eitaa logo
شجرطوبی
110 دنبال‌کننده
298 عکس
72 ویدیو
6 فایل
بال بگشا و صفیر از شجرطوبی زَن حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی(حافظ) سنگری برای دفاع از شجر طوبیِ انقلاب اسلامی ادمین: @Ahmad_hashemi
مشاهده در ایتا
دانلود
محاکمه حمید نوری؛ آتشی دیگر بر آخرت آقای منتظری دیروز در آخرین جلسه دادگاه نمایشی محاکمه آقای نوری در سوئد که مدعیان و شاهدان آن منافقین زخم خورده از نظام بوده که از حکم تاریخی حضرت امام کینه به دل داشتند، آقای نوری به حبس ابد محکوم شد و پرونده محاکمه وی بسته شد، اما در دادگاه الهی پرونده ای دیگر برای شیخ حسینعلی منتظری، در همین باره باز گردید. دادگاه فرمایشی سوئدی بخاطر اشتغال آقای نوری در دستگاه قضایی ایران در دهه 60 به وی اتهام قتل عمد در ماجرای اعدام منافقین در سال 1367 را زده و به همین خاطر ایشان را محکوم کرد و البته موجبات شادی و سرور منافقین و ربع پهلوی را نیز در پی داشت. اما ربط این ماجرا به آقای منتظری این است که یکی از مهم ترین استنادهای مدعیان و شهود دادگاه (از جمله جفری رابرتسون وکیل انگلیسی) در محکوم کردن آقای نوری، نامه های اعتراضی منتظری به حکم تاریخی امام خمینی درباره منافقین کوردل و نیز فایل صوتی منتظری با جمعی از مسئولان وقت قضایی کشور بود، که اتفاقا توسط پسر وی احمد منتظری در سال 1395 و در اصل برای مهیا کردن خوراک تبلیغاتی و انتخاباتی برای رای آوری مجدد حسن روحانی، منتشر گردید. ماجرای دادگاه آقای نوری برای چندمین بار برای تاریخ روشن ساخت که منتظری به فرموده حضرت امام خمینی در ماجرای مجازات منافقین کوردل چه خدمت ارزنده ای به استکبار کرد و البته عذابی سخت را برای آخرت خود به ارمغان آورد، همان هشداری که امام خمینی در نامه ۶۸/۱/۶ به او متذکر شد و از از او خواست تا توبه کند تا در قعر جهنم نسوزد، ولی او را گوش شنوایی برای این انذار نبود که نبود. shajartooba 🌿
بازخوانی بمناسبت دادگاه فرمایشی آقای حمید نوری در سوئد: نامه تاریخی و پردرد حضرت امام خمینی به آقای منتظری و گلایه از حمایت های او از منافقین کوردل در تاریخ ۶ فروردین ۱۳۶۸: بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای منتظری با دلی پرخون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که "نظر تو را شرعاً بر نظر خودم مقدم می‌دانم، خدا را در نظر می‌گیرم و مسائل را گوشزد می‌کنم". از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگیری‌هایتان، نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به‌قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته‌شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آن‌ها نمی‌دیدم، مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسأله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با این‌که برایتان ثابت شده بود که او قاتل است، مرتب پیغام می‌دادید که "او را نکشید". از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آن‌ها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که برای شما پول می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمدالله از این پس شما مسأله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید ــ که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خراب‌تر می‌کند ــ با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید: 1. سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد. 2. از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد. 3. دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند. 4. نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به‌وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان (روحی له الفدا) و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید، برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند. والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید، ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این‌گونه کارهایتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدمی خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم. سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستانم مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم. من کار به تاریخ و آن‌چه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیبمان پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آن‌ها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغ‌های دیکته‌شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند، نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هرچه هست او است. والسلام یکشنبه 68/1/6 روح الله الموسوی الخمینی صحیفه امام(ره)، ج21، ص330 shajartooba 🌿
هدایت شده از بهانه
🔴 استوری حجت الاسلام محمد قمی و واکنش ابطحی ✍مهدی جمشیدی آقای ابطحی: ۱. اتفاقی که افتاده، "نهی از منکر" نام دارد، نه "رویارویی"! روایت تخریبی از "فعل ارزشی" نسازید! ۲. این کار "بنام دین" نبود، بلکه "خود دین"، تصریح میکند که اولا حجاب، ضروری است و ثانیا باید نهی از منکر کرد! ۳. "کشف حجاب" را "کم حجابی" نام نگذارید! ۴. دغدغه ما، "جامعه سازی اسلامی" است، نه "دوگانه سازی". ۵. دیگری حجاب در جامعه ایران، یعنی بی حجابها، آنقدر "اندک" هستند که قدرت ایجاد شکاف اجتماعی را ندارند. تصویرسازی مبالغه آمیز از این اقلیت محض، شرط صداقت نیست. ۶. اگر شما که "جامه پیامبر" بر تن دارید، جانب "دین پیامبر" را بگیرید - نه اینکه در "میانه" بنشینید و "بیطرف" باشید - نه فقط هیچ گسل و گسستی شکل نخواهد گرفت، بلکه بی حجابها مجبور به تغییر پوشش خواهند شد. مساله اصلی، سوگیری تشدیدکننده طیف شماست. ۷. "فاجعه" از زمانی شکل گرفت که در "دولت اصلاحات"، سیاست تساهل و تسامح (تلرانس) مستقر شد و "اباحیگری در جامعه" تشویق شد. ۸. منطق جوان مومن حزب اللهی، "گفتن" و "بازگفتن" و "روشنگری" و "جهاد تبیین" است، نه "درگیری"! آنکه "الفاظ رکیک" گفت و "کتک کاری" کرد، عمله مصی اصلاحطلب بود! جای جلاد و شهید را عوض نکنید! @bahaneee