eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
163 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتـی كه بریدند ادیبـانه زبان را بازار سر زلف تو از بس كه شلوغ است انگشت به لب كرده زلیخا صفتان را وصف مژه ها و خم ابروت مرا كشت زحمت نده صیاد دگر تیر و كمان را با تكـه كـلافی به وصـال تو رسیدم به حسابم زده این سود كلان را تا سفره ی احسان كـرمخانه تان هست سائل نخورد ثانیه ای غصه ی نان را ما بهتر از این روضه بهشتی نشناسیم بهتر كه بچسبیم همین نقد جهـان را با طشت نگو كوچه ی غم خون جگرت كرد ترسـم كه به برساند جریان را : روی قبر خاکی ات طرح ضریحت می کشد آرزوها دارد این نـوکـر برایت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هوای کهنه‌ی این شهر تازه دم کرده گناهکاریمان «تُنـزل الـنِقـم» کرده «ظلمتُ نَفسی» ما را شنید دلبر و گفت: امان ز نفس کسی که به خود ستم کرده به شوق یوسف اگر چشممان چو یعقوب است هنوز گـریه به درد فـراق کم کرده چه می‌شود سحری دیده بارد و بیند کریم، بارش باران به ما کـرم کرده ای آسمان ز چه گشتی بخیل؟ پر وا کن گناه کرده اگر شیعه، توبه هم کرده به توبه‌های محرم قسم که شوق ظهور فـدائیان تو را با تو هم‌ قسم کرده هوای کرب و بلا جان تازه‌ام داده دل حزین مرا راهی حرم کرده امام عشق و محبت، خدا کند بینم نسیم کرب و بلا آسمانی‌ام کرده : ندانم از که بپرسم حکایت سر زلفت که غیر حرف پریشان نمیدهند جوابم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من بیدل آمدم که تو دلدار من شوی  غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی شادم که در حریم تو افتاده بار من  آیا شود ز لطف خریدار من شوی خود را ز راه دور کشاندم به کوی تو  دل خسته آمدم که مددکار من شوی هر طور راحتی، بزن، اما نمی روم  این بار آمدم که فقط یار من شوی من ورشکسته ی گنهم، می شود شبی  یوسف شوی و گرمی بازار من شوی عمرم به باد رفته به داد دلم برس  من آمدم که مونس من یار من شوی آقاییم همیشه ز سلطانی شماست  یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین  گویا که از وفا تو گرفتار من شوی پیچیده باز در حرمِ تو صدای من  دست شماست روزیِ کرب و بلای من : اگر چه روز من و روزگار مي گذرد دلم خوش است که با ياد يار مي گذرد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بادها عطر خوش پیرهنش را بردند سوختند و خبر سوختنش را بردند نیزه ها بر عطشش قهقهه سر میدادند زخمها لاله ی باغ بدنش را بردند دشنه ها دور و بر پیکر او حلقه زدند حلقه ها نقش عقیق یمنش را بردند این عطش یوسف معصوم کدامین مصر است که روی نیزه بوی پیرهنش را بردند تا که معلوم نگردد به کدام آئین است اهل صحرای تجرّد کفنش را بردند بادها سینه زنان زودتر از خواهر او تا مدینه خبر آمدنش را بردند یوسف آهسته بگویی که نمیرد یعقوب گرگها یوسف گل پیرهنش را بردند : هرچه می‌خواهی بگیر از من، ولی ای باوفا گریه‌های روضه‌ی گودال را از من نگیر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در این زمانه که عادی شده است نامردی همیشه از سر رحمت مرا دعا کردی شبانه روز مرا بین معصیت دیدی دلت شکست، به رویم ولی نیاوردی سرم نرفته به زیر علامت احدی که بر سرم، همه ی عمر سایه گستردی حرام باد به من دلخوشی این دنیا غریب ماندی و دنبال یار می گردی مرا مریضِ بدون علاجِ عشقت کن تباه گشته ام از دست درد بی دردی نگو که از قلم افتادم اربعین، امسال قسم به فاطمه اشک مرا در آوردی فقط تو گریه کن زینبی و با گریه... دل مرا به بکا بر عقیله پروردی صدای گریه ی زینب هنوز می آید میان خنده ی اوباش مست و ولگردی کجاست ساقی لشگر، کجاست ماه حرم عقیله مانده بدون کفیل و همدردی : بی خود دلم خوش است به اشعار انتظار این حرفها برای من نمی شود💔 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولین مرحله این است فقط رو بزنی پی یک مهر به این سو و به آن سو بزنی دومین مرحله این است که خود را بِبَری مُهـر با اصل برابر شده بر او بزنی سومین مرحله سخت است که در طیِّ طریق با خودت مو نزنی دست چو بر مو بزنی چارمین مرحله خوب است که از تاول پات در تنت باغچه ای از گُل شب بو بزنی پنجمین مرحله باید بشوی خود جاده کَف پای همه را با مُـژه جـارو بزنی ششمین مرحله باید بروی قٙبلِ دو زانـو بزنی هفتمین مرحله چون اول راهت باید به ضریح و به حریم و به حرم رو بزنی هشتمین مرحله عشق است که پیش ارباب در حـرم نعـره ی بزنی : عطر سیب حرمت دل ز دلم برده حسین حسرت دیدن صحنت به دلم مانده حسین این چه سریست که دلتنگ حـرم میگـردم سرنوشتم به ضریح تو گـره خورده حسین سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام