eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
163 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
شادی برای مردم و ماتم برای ما خنده برای خلق ولی غم برای ما خرج تو کرده ایم خدا کرد خرج ما چه خیرها که داشت دو درهم برای ما هرکس نفس کشید در این روضه شد مسیح از بس مقدس است همین دم برای ما اینکه بدون روضه به جایی نمیرسیم ثابت شدست قـدر مسلـم برای ما هرگز به زیر منت مـردم نمیرویم وقتی که هست سایه پرچم برای ما وقتی فرات اشک مهیاست از دوچشم بی قیمت است چشمه ی زمزم برای ما گریه کن حسین کمک کار فاطمست کرده دعـا رسـول مکـرم برای ما بی بی! کدام روضه غذا طبخ میکنی؟ از دستپخت خود بده یک کم برای ما گفتند که حسین گرسنه شهید شد این غصه شد مصیبت اعظم برای ما : کــربلا گفتم و دیدم جگرم می سوزد آسمان دود زمین در نظرم می سوزد گـوییا معجـر بانـوی حــرم می سوزد دختری گفت که ای عمه سرم می سوزد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
مـاه صفـر تمام شد اما عـزا بپاست این هفته، هفته ی غم اولاد مصطفاست جایِ غـدیر را سخـن دشمنان گرفت این بدعتی که شد خودش آغاز ماجراست راه سخیفِ اهـل سقیفه شروع شد پایانِ کار، خانه نشینیِ مرتضـاست با مهرِ حیدر است که عالم بنا شده دنیای بی ولای علی پوچ و بی بهاست بیعت نکرد بیتِ علـی با خلیفه ای راه غدیر و راه سقیفه ز هم جداست دشمن سه بار حمله بر این خانه کرده است بیتی که داغدار غم ختم الانبیاست یا صاحب الزمان نظری کن به پشت در این مادر شماست که در بین شعله هاست محسن به پشت در به چه جرمی شهید شد؟ قـلـب امـام عصـر بر این غصـه مبتلاست ای وای از غـلاف... مـرا می کشد همین... ردی که روی بازوی ریحانه ی خداست کـوچه مقـدّم است به گـودال قتلگاه زیرا مــدینه نقطـه ی آغاز کــربلاست : دارد به غم "عشق"، سما می‌گِرید بـــــاران خدا در همه جـا می‌گرید باید که عـزای فـاطمـه گــرم شود مـا کـم بگذاریم، خـــــدا می‌گرید صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
یادت می آید زیر پرچم گریه کردیم هرجا حسین گفتند، در دم گریه کردیم تا کربلا رفتیم و با هم روضه خواندیم تا کــربلا رفتیم و با هم گـریه کردیم این که روایت گفته زائر عـرشیانند یعنی کنار نوح و آدم گـریه کردیم در زیر بارانـی که نم نم بود، ما هم از اصغرش خواندیم و نم نم گریه کردیم چندین سه سـالـه در میان راه دیدیم بر روضه ای که شد مجسّم گریه کردیم خسته شدیم و با قـد خـم راه رفتیم یک لحظه بعدش بر قد خم گریه کردیم گفتند تا کی گریه بر آقـای مظلـوم؟ گفتیم که اللهُ اَعـلـم... گریه کردیم تنها نه بر کـرب و بلا و هر مقامش بر عکسهای کـربلا هم گریه کردیم این اشکـها آبیست بر دوزخ، به والله فردا پشیمانیم اگر کم گریه کردیم : دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم دو قدم روضه بخوانم، دو قدم گریه کنم بروم سمت ضریحی که بهشتم آنجاست برسم پیش نگـارم، برسم گریه کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
غزلی از حرمت ساخته‌ام با «مثلا» گرچه خاک است روی قبر تو؛ اما مثلا گنبدِ زرد تو خورشید شده می‌تابد نور می‌گیرد از آن؛ گنبدِ خضرا مثلا چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان جنسِ هر پنجره‌اش هست، مُطلّا مثلا چقدَر پارچه‌ی سبز، گره خورده به آن می‌کنی باز، تمـام گـره‌ها را مثلا خادمانت همه دورِ سرمان می‌گردند ما عزیزیم، در این صحنِ مُعلّا مثلا تشنه‌ها مست شوند از مِـیِ سقاخانه ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلا هیئتی شکل گرفته‌ست، میان حـرمت نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلا روضه‌خوانی وسطِ صحن، حکایت می‌خواند قصه‌ی کوچه‌ای از شهر تو؛ حالا مثلا مادری با پسرش رد شده از آن؛ امــــا هیچ کس راه نبسته‌ست بر آنها مثلا دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود چادری خاک نخورده‌ست، در آنجا مثلا مادرِ قصه‌ی ما رفت، صحیح و سالم وَ نپوشاند، رخ از دیده‌ی مـولا مثلا بعدِ مجلس همه رفتند، زیارت کردند تربتِ حضـرت زهـرا شده پیدا مثلا : از هر غریب در وطنِ خود غریب تر از هرچه روضه، روضه ات آقا عجیب تر یک عمر یادِ آن در و دیوار بوده ای از کودکی به جانِ تو غم ها نصیب تر صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
تسبیحِ دل ذکـر و دعـا را دوست دارد «أَمَّن یُجیبِ» روضه ها را دوست دارد دستِ گـدایی همه سویش دراز است بنده نواز است و گدا را دوست دارد شکـی ندارم با همین دستان خالـی اربابمان پیوسته ما را دوست دارد حبِّ حُسِینِ بنِ عَلی در سینه دارد هرآنکه با ایمان، خدا را دوست دارد فـرقـی ندارد ارمنـی یا شیعـه باشد هرکس که من دیدم، شما را دوست دارد این نـوکــر بیچـاره را دریاب آقـا از کودکی کـرب و بلا را دوست دارد : بـی نـام یار، نـار گـلـستـان نمی شود بی کـربلا بهشت که رضوان نمی شود صـد بار گفته ایم که ذکـری برای مـا مثل حسین موجب غفـران نمی شود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
کام بهـار طعمه ی جـام خزان شده زهری بلای جان امامی جوان شده غربت کم است در حق مردی که خانه اش زندان و خود شبیه به زندانیان شده بی تاب لرزش بدنش دیده زمین گریان دست و پا زدنش آسمان شده حتی برای کاسه آبـی رمـق نداشت دستی که از شرار ستم ناتوان شده برخورد چیست با لب و دندان که مهدی اش حالا کنار بستر او روضه خوان شده ای وای از آن غریب که لبهای تشنه اش زخمی دست بی ادب خیزران شده ای وای از آن عزیز که اهل و عیال او پایین نشین مجلس نامحرمان شده ای وای از آن شهید که انگشتهای او مقصود دست غارت یک ساربان شده : رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت؟ قـربان ریشه های نخ شـال گـردنت آماده می کنی کفـن و تربت و لحـد یا صاحب الزمان، خدا صبرتان دهد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... شهادت یازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت، امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد🏴
آقا مبارک است رَدای امامتت ای غایب از نظر به فدای امامت می خواستند حق تو را هم قضا کنند کَـذاّبها کجـا و عـبـای امـامـت ما زنده ایم از برکات ولایتت ما عهد بسته ایم به پای امـامتت از روز اولی که رسیدیم در جهان گشتیم آشنا به صدای امـامتت این روزها هوای تو را کرده ام بیا ماییم یاکــریمِ هـوای امـامتت آقا بیا تقاصِ شهیدان به پای توست آقا فـدای کــرب و بلای امامتت تا روزِ بازگشتِ تو سیدعلی شده پرچم به دوش، زیرِ لوای امامتت نــوكـــر نـوشـــت: در دست امـام ما زمـام عصـر است از حضرت او به پا قـوام عصـر است تبـریک به شیعـیـان عــالـم گــوئید آغــاز امــامـت امــام عـصـر است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج) بر منتظران حضرتش مبارک باد.
از روزها من جمعه ها را دوست دارم این جمعه های آشنا را دوست دارم هر صبح جمعه ندبه میخوانم برایت از کودکی ام این دعا را دوست دارم امروز و فردا می کنم شاید بیایی حتی همین تردیدها را دوست دارم شبهای جمعه تا سحرهایش کجایی؟ کرب و بلایی؟ کـربلا را دوست دارم بین دعاهایی که می خوانم برایت "آقا بیا - آقا بیا" را دوست دارم : این روزهــا که می گذرد غرق حسرتم مـثــل قـنــوتهـای بــدون اجابتـــم بسته ست چشمـهـای مرا غفلت گناه تو حاضـری، منم که گرفتار غیبتــــم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
نیمه شبا اسم حسین، همیشه رو لب منه ذکر حسین حسین من، نافله ی شب منه نیمه شبا روضه ی مشک، دعای روی لبمه ذکر ابـوفـاضـل مـدد، قنوت وتر شبمه نیمه شبا این دل من، گاهی که وقت اذونه به جای توبه ی سحر، روضه ی اصغر میخونه وقت سحر ذکر حسین، همیشه عادت منه شبا زیارت عـاشـورا، نماز حاجت منه نماز حاجت میخونم، بلکه بشم حاجت روا شاید آقـام مهدی بیاد، منم برم به کــربلا یه عهدی دارم با خدا، بدونید آی گریه کنا اگه آقـام مهـدی نیاد، من نمیرم به کــربلا : کــربلایی شدنم از کــرم ارباب است رفتن و دیدن اونجا به خدا یک‌ خواب‌ است تا نرفتی به حــرم حـاجت دیدن داری درد اینجاست که دیدی و‌ دلت‌ بی‌تاب‌ است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
از ناله های هر سحرت گریه میکنم بر زندگـی مختصرت گریه میکنم دیگر به گریه های شبت خو گرفته ام از بس برای چشم ترت گریه میکنم پا میشوی ز جای خودت آه میکشی از دستِ دست برکمرت گریه میکنم بال و پر شکسته ی خود را تکان مده از درد زخـم بال و پرت گریه میکنم قامت کمان و خسته و پهلو شکسته ای از این همه بلا به سرت گریه میکنم پلکـی نمی زنی، نفست بند آمده بر حال و روز محتضرت گریه میکنم جارو به دست میشوی و کار میکنی از حـالـتِ خـمِ کـمـرت گریه میکنم : نوکر زهرا شـدم دنیا به نامم گشته است نام پاک فاطمه ذکر سلامــم گشته است من نمیدانم چه رازی دارد این نام عجیب گفتن یا فاطمــه تکیه کلامم گشته است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
آمدم گریه کنم ناله ی غربت بزنم دهن نوحه گر و پلک ترم خاکی شد آنقدر سنگ از این غربت تو زاری زد سنگ قبر حسن آقای کرم خاکی شد گفتم از غربت تو غربت اصلی جا ماند روضه خوانی تو کردم اثرم خاکی شد روضه ی صورت حوریه و دست ابلیس کودکی گفت جهان در نظرم خاکی شد بـی حیـا آمـد و سـد کرد ره زهــرا را مـادری گفت حسـن آه پرم خاکـی شد : درد ما نیز به دست تو دوا خواهد شد گـره کـار به چشمـان تو وا خواهد شد حاجت دیدن صحن تو روا خواهد شد در بقیع گنبد و گلدسته بنا خواهد شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
همیشه بر سر این سفره میهمان هستم همیشه شامل این لطف بی کران هستم نه دلبریست مـرا جز نوادگان شما نه جیره خوار و فدائی این و آن هستم بگو چه بهتر ازین خواهم از تو من دیگر به زیر سایه ی زهرای مهربان هستم شنیده ام که تویی عاشق حسینی ها منم همان که رفیق حسینتان هستم به جان فاطمه آقا بیا و کاری کن شوم شهید ِحسین ِتو تا جوان هستم درین زمانه که دلسوز و تکیه گاهی نیست "به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست" : بارالها، گریه‌کن‌های حسینـم را ببخش این دعای مادرت را دوسـت میدارم حسین من بــرای مانـــدن اســـلام بعد از دست زینب‌پرورت را دوست می‌‌دارم حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام