***شاخص***
💢 قسمتی از شعری که در مراسم نماز عید فطر توسط میثم مطیعی قرائت شد 🔹گر به یک نقد رود صبر و قرارت صف
پنجه از دستکش مخملیات زد بیرون
شرّ تو از سرمان کم شده حمداً لله
دشمنیهات مسلم شده حمداً لله
دولت ما شده هشیارتر، إنشاءالله
مجلس ما شده بیدارتر، إنشاءالله
دل به لبخند که بستیم؟ خدایا! توببخش
پای عهد که نشستیم؟ خدایا! توببخش
حیف از آن سعی و از آن آمدن و رفتنها
که شده با لگد بوالهوسی باد هوا
دشمن است او، چه سگ زرد و چه روباه سیاه
دشمن است او، چه دموکرات و چه جمهوریخواه
باید این تجربه در «مدرسه تدریس» شود
سند محکم بدعهدی ابلیس شود
دل به لبخند که بستیم، عدو غدار است
وقت اظهار«اَشداءُ علی الکُفار» است
پس اگر ذکر تبرای کسی گشته قضا
حال فریاد کند مرگ بر آمریکا را...
گفته بودند که امضای فلان تضمین است
نه فلان ماند و نه امضاش، حقیقت این است
زان هیاهو چه به جا مانده به غیر از اسمش
جسدی مانده ز برجام و ز روح و جسمش
بوی فاسدشدنش نیز بلند است بلند
اُدکلنهای اروپایی اگر بگذارند
اُدکلنهای اروپایی بیخاصیتی
که ندارند به جز گیج شدن منفعتی
این اروپا مگر آن نیست که در سعدآباد
بست پیمان و بلافاصله دادش بر باد؟
ترس و ترساندنِ از جنگ غلط بود غلط
ترس، دروازه به تحریم گشودهست فقط
مشکلی نیست که با همّت ما حل نشود
کارها کاش به برجام معطّل نشود
آنچه باعث شده تحریم شود طاقتسوز
اقتصادیست که وابسته به نفت است هنوز
نفت ما جوهر امضا شدن تحریم است
نفت ما خونِ دمادم به تن تحریم است
تکیه بر همت خود کن که فرج خواهد شد
ما برآنیم که تحریم، فلج خواهد شد
پشت سر لشکر فرعون و مقابل، دریاست
ذرهای ترس به دل راه مده، حق با ماست
نیل اگر هست عصا در کف موسا هم هست
مژده «إِنَّ مَعِیَ رَبِّی» آقا هم هست
باتوام ای سند جعلی باران دیده!
موریانهزده! طومارِ به هم پیچیده!
ای به هر جنگ جهان، نحسی نام تو دلیل
ننگ بادا به تو و مرگ به تو اسرائیل
ای که از عمر تو جز بیست خزان برجا نیست
حرص بیهوده نخور، نام تو در فردا نیست
از سوی کرب و بلا عازم راه قدسیم
روز پیکار همه عضو سپاه قدسیم
قدس ای قدس! پی یاری تو از همه سو
میرسد لشکر پیروز "رِجالٌ صَدَقوا"
میرسیم از ری و بلخ و نجف و شام و حجاز
صف به صف تا که بخوانیم به صحن تو نماز
مژده ای قدس که آیات رهایی با ماست
بزن ای قلب فلسطین که صدایت زیباست
رود، آن نیست که سنگی به رهش سد نشود
رود، آن است که در راه مردّد نشود
چشم این رود چهلساله به دریاست هنوز
یک جهان، نهر دعا پشت سر ماست هنوز
اولین بارقه صبح سپید است امید
نفس زخمی جانباز و شهید است امید
دشمنانی که گرفتند شهید از من و تو
وای از آن دم که بگیرند امید از من و تو
دل ما مانده به پیروزی فردا روشن
دل ما روشن و راه حججیها روشن
😭امام صادق علیه السلام فرمودند:
ما اقبح بالرجل یاتی علیه سبعون سنة او ثمانون سنة یعیش فی ملک الله و یاکل من نعمه، ثم لا یعرف الله حق معرفته!
چه زشت است که آدمى در ملک خداوند، هفتاد یا هشتاد سال زندگى کند و از نعمتهاى او بخورد، اما خداى را چنان که باید نشناسد!
(بحار الانوار، ج ۴، ص ۳۴، ح ۵۴)
***شاخص***
💢 قسمتی از شعری که در مراسم نماز عید فطر توسط میثم مطیعی قرائت شد 🔹گر به یک نقد رود صبر و قرارت صف
⭕ متاسفانه #میثم_مطیعی تو شعرش به #مطالبه_اصلی مردم یعنی #ربنای_شجریان و #رفع_حصر و #ورود_زنان_به_استادیوم و... هیچگونه اشاره ای نکرد...
و بحث رو برد سمت مسائل حاشیه ای و فرعی و به دردنخور مثل #اقتصاد و #بیکاری و #گرانی و #رکود و #اختلاس و #رشوه و #کامیونداران و #کارگران و #مسکن و........!!!!!!!
🔴مراقب باشید اسمتان در تاریخ بهعنوان «مملکت فروش» ثبت نشود
♦️آیتالله علمالهدی در خطبه نماز عید سعید فطر در حرم امام رضا (علیهالسلام):
♦️امروز مصادف با سالروز شهادت شهدای مؤتلفه است
♦️چهار عنصر دلاور، متعبد، زاهد و مجاهد بهعنوان وظیفه دینی و انقلابی، حسن علی منصور، جاسوس ناپاک انگلیسی آمریکایی را به جهنم فرستادند
♦️از زمان قاجار تا امروز، سلطه استعمار انگلیس و چکمههای 40 هزار مستشار آمریکایی روی سر این مردم، نتیجه مصوبات مجلس بود نتیجه همدست شدن و هماهنگ شدن با کنوانسیونها، نقشهها و مقررات شوم دنیای مستکبر استعمارگر بود
♦️عزیزانی که در مجلس هستید حواستان باشد که در تاریخ، اسمتان دنبال سر مملکت فروشان نیاید
♦️نگویند شما نیز در تصویب FATF جزو مملکت فروشان بودید و با تصویب لایحه پولشویی کنوانسیون خارجی، دشمن را بر تراکنش بانکی این مملکت مسلط کردید.
♦️ضربهای که دشمن از انقلاب اسلامی خورد، از بعد رحلت پیغمبر تا امروز نخورده بود
♦️اگر بنا شد در تنگنای اقتصادی توسط دشمن قرار گرفتیم، باعث نشود افراد در اصناف مختلف و اقشار گوناگون در مقابل نظام بایستند
♦️مسؤولان اجرایی، وضعیت کشور را بیش از همه لمس میکنید، مردم از گرانی به تنگ آمدند گرانی برای قشر آسیبپذیر بلکه همه مردم طاقتفرسا شده است، با مدیریت جهادی، چنگ گرانی را از روی گلوی مردم بردارید.
♦️درست نیست مردم مبادی گرانی را در تصمیمگیری مدیران اجرایی ببینند برای مردم قابلتحمل نیست، دستگاهها و کارخانجات خودروسازی 90 هزار اتومبیل احتکار کند برای اینکه قیمت اتومبیل بالا برود.
♦️بالا رفتن قیمت اتومبیل، کرایه حملونقل را بالا میبرد، بالا رفتن نرخ حملونقل روی اجناس اثر میگذارد و گرانی را چند برابر میکند، مردم درمقابل تحریمها میایستند مسؤولان آنان را تقویت کنند.
♦️مردم در مقابل استکبار جهانی در تحریمهای اقتصادی مقاومت میکنند، کارگزاران نظام نیز مقاومت مردم را چند برابر کنند
***شاخص***
جا داره از پروانه سلحشوری هم تشکر کنیم😂 آیا این پیروزی کافی نیست!!!!!!
📸بچهها مچکریم
🔹️ روحانی: با یک بازی حساب شده و پیروزی دلچسب همه ملت ایران را شاد کردید، بچهها مچکریم
بعد از پروانه سلحشوری از حسن روحانی هم متشکریم!
یه موقع دلش نگیره!!!!
***شاخص***
💢 قسمتی از شعری که در مراسم نماز عید فطر توسط میثم مطیعی قرائت شد 🔹گر به یک نقد رود صبر و قرارت صف
◾از شعر امسال تا شعر پارسال
محسن مهدیان نوشت:
شعر امسال مطیعی نسبت به سال گذشته، به جهات مختلف تفاوت داشت. همین تفاوت باعث شد دلنشین تر باشد و با استقبال بیشتری از سوی مردم همراه شود .
تفاوت اول مرتبط به دوره تاریخی شعرخوانی است.
سال گذشته تازه از حال و هوای انتخابات بیرون آمده بودیم و برخی حرف ها و نقدها در شعر، انتخاباتی برداشت می شد. طبیعتن امسال چنین سوء برداشتی وجود نداشت.
دوم اینکه عوارض برجام، خودش را نشان نداده بود و نقدها جناحی و غیرخیرخواهانه تحلیل می شد.
سال گذشته در نقدی نوشتم بخشهایی از شعر هوشمندانه نیست. چون مخاطب اصلی که مردم هستند را وارد یک دوقطبی موهوم می کند که اجازه برداشت صحیح از متن را نمیدهد.
در یک اصل کلی، آنچه باید هدف نقدها باشد، رشد فهم مردم است؛ هرچند در انتقاد از مسوولین باشد.
تغییر سیاست دولت ها، در تغییر نگاه و مطالبه مردمست و ولاغیر.
روشنست این حرف با نقد کسانی که می گفتند نباید شعر انقلابی و انتقادی در تریبون نماز عید فطر خوانده شود متفاوت بود.
اما تغییر اصلی شعر تنها منحصر به شرایط تاریخی نیست.
شعر به جهات مختلف رشد کرده بود. چند نمونه از ارتقای شعری را مرور میکنم.
اول اینکه نقدها منحصر به دولت نبود و به معنای واقعی کلمه همه "صف اول" خطاب بودند.
"یک نفر نیست مخاطب، همه هستند آری... "
یا
"وای اگر توصیه و نامه پذیرد قاضی... "
دوم اینکه نقدهاهرچند صریح بود، اما تیز و آزار دهنده نبود و متناسب با فهم جامعه و تجربه مخاطب ارائه شده بود. البته که بین "صراحت" با "تندی" تفاوت است.
"چه شده ارز؟ که ماتاند همه تاجرها
نرخ مسکن چه شد؟ آه از دل مستأجرها"
سوم اینکه تراز نقدها را منطبق با سخنان و مطالبه رهبری تنظیم کرده بودند. نه جلوتر و نه عقب تر.
"دوستان! صدق و صفای دهه شصت چه شد؟..."
و اما مهمترین تفوق؛
به این فهم سه امتیاز قبلی گرچه مهمست اما اگر از آنها غفلت شده بود، باز هم با برتری چهارم جبران می شد.
چه امتیازی؟
"نکند «نرده» میان تو و مردم باشد..."
نقدها از زاویه مردم بود. دوگانه ها، دوگانه مردم - مسوولین بود و نه مردم - مردم.
" گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست
صف اول منشین، بین جماعت جا هست... "
همه مطالبات از زبان مردم بیان شده بود و تقابل ها نیز در مقام رویارویی با مشکلات امروز جامعه طرح می شد. به همین دلیل مورد همراهی مخاطب قرار می گرفت.
" گوش کن قصه پرغصه بیکاران را
شِکوه کارگران و کامیونداران را..."
از همه مهمتر شعر حرکت داشت و در مقام" چه باید کرد" وفاق ملی را هدف گرفته بود. همه باهم مقابل دشمن.
"هان! مپندار که پیمانشکنی آسان است
نقض این عهد میندیش که بیتاوان است
پنجه در پنجه مشو روبهکا! با شیران
آن که با آن طرفی، جان جهان است: ایران"
سرجمع این تریبون شعری زبان مردم شده بود نه این و آن. دست مریزاد.