eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
152 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
بگو برای تو اصلا، چه سود دارم من؟ میانِ این‌همه عاشق، وجود دارم من؟ قبول کن، منِ کم را، قبول کن، من را کجا تحملِ ذکـر و سجـود دارم من؟ برایِ دم زدن از تو؛ سرودن از چشمت همیشه حرف و سخن، زود، زود دارم من مرا زِ خاک فرا خوان و سویِ عرش ببر فقط به سویِ تو، شوقِ صعود دارم من ترحمی بنما بر سرشکِ دیده‌ی تَر که اشک بر روی چشمم، چو رود دارم من بگو بمیر برایم، ببین که میمیرم علاقه‌ای به تو، تا این حدود دارم من اگرچه رعیتم، اما همین مرا کافیست که شاهِ باکرم و اهلِ جود دارم من : 💔 تمام عُمر نَهَم سر به خاک این درگاه که لحظه‌ای تو کنی زیر پای خویش نگاه سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ماچه میفهمیم اندوه درودیوار را ماچه میفهمیم اشکِ چشمهای تار را ماچه میفهمیم وقتی مادری درآتش است پهلویش طاقت ندارد داغیِ مسمار را مانده ام امشب بگویم از غلاف و کوچه ها یا بگویم داستان میخ کج رفتار را پشت در غوغا شده، ای کاش زینب نشنود طعنه های مردکِ بی شرمِ بی مقدار را آتش آورده ست پشت خانه ی وحی خدا با خودش همراه کرده بی حیا، اشرار را کینه هایی را که در دل داشت در پا جمع کرد زد ولی انداخت از پا حیدر کـرار را ماچه میفهمیم از این داغ وقتی مجتبی دیده با چشم خود این داغ مصیبت بار را : کبوتری که زمین خورده زیر پا نزنید صنوبری که خمیده ست با عصا نزنید به جای اینکه به داد دل علی برسید لگد به پهلوی زهراش بی هوا نزنید سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتم این اشک که مرحم بشود حیف نشد مرحم آتشِ قلبم بشود حیف نشد مادرم گفت نگو، سوختم از خاموشی زینب ای کاش که مَحرم بشود، حیف نشد فـدک و خانه‌ی امن و جگری بی آتش گفتم ای کاش که با هم بشود حیف نشد رفته بودیم بیاییم  مگر مادرمان ذره‌ای راحت از این غم بشود حیف نشد هرچه کردم به کناری بروند و برویم راهی از کوچه فراهم بشود حیف  نشد خواستم چادرِ مادر نخورَد خاک که خورد جایِ او قامتِ من خم بشود حیف نشد خواستم نشکند آنروز غرورم که شکست مانع آن همه ماتم بشود حیف نشد کوچه‌اش سنگ و دلش سنگ و دو دستش سنگین خواستم ضربت او کم بشود حیف نشد : 💔 به هرم آتش دوزخ بسوزد آن دستی که بین کوچه به یک ضربه قامتت خم کرد میان آن در و دیوار خونِ تازه نشست بلند مرتبه بودی و حرمت تو شکست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
نه از تو باخبریم و نه از تو بیخبریم اسیر زندگی و بندگیِ بی ثمریم هزار بغض فروخورده در گلو داریم میان برزخ بیم و امید در به دریم رسیده ایم به شبهای سرد کوچه ی یٱس به پنجه بر تن دیوار در پی سحریم پر از غمیم و به درماندگی دچار اما گلایه های دل آزار را کجا ببریم در آستانه ی بهت هزار سال دروغ هنوز منتظر بازگشت منتظریم گدای بی سروپاییم و دستمان خالیست مگر که میشود از پادشاه دل ببریم به روضه ختم شده روزهای ما آری هزار شکر که در بزم گریه شعله وریم شقایقیم و به دل داغ عاشقی داریم که سالهاست پریشان زخم میخ دریم : اگرچه این دل ما کل هفته کرب و بلاست ولی سه شنبه فقط جمـکـران صفا دارد سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام آقا گدای بی سروپا را نمی خواهی؟ گدایی که تمام عمر بوده غرق گمراهی در این دریای بی پایان، میان خیل زائرها گرفت انگار قلاب نگاه تو به این ماهی خطایی هم اگرکردم،نباشد خرده چون عبدم نبخشی خرده میگیرم،شما سلطان شما شاهی من اینجا زیر ایوانم تو آن بالای بالایی سلیمانا نگاهی کن به این مور از کرم گاهی ببین کوه گناهی را به اشک دیده آوردم بنازم که تو بخشیدی چه کوهی را به چه کاهی سلیمان نه، که بالاتر، علی سوم زهرا ندارد فرق اینجا هدهدی با کفتر چاهی به محشر میگذارم پا، به امید نگاه تو ندارم در بساطم غیر آه روضه ها آهی دلم تنگ است آقا جان هوای کربلا دارم بگو ابن شبیبت را بخواند شعر جانکاهی : در نـامه ام نوشته گنه کار و بد، ولـی خیلی برای خون خدا گریه کرده است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
نگاه کن چقدر روضه ها اثر دارند برای قافله ی شب زده سحر دارند خوشا به حال کسانی که در هوای حسین همیشه و همه جا دیدگان تر دارند فقط به حرمت فیض دعای ارباب است تمام اهل زمین آبرو اگر دارند خبر رسیده ابالفضل روضه می آید ملائکه همه در حالت خبردارند هوای هرشب جمعه هوای عاشوراست هوای صحن تو را نوکران به سر دارند دلم به رحمت گرم است که از عوالم بالا به ما نظر دارند دلی اسیر گزند و بلند می گرید سری به نیزه بلند و بلند می گرید : 💔 ما را مگو حكايت شادی كه تا به حَشر ماييم و سينه اى كه در آن ماجراى توست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نصيبِ رزقِ خودم را وسيع می‌خواهم مدينه، هفدهِ ماه ربيع می‌خواهم برای اين دو سه روزه فقط نمی‌خواهم برای روزِ قيامت شفيع می‌خواهم درست در شبِ ميلادِ آفتابِ ششم دلم گرفته خدايا بقيع می‌خواهم کريم تا که تويی و فقير تا که منم هر آنچه خواسته‌ام را سريع می‌خواهم به پای پرچمِ اسلام تا دمِ آخر دلی سميع و بصير و مطیع می‌خواهم : عید است و خداوند فرستاده برات نوری چو نماز و روزه و حج و زکات ذکری که شبیه قبله وحدت ساز است بر خـاتـم انبیـاء مـحـمــد صـلـوات سلام و عرض ادب،صبحتون بخير، میلاد با سعادت پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارک و خجسته باد🌹🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این روز ها که روضه میسّر نمی شود بی روضه، روزگارِ دلم سر نمی شود دل زنده شد به عشقِ تو ارباب و زندگی بی اشک و ذکر و زمزمه دیگر نمی شود خوش گفت آن شهید: به دردم نمی خورد چشمی که در مصیبتتان تر نمی شود این قول بهجت است که حتی نمازِ شب با گریه بر حسین برابر نمی شود ای روضه خوان، بخوان و مرا کربلا ببر حالم بدونِ روضه که بهتر نمی شود سنجیده تر بخوان و مراعات کن مرا قلبم حریف روضه ی اکبر نمی شود افتاده بود پیش پدر غرق خاک وخون با جسم چاک چاک، که باور نمی شود حرفی بزن قرارِ دلم، نورِ دیده ام چیزی بگو که از همه دنیا بریده ام افتاده ای مقابل چشمم به خاک و خون ای جان من، به آخر عمرم رسیده ام : 💔 ای خفته در مزار سر از خاک کن برون احوال نوکران تو بعد از تو درهم است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما نوکر و تحت نظر حضرت زهرا مشمول دعای سحر حضرت زهرا ما را بنویسید گدا، یا که نه اصلا دیوانه وَ یا دربدر حضرت زهرا او مادر ماهاست، همین است بولله پس ما همه "دختر پسر" حضرت زهرا فخرم همه این است،که در مجلس روضه خوانند ، مرا کارگر حضرت زهرا بر چارقدش حضرت جبریل، دخیل است این چادر مشکی ست، پَر حضرت زهرا زهراست فقط تاج سر حضرت حیدر حیدر بشود تاج سر حضرت زهرا خاموش شود آتش جانسوز جهنم با قطره ای از چشم تر حضرت زهرا این مصرع آخر شده حرف دل نوکر ای کاش که ما رم بخره حضرت زهرا : 💔 نذر کردم تو بمانی ز مدینه برویم کم اجل را تو در این خانه مان دعوت کن سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بر شانه می‌آورد تا بانو نیافتد آرام تا این شمع از سوسو نیافتد پروانه بود و دورِ مادر چرخ میزد حتی نگاهی بر جلالِ او نیافتد تا دید می‌آید حرامی سویشان گفت ای کاش راهِ نانجیب این سو نیافتد خیلی حواسِ مجتبیٰ جمع است اینجا زخمی دگر این دفعه بر بازو نیافتد وقتی که زد سیلی تقلا کرد طفلی یعنی اگر اُفتاد هم با رو نیافتد پهلویِ او تازه شکسته بود اُفتاد اما نشد بر خاک از پهلو نیافتد ای کاش دیوارِ گذر احساس هم داشت ای کاش جایِ سنگ بر اَبرو نیافتد یکروز در گودال هم می‌گفت مادر زینب بیا از رویِ زین با رو نیافتد قاتل رسید و مادرش فریاد می‌کرد ای کاش بر این سینه با زانو نیافتد ای کاش آبی رویِ این لبها بریزد یا اینکه دستش بر سرِ گیسو نیافتد : 💔 راز سربسته ی چشمان فاش شده بعد از این لرزش در خواب حسن را چه کنم؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
بر درد تنهایی دچارم، ای نگارم پایان ندارد انتظارم، ای نگارم پاییزی ام، هجران امانم را بریده برگرد ای باغ و بهارم، ای نگارم آواره ای بودم مرا نوکـر نوشتی نوکـر شدن شد افتخارم، ای نگارم با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم منهای تو، بی اعتبارم، ای نگارم این آبرو، این اشکها، این مهر زهرا من هرچه دارم از تو دارم ای نگارم می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟ در وقت سخت احتضارم، ای نگارم مثل همیشه آخرِ کارم، خودم را دست رقیه می سپارم، ای نگارم کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم بابا بیا امشب کنارم، ای نگارم دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه کم سو شده چشمان تارم، ای نگار : افسوس می‌خورم که غایبم از انتظار تو ‏شرمنده بی سلام رد شده‌ام از کنار تو سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
جز به دیدار حریمت دگرم مرهم نیست هیچ کس غیر شما بر دل من محرم نیست شهر جدت که مرا راه ندادند اما بپذیرم؛ به خدا حج فقیران کم نیست تشنه ی جرعه ای از آب زلال حرمم که به هم پایه ی آن چشمه ی زمزم هم نیست متوسل شده ام تا که بیایم مشهد نکند بند دخیلم گرهش محکم نیست؟ من که یک سال پیاپی نگهم سوی شماست نرسیدن به ضریحت به خدا حقم نیست همه امّید حیاتم، نفسی دیدن توست باورم نیست حرم قسمت امسالم نیست گر گرفتارم و محتاج ولی مطمئنم که تو را دارم و آینده ی من مبهم نیست گرچه دنیا همه زیباست ولی بی تردید بهتر از صحن رضا در همه ی عالم نیست : غرق عصیانم ولی پای تو گیرم لااقل عاشق روی تو ای ماه منیرم لااقل تا مسیر عاشقی سمٺ خراسان شماست من هم از آوارگان این مسیرم لااقل سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به سرم زد که به سـوی حرمـت پر بزنم به امیــد کــرمـت باز  بـر آن  دَر  بـزنـم شب جمعه است صدایت نزنم می میرم کاش می شد که بیایم به شما سـر بزنم عطر سـیب حَرَمت دُورِ سرم می پیچـد نیست جایز که دَم از نافه و عنبـر بزنم نروم جای دگر مقصد من سمت شماست می شود تا که تو هستی دَرِ دیگر بزنم؟ عشق معنا شده در لوح دلم، کرب وبلا باید از "کرب وبلا"، ذکـرِ مکـرّر  بزنم عاشقان رزق نشد دیدن بین الحرمیـن باید امشـب بروم، رویْ، به مـادر بزنم : 💔 قلبی شڪسته و همه شب در هوای تو پر میڪشد به نیت تو دستم نمیرسد به ضریح تو ڪاری بڪن برای من عالم فدای تو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است خوب میدانم از اعمال بدم رنجیدی دلت ازبس که گنهکارشدم چرکین است مثل شعری شده ام خالی ودوراز احساس نام زیبای تو در این غزلم تضمین است گرچه تلخ است که عمری زغمت گریه کنم نوکری کردن درراه شما شیرین است دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است : 💔 حتی خیال بی تو شدن میکشد مرا کارم به روزگار جدایی نمی کشد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
عمریست با عنایتتان گریه میکنم                      با روضه های مادرتان گریه می کنم وقتی میان روضه به گودال میرسم با اشکهای خواهرتان گریه می کنم گریان برای ساقی لب تشنه، مشک هم با مشک بر برادرتان گریه می کنم گاهی برای آن سر بالای نی، گهی  بر زخمهای پیکرتان گریه می کنم هروقت روضه،روضه‌ی شش ماهه می شود                   با روضه خوان هیئتتان گریه می کنم اصلا چگونه اشک نریزم برایتان من که مدام با غمتان گریه می کنم حس می کنم میان حرم ایستاده ام  هر وقت پای بیرقتان گریه می کنم گر دست من رسد به شما می نَهَم ز درد سر را به روی دامنتان، گریه می کنم من را حسین زائر شش گوشه میکنی؟ من که برای اکبرتان گریه می کنم یک تکه از بهشت خدا می شود دلم هر وقت با زیارتتان گریه میکنم : 💔 هرکجا افتاده بینی دستگیری می‌کنی دست مارا هم بگیر جانا، ز چشم افتاده‌ایم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رو گرفتی که کبودی تو پیدا نشود باعث رنجش زخم دل مولا نشود سر سجاده دعا کرده حسن آهسته بی کسی کاش نصیب دل بابا نشود ز دهان زن همسایه شنیده زینب حال او بس که وخیم است مداوا نشود بشکند دست مغیره که به قنفذ میگفت آنقدر ضربه شدید است که او پا نشود پسرش دید غم کوچه و غصب فدکش به گمانم که دگر عقده ی او وا نشود چه سرش آمده مرگش ز خدا می خواهد گذرش کاش دگر سمت گذرها نشود حال او زار و خراب است بمیرم ای وای دیگر از بستر بیماری خود پا نشود : 💔 قبل ازحساب، صبح‌قیامت‌که‌می‌شود اول برای گریه می‌کنیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
این نمکدارترین روضه نمک گیرم کرد پسرِ فاطمه با دستِ خودش سیرم کرد روضه یِ کـوچه یِ غمهایِ کـریمِ طا‌ها در همین اوجِ جوانی به خدا پیرم کرد مـادر افـتاد زمـین و پسر افتاد زمین مـَردک پست بلافاصله تحقـیرم کرد چادرِ عصمت و پاکی شده خاکی اِی وای معجرِ خاکی و خونیشْ زمین گیرم کرد آمد و زد لگد و بد زد و بد گفت و سَند… پاره کرد و پس از آن حادثه تکفیرم کرد پس از آن واقعه هر روز به من گفت: سلام آن سلام عـاشقِ زَهــر و اَجَـل و تیرم کرد خواهرم داخلِ این تشت اگرخونِ دل است روضه یِ بند و غلِ کوفه به زنجیرم کرد ندبه خوان باش که فرزندِ حسن می‌آید جـمـعه یِ آمدنش عـاشقِ تکـبیرم کرد : 💔 عزیزِ حضرت زهرا، کریم زاده، حسن همیشه و همه جالطف توست امدادم به روز حشر که هرکس پناه می جوید حسن، به رسم کریمان برس به فریادم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
ای آخـرین سلاله‎ی زهــرا بیا بیا چشم انتظار روی تو مانده دو چشم ما در روزگار تلخ و پر از حس بی کسی بعد از خدا امید دلم هست بر شما من با خیال آنکه تو از راه میرسی با تو روانه می‎شوم آن سوی ناکجا یک عمر انتظار تو را صبر کرده‎ام با سختی و خوشی تمامی لحظه‎ها فصل خزان و سردی غیبت کشنده است فکری به حال این دل ما کن در این هوا بی تـو نگاه آینـه‎ی دل کـدر شده بهتر همین که خُرد شود زیر دست و پا دور از نگاه حضرت تو می‎رود دلم رو به تباهی و به خرابی و به قهقرا دور از تمام دغدغه‎ها دلخوشم که هست با این همه غـریبه دلـم با تـو آشنا ای بانی شکسته دل روضه‎ی حسین ای کاش مثل تـو بشوم اهـل کـربلا : چه شود فرصت ديدار به ما هم بدهند؟ فيض هم صحبتی به ما هم بدهند؟ آنقَـدَر بر در ايـن خـانه گــدا می مانيم لـقب دربـار به مـا هـم بدهند سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام