eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
151 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
غربت کشیده آشنایش فرق دارد آهش، صدایش، گریه هایش فرق دارد فهمیده هرکس ذره ای دوری چشیده هجران زده حال و هوایش فرق دارد گیرم که مجنون در مسیر عشق لیلا طعنه شنید اصلا برایش فرق دارد؟ بامن نگوییداینقَدَرازطب و مرهم بیماریِ هجران دوایش فرق دارد قلبی که خون شدازفراق حضرت دوست یابن الحسن آقا بیایش فرق دارد لطف و کرم بر اغنیا فرقی ندارد اما گدا خیلی برایش فرق دارد چیزی ندارم غیرِ اشک و مهر زهرا عشقِ نگار است و بهایش فرق دارد پروازمابسته به وتر اهل بیت است پربسته، رفتن تا خدایش فرق دارد گمراه کن من را به زلف تابدارش عاشق شدن هم إهْدنایش فرق دارد سردابِ سامرا، سحر، با سینه زنها سرگشته سرتاسر صفایش فرق دارد زائر اگر یکبار نه یک لحظه حتی با یار باشد، کـربلایش فرق دارد : انگشت به لَب مانده ام ازقاعده ی عشق ما یار ندیده تَب معشوق کشیدیم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
پرچمت دست تكان دادبه هم ريخت مرا عشق تو خانه ات آباد به هم ريخت مرا با وجودي كه عنايات تو بسيار ولي صحبت از آهووصياد به هم ريخت مرا تو رئوفي و رئوفي و رئوفي و رئوف صفتت داد زدم داد به هم ريخت مرا ديدن گنبد نوراني تو در يک آن وسط صحن گوهرشاد به هم ريخت مرا حَرَمَت بيشتر از قبل گرفتارم كرد اين جنوني كه شده حاد به هم ريخت مرا چقدر بوي شفا ميدهد اين صحن و سرا بوسه بر پنجره فولاد به هم ريخت مرا روضه ي يابن شبيب تو مرا آتش زد يک تن و آن همه جلاد به هم ريخت مرا روضه خوان گفت كه با ديدن گودال از تل خواهرش از نفس افتاد،به هم ريخت مرا : دلـم هـوای تو کـــرده شــَه خراسانی چه می شود که بیایم حرم به مهمانی؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
دیشب ازشوق حرم گریه امانم را برد لحظه ای صحن تورادیدم وجانم را برد شوق دیدار عجب حال و هوایی دارد شوررفتن به سرم، روح و روانم را برد لحظه ای کفترم و مسجد گوهرشادم شعر و نقاره ی تو تا ضربانم را برد لحظه ای تا دم ایوان طلا پر زده ام یا به آن کنج رواقی که نشانم را برد بی نشان حرمت، نام و نشانی دارد جلوه ی مشرقی ات نطق بیانم را برد لایق کوی تو ای شاه،نیم رو سیهم سیل عصیان و گنه،تاب و توانم را برد گره بسته ی خلق و کرم بی حدتان پشت آن پنجره ها بود گمانم را برد کربلایی شدنم گوشه ی چشمان تو بود شوق شش گوشه ی ارباب،جهانم را برد شب جمعه ست نسیمی ز فضا می آید این براتیست که از صحن رضا می آید : 💔 شب جمعه و دلم تنگ تو ای راه نجات باز هم فاصله ها بغض گلوگير شده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است خوب میدانم از اعمال بدم رنجیدی دلت از بسکه گنهکارشدم چرکین است مثل شعری شده ام خالی و دوراز احساس نام زیبای تو در این غزلم تضمین است گرچه تلخ است که عمری ز غمت گریه کنم نوکری کردن درراه شما شیرین است دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است : 💔 آخراین چشم انتظاری کاردستم میدهد ترسم ازاین است بمیرم روی زیبایت نبینم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بنویسید مرا بی سروسامان حسین جگری سوخته و پاره گریبان حسین پای شش گوشه گدارابنشانیدوسپس بنگارید مرا دست به دامان حسین روضه ای بازبخوانید و هلاکم بکنید روی قبرم بنویسید پریشان حسین پروراندند مرا پای همین هیئت ها از همان روز ازل خورده ام از نان حسین کاش در کرببلا جام شهادت نوشم بسرایند مرا جزء شهیدان حسین شبِ بی گریه در این عشق حرام است مرا این چنین است شبِ ریزه خور خوان حسین بنویسید روی مشک علمدار حرم جان عالم به فدای لب عطشان حسین به خدا این پسر حضرت زهرا باشد روی خاک است چرا پیکر عریان حسین : 💔 کاش میماندم میان یا حسین مثل کفشی که ورودی حرم جامانده ست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
من در بقیع ناله زدم یا گریستم باران شدم برای شما تا گریستم مادرصِدام کردی وشرمنده ات شدم بودم کنیز و پای تو آقا گریستم زخمت زیادبودوتو مادر نداشتی من هم بجای حضرت زهرا گریستم دیگرلبم به آب خنک بعدِتو نخورد تشنه به یادخشکیِ لبها گریستم عباس وبچه های علی نذرِ موی تو کردم فدای تو همه دنیا گریستم دستش اگرجداشده غصّه نخورده ام ازاینکه توشدی تک و تنها گریستم باورنمیکنم به سراو عمود خورد برروی نعشِ اوشده دعوا؛ گریستم رأسش به دست حرمله افتاد و کوفه رفت با بستن سرش سر نی ها گریستم ازشرم معجر،او سر نی بیقرار بود با گریه های غیرت سقا گریستم دربیت حزن مادرتان صبح تا غروب باران شدم برای تو آقا گریستم : محتاج چشم خیس او چشمان باران بود وقت وفاتش دائما ذکرش حسین جان بود سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز شهادت امّ‌العبّاس، امّ الادب، حضرت امّ‌البنین سلام‌ الله علیها را تسلیت عرض می‌کنیم🏴
سبطِ اکبر،ماجرایِ کوچه را تعریف کن شاهدِ کوچه، بلایِ کوچه را تعریف کن باسکوتت میکُشی اُمّ البنین را،جانِ من اندکی حال وهوایِ کوچه راتعریف کن می شوم سنگِ صبورت،عقده رابیرون بریز ای عزیزِ دل،جفایِ کوچه را تعریف کن روبرو شدباشما،آن بی حیاآخرچه کرد؟ خواهشاًتوماجرایِ کوچه را تعریف کن غیرتی فرزندِزهرا، اینقَدَر درهم نشو شمّه ای ازدردهایِ کوچه راتعریف کن بی حیا،دستی بلندکرده به رویِ مادرت سیلی وضربِ صدایِ کوچه راتعریف کن مطمئنم که حمایت کرده ای از فاطمه ناله ای کرده نوایِ کوچه را تعریف کن حرفهایِ تند زد بر مادرت یا بر خودت؟ سبطِ اکبر، ناسزایِ کوچه را تعریف کن : 💔 زَهرا حَرَم نداشت تو هم بی‌حَرَم شدی از کـودکـی هَمیشه هَـوادار مادری... سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدر نیم نگاهی ببینمت تکلیف بیقراری این دل چه میشود؟ اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راه جمکران سر راهی ببینمت یا که مُحَرَمی شود و بین کوچه‌ای در حال کار نصب سیاهی ببینمت آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من سرگرم میشوم به گناهی ببینمت با این دل سیاه و تباهم چه دلخوشم بر این خیال کهنه ي واهـی ببینمت دارم یقین که روز وصال تو میرسد ذکـر لبـم شده که الـهـی ببینمت : ای صبا، سوختگان بر سر ره منتظرند گر از آن پیامی داری سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
سجده درگوشه ی ایوان طلایی عشق است نوکری برسرکوی تو، خدایی عشق است هرکسی عاشق پابوسی لیلای خود است در دم مرگ کنارم تو بیایی عشق است ضامن آهوی صحرا شدنت جای خودش اینکه درروزجزاضامن مایی عشق است تاابدقبله نمای دل من سمت شماست اینکه درکشورما قبله نمایی عشق است همه ی عرش وزمین رابه گدایی بدهند بازمیگویدازاین خانه گدایی عشق است کعبه وکرببلا هر یکشان عرش خداست اینکه هم کعبه و هم کرببلایی عشق است ای که در کشور ما عرش معلا داری آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری : خوش‌آن‌دمی که‌بخوانم‌تو‌را‌به‌نام‌رضا دوبـاره‌بر‌تو‌کنم‌با‌دلـم‌ســـلام‌رضــا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
با حال زار و مضطرم بوسه گرفتم از عکس صحن دلبرم بوسه گرفتم باگریه خوابم برددیشب،تا خودِ صبح در خواب از کل حرم بوسه گرفتم روی نگین خاتمم نام حسین است با نیت از انگشترم بوسه گرفتم کارم جلو افتاد تا از مُهر تربت در سجده باچشم ترم بوسه گرفتم من که نشد ازمرقدش بوسه بگیرم جایش ز دست مادرم بوسه گرفتم خیلی دلم برغربت وتنهایی اش سوخت از قاب عکس رهبرم بوسه گرفتم جانم فدایش زیر لب ارباب می گفت: از لاله های پرپرم بوسه گرفتم مانند صفحه صفحه ی قرآنِ پاره از قطعه های اکبرم بوسه گرفتم می گفت با مشک پُر از تیر علمدار از بازوی آب آورم بوسه گرفتم جای رباب و اهل خیمه پشت خیمه از کام خشک اصغرم بوسه گرفتم وقت وداع آخرم با نیمه ی خود ازچشم خیس خواهرم بوسه گرفتم شاید برای آخرین بار است، شاید از روی ناز دخترم بوسه گرفتم : 💔 عمری به زَخمهـای تنت‌ گریه کرده ام تـا‌ وَقت‌ مَرگ‌ خَنده به چِشم‌ تَرم‌ کنی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
کم نکن سایه ی لطفت ز سرم آقاجان گرچه من جنس خرابم بخرم آقاجان آنقَدر فکر و خیالم شده دنیا دیگر از غم و غصه ی تو بی خبرم آقاجان یک قدم محض رضای تو نشد بردارم اصلا انگار فقط دردسرم آقاجان در بساط غمتان مدعی ام اما حیف غافل از ناله و اشک سحرم آقاجان پروبالم شده زخمی به زمین افتادم کمکی کن که  به سویت بپرم آقاجان غیر این خانه پناه دگری نیست مرا باز کن دربه رویم  پشت درم آقاجان تا به اینجاکه رسیدم مددسلطان است راهی ام کن دم ایوان حرم آقاجان بعد مشهد سفر کـرببلا میچسبد یک شب جمعه بیا و ببرم آقاجان در شب اول قبرم به شما محتاجم گر نیایی بخدا در خطرم آقاجان : 💔 میان تلخی این روزگار دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
غفلت اگر که دامن ما را رها کند دل دائما هوای حریم شما کند بودن میان روضه ی تو اعتبار ماست ما را خدا ز روضه مبادا جدا کند مالم اگر حلال بود خرج روضه است تا مادرت به روزی ما اعتنا کند باشد صله به مادر تو گریه بر غمت در بین گریه فاطمه ما را دعا کند قیمت بده به ما که نداریم ارزشی شاید خدا که هستی ما را فدا کند ما خلق گشته ایم شبیه شما شویم چشمان ما به چشم شما اقتدا کند بی غسل و بی کفن شدنم آرزو بود ارباب ما بگو زعنایت خدا کند باید زچشم حضرت عباس روضه خواند شاید خدای قسمت ما کربلا کند با دیده ای که تیرمیانش نشسته است آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کند : 💔 وقتی هوای شهر نفس گیر می شود با روضه ی حسین نفس تازه می کنم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بانوسلام،حال شما؟روز مـادر است روززنی که ازهمه مردان،سَری سَر است روزشماکه مـادرزینب،حسن، حسین نه،روز دختریست که اُمّ پیمبر است از آسمـان صدای قـدمهات می رسد گوش فلک زهمهمه ی عرشیان کر است حیف از تووزنان قریش، میزبان تـو جمعی زمریم،آسیه وساره، هاجر است یاس نبـی، کبـوتر دردانه ی عـلـی هفت آسمانِ دل زقدومت معطر است تو مـاه آسمان شدی، از تکه های تو این یازده ستاره به گردت مدوّر است ای یکه تاز عشق،تماشاچی ات شدیم حیران عشق بازی تو حقّ داور است مـادر بگو که دست مرا رد نمی کنی این شعرهم هدیه ی من روزمادر است : خانه راآذین کنیدزیراکه طاها آمده جان خودقربان کنیدکـوثربدنیا آمده آب وجارویی زنیدباپلک خوداین خانه را به پابوسی آمده سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز میلاد خجسته ی حضرت سلام الله علیها، سرور بانوان جهان و مبارک باد.
باید برای یار حریمی درست کرد گنبد برای مرد کریمی درست کرد باید برای تربت خاکی مجتبی از آه سینه سوز نسیمی درست کرد بر سنگ قبر جمله‌ی یا فاطمه نوشت با قطره‌های اشک گلیمی درست کرد باید برای پاره جگر پاره جامه شد با نور روضه قلب سلیمی درست کرد نفرین برآن‌که پایه گذار سقیفه شد نفرین بر آن‌که داغ عظیمی درست کرد در کوچه راه مادر ارباب را گرفت با تازیانه حال وخیمی درست کرد از نسل او کسی حرمش را خراب کرد بر شیعیان عذاب الیمی درست کرد ای کاش بشنویم که مهدی قیام کرد یک کاروان مرید صمیمی درست کرد سوی بقیع رفته و آن بارگاه را بهتر زبارگاه قدیمی درست کرد ای کاش بشنویم که قبر کریم را با دست خویش مرد رحیمی درست کرد : 💔 لال بادآنکه بگویدکه بی حرم است آسمان گنبدتان، کل زمین صحن شماست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
سلام، زائر این کوچه را بیا بپذیر به صد امیدبه تو رو زدم مرا بپذیر خدا حواله ی من رابه جمکران داده مسافر آمده آقا تورو خدا بپذیر نیازمند تو هستم ردم نکن آقا نگاه کن به درخانه ات گدا بپذیر به ناله ی ارنی الطلعة الرشیده ی من که التماس مرا موقع دعا بپذیر ببخش هرغلطی کرده ام نفهمیدم ببین که نوکرت افتاده بی نوا بپذیر نشسته ام به امیدی که پاخور تو شوم دم عبور سرم را به زیر پا بپذیر اگرچه دور شدم از حرم، گدایت را برای خدمت زوار کـربلا بپذیر تورا به سفره ی رنگین روضه های حسین فقیر اگر که رسیده به این سرا بپذیر : هرچه کرده هجرکرده با منه چشم انتظار یوسف زهرایی من فکر برگشتن بکن سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
شایدعیاردل به خلوص قدیم نیست عقلم برای درک مقامت فهیم نیست ریزه خور مرام تو هستیم گرچه دل لایق برای نوکری این حریم نیست راهم بده که توبه کنان باز آمدم نزدکریم،هیچ خطایی عظیم نیست افسوس میخورددل بیتاب ِ من، چرا درخادمی صحن وسرایت سهیم نیست؟ افسوس میخوردکه چراچون کبوتران درسایه سارِ گنبدزردت مقیم نیست؟ : مهرت به دل نشست و دلم رنگ و بو گرفت این دل به پای عشق شما آبرو گرفت سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
وقت وداع فصل بهاران بگو حسین درلحظه های بارش باران بگو حسین هرجادلت گرفت کمي محتشم بخوان هي درميان گريه بگوجان، بگو حسين کشتي شکست خورده که ديدي به کارزار درخاک وخون تپيده به ميدان بگو حسين از نام گرم او دل برف آب مي رود درسردسيرسخت زمستان بگو حسين تغييرکـرده است لغتنامه هايمان زين پس بجاي واژه ی عطشان بگو حسين روضه بخوان که لحظه ي طغيان چشم ما همپاي چشمه هاي خروشان بگو حسين ديدي اگر که جسم قمر زير آفتاب مانده سه روز بين بيابان بگو حسين ديدي اگرکه جامه ي يوسف ربوده اند افتاده بين معرکه عريان بگو حسين ديدي اگرکه قاري قرآن سرش شکست از سنگ قوم دشمن قرآن بگو حسين : 💔 ذکرنام توکنم درهمه جا، چون گویند هرکجا نام تو آید،حرم تــوست حسین ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پر از ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است خوب میدانم از اعمال بدم رنجیدی دلت از بس که گنهکارشدم چرکین است مثل شعری شده ام خالی و دوراز احساس نام زیبای تو در این غزلم تضمین است گرچه تلخ است که عمری ز غمت گریه کنم نوکری کردن درراه شما شیرین است دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است : 💔 خودکارودفترم بخداخسته شد زِ بس این جمعه ها نوشته ام، آقا نیامدی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
از روز ازل عاشق و حیران حسینم یک نوکر دربست و پریشان حسینم از دامن مادر بخدا تا دم مرگم پای غم اربابم و گریان حسینم وقتی که شدم سینه زن ماه محرم آگاه شدم در صف یاران حسینم خاک قدم زاده ی زهرای بتولم نذر قدوبالا و دوچشمان حسینم من شاعردلسوخته ی کرب و بلایم من قاری هر آیه ی قرآن حسینم برپاشده درسینه ی من خیمه ی سوزان در سوزوتب شام غریبان حسینم دلواپس و بیتاب یتیمان حسینم هرگاه که از آب گوارایی بنوشم والله به یاد لب عطشان حسینم یارب ننماغسل وکفن سهم تنم که شرمنده ی آن پیکرعریان حسینم درظلمت گورم که سراسرشده وحشت محتاج طلوع مه تابان حسینم فردای قیامت که بُوَد روز مکافات بادیده ی تر،دست به دامان حسینم : 💔 عاقبت ختم به خیرم می کند این نوکری هرکه تو باشی سربلندعالم است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
شبی بذکر علی از لبم عسل می ریخت بروی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت دل شکسته ی من با علی علی گفتن برای مشکل خودطرح راه حل می ریخت به یادصحن نجف سینه درطپش افتاد چقدردل که به پایت درآن محل می ریخت مرا اسیر خودت کرده ای تو تنها با ملاحتی که از آن حُسن لم یزل می ریخت برای درک تو دریای عشق در کامم خدادوقطره عطش کاش لااقل می ریخت من ازتبارتوهستم به آن نشان که خدا غبارِ پای تو را در گلم ازل می ریخت : با دیده شبی ندیده ها را دیدم بی پرده تمـام ماسـوا را دیدم ایوان نجف نشسته بودم که سحر در وجه علی ذات خـدا را دیدم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
اول تو را سرشته و انسان درست کرد شرح تو را نوشته و قرآن درست کرد بعداً گِل اضافیتان را افاضه کرد تا از من خراب مسلمان درست کرد می خواست رحمتش همه جا را بغل کند با اشکهای چشم تو باران درست کرد باید برای بندگی سجده هایمان  یک مسجدی به نام حسن جان درست کرد بالم اگر به درد پریدن نمی خورد یک سایبان که می شود از آن درست کرد  من زنده ی نسیم مسیحادم توأم آدم اگر شدم به خدا آدم توأم تو ابتدای نسل طهورای کوثری تو رودخانه ی زهرای اطهری باید علی و فاطمه ای ظرف هم شوند تا اینکه آفریده شود چون تو گوهری کار خداست اینکه پیمبر پسر نداشت وقتی توئی نیاز ندارد به دیگری نسل مطهر نبوی، نسل دختریست با این حساب تو حسن ابن پیمبری گفتند زاده ی اسدالله غالبی صبح جمل که شد همه دیدند حیدری : 💔 گرچه درروی زمین حتی نداری یک حرم شیعه روزی عرش سازدبرمزارت یاحسن سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
ای عشق بی نشان به خدا خسته ام بیا چون موسم خزان به خدا خسته ام بیا آخر بیا بگو به چه اسمی بخوانمت یا صاحب الزمان به خدا خسته ام بیا افتاده ام به گوشه ی عزلت به اشک چشم بی تاب و ناتوان به خدا خسته ام بیا هرکس به طعنه ای بزندنیش خویش را ازنیش این و آن به خدا خسته ام بیا ازوصف اینکه سختی دوران کشیده ام الکن بُوَد زبان به خدا خسته ام بیا آقاخلاصه که به لبم جان رسیده است ای شاه جمکران به خدا خسته ام بیا هرروزوشب دومرتبه خون گریه می کنی آقای روضه خوان به خدا خسته ام بیا : هرصبح وشب ازشماسرودن عشق است در هرغزلی تورا ستودن عشق است اینها همگی به جای خود خورشیدم در ظهر ظهور با تو بودن عشق است سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بی تونفس به سینه ی ماجان نمی شود بی توبهشت روضه ی رضوان نمی شود اصلا تمام وسعت این گنبد کبود گنبد طلای شاه خراسان نمی شود ناکام آن دلی ست که درطول عمرخود یکبار درحریم تو مهمان نمی شود ایام عمرما ز تو برکت گرفته است کمهای ماکه بی تو فراوان نمی شود تودست من بگیر وبده روزیِ مرا گندم بدون لطف شمانان نمی شود گشتم میان این همه اذکارغرق نور ذکری به دلبری رضاجان نمی شود : آخربه عشق اینکه خودت ضامنم شوی یک شب به عَمدطعمه ی صیاد میشوم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
عشق آمد و مقابل من دفتری گشود مرغ دلم بهانه گرفت و پری گشود بال و پری زدم به بلندای آسمان از لطف خود خدای کریمان دری گشود در آن طرف تمامی عالم بهشت بود یک لحظه نور، پرده ی زیباتری گشود بر روی دیدگان پر از التماس من باری تعال چهره یک سروری گشود به به چه سروری که مَلَک مست بوی او جمعی ز انبیاء همه مبهوت روی او نامش محمد است و لقب باقرالعلوم عالِمترین رجال عرب باقرالعلوم در روز اولي که قدم در جهان گذاشت گردیده است فخر رجب، باقرالعلوم تا اینکه میبرم به زبان نام اطهرش شیرین شود دهان چو رطب؛ باقرالعلوم تابنده تر ز او نبود کس میان روز زیباترین ستاره ی شب باقرالعلوم روح عبادت از پدرش زین العابدین از عم خود گرفته ادب باقرالعلوم باشی حسینی و حسنی باقرالعلوم خوانم، فقط تو عشق منی، باقرالعلوم : آمده ماهِ رجب ماهِ مناجات و دعا بارالها! چشمِ ما و لطفِ بی حدِّ شما کیسه ی خالیِ ما و این همه جرم و خطا عفو کن ما را بحقِ پنجمین نورِ ولا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، حلول ماه و ولادت با سعادت (ع) را تبریک عرض می‌کنیم🌺
آنروز که مارا ز گل خام سرشتند درمدرسه ی عشق شمانام نوشتند چون روز ازل نام مرا شیعه نهادند جزعشق تومـهدی دگرم هیچ ندادند آقا همه جا نام شما ورد زبان است برمنتظرت هجر شما بار گران است آن غایب حاضرکه رهش راه نجات است او یوسف زهراست که درقیدحیات است وصل تـو بهاریست که پاییز ندارد روی تو جمالیست که مه نیز ندارد آقا دل ما شعبه ای از عشق وصالت خارج زشمار است همه لطف و کمالت : 💔 خودت بخواه که این انتظار سر برسد دعای اینهمه چشم انتظارکافی نیست؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام