نام مـن را بنویسید، بدهکــار حـــرم
لـقـبم را بنویسید، گــــرفتـار حـــرم
شده مضمون تمامیّ غزلهام، "حسین"
دفترم هم شده مجموعه ی اشعار حرم
خط خطی های مرا نمره ندادید، که هیچ
خط زدید اسم مـرا از صف زوار حــرم
اصلا انگار زیادی تر از این سائل نیست
حسم این است شدم "نوکر سربار" حرم
بارها هم شده گـفتم به خـودم، بیچاره
یک کمی زار بزن ،نوکـر بی عـار حــرم
زائــران تـو همـه مثل گـل و گـلــزارند
این وسط من شدم انگار، فقط خار حرم
برده ای هستم و بی قیمتی ام کشته مرا
کـاش مـن را بفــروشید، به بازار حــرم
حال من سخت وخیم است، دوایی بفرست
یک عیادت بکــن از نوکــرِ بیمـار حــرم
دل من سوخته از دوری شش گوشه ی تو
آتش حسرتش افتاده به نــی زار حــرم
کاشکی خانه ی من کـرب و بلا بود، حسین
بودم، همسایه ی دیـوار به دیـوار حــرم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
حرم ندیده تر از من میان عالم نیست
برای مثل منی قاب کـربلا کافیست
توقعی کـه ندارم مـرا حـرم ببری
برای منتظران خواب کربلا کافیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمود_هاشمی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
اين روزها ديگر كسی ياد شما نيست
ديگر كسی با نامهـايت آشنا نيست
مثـل گـذشته نيست ديگر كارهامان
شبهای جمعه روی لبهامان دعا نيست
حـق با شمـا بوده اگـر خيمه نشينی
اينجـا ميان ما برای تو كه جا نيست
تفـریح بعضی ها مهمتر از نمـاز است
يک عده ای هم كارشان غير از ريا نيست
ديگر گذشت آن هفته های جمكـرانی
ديگر سه شنبه های هفته با صفا نيست
در بنـد نفس خـود گـرفتـاريم از بس
كه لحظه هامان از گرفتاری جدا نيست
بیچارگـی یعنـی همین روزی بفهمیم
در دفتـر چشـم انتظاران نام ما نیست
چیزی که از ما دیده ای تو بی وفائیست
چیزی که ما دیدیم از تو مهربانیست
اصلاً چـه کاری بهتـر از روضـه گرفتن؟
حالا که روزی ِ گـدایان #کــربلا نیست
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـهـدی_جـان
با هر نفسی سلام کردن عشق است
آقا به تو احترام کردن عشـق است
چـون نام قشنگت بـه میـان می آید
از روی ادب قیـام کردن عشق است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مهدی_علیدوست
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
جایِ گِلِـه ز فاصلـه ها #گریه می کنم
با نام #سید_الـشهـدا گـریه می کنم
من کـه تمام عـمـر ز داغت گریستم
در بین قبر هم چه بسا گـریه می کنم
باید هـزار سـال برای تـو گــریه کرد
قدر هــزار سـال تو را گـریه می کنم
من سمت روضه میروم و عابری به من
می گـوید التماس دعـا گـریه می کنم
تو خواستی كه حاجتِ من شد روا حسین
بـر نـذرهـای گـشته ادا گــریه می کنم
حالا تو بخش بخش شدی،’حا’شدی و’سین’
حالا تو را هجـا به هجـا گـریه می کنم
تـو در ازای اشک به مـن #کــربلا بده
من در ازای #کـرب_و_بلا گـریه می کنم
#نـوکـر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
با هَـر سَـلام صُبــح دلـم طوفِ کربــلاست
اینگـونه مـادَرَم به مَن آموخت درسِ عِشـقْ
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رضا_زارعی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
به بندگی نرسد بنده ای به پای علی
قلم چه عاجز ولال است در ثنای علی
محب آل علی ام، خوشم که اثباتِ
حلال زادگی من بود به پای علی
علی امام من است و تمام عمرم را
شوم غلام کسی که بود گدای علی
لبم که خورد به انگور زرد کنج ضریح
شدم ز باده پرستان مبتلای علی
قسم به شأن یدالله فوق ایدیهم
قبول حق نشود سجده بی ولای علی
پیمبران که نه از جبرئیل خواهش کن
بپرسد از خود ایزد از ابتدای علی
نبی پس از شب معراج با تبسم گفت:
نشسته بین هجاهای رب صدای علی
نشانه ایست فقط سنگ کعبه فکر کنم
بهانه بوده بنایش فقط برای علی
از اینکه قبله شده زادگاه شاه نجف
زمان سجده بود در سرم هوای علی
زمانه بر سر جنگ ولایت مولاست
گرفته فاطمه در دست خود لوای علی
علی و فاطمه یک روح در دوتا بدن اند
نوشته ام صد و ده فاطمه به جای علی
قسم به ضامن آهی که سر زد از آهو
فقط رضای خدا هست در رضای علی
#نـوكــر_نـوشــت:
#یا_امیرالمومنین
تا روز حشر هم که بگویم #علی کم است
#قرآن بدون تو ثمرش ابن ملجم است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حمید_محمدرضایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
آخر جواب داد سحر ربنای ما
دیدی گرفت این دم آخر دعای ما
دختر چراغ خانه ی باباست، باز هم
روشن شد از فروغ چراغی سرای ما
نامش #رقیه است، رقیه؛ ولی بدان
آمد سه سال #فاطمه باشد برای ما
زینب بیا و صورت او را نگاه کن
مثل گل است صورت خیرالنسای ما
دستان کوچکش گره های بزرگ را
وا می کنند از همه ی خلق، جای ما
در پرده حرف می زنم ای همسفر بدان
این دختر است همسفر #کـربلای ما
همواره فکر می کنم این پای کوچکش
دارد توان آمدن پا به پای ما
دق می کند اگر که ببیند به راه شام
پا می خورند روی زمین نیزه های ما
#نـوكــر_نـوشــت:
#حـسـیـن_جــان
بردن نام تو هرچند خطر داشت پدر
دخترت عشق تو را مد نظر داشت پدر
ذره ای ترس به دل راه ندادم زیرا
دخترت مثل علمدار جگر داشت پدر
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد نازدانه ی #امام_حسین علیه السلام، #حضرت_رقیه سلام الله علیها بر محبین اهل بیت (ع) مبارک باد❤️🌺
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رحیم_کابلی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
در من هزار موج دعـا گريه می کند
باران ز چشم پنجره ها گريه می کند
در گوشه ی حياط تو در حوض جمکران
باشوق و بی صدا و رهـا گـريه می کند
از من چه مانده است به جز شوق وصل تو
فوارهای که سر به هـوا گريه می کند
تا کـی به بـومـهـا بکشم انتظار را
اين شعر ناسروده کجا گريه ميکند؟
موسی بيا که بشکنی اين نيل درد را
اين چشمه با صدای عصا گريه می کند
آقا بيا ستاره فراوان به حوض ريخت
هفت آسمان به پای شما گريه می کند
#نـوكـر_نـوشـت:
#آقــا_جـان
تکلیفِ بیقـراری این دل چه میشود
اصلاً شما اگـر که نخواهی ببینمت
ای کاش، #سه_شنبه شبی قسمتم شود
در راهِ #جمـکـــران سر راهی ببینمت
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حسن_رجایی_فر
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
@Quranahlebayt
حالِ خوب و اشتیاقِ دم به دم یادش بخیر
کوچه های خلوت و پُر پیچ و خم یادش بخیر
زیره و عطرِ حرم، عطرِ نبات و زعفران
حسّ دلتنگی و بغض بیش و کم یادش بخیر
لذّتِ باب الجواد و خواندنِ إذن دخول
گنبد و اشکِ روان در هر قدم یادش بخیر
حرکتِ پرچـم میانِ دستهـای آسمان
پای سقّاخانه اشکِ مادرم یادش بخیر
مانده در گوشم صدای ماندگارِ زائران
ترک و بوشهری، عرب یا که عجم، یادش بخیر
تکیه بر دیوار دارالحجّه و تجدیدِ عهد
با امام ِ منتظر کنج حـرم یادش بخیر
از لبِ نقّاره ها دادی سلامم را جواب
اشکهایِ سر به زیرِ صبحدم یادش بخیر
زیـرِ ایـوانِ طلا روحِ مـرا دادی جلا
تا تو را بر مادرت دادم قسم، یادش بخیر
پنجـره فـولاد إذنِ کــربلایم را گرفت
ذکرِ «آقاجان نیفتم از قلم» یادش بخیر
دست و بالم بسته شد با بستنِ درب حرم
بیقراری هایِ بارِ آخـرم یادش بخیر
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امـام_رضــا
آنجـا عجیب طـعـم هـوا فرق می کند
اصلا #نبـات شـهـر شمـا فرق می کند
وقتی که حج ما فقـرا مشهد شماست
یعـنـی کـه قـبلـه ی فـقـرا فرق می کند
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #چهارشنبتون_امام_رضایی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_یزدانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
آمدم اینجا دوباره، لشگرت یادش بخیر
قاسم و عون و زهیر و جعفرت یادش بخیر
اولین باری که اینجا آمدم یادت که هست؟
شد رکابم ساقی آب آورت یادش بخیر
اولین باری که اینجا پهن شد سجاده ام
با اذان دلـربای اکبرت یادش بخیر
حال، من برگشته ام اما نه مثل بار قبل
قامت مانند سرو خواهرت یادش بخیر
از امانتداری ام دارم خجالت می کشم
بچه های من فدای دخترت، یادش بخیر
روضه ی دیروزمان این بود با بی بی رباب
ای عروس مادر من اصغرت یادش بخیر
من خودم اینجا به جسمت پیرهن پوشانده ام
دستباف یادگار مادرت یادش بخیر
رفتی و با اشکهایم بدرقه کردم تو را
ای برادر آن وداع آخرت یادش بخیر
مثل جدم می شدی در پیش چشمان همه
وای من عمامه ی پیغمبرت یادش بخیر
ساربان در پیش چشمان خودم حراج کرد
گوشواره هام...نه انگشترت... یادش بخیر
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
ای سایه ی روی سر #زینـب نظری کن
در دل به جز از حسرت دیدار شما نیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_احمد_گودرزی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
اینچنین احساس کردم بین رؤیا بارها
میزنم بوسه به دست و پایت آقا بارها
خواستم تا مهزیارت باشم امّا روز و شب
سبز شد در پیش رو «امّا ـ اگرها» بارها
با چنین وضع وخیم و رو به قبلهبودنم
حال و روزم را شدی هر روز جویا بارها
ای طبیبی که به دنبال مریضت میروی
با وجودی که مرا کردی مداوا بارها...
کور بودم که تو را نشناختم،عیب ازمن است
شد حجاب دیدگانم حب دنیا بارها
این همه گفتی که دور معصیت را خط بکش
من ولیکن کردهام امروز و فردا بارها
چشمپوشی از گناهان معنیاش این است که
با تغافل میکنی با من مدارا بارها
کشتی اُنس مرا طوفان شهوت غرق کرد
ریخته بار مرا در قعر دریا بارها
جنس نامرغوب بیخ ریش صاحب میشود
آه آقا روی دستم مانده حالا «بارها»
بارهایم را خریدی ای خریدار کریم
مادرت بس که سفارش کرد من را بارها
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـهـدی_جـان
روزیِ ما فقرا شربت وصل تو نبود
زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را
چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم
چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سعید_سامانلو
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
يادش بخير گوشه ی ايوان، حسين جان
يادش بخير نـم نـم بـاران، حسين جان
پايين پا درست زمينگير تو شديم
يادش بخير ديده ی گريان، حسين جان
يک پيرمرد رو به حرم گريه اش گرفت
ياد مدينه گفت حسن جان، حسين جان
ما در همان زيارت اول عوض شديم
يادش بخير توبه و غفران، حسين جان
يادش بخير كـودكـي ام بين دسته ها
پرچم به دوش بين خيابان، حسين جان
يادش بخير پشت در تـَكـيـه ی محـل
دعواى كـودكانه ی طفلان، حسين جان
يادش بخير نـوحـه ی تركـىِ روضه ها
با لـحـن آذرى سنه قربان، حسين جان
ما در همين حسينيه ها قد كشيده ايم
با چشم خويش معجزه بسيار ديده ايم
#نوكـر_نوشـت:
#حسین_جانم
اول هفته پس از گفتن یک بسم الله
از دل و جان تو بگو #حسین_اباعبدالله
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مسعود_عسگـری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
آنانکه عابدند به وقتِ اذان خوشند
آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند
از هر دو تا نِگار، یکی ناز می کند
عُشّاقِ روزگار یکی در میان خوشند
نانی که می پَزند به همسایه میرسد
این خانواده با خوشیِ دیگران خوشند
این سفره دارها که شدم میهمانشان
بعد ازبیا، بروست، ولی با بِمان خوشند
ما می خوریم و اهل کَرَم شُکر میکنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند
جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عُشّاق با معامله های گران خوشند
با اخم خویش راهِ فرارِ مرا ببند
صیاد اگر علیست همه با کمان خوشند
#نـوكـر_نـوشـت:
#مـولا_جـان
مادرم بعد خدا نام تو را یادم داد
عادت کودکی ماست #علی گفتن ما
هر که آمد نجف از هیبت تو زانو زد
بی سبب نیست سراسیمه زمین خوردن ما
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_اکبر_شیرعلی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
گرچه من را میتوانی زود از سر وا کنی
تا سحر این پا و آن پا میکنم در وا کنی
آمدم دیگر بمانم پس مرا بیرون نکن
مشت خاک آورده ام که کیسه ی زر وا کنى
اول مهمانی از تو خواهشی دارم فقط
می شود زنجیر را از پای نوکـر وا کنی
من خودم رسوای این و آن شدم با معصیت
پیش چشم خلق لازم نیست دفتر وا کنی
افتضاحی که به بار آورده ام شد دردسر
اصلاً اینجا آمدم که از سرم شر وا کنی
واسطه چه بهتر از این نام زهرا هست که
آنقدر میکـوبم این در را که آخر وا کنی
گریه از نان شبی که میخورم واجبتر است
کاشکی بر چشم خشکم نهر کوثر وا کنی
من گرفتاری خود را میبرم امشب نجف
تا گره های مرا با دست حیدر وا کنی
هرشبى كه روزه ام وا مى شود با ياحسين
مى شود رويم حسابى صد برابر وا كنى
دست و پا كمتر بزن خيلى اذيت مى شوم
مى شود زير لگد چشمى به خواهر وا كنى
بى حيا آهسته تر، آهسته تر خنجر بزن
كاشكى از گريه هاى مادرش پَروا كنى
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسیـن_جـان
در بـدو ورود #رمـضـانيـم هنوز
حسـرت به دلـيـم و نگـرانيـم هنوز
گـويند: که آرزو بمـا عيبـی نيست
يک کرب_و_بلا که ما جوانيم هنوز
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ناظر_حسینی_رحیمی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم