eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
151 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
با سر به خاطر تو سرِ دار می‌روم آخر به شوقِ وعده‌ی دیدار می‌روم حالا که شاهراه رسیدن به تو یکی‌ست دنبالِ راهِ میثم تمّار می‌روم یکبار اگر قدم بگذاری به چشم من قربانِ خاک پای تو صدبار می‌روم مستم؛ نوازشم نکنی گریه می‌کنم با سر میانِ دامنِ دیوار می‌روم نوکر قبول کن؛ بخرم؛ مُفت هم بخر دارم به شوقِ سود، به بازار می‌روم بین غلامهای تو یوسف نشسته است باشد قبول،  من تهِ انبار می‌روم تو کعبه‌ای و قبله‌نما ردّ پای توست وقتی به طوف قبله‌ی سیّار می‌روم در سایه‌سار هیبتِ ایوان‌ْطلای تو قربانِ دست و پنجه‌ی معمار می‌روم سوی بهشت، از حرمت کوچ می‌کنم راه گریز نیست، به اجبار می‌روم جنت برای مزدِ گدایان تو کم است حالا که چاره نیست، به اصرار می‌روم : پدرِ واقعیِ شیعه تویی مولااااجان سایه ات کم نشود از سر ما باباجان سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد با سعادت مولود کعبه (ع)  و مبارک باد🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبِ فراق، به شبهای گور نزدیک است شبِ قبور، به یومُ‌النّشور نزدیک است سرم به سنگِ دلم خورد، درد دل گُل کرد لحد چقدر به سنگِ صبور نزدیک است به سمت آب دویدم سراب نوشیدم همیشه فاصله‌ی نار و نور نزدیک است ملاکِ وصل، به نزدیک و دور بودن نیست اگر چه راه رسیدن؛ به دور نزدیک است برای کوچکی من مسیر طولانی‌ست وگرنه راهِ سلیمان به مور نزدیک است وصال یار، در از خود گذشتن است فقط مـرورِ فاصله‌ها با عبور نزدیک است به مُردگانِ زمستان بهار را بدمید مسیحِ رفته؛ به اهلِ قبور نزدیک است به کعبه نیز بگویید وقتِ احرام است لباس عید بپوشد، سرور نزدیک است پرید؛ ساعتم از خواب و گفت برخیزید به جانِ ثانیه‌هایم ظهور نزدیک است : 💔 میدمد صبحی که باشد صبح آغاز ظهور می‌رسد روزی به پایان انتظار اهل‌بیت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در روضه ها کلیدِ اجابت گرفته ایم یک یاحسین گفته و حاجت گرفته ایم چلّه نشینِ چادر مشکیِ زینبیم از این طریق، درس نجابت گرفته ایم از دستهای حضرت عباس ِبا جنم مُهر و مدالِ شور و شجاعت گرفته ایم شد پاسبانِ خیمه علي اکبر و چه خوب از سیره اش صلابت و غیرت گرفته ایم این اشک را برای دم ِ احتضارمان از حضرت رقیه امانت گرفته ایم با إذن شیرخواره ی لب تشنه ی رباب در کشتی نجات سکونت گرفته ایم عاصی و دردمند و گرفتار آمدیم پیش از شفا، براتِ شفاعت گرفته ایم این مرگِ بی هدف نمی آید به کارمان ما از حسین قول شهادت گرفته ایم : قدری از کـرببلا روضه بخوان دلتنگم تو خودت جای همه روضه و منبر داری سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت اسوه ی صبر و استقامت خانم حضرت سلام الله علیها بر عموم شیعیان تسیلت باد🏴 🏴 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غلامهای تو ارباب زاده اند همه به جز شما به کسی دل نداده اند همه فقیر و تاجر و پیر و جوان، گداهایت به عشقتان مَثَل خانواده اند همه چقدر زائرتان پر بهاست، ثروتمند اگرچه مخلص و دلصاف و ساده اند همه نمای صحن تو زیبا ولی نفس گیر است سواره ها دم ایوان فتاده اند همه دهان کنارِ ضریح تو آب میافتد که سنگ و چوب و طلای تو باده اند همه به احترامِ ، ایستاده اند همه مسیرها به شما ختم می شود آخر کنشت و معبد و محراب جاده اند همه : ♥️ عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش یعنی که فقط بنده ی سلطان نجف باش سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از بس حسن بخشنده و مهمان‌نواز است از عالم و آدم گدایش بی نیاز است از سفره‌اش هر قدر می‌خواهی طلب کن دستِ حسن در بذل و بخشش بازِ باز است زانو بغل کردن دگر معنا ندارد وقتی که آقای کریمت چاره ساز است هر جای عالم چشم می‌چرخانم انگار پرچم سیاهِ «یا حسن» در اهتزاز است استادِ عباس است، باید هم بگویند شير جمل در هر نبردی یکه تاز است در جنگ‌ها، الحق جلودارش نبودند جنگاوری‌اش فخرِ تاریخِ حجاز است سجاده را از زیر پایش می‌کشیدند غافل از آنکه مجتبی اصل نماز است اینکه چه‌ها شد در دل کوچه، بماند از چادرِخاکی نوشتن جانگداز است : تو کریم اهل بیتی، من تهیدست و فقیر ای عصای دست مادر دست مارا هم بگیر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای عشق بی نشان به خدا خسته ام بیا چون موسم خزان به خدا خسته ام بیا آخر بیا بگو به چه اسمی بخوانمت یا صاحب الزمان به خدا خسته ام بیا افتاده ام به گوشه ی عزلت به اشک چشم بی تاب و ناتوان به خدا خسته ام بیا هر کس به طعنه ای بزند نیش خویش را از نیش این و آن به خدا خسته ام بیا از وصف اینکه سختی دوران کشیده ام الکن بود زبان به خدا خسته ام بیا آقا خلاصه که به لبم جان رسیده است ای شاه جمکران به خدا خسته ام بیا هر روز و شب دو مرتبه خون گریه میکنی آقای روضه خوان به خدا خسته ام بیا : به عالمی نفروشم دمی ز حالم را که قیمتی ترین چیز است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قطره قطره، اشکهایم را تو دقت میکنی بی نهایت بر گدای خود محبت میکنی آن قدر من آمدم پابوسی گوییا بر زائرت داری تو عادت میکنی من کجا و پنجره فولاد آقایم رضا بی لیاقت را همیشه بالیاقت میکنی من که بااعمال خود خارو ذلیل عالمم این تویی باجود خودازمن حمایت میکنی باگدایت باغلامت خو گرفتی از ازل تاابد داری مرا غرق خجالت میکنی کوروکر، بهرشفا آید سراغت باامید بازهم مثل همیشه، توعنایت میکنی من یقین دارم که قبل از اربعین آقای من از نجف تا کربلا  ما را تو دعوت میکنی تو همیشه یاور تنهایی من بوده ای بین قبر من می آیی و وساطت میکنی روز محشر من ندارم ترسی از آتش رضا مطمئنم نوکر خود راشفاعت میکنی : دیریست که از روی دل‌آرای تو دوریم محتاج بیان نیست، که مشتاق حضوریم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟ اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟ خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش قسم به حرمت خون مدافعان حرم بنا نبود فقط خوبها حـرم بروند شبی بیا و مرا هم به کـربلا ببرم تمام هستی من هست مادر و پدرم فدای حضرت ارباب مادر و پدرم اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟ هنوز نیمه ی شبهای جمعه می آید نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم : 💔 گرچه دوریم، به یادِ تو سخن می‌گوییم بُعد منزل چه بلاها به سرِ ما آورد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است خوب میدانم از اعمال بدم رنجیدی دلت از بس که گنهکارشدم چرکین است مثل شعری شده ام خالی و دوراز احساس نام زیبای تو در این غزلم تضمین است گرچه تلخ است که عمری ز غمت گریه کنم نوکـری کردن درراه شما شیرین است دفتر شعر مرا عطر شما پر کرده کوچه های دلم از یادشما تزیین است : 💔 ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باز باید سر کنم با خاطرات اربعین خاطرات گریه در صحنِ یل اُم البنین از مرور خاطراتش نیز لذت می‌برم می‌نشستم رو به ایوان امیرالمؤمنین خوب یادم هست هر موکب که رفتم، پهن بود زیر پای زائرانت بالِ جبرئیلِ امین با چه شوقی تاول پاهای خود را می‌شمرد زائری که بود گویا با ملائک همنشین دسته دسته وارد کرب و بلایت می‌شدیم گوئیا بودیم دستان خدا در آستین این سفر تا کربلا ای کاش برگشتن نداشت هاتفی می‌گفت با ما: فادخلوها خالدین من تمام سال را با اربعینت زنده‌ام ادعایی هم ندارم، عاشقی یعنی همین با زبان تازیانه هیچکس صحبت نکرد در میان راه هر جایی که میخوردم زمین : تا کی به تو از دور سَـــلامی برسانم جانْ بی‌تو به‌لَب آمده، ای پاره‌ی جانم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی از ازل چرخانده دلها را خدا، سوی علی او مع الحق گفت و از آن روز ما را می‌کُشند دار ما خرما فروشان حلقه ی موی علی مانده‌ام احمد پیمبر بود یا عطار عشق بس که سلمانها، مسلمان کرد با بوی علی گر می‌اندیشی نماز و روزه‌ات را می‌خرند ای برادر! این تو و این هم ترازوی علی بیشتر از برق دَم‌های دو سوی ذوالفقار دوستان را کشته خَم های دو ابروی علی هر که دل خوش کرده در عالم به نام دیگری یا علی نشنیده است از سوی بانوی علی آری آداب خودش را دارد اینجا عاشقی ما و خاک کوی قنبر، قنبر و روی علی : ♥️ روز محشر ميشود معلوم بر خلق خدا مالک روز قيامت صاحب پرچم علیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خون می چکد حسن زِ لب تو، سخن مگو  گفتی به زینبت تو هر آنچه، به من مگو من مثل تو که صبر ندارم، عزیزِ من  از خاطرات کوچه و سیلی زدن مگو اصلاً بیا به فکر خودت باش و این کفن  اصلاً بیا و روضه از این بی کفن مگو دیدم تن کبود تو، آتش گرفته ام  حالا تو از منی که شوم پاره تن مگو مادر به دست خواهرمان داد امانتش  از غارت و نماندنِ آن پیرهن مگو یک پیرمرد کور به پای تو نیزه زد  امّا تو از گلوی من و نیزه زن مگو از غارت تنم سخنی را وسط مکش  از دسته دسته روی سرم ریختن مگو وقتی به جای گل به تنت تیر ریختند  از زیر نعل ماندنم عریان بدن مگو طشتِ مدینه ی تو کجا، طشتِ من کجا از خیزران نشستن بر این دهن مگو یومُ الحُسین گفتی و زینب ز تاب رفت  دیگر تو از عزای حسین، ای حسن مگو : کـار من نیست که از عشق شما دم بزنم یــا شبیــه شهــدا شعلـه زنــم بــر بدنـم منـــم و لقـلقـه ای ســاده درون دهـنــم: "من حسینی شده ی دست امامِ حسنم" سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،