eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
151 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
بابا بیا ببین بدنم درد می كند از ضربه های سنگ، سَرم درد می كند از بس زدند بر لب و دندان دخترت باور كن ای پدر دهنم درد می كند زخم لب تو بر لب من زخم می زند از درد تو تمام تنم درد می كند از داغ قتلگه همه شب گریه كرده ام بابا ببین كه چشم تَرَم درد می كند بابا منم همان كه جگر گوشه ی تو بود حالا نگاه كن، جگرم درد می كند آه از عطش سرای جگر سوز كربلا با یاد آب، زخم لبم درد می كند وقتی كه یاد ساقی كرب و بلا كنم احساس می كنم كمرم درد می كند تازه شدم شبیه همان مادری كه گفت: زینب قبول كن نفسم درد می كند آن قدر زخم روی تنم جا گرفته است آن قدر كه حتّی كفنم درد می كند : این روزها قافیه ى شعر گشته اربعین امسال هم اگر نروم مى خورم زمین این بار من مـدد زِ گـرفته ام نازى ڪند به پیش پدر راهی ام همین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام# خامس_آل_عبا
یک ماه می شود که ز جان گریه کرده ام با روضه های مرثیه خوان گریه کرده ام یک ماه می شود که مرا ریختی به هم هر روز با شنیدنتان گـریه کرده ام یک ماه می شود که به لبهای تشنه ات نزدیک آبهای روان گریه کرده ام یک ماه می شود که ز غمهای خواهرت همناله با گریه کرده ام گاهی در اول سلام زیارت، دم غروب در حسرت زیارتتان گریه کرده ام گاهی بیاد خیمه ی آتش گرفته ات گاهی برای دخترتان گریه کرده ام گاهی میان واحد و سنگین و شور و دم دست خودم نبوده، سینه زنان گریه کرده ام اشکـی نماند، از غـم بر نیزه رفتنت بر ماجرای تیر و کمان گریه کرده ام آقا ببخش، حرف مرا روضه ای نخوان خیلی برای خواهرتان گریه کرده ام : بَعد اَز این سینه زَنی ھا دِلِ مَن بی تاب اَست عَکس گُنبد وسط صَحن دو چَشمَم قاٰب اَست اِی خوش آن کس که جـواز سفرش امضا شد پای پیادہ است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بعد مرگم بنویسید به سنگ لـحــدم. من فقط عشق حسین بن علی را بلدم. ننویسید که پرپر شده همچون گل یاس. بنویسید که شده مست و خراب عباس. ننویسید که از روز ازل مـذهـبـی ام. بنویسید که تا روز ابـد زینبــی ام. ننویسید که مست از قدح ساغریم. بنویسید که همواره علی اکبری ام. ننویسید که جان داد دگر بر سر دوست. بنویسید که مجنون علـی اصغر، اوست. ننویسید گـنـه پرده ی مـهـتـابش شد. بنویسید که او سینه زن شاهش شد. ننویسید که ندارد به جهان خانه و جا. بنویسید که مأواش شده کـرب و بلا. ننویسید که او نـوکــر بد عهـدی بود. بنویسید که او "منتظر" مـهــدی بود. : با گریه مانوسم نه یک ماه و دو ماهی شد گــریه ام باب فـیوضـات الـهـی هر روز و شب کارم سلام بر حسین است با این امـیـدی که کـنی سویم نگاهی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
به درگه احدی خم نمی کنم سر را مگر به جز تو که داری هوای نوکر را رسد به هرچه که خیر است بی برو برگرد هر آنکـه بر کـرم تو سپرد باور را تو دست خیر خدایی برای جمله ی خلق کشانده تا به حـرم رحمت تو کافر را معرفم به همه، پای ثابت روضـه نوشته اند کـنار حـرم، کبـوتر را هوای صحن دلم حال روضه می گیرد رسید پنجه گرفت از سه ساله زیور را برای آنکه نگاهش همیشه بود، حسین چه مشکل است ببیند حسین بی سر را نوشتن از عطشت صفحه مرا سوزاند حرارت لب تو خشک کرده جـوهـر را : نـوكــــري كردنِ اين قـوم مـرا بالا بُرد با گـداييِّ حسيـن مَنسَب شـاهـي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خـدا شكر، عجب پشت و پناهي دارم. صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بینِ یک مشت خس و خوار تنت را دیدم زیر یک چکمه برادر بدنت را دیدم آمدم، کاش نمی آمدم و مـیـمردم وسط همـهمـه ها پر زدنت را دیدم گفتم این معرکه ها در تهِ گودال ز چیست ناگهان دست سنان پیروهنت را دیدم ساربانی که به امّید زدن آمده بود در کـَـفـَش آه، عقیق یَمـَنـَت را دیدم بدنت روی زمین بود و تکان می خوردی سُمِ اسب و بدنت....لِـه شدنت را دیدم وای از آن لحظه که دشنام به من می دادند تو نظر کردی و، من دلشکنت را دیدم : بی سبب نیست اگر ذڪر تو بر لب داریم یا که ماتم زده هستیم و ز غم تب داریم روضـه و نوحـه و گریه و همین رخت عزا یادگاریست که از«سیدة زینبﷺ»داریم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
شعرِ من واژه ی من لُبِّ کلامم حسن است شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است هرکسی زنده به عشق است نمیرد هرگز زنده ی عشق منم، رمزِ دوامم حسن است مثلِ رودم که حسن ذکرِ قعود است مرا مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است پدرم هرچه مرا نام نهاده است گذشت من از این لحظه از این ثانیه نامم حسن است سرِ من سبز، زبان سرخ، سرم هم برود أیُهاالناس بدانید، امـامـم است : درد ما نیز به دست تو دوا خواهد شد گره کار به چشمان تو وا خواهد شد حاجت دیدن صحن تو روا خواهد شد در بقیع گبد و گلدسته بنا خواهد شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
آنچنان کز رفتن گل خار می ماند به جا در دل ما حسرت دیدار می ماند به جا اربعین می آید و صد اربعین ها میرود جای پای زائران بسیار می ماند به جا مـا برای گــریه بر آقـا به دنیـا آمدیم عاقبت از ما همین کردار می ماند به جا آنقدر در میزنم تا در به رویم وا شود این گدایی باهمین اصرار می ماند به جا گر ز عشق تو روم بر دار  ای سردار عشق نام من چون میثم تمار می ماند به جا هر که در راه شما بال شهادت داشته نام او چون جعفر طیار می ماند به جا نام من در مصحف زهرا اگر باشد خوشم هر کسی باشد در این طومار می ماند به جا : هرڪه گفٺ نام حسین، نام دگر را نشنود هیچ ذڪـری بخدا نام نشود درد ما داغ حسین اسٺ، دوایش گریه سٺ با طـبـابٺ، جـــگـر سـوخـتـه درمـان نشود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دلم هوای تو کرده، دلـم هـوای ضریحت دلـم، خودم، پدرم، مادرم فدای ضریحت چه سینه ها که به تنگ آمده است از غم دوری چه قلبـهـا که به سر آمدند پای ضریحت چه روزها که شمرده پدر برای وصالت چه خوابـها که ندیدم خودم برای ضریحت چه روزها شده ام مات قاب عکس حریمت چقدر بوسه زدم عکس را به جای ضریحت مدام فکر من این است که النگوی مادر کجا نشسته در آن قسمت طلای ضریحت : دل شڪسته ی ما گرم ربنای حسین گرفته پر به هواخواهی هوای حسین شبم گذشته به فڪر و خیال شش گوشه سلام؛ صبح ِ دل انگیز ڪربلای حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
می نویسم شعر با نامِ خدای کـربلا می بَرَد دل را هوای دلـربای کـربلا چند باری کربلا رفتم ولی نقل است که فرق دارد اربعین حال و هوای کربلا خوش به حال آن کسانی که پیاده، اربعین از نجف رفتند تا صحن و سرای کـربلا کعبه هم با آن بزرگی و شکوهش بی گمان بارها افتاده روی دست و پای کـربلا با همین چشمان خود دیدم مسلمان می شوند کافران با دیدن ایوان طلای کـربلا مادرم آخر طلاهای خودش را داد و گفت: پول آن خرجِ غـمِ فرمانروای کـربلا باز هم جا مانده ام از قافله، امسال هم می روم با مادرم مشهد به جای کـربلا نــوكـــر نـوشـــت: دوباره شوق زیارت به جانم افتاده دوباره پای پیاده از اول جاده دوباره قسمت نوکر شده حرم برود دوباره حضرت آقا به من بها داده صلي الله عليڪ يا سيدناالغریب يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... فرا رسیدن اربعین حسینی را به تمامی شیعیان عالم تسلیت عرض مینماییم🏴
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند از لطف تربت شه کربُ و بلا کنند آنانکه دیده اند ضریح حسین را آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند جــامـانـده های قافله ی اربعین تو آقا دوای درد دل خود کجا کنند جا تنگ بوده است و یا ما اضافه ایم مردم به چشم طعنه نگاهی به ما کنند باشد حسین، کـرب و بلا مال خوبها بدها بگو، که عقده ی دل با چه وا کنند ما هم دل شکسته به دست می رویم تا ما را غبـار صحـن و سـرای رضا کنند : با یاحُسین بغض عطش در گلوی ماسٺ این اشڪهای سر زده آب وضوی ماسٺ وقٺ زیارٺ اسٺ با هر سلامِ صبح، حـرم روبروی ماسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
از هر غریب در وطنِ خود غریب تر از هرچه روضه، روضه ات آقا عجیب تر زهر جفا چه کرد به جسم مـطـهـرت ای ناله های تو ز جگر پرلـهـیب تر خوردی زمین و کاسه ی صبرت شکسته شد گودال قتلگاه تو در حجـره شیب تر نشنیده ماند نالـه ی ای وای مـادرت از بس کـه بود همسر تو نانجیب تر یک عمر یادِ آن در و دیوار بوده ای از کودکی به جانِ تو غـمـهـا نصیب تر : همیشـه داغ دلـم قبـر خلوت حسـن است به سـر هـوای بقیـع و زیارت حســن است تمام هفتـه برای حسیــــن می ســـوزم ولی ی من وقف غربت حسن است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
پای غم تو آه، خدا هم گریسته همراه با پیمبر اکـرم گریسته قطعا غریق بارش باران لطف توست چشمی که در عزای تو نم نم گریسته یعقوب صد برابر یوسف نه، صدهزار خون گریه کرده است و از این غم گریسته رحمت به دیده ای که برای غمت حسین پای لـهـوف و پای مـقـرم گریسته نوکــر برای آن بدن نامنظمت هرشب میان روضه منظم گریسته روضه پس از تو روضه ناموس بود پس هر کس که شد برای تو مَحرم گریسته آقا ببخش پای غـم و درد خواهرت نوکـر اگر نمرده، اگــر کم گریسته : گفته بودی که می برمت ممنونم از پذیرایــی و لـطــف و کـرمـت ممنونم خواب خوش بود که آخر تو محقق کردیش پای حـرمـت ممنونم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بدون واسطه در محضر خدا نرویم مریض عشق تو ایم و پِیِ دوا نرویم بهای دیدن صحنت مگر به دینار است که با گران شدنش سمت کـربلا نرویم به اشک روضه قسم ،عشق می برد مارا برای خوردن و نوشیدن و ریا نرویم در آسمان تو عمریست فکر پروازیم کنون که پنجره باز است پس چرا نرویم؟ فقط به سوی تو با سر شتافتیم حسین به هر کجا که به ما گفته شد «بیا» نرویم برای عرض توسل عبارتی کافی ست نیاز نیست که در بطن روضه ها برویم تن غریب تو افتاده بود در گودال رقیه گفت بدون تو ما کجا برویم : به سینه هـر که تمنای دارد همیشه در دل خود روضه‌ای به پا دارد کسی که عشق تو دارد دگر چه کم دارد؟ بدون عشق تو عــالـم کجا بـهـا دارد؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
قرار بود دمادم به پات غم بخورم هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند بگو فـراق ببینم، کـنایه هم بخورم؟ من عاشق تو شدم تا که آخر عمرى شبیه زلف بهم خورده ات بهم بخورم شـراب داد به مـن روزگار، لب نزدم ولى تو زهر بده، قول میدهم بخورم چقـدر نامه نوشتم که دوستت دارم ولى قبول نکردى، چرا؟ قسم بخورم؟ لب و دهان مرا طعم باده میگیرد اگر کنار تو چایى تازه دم بخورم قلم بدست گرفتى مـرا کنار نزن مرا قلم کن و نگذار تا قلم بخورم اگر قبول کنى نذر کرده ام پس از این ناهار غصه بنوشم، و شام غم بخورم بیا و سهم مرا کم نکن ز رزق لبت طبیب گفته نباید زیاد کم بخورم حرم حرم نکنم پس بگو چکار کنم شده ست طالع من حسرت حرم بخورم : با یاحُسین بغض عطش در گلوی ماسٺ این اشڪهای سر زده آب وضوی ماسٺ وقٺ زیارٺ اسٺ با هر سلامِ صبـح، حـرم روبروی ماسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
چه می شود که شبی بشنوم صدایت را به درد، گریه کنم زخم روضه هایت را بگو کجا زده ای خیمه در کدامین دشت به این دو چشم که طی کرده رد پایت را زمان بدون تو امشب چه سرد می گذرد بیا که گـرم کـنی مجلس عــزایت را جسارت است ولی می شود همین شب سرد کشی به روی سرم لحظه ای عبایت را گمان کنم که صدایت گرفته چون زینب میان بـغـض صدا می زنی خدایت را : صوت زیبای تو آرامشِ جان است بیا وَجه پُر نور تو از دیده نهان است بیا دل عُـشـاق بِسوزد ز غـمِ دوریِ تـو قَد ِ عـالـم زفـراقِ تو کمان است بیا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
دور از حسین زندگی ما چه فایده اصلا نفس بدون تو مولا چه فایده هرگز شعار نیست دلـم داد میزند دنیای بی حسین خدایا چه فایده گیرم زمین بهشت شود نقطه نقطه اش بی کـربلا بهشت خدا را چه فایده تا کــربلای او ملکوت دل من است گردش به قصد لذت دنیا چه فایده وقتی قرار نیست که خرج عزا شود دیگر تمام ثروت دنیا چه فایده از داغ عشق چهره ی ما مهر خورده است مهر ریا روی جبین ها چه فایده چشمی که خشک مانده وبال پریدن است بی اشک روضه چشم تماشا چه فایده : رسیده اند به تو خیل زائران و هنوز منم که خیره به این راه مانده چشم ترم دلـم گرفته، برایم فقط همین کافیست که سیر گریه کنم روی شانه های حـرم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
مرو رسول خدا بر دلــم قدم مگذار مرو و دختر خود را به دست غم مسپار مرو که بعد تو این شهر جای ماندن نیست مرو که بی تو دگر نیست بخت با من یار مرو که بی تو به این شهر اعتمادی نیست علـی غـریبه شود با مهـاجر و انصـار مرو که بی تو عوض می شود مدینه ی تو مرو که رحـم ندارند این در و دیوار بیا و حداقـل قـبـل رفتنت بنمـا سفارش من و جسم مرا به این مسمار کـنار بستر تـو یاد مـادر افـتادم یتیم گشتن من باز می شود تکرار به وقت دیدن بغض حسین و اشک حسن تمام غصـه ی دنیاست بر سرم آوار : دو چشم بی رمق وا کن پدر جان غـم ما را تمـاشـا کن پدر جان همه پشت و پناه ما تو هستی نظر بر حال زهـرا کن پدر جان صلي الله عليڪ يا سيدناالغریب يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... شهادت نبی اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد🏴
باید دوباره خیمه ی غم دست و پا کنیم پرچم، کُتل، کتیبه، علـم دست و پا کنیم بعد از دو ماه گریه به ارباب بی کفن اشکی برای شاه کـرم دست و پا کنیم بوی حسن وزیده ز اشعار محتشم وقتش رسیده لوح و قلم دست و پا کنیم «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» یعنی نوای واحسنم دست و پا کنیم باید مقدمات سفر تا مدینه را حتی شده به رنج و الم دست و پا کنیم آنجا بساط روضه ی مردی کریم را در کوچه ها قدم به قدم دست و پا کنیم طرح ضریح فرشچیان باشد و سپس یک نقشه هم برای حرم دست و پا کنیم امشب خدا برای حسن سینه می زند باید زمینه، نوحه، دو دم دست و پا کنیم طشتی برای شاه غریبی که ناله زد: «می سوزد از ستم جگرم» دست و پا کنیم : زخم جگر تو بس که کاری شده است چشمان من از غصه بهاری شده است خونی که ز داغ کوچه بر دل کردی! از گوشه ی لبهای تو جاری شده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
در این حرم چیزی ندیدم غیرِ زیبایی کم نیست در صحنت نفس های مسیحایی هر کس به دیدار تو آمد کـربلایی شد اینگونه خواهی کرد از مهمان پذیرایی از کـودکـی با پنجـره فـولاد مـانوسم وقت گرفتاری نخواهم رفت هر جایی از آب سقاخانه هر کس خورده، می فهمد زمـزم ندارد این چنین آب گـوارایی وقتی که نام مادرت را می بَرَد زائر در صحن غوغا می شود آن هم چه غوغایی وقتی برای دستگـیری مـیـرسی از راه صحرای محشر تازه خواهد شد تماشایی حـاجـات سائل را نگفته مـیدهـی، یعنی در دست و دلـبازی نداری هیچ همـتـایی چشم انتظارت می نشینم در صف محشر بـی شک به دیـدار مـنِ سـرمست می آیی : حالم به جز نگاه تو بهتر نمی شود یک شب بدون ذکر رضا سر نمی شود می گریم از برای حرم رفتنم، رضا نابرده رنـج گـنـج مـیسـر نمی شود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... سالروز شهادت غریبانه و مظلومانه ی امام رضا علیه السلام تسلیت باد.
دو ماه زندگی ام خرج روضه های تو بود سلامِ روز و شبم سمت کربلای تو بود دلیل سجده ی ما تربت تو بود فقط دلیل گریه ی ما مجلس عزای تو بود نگاه کن به دلی که تپیده با غم تو دلی که در همه حالات مبتلای تو بود شبی برای گـدایان خود دعـا کردی خدا هر آنچه به ما داد از دعای تو بود نوشته اند که جبریل هم دلش می خواست به جای این همه منصب فقط گدای تو بود تویی که نور خداوند در تو جلوه نمود تویی همان که خداوند خونبهای تو بود چگونه سمت خداوند پر زدی که زمین سه روز بعد تو دنبال رد پای تو بود میان گـودیِ گـودال سجده می کردی زمین کـرب و بلا محـو ربنـای تو بود نــوكـــر نـوشـــت: .... از شور تو ای عشق نوا می خواهیم چون اهــل وِلا فقط بـلا می خواهیم ما مـزد دو مـاهه ی عزا می خواهیم از دوست برات می خواهیم صلي الله عليڪ يا سيدناالغریب يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... حلول ماه ربیع الاول مبارک باد💐
شادی برای مردم و ماتم برای ما خنده برای خلق ولی غم برای ما خرج تو کرده ایم خدا کرد خرج ما چه خیرها که داشت دو درهم برای ما هرکس نفس کشید در این روضه شد مسیح از بس مقدس است همین دم برای ما اینکه بدون روضه به جایی نمیرسیم ثابت شدست قـدر مسلـم برای ما هرگز به زیر منت مـردم نمیرویم وقتی که هست سایه پرچم برای ما وقتی فرات اشک مهیاست از دوچشم بی قیمت است چشمه ی زمزم برای ما گریه کن حسین کمک کار فاطمست کرده دعـا رسـول مکـرم برای ما بی بی! کدام روضه غذا طبخ میکنی؟ از دستپخت خود بده یک کم برای ما گفتند که حسین گرسنه شهید شد این غصه شد مصیبت اعظم برای ما : کــربلا گفتم و دیدم جگرم می سوزد آسمان دود زمین در نظرم می سوزد گـوییا معجـر بانـوی حــرم می سوزد دختری گفت که ای عمه سرم می سوزد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
مـاه صفـر تمام شد اما عـزا بپاست این هفته، هفته ی غم اولاد مصطفاست جایِ غـدیر را سخـن دشمنان گرفت این بدعتی که شد خودش آغاز ماجراست راه سخیفِ اهـل سقیفه شروع شد پایانِ کار، خانه نشینیِ مرتضـاست با مهرِ حیدر است که عالم بنا شده دنیای بی ولای علی پوچ و بی بهاست بیعت نکرد بیتِ علـی با خلیفه ای راه غدیر و راه سقیفه ز هم جداست دشمن سه بار حمله بر این خانه کرده است بیتی که داغدار غم ختم الانبیاست یا صاحب الزمان نظری کن به پشت در این مادر شماست که در بین شعله هاست محسن به پشت در به چه جرمی شهید شد؟ قـلـب امـام عصـر بر این غصـه مبتلاست ای وای از غـلاف... مـرا می کشد همین... ردی که روی بازوی ریحانه ی خداست کـوچه مقـدّم است به گـودال قتلگاه زیرا مــدینه نقطـه ی آغاز کــربلاست : دارد به غم "عشق"، سما می‌گِرید بـــــاران خدا در همه جـا می‌گرید باید که عـزای فـاطمـه گــرم شود مـا کـم بگذاریم، خـــــدا می‌گرید صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
یادت می آید زیر پرچم گریه کردیم هرجا حسین گفتند، در دم گریه کردیم تا کربلا رفتیم و با هم روضه خواندیم تا کــربلا رفتیم و با هم گـریه کردیم این که روایت گفته زائر عـرشیانند یعنی کنار نوح و آدم گـریه کردیم در زیر بارانـی که نم نم بود، ما هم از اصغرش خواندیم و نم نم گریه کردیم چندین سه سـالـه در میان راه دیدیم بر روضه ای که شد مجسّم گریه کردیم خسته شدیم و با قـد خـم راه رفتیم یک لحظه بعدش بر قد خم گریه کردیم گفتند تا کی گریه بر آقـای مظلـوم؟ گفتیم که اللهُ اَعـلـم... گریه کردیم تنها نه بر کـرب و بلا و هر مقامش بر عکسهای کـربلا هم گریه کردیم این اشکـها آبیست بر دوزخ، به والله فردا پشیمانیم اگر کم گریه کردیم : دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم دو قدم روضه بخوانم، دو قدم گریه کنم بروم سمت ضریحی که بهشتم آنجاست برسم پیش نگـارم، برسم گریه کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
غزلی از حرمت ساخته‌ام با «مثلا» گرچه خاک است روی قبر تو؛ اما مثلا گنبدِ زرد تو خورشید شده می‌تابد نور می‌گیرد از آن؛ گنبدِ خضرا مثلا چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان جنسِ هر پنجره‌اش هست، مُطلّا مثلا چقدَر پارچه‌ی سبز، گره خورده به آن می‌کنی باز، تمـام گـره‌ها را مثلا خادمانت همه دورِ سرمان می‌گردند ما عزیزیم، در این صحنِ مُعلّا مثلا تشنه‌ها مست شوند از مِـیِ سقاخانه ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلا هیئتی شکل گرفته‌ست، میان حـرمت نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلا روضه‌خوانی وسطِ صحن، حکایت می‌خواند قصه‌ی کوچه‌ای از شهر تو؛ حالا مثلا مادری با پسرش رد شده از آن؛ امــــا هیچ کس راه نبسته‌ست بر آنها مثلا دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود چادری خاک نخورده‌ست، در آنجا مثلا مادرِ قصه‌ی ما رفت، صحیح و سالم وَ نپوشاند، رخ از دیده‌ی مـولا مثلا بعدِ مجلس همه رفتند، زیارت کردند تربتِ حضـرت زهـرا شده پیدا مثلا : از هر غریب در وطنِ خود غریب تر از هرچه روضه، روضه ات آقا عجیب تر یک عمر یادِ آن در و دیوار بوده ای از کودکی به جانِ تو غم ها نصیب تر صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
تسبیحِ دل ذکـر و دعـا را دوست دارد «أَمَّن یُجیبِ» روضه ها را دوست دارد دستِ گـدایی همه سویش دراز است بنده نواز است و گدا را دوست دارد شکـی ندارم با همین دستان خالـی اربابمان پیوسته ما را دوست دارد حبِّ حُسِینِ بنِ عَلی در سینه دارد هرآنکه با ایمان، خدا را دوست دارد فـرقـی ندارد ارمنـی یا شیعـه باشد هرکس که من دیدم، شما را دوست دارد این نـوکــر بیچـاره را دریاب آقـا از کودکی کـرب و بلا را دوست دارد : بـی نـام یار، نـار گـلـستـان نمی شود بی کـربلا بهشت که رضوان نمی شود صـد بار گفته ایم که ذکـری برای مـا مثل حسین موجب غفـران نمی شود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام