ابــد هم دهَدَم دست من سرخوشم از لذت این چشم براهی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ای کاش برای ما دعا بنویسند یک تذکره ی کرببلا بنویسند ما حج که نرفته ایم اما کافیست یک مرتبه حج فقرا بنویسند آقا به ملازمان بگو نامم را یک گوشه ی ایوان طلا بنویسند ما شیعه که نه، ولی شما راضی شو ما را ز محبان شما بنویسند راضی نشوی که خادمان نامم را از دفتر نوکـران جدا بنویسند گفتم که پس از مردن من جای دعا روی کفنم بنویسند : همه با درد به دنبال طبیبی هستیم دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
خویش را از آسمانِ ادّعا انداختم تا دلم را روی فرشِ روضه‌ها انداختم من به دست خوب آقایی همیشه رو زدم "مَن‌مَنم" را خوب جایی زیرِ پا انداختم روزهای روضه‌دار و ماههای آه‌دار روی دوشِ خانه‌ام شالِ عزا انداختم من مریض گریه‌ام،در روضه‌های خانگی بسترم را گوشه‌ی دارالشّفا انداختم یادِ کام تشنه‌ات یاد گرسنه بودنت خویش راباگریه ازآب وغذا انداختم هرتپش رابادخیلِ زنده‌ام قلبِ خود را در ضریحِ کربلا انداختم در خیالم هر شبِ جمعه کنار گنبدت چند عکس یادگاری با خدا انداختم : 💔 دست بر سینه گذارید سلامی بدهیم تا شب جمعه همه زائر ارباب شویم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
دلم گرفته از این جمعه های تكراری دلم گرفته از این اجبـاری چقدر ندبه بخوانم،چرا نمی آیی؟ چه دیده ایی كه از این دل شكسته بیزاری؟ نیا،به درد خودم گریه می كنم، باشد شما كه از ِحال من خبر داری صلاح مملكت خویش خسروان دانند از این به بعدِ غزل، من ندارم اصراری نیا،كه وُسع خرید كلافِ نخ هم نیست شما كه با خبر از نرخهایِ بازاری امان نمی دهدم گریه، درد و دل دارم به سینه مانده چه ناگفته هایِ بسیاری به جان مادرت آقا به كار می آیم مرااگر تو در این روضه ها نگه داری به درد می خورم آقا، مرا تحمل كن به جای بخوانم تو شاهدی،جگرم خرجِ روضه هاتان شد گمان كنم كه به من اندكی بدهكاری ببخش، حرف زیادی زدم، غلط كردم شما امامی و من هم غلام، مختاری مرافراق وغمت می كشد،تو خواهی دید كه خورده برگه ی ترحیم من به دیواری : روز جمعه یک جهان نام تو را دارد به لب ، راه نجات ما تویی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
هر روز صبح زود به آقا سلام کن یا گریه کن برای غمش یا سلام کن گر مثل من به کرب و بلایش نرفته ای هرجا نشسته ای ز همانجا سلام کن هر روزِ ماست،مستِ سلامٌ عَلَی الْحُسَین آغوش ما پر است، ز صدها بغل حسین ما عاشقیم، عاشق آقای کربلا ما زنده ایم، زنده به رویای کربلا ای کاش نامه ی عمل ما بدل شود با مُهر یا حسین، به ویزای کربلا اصلا بهشت، شعبه ای از خاک کربلاست جنس شراب آن کمی از تاک کربلاست کرب و بلا بهشت برین است، شک نکن عرشی ترین مکان زمین است، شک نکن شد حسرت ضریح حرم قوت غالبم جا مانده ای ز قافله ام، نانم آجر است ای کاش پادشاه، نظر بر گدا کند من را مسافر کند : ❤️ ناخوش‌احوالم‌برایم‌استراحت لازم است نوکرت را چند‌روزی دعوتش‌کن‌ کـربلا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
گاه شد مظهر خدا و گاه شد مظهر علی من علی را درخدا دیدم، خدا را در علی روزاول ازخودش یک نورواحدخلق کرد نیم آن شد مصطفی و نیمه ی دیگر علی این سر قرآن علی و آن سر قرآن علی حق کتابی را فرستاده ست سرتاسرعلی شهریار و شهسوار و بنده ی پرودگار حضرت دلدل سوارو خواجه ی قنبر علی گوش جان بگشا و بشنو از امین کردگار لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار : درقیامت که بشردرحیرت ودروحشت است هرکه اربابش علی باشدخیالش راحت است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
کاش روزی هم بیایدعیدِفطری دربقیع گنبدوگلدسته ات را،ما چراغانی کنیم از گلاب و عنبر و اسپندِ صحنِ انقلاب صحنِ قدسِ مجتبی را هم خراسانی کنیم همچوشاهِ کربلا،آقاضریحت سهمِ ماست شهرِ پیغمبر بُوَد باید که سلمانی کنیم درمضیفِ حضرتی اطعامِ شاهانه دهیم بهرِ نذریْ سوی تو فرزند قربانی کنیم مثلِ ایوانِ نجف ایوانْ طلاخواهیم ساخت کوری چشمِ سعودیها چه نورانی کنیم ذکرِ لایومَ کَیومَک نقشِ کاشی ها شود چشمِ زوارُالحسن را نیز بارانی کنیم : 💔 آنقدر بخشیده‌ای،بخشیده‌ای،بخشیده‌ای سنگ قبری هم نمانده از برایت یا حسن صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم با همه آدمیان غیر تو خلوت کردیم جای خالی تو را هیچکس احساس نکرد به گمانم که به دوری تو عادت کردیم جمکران هم که رسیدیم،به جای ندبه فقط ازحاجت خودپیش توصحبت کردیم سالها می گذرد، منتظری برگردیم پس مشخص شده ماییم که غیبت کردیم نمک سفره ی تان را همه خوردیم ولی باگناهان،به همین سفره خیانت کردیم دلمان ازهمه ی مردم عالم که گرفت گریه کردیم وسپس سجده به تربت کردیم هرکجاذکرحسین است همانجاحرم است قبل هیئت همگی قصدزیارت کردیم اربعین باهمه دنیابه دل جاده زدیم لذت عشق توراباهمه قسمت کردیم : تشنه ی آب فراتم، مثل خلق عالمین أین مهدی، أین قائم، یالثارات الحسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دوباره میروم آرام و بی صدا مشهد سلام حضرت سلطان،سلام یا مشهد سلام میدهم از دور و می‌شوم نزدیک چقدر فاصله‌ها کم شده‌ست،تا مشهد کبوترِ حَرمی،جز حرم چه می‌خواهد؟ همانکه انس گرفته‌ست با تو،با مشهد رفاقتی‌ست میان من و تو و حرمت شده محل قرار رفیق‌ها،مشهد چقدر خسته‌ام از روزگار بی وجدان کسی که خسته شده میرود کجا؟ مشهد دوباره حال دلم بد شده مریض توام شفای عاجل من شو،ببر مرا مشهد دوباره مثل همیشه مرا به خود بطلب دوباره مثل همیشه بگو بیا مشهد همیشه گرم سفر هستم از حرم به حرم منم مسافر هر روزِ : همه با درد به دنبال طبیبی هستیم دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
ما را تمام خلق شناسند با حسین ما نوکریم و حضرت فرمانروا حسین ناز طبیب و منت مرهم کجا کشی؟ وقتی که هست تربت پاکش دوا حسین باهرطپش زسینه ی ما میرسد به گوش ای پادشاه تشنه لب کربلا حسین منت خدای عزّوجل را که لحظه ای مارا به حال خویش نکرده رها حسین در روز حشر سینه زنان ناله می کنیم شور و نشور می کند آنجا به پا حسین نوکرکنارسفره ی ارباب دل خوش است شکر خدا که گشته خریدار ما حسین آری وصیّت همه ی ما همین بُوَد بر روی قبر ما بنویسید : 💔 شب جمعه،حرم ومادروغوغای ضريح بازهم نوكــرتوحسرت امـشب راخورد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسينه سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
بیشتر از عاشقی هجران مرا سوزانده هجر دیدار رخ جانان مرا سوزانده بعدازعمری علت خسران خودفهمیده ام دل سپردن دست این و آن مراسوزانده مثل یعقوبم،دلم آتش گرفته،سوخته بعدِ یوسف غربت ڪنعان مراسوزانده عشق بی وصل نگارازهربلایی بدتراست عاشقی،این دردبی درمان مراسوزانده دورازمولادراین زندانِ نَفْس افتاده ام غفلتم دربین این زندان مراسوزانده یک ڪلاف آورده ام،یوسف خریداری ڪنم این هیاهوی خریداران مراسوزانده ترس از این دارم بگویدڪه نمی خواهم تورا فڪردوری ازصف خوبان مراسوزانده : یک نفر، یک خبر از ندارد بدهد؟ دلِ ما خیلی از این بی‌خبری سوخته است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
رفته بودم به زیارت که حرم گفت حسین تاشنیدم همه ی دوروبرم گفت حسین مادرم نام را به من آموخته بود بادلی سوخته اماپدرم گفت حسین روضه خوان داشت زِ بی آبی طفلان میگفت وسط روضه ی توچشم ترم گفت حسین همچو ققنوس نشدقسمت من قله ی قاف سوختم درغم توبال وپرم گفت حسین روزه بودم وسط روزترک خوردلبم تاعطش کارگرافتدجگرم گفت حسین من حسینی شده ی روز اَلستم انگار چون خداوند به بالای سرم گفت حسین : ❤️ حالا که عزت و شرف و شوکتم ز تـوست گردن به پیش خلق چرا کج کنم،حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
تا زیارتنامه شد آغاز، غم پایان گرفت دردِ دوری،باسلامی نسخه‌ی درمان گرفت من گِلی بودم بدون روح،در خاک نجف تا نسیمی ازحرم آمدوجودم جان گرفت ابرها از آسمانِ شهر تو رد می‌شدند خورد،برقِ گنبدت برچشمشان،باران گرفت هیبتِ ایوان طلایت آنقدَر محوم نمود تا زبانم بند آمد ذکرِ «یا ایوان» گرفت یک عروسِ حیدری دیدم که از صحن نجف خاک را برداشت و با آن حنابندان گرفت خواستم تا بهترین مدحِ تو را از بر شوم زائری درصحن،ختم سوره‌ی انسان گرفت تا خداوندِ قلم یک سطر،در شان تو گفت از امینی الغدیر،از شاعران دیوان گرفت جایگاه دشمنان توست،قعرِ چاهِ ویل تازه خیلی هم خدابرحالشان آسان گرفت مسجدی که «اَشْهَدُ اَنَّ عَلی» را قطع کرد باید اصلا گنبد و گلدسته را از آن گرفت داریوش وکوروش و این داستانها، بگذریم کشور ما اعتبار از حضرت سلمان گرفت : ♥️ بین حیدر با خدا حائل شده یک تار مو آن هم از مویِ پریشانِ علی افتاده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
غم میخورم با کفترانی که نداری در حسرت آن آستانی که نداری این شعرجای روضه هایی که نخواندیم دفتر به جــای سایبانی که نداری در خواب دیدم گریه میکردند با هم رو به ضریحت خادمانی که نداری رؤیای من،روضه میان بود دیگر چه رؤیایی زمانی که نداری مشهد که رفتم در خیابانهاش حتی پُر بود از ، همانی که نداری میترسم آخر بگذری از قاتلانت در سینه ات جز مهربانی که نداری : 💔 گرچه بی صحن وسرامانده کنون شاه کرم در دلم یک حرم ناب به نام حسن است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
دیده بگشاکه ز دوریِ شماخسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سربه زیر آمده ام تاکه بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگرازنفسم واین عُجب وریاخسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا،خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ توراکم به خودش دیده ومن دیگرازشهرم و این حال وهواخسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم باز هم جا نشدم بین گدایانِ حرم پس نپرسید زحالم که چراخسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم : این غیبتت، نتیجه یِ کارِ بدِ من است من را ببخش، باعثِ تأخیرتان شدم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هر روز هفته با نگاهت عالمی دارم وقتی که هستی در کنارم چه غمی دارم؟ راحت بگویم، من بدون عشق میمیرم من زنده ام تا لحظه ای که همدمی دارم حرف دلم را به کسی جز تو نمیگویم وقتی به خوبی تو آقا محرمی دارم در سایه ی هر بیرقی سینه نخواهم زد وقتی که مانند تو صاحب پرچمی دارم در دست دارم ریشه هایی از عبایت را شکر خدا حبل المتین محکمی دارم هرجا که پای تو وسط باشد بدون شک از غربتت باران اشک نم نمی دارم نامت تب مرثیه را می آورد با خود هر چهارشنبه در دل خود ماتمی دارم : کربلایی می شود، پسوند اسمش هرکسی جرعه ی آبی ز سقاخانه ات نوشیده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
برخاک راه خودنظرکردی طلا شد در یک بیابان پا نهادی کربلا شد من یک دقیقه از غم تو گریه کردم ای شکر حق آن یک دقیقه، سالها شد بی بال و پر آمد، ولی بالا نشین رفت فطرس شد آنکه با غم تو آشنا شد اکسیر نام تو عجب خاصیتی داشت "غرق فنا" با نام تو "خضر بقا" شد خاک ره آنم که او خاک ره توست تربت کنار پای تربت ها گدا شد من "آبِ رو" دادم که "آبرو" بگیرم هر شوره زاری تا که تر شد پربها شد حاتم که آمد نزد تو مهروترین بود من تازه فهمیدم چرا مثل حنا شد هر دفعه که صحبت ز خاک نینوا شد الماس، نسبت به خودش بی اعتنا شد در کربلا قانون سنخیت به هم خورد "جوون" سیه چرده چو یار مه لقا شد مقتل نوشته که سر پاک تو آقا در پیش چشم خواهرت از تن جدا شد جسم شریفت شد لگدمال سم اسب و دست آخر جمع در یک بوریا شد : 💔 زیارتت همه ایام سال پر فیض است ولی مرا بطلب بیشتر صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
چه غصه هاکه نخوردم برای غیبت تو چه گریه هاکه نکردم برای غربت تو یتیم زاده و آواره ایم، دربه دریم بگو چگونه بیاییم در کفالت تو؟ در انتظار طلوعم،نماز می خوانم بوقت شرعی عشاق،راس ساعت تو چه می شودکه بگویدخدابه جبراییل بگوبه حضرت مهدی،رسیده نوبت تو تمام خواست ماازخدافقط این است ظهور یا فرج عاجل و سلامت تو برای مرقدزهرا ضریح می سازیم به حول و قوه ی الله،با نظارت تو خدااگرکه بخواهداقامه خواهدشد نماز جمعه ی این هفته باامامت تو : مثل باران بهاری که نمی‌گوید کِی بی خبر در بزن و سرزده از راه برس صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
هوای بال و پرم میل کربلا دارد دویدنم عقب ناقه ماجرا دارد دلیل اشک مرااهل اشک می‌فهمد نمی‌شود بنویسم قلم حیا دارد حکایتی جگرم را به درد آورده حکایتی که اشاره به روضه‌ها دارد میان سجده لگد خورد غیرت سحرم کسی‌که می‌زندم بغض مرتضی دارد بریده شد نفسم بارها پیِ ناقه کجا سه ساله چنین طاقت مرا دارد دلم شکست و روی خاک با سر افتادم که پای خسته‌ی من آبله کجا دارد : 💔 روضه خواندی وشدی بانی روضه خوانی هیأتی بودن خود را به شما مدیونم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
جمعیت بیشتر از قبل شتاب آوردند هیزم آورده و با قصد ثواب آوردند روضه خوان گفت که یکباردگرابراهیم رفت درآتش واین قوم عذاب آوردند آنچه این شهرمسلمان سر پیرش آورد کافران کی به سر اهل کتاب آوردند گفت این کوچه همانست همان در،اینها مثل آن روز لگد را به حساب آوردند بر سر چیدن گل ولوله شد آخر هم از میان در و دیوار گلاب آوردند گفت پیراست و قرارست که اورا ببرند دست بردندبه شمشیروطناب آوردند ناگهان گریه شدوگفت که نیت کردند بکنند آنچه سر طفل رباب آوردند مثل هربارکه از کرببلا می خوانیم روضه‌خوان حنجره اش خشک شد،آب آوردند : غم نیست خانه‌ام اگر آتش گرفت،شکر گرخانه سوخت،فاطمه‌ای پشت در نداشت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت بنیانگذار و رئیس مذهب تشیع، شیخ الائمه، امام جعفر صادق (ع) بر شیعیان تسلیت باد🏴
ناامیدی نبود نزد گدایان حسن دست ما را برسانید به دامان حسن  نشنیده است کسی خواهش روزی از ما  میرسد روزی ماصبح وشب ازخوان حسن  حاجتم نیست دراین شهربه احسان کسی عادتم داده خداوند به احسان حسن نشکندگوشه ای ازنان کسی راهمه عمر  آنکه یک روزنمک گیر شد ازنان حسن بنویسید جذامی زمین خورده نشست سر یک سفره کنار لب خندان حسن حُسن رفتارچنان داشت که ازرحمت او مردشامی شده یکباره غزلخوان حسن حرف اورانخریدندسپاهش غم نیست آمده خیل ملک گوش بفرمان حسن سفرایش همه رفتندویکی بازنگشت درعوض این همه نوکرهمه قربان حسن  و بدانند همه کوفه صفت های زمان  که فروشی نبود عشق محبان حسن  میرسدصبح ظهوری که بنا خواهدشد  مثل ایوان نجف گنبد و ایوان حسن : 💔 بنویسید حسن مکتب و آیین من است حسنی مذهبم و حبّ حسن دین من است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
این روزها دیگر کسی یاد شما نیست دیگر کسی با نامهایت آشنا نیست مثل گذشته نیست دیگر کارهامان شبهای جمعه روی لبهامان دعا نیست حق با شما بوده اگر خیمه‌نشینی اینجا میان ما برای تو که جا نیست تفریح بعضی‌ها مهمتر از نماز است یک عده‌ای هم کارشان غیر از ریا نیست دیگر گذشت آن هفته‌های جمکرانی دیگر سه‌شنبه‌های هفته با صفا نیست در بند نفس خود گرفتاریم از بس که لحظه‌هامان از گرفتاری جدا نیست بیچارگی یعنی همین، روزی بفهمیم در دفتر چشم انتظاران نام ما نیست چیزی که از ما دیده‌ای تو بی‌وفائیست چیزی که ما دیدیم از تو مهربانیست اصلاً چه کاری بهتر از روضه گرفتن؟ حالا که روزیِ گدایان کربلا نیست : هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام