eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
151 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نمی خواهم بگویم آنچه بین کوچه ها دیدم مکن اصرار ای زینب بدانی آنچه را دیدم به بند غم گرفتار و اسیرم تا دم مرگم که بند ریسمان بر گردن شیر خدا دیدم خدا داند که آن سیلی شروع دردهایم شد به یک لحظه در آن کوچه دوصد کرب و بلا دیدم از آن خنجر که بر پایم نشست هرگز نمی نالم که من مسمار را در سینه ی خیرالنساء دیدم شرار طعنه و زخم زبان از زهر بدتر بود چه گویم من چه از دوستان بی وفا دیدم در این غربت شبیه جد خود خیر البشر هستم که از ملعونه ای همسرنما جور و جفا دیدم : بی حرم شد که بدانند همه مادری است  ورنه در زاویه ی عرش مقام حسن است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اين روزها نگاه تو از خونِ دل تر است گويا دلت حسينيه ي اشک مادر است شال عزا دوباره نشسته به دوش تو شالي كه حيف، سوخته از آتش در است گلبرگ هاي گونه ي شبنم گرفته ات زخمي، شكسته، نيلي، چون ياس پرپر است اي وارث تمامـي غـمـهـاي اهـل بيت اين روزها غريبيِ تو مثل حيدر است چون ديده ام تو را و سلامت نداده ام يا تو سلام كرده اي و گوش من كر است مُردن ميان روضه اگرچه سعادت است در روضه هاي باز بهتر است زيرا كه اشک يک شبِ اين فاطميه ها با گـريه ي تمام برابر است حالا بيا و بخوان آتشم بزن چشمم به ناله ي تو و يک واي مادر است يا رب كجا رواست زنـي را كتک زنند وقتي كه زن مقابل چشمان شوهر است : حال و احوال دلـم بدجور طوفانی شده غیبت جانکاه تو چه طولانی شده روضه های مادر و میخ در و چند بی حیا حال و احوال دلـم بدجور طـوفانی شده سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می سوخت و در سینه آهی شعله ور داشت از بعد زهرا حال و روزی خون جگر داشت با دیدن چشمان حیدر گریه می کرد از غصه های هر شب و روزش خبر داشت جانها فدای آنکه به طفلان زهرا از هر کس دیگر ارادت بیشتر داشت نذر حسینش کرده بود هر بچه اش را ان مادری که دامنش قرص قمر داشت زینب همه عشقش دگر دختر نمی خواست اما دلش می خواست بیش ازاین پسر داشت جانها به قربان و فدای مادری که روزی رزق سفره اش خیلی ثمر داشت سنگ مزار خاکی و بی سایبانش ای کاش زائر نه فقط یک رهگذر داشت ام البنین امد به استقبال زینب زینب برایش مشک پاره با سپر داشت بعد از حسین ام البنین ام البکاء شد بعد از حسین چشمان بارانی و تر داشت : جای زهرا، بعد زهرا، مثل زهرا مادری هرچه مادر هست قربان چنین نامادری سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز شهادت امّ‌العبّاس، امّ الادب، حضرت امّ‌البنین سلام‌ الله علیها را تسلیت عرض می‌کنیم🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرقی ندارد كه جهنم یا بهشت است هرجا كه میگویم حسین آنجا بهشت است هر روز از این روضه به آن روضه دویده حق دارد آنكه گفته این دنیا بهشت است چشمی كه از داغت نمیبارد جهنم چشمی كه از داغت شود دریا بهشت است شش گوشه را از شش جهت دیدیم و گفتیم از هر جهت این كعبه ی زیبا بهشت است بالا و پایینی ندارد خانه ی تو بالای سر فردوس و پایین پا بهشت است با جبر ما را عاشق خود كن كه فردا در اختیار ، بهشت است گفتند زهرا زائر شبهای جمعه ست گفتیم زیر پای مادرها بهشت است خیمه به خیمه سوخت دست و پای طفلان در آتشی كه شعله هایش تا بهشت است : 💔 خواهم که شبی در حرمت پای ضریحت آن قدر به لب ذکر تو گویم که بمیرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صاحبا یک نظری کن به گدا عیبی نیست رحم بر اشک دو چشم فقرا عیبی نیست دل ویرانه ی ما و نظر لطف شما نظرت گر برسد بر دل ما عیبی نیست کوری من اثر بردگی شیطان است چشم بیمار بگیرد چو شفا عیبی نیست "روزها فکر من این است و همه شب سخنم" من ندیدم رخ محبوب... چرا عیبی نیست؟ حال افتاده ام از پا...به تو رو آوردم تو بگیری ز کرم، دستِ مرا عیبی نیست بارها اشک تو از فعل بدم جاری شد گر بمیرم ز غم اشک شما عیبی نیست درکثافات عمل غرق شدم کاری کن دست خود را تو بگیری به دعا عیبی نیست ما که مردیم و ندیدیم جمالت آقا ما شنیدیم فقط وصف تو را یا مولا : 💔 هرجور هست پیش تو یکروز میرسیم آقا بگو که خیمه زهرایی‌ات کجاست؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قصـه ی نوکـری ام را همه جا بنویسید و بـرای مـنِ مسـکـوت، صـدا بنویسید حسرتی که به دلم مانده، خودش دیوانیست مو به مو، خط به خطش، همه را بنویسید بنـویسیـد، رفت، ولـی در رویا جای مـن را وسط صحن و سرا بنویسید و مـرا زائـر اربـاب، شمـا فـرض کـنـیـد گوشه ی قصه ی من کـرب و بلا بنویسید بنویسید که دستم به ضریحش خورد و... روی یک پنجـره اش نـام مـرا بنـویسیـد داغ جاماندگی ام گـرچه مرا کشت، ولـی ننـویسیـد کـه دق کـرد، شـفـا بنـویسیـد سرگذشت دل من روضـه ی مکشوفه شده مـقـتـلـم را روی ایـوان طـلـا بنـویسیـد مـن کـلـاغـم که به خـانـه نرسیـدم آخـر قـصـه ی سر شده ام را همه جا بنـویسیـد : بی غم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت بیش از این کاش گرفتار غمت می‌بودم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سر به خاطر تو سرِ دار میروم آخر به شوقِ وعده‌ی دیدار میروم حالا که شاهراه رسیدن به تو یکی‌ست دنبالِ راهِ میثم تمّار میروم یکبار اگر قدم بگذاری به چشم من قربانِ خاک پای تو صدبار میروم مستم؛ نوازشم نکنی گریه می‌کنم با سر میانِ دامنِ دیوار میروم نوکر قبول کن؛ بخرم؛ مُفت هم بخر دارم به شوقِ سود، به بازار میروم بین غلامهای تو یوسف نشسته است باشد قبول، من تهِ انبار میروم تو کعبه‌ای و قبله‌نما ردّ پای توست وقتی به طوف قبله‌ی سیّار میروم در سایه‌سار هیبتِ ایوان‌ْطلای تو قربانِ دست و پنجه‌ی معمار میروم سوی بهشت، از حَرَمَت کوچ می‌کنم راه گریز نیست، به اجبار میروم جنت برای مزدِ گدایان تو کم است حالا که چاره نیست، به اصرار میروم : دلخوشم با تو اگر از دور صحبت میکنم با سلامی، هر کجا باشم زیارت میکنم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل را سپرده ایم به دست کریم ها امروز نه، ز روز ازل از قدیم ها ما خاک پای خادمتان هم نمی شویم دلداده ی تو نوح و مسیح و کلیم ها بر سینه ی کسی نزند دست رد حسن دلبسته ی عطای تو حتی رجیم ها هرکس که زیر سایه ی حُسنِ حَسن رسید پر می زند ز قلب و دلش کل بیم ها خیره شدن به تابش خورشید کی شود درک شما کجا و عقـول فهیم ها؟ وقتی حسن امام شود در تمام شهر راحت شود خیال تمام یتیم ها در اوج غربتش به برادر خطاب کرد لا یوم مثل قصه ی ذبح عظیم ها از تربت تو بوی غم و غصه میوزد بویی ز دود کوچه گرفته نسیم ها : کل شعرم را در این مصرع تلاوت میکنم کربلا هر کس نرفته از حسن خواهش کند سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو یوســف زهـــرایی و بازار میخواهی در خواب هستم تو مرا بیدار میخواهی اصلا امیدی هست من هم یاورت باشم؟ اصلا بگو در لشکرت سربار میخواهی؟ دائم سرم دراین فضاهای مجازی هست در این زمانی که تو تنها یار میخواهی در این فضایی که بصیرت نیست بین ما تنهاتـــر از تنهایی و عمــار میخواهی ماها فقــط داریم دعوت میکنیـم از تو غافل از اینکه میثم تمـّــار میخـواهی در این زمان که تنبلی رسم است بین ما تو از تمـــام شیعیانت کار میخواهی بهر سپاهت که بود فرمانده اش عباس صدها نفر سرباز چون مختار میخواهی : حتي سه شنبه ها تو نباشي براي من دلگيري اش برابرِ با عصر جمعه هاست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عالم تمام غـرق تـمـنای فاطمه سـت اصلا دلیل خلق، تماشای فاطمه ست باشد به زیر سایه ی مهرش تمام خلق هـرذره ای کـه زیر قدمـهـای فاطمه ست هاجر که زمزم از قدم کودکش شکفت در آرزوی بوسه ای از پای فاطمه ست عیسی که مرده از نفسش جان گرفته بود در آرزوی فـیـض نـفـس هـای فـاطـمـه ست موسی که با عصاش دل بحر می شکافت بی بادبان فـتـاده به دریـای فـاطـمه سـت مـریـم کجا و رسیدن بر گرد پای او مریم کنیز زینب کبرای فاطمه ست او زن بُــوَد ولـی بــه خـداونـد تا به ابد مردانگی خلاصه ی معنای فاطمه ست امـا بـه جـز علی که سزاوار مدح اوست؟ آری فقط علیست که همتای فاطمه ست رخسار نیلی و قدِ خم، بازوی كبود اینها همه نشان ز تولای فاطمه ست : هرچه دارم همه از عطر لب مادرم است عوض قصّه به بالین سرم گفت ❤️ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز میلاد خجسته ی حضرت سلام الله علیها، سرور بانوان جهان و مبارک باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به زخم زخم تنت گریه می‌کنم هر شب برای پیرهنت گریه می‌کنم هر شب شبیهِ سرخیِ خورشیدِ آسمانِ غروب به دست و پا زدنت گریه می‌کنم هر شب به خشکیِ لبِ مثل کویرت آقا جان به خشکی دهنت گریه می‌کنم هر شب به پیکری که سه شب روی ریگ صحرا ماند به جسم بی کفنت گریه می‌کنم هر شب به لحظه‌ای که تنت را گذاشت بین حصیر به بوریا شدنت گریه می‌کنم هر شب اگر شود ز دو دیده دوباره خون جاری به زخم زخم تنت گریه می‌کنم هر شب : 💔 همه عالَم مرا دیوانه‌ی عشق تو می‌خوانند اگر این است رسوایی، مرا رسوای عالَم کن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا