⭕️ "نادره رضایی" در ایران خودرو چه میکند؟!/عکسی که ۴۰۰میلیون روی دست بیت المال هزینه گذاشت
🔻چندی پیش فیلم "صفر تا سکو" براساس داستان سه خواهر ورزشکار ساخته شد که نام "مهتاب کرامتی" هم به عنوان یکی از تهیه کنندگان در بین عوامل آن قرار داشت.
🔻همین، بهانه شد تا "نادره رضایی"(فرد سمت راست در تصویر) که به نادرترین شکل ممکن "مدیر مسئولیت های اجتماعی" ایران خودرو شده بود، با ضرب و زور شهیندخت ملاوردی ، هاشم یکه زارع و ایران خودرو را وادار کند با پرداخت ۴۰۰ میلیون تومان، اسپانسر فیلمی شوند که در تمام صحنه های خودرویی آن محصولات سایپا و کرمان خودرو استفاده شده بود.
🔻نادره رضائی که روزگاری نامه به اوباما برای درخواست تحریم ایران را امضا کرده بود، در قالب یک فعال سیاسی، سودای حضور در لیست امید اصلاح طلبان را در سر داشت.
🔻 او با ۴۰۰ میلیون تومانی که از جیب ایران خودرو پرداخت شد، خود را به مهتاب کرامتی نزدیک کرد، تا کنار چهره های مشهور سینما عکس یادگاری بگیرد و با پول ایران خودرو برای خود کسب شهرت کند و احتمالا راه را برای آینده سیاسی خود باز کند.
⭕️دولت بیپول شده و قصد دارد با حذف یارانه انرژی و گران کردن سوخت، خرج خودش را دربیاورد!
👤سیدغلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد اقتصاد انرژی:
🔻متاسفانه دولت باز بیپول شده است؛ دولت پر خرج ما هروقت بیپول میشود همین را بلد است که قیمت کالاهای در اختیار خود را بالا ببرد و پولی بدست بیاورد و امروز را فردا کند.
🔻دیروز با افزایش نرخ ارز بخشی از مشکلات پولیاش را حل کرد و امروز که ارز کشش بیشتری نداشت با چوب حراج زدن به بخشی از اموالش به نام خصوصیسازی، و فردا با گران کردن سوخت.
خبرگزاری فارس:
قرق پارک ١٥ هکتاری برای همسر یکی از مقامات!
🔹یکی از مخاطبان فارس با ثبت خبری در سامانه «فارس من» نسبت به «تعطیلی پارک بهشت مادران به دلیل حضور همسر ظریف» اعتراض کرد.
🔹در گزارش ارسالی این مخاطب آمده است: در پی حضور همسر ظریف و همراهان، بوستان بهشت مادران منطقه ۳ تهران اقدام به قرق یک پارک ۱۵ هکتاری کرده است، لازم به ذکر است این تعطیلی به دستور شخص شهردار منطقه سه انجام شده است.
🔸خبرنگار فارس این موضوع را از منابع محلی پیگیری کرد که صحت این ادعا مورد تأیید قرار گرفت.
🔹اعتراف به آلودگی برخی اصلاحطلبان به زدوبندهای پنهان و فساد مالی
🔸یکی از فعالان سیاسی در طیف موسوم به اصلاحطلب در گفتوگویی تأکید کرده که فراکسیون امید در مجلس ضعیفتر از انتظاراتی که از آن میرفت ظاهر شد و انسجام و تحرک این فراکسیون در حد انتظار نبوده است، او همچنین گفته است که برخی از هم طیفهای او به زدوبندهای پنهان با باندها و لابیهای قدرت روی آوردهاند. برخی به مسائل مالی آلوده شدهاند.
روزنامه سازندگی، حرفهای محسن آرمین (عضو سازمان منحله مجاهدین و محکوم فتنه 88) که در گفتوگو با ایرنا مطرح شده را تلخیص و منتشر کرده است.
آرمین در این مصاحبه گفته است: «متأسفانه فراکسیون امید در مجلس ضعیفتر از انتظاراتی که از آن میرفت ظاهر شد. انسجام و تحرک این فراکسیون در حد انتظار نبوده است.»
سازندگی به نقل از وی نوشته است: «اصلاحطلبان نیاز به یک گفتمان جدید و یک خانهتکانی اساسی دارند. آنها باید پنجرهها را باز کنند تا هوای تازه وارد شود. وسایل کهنه و زنگارگرفته را باید دم در یا سر کوچه بگذارند تا سمساری ببرد.»
آرمین گفته است: «برخی از آنها (اصلاحطلبان) برای بقا به زدوبندهای پنهان با باندها و لابیهای قدرت روی آوردهاند. برخی به مسائل مالی آلوده شدهاند. اصلاحطلبان سالم و واقعی باید حساب خود را از این بخشها و افراد جدا کنند... برای اصلاحطلبان باید اعتماد نیروهای اجتماعی، حفظ اصالت و پرنسیب اصلاحطلبانه و سلامت از آلودگیهای مالی و سیاسی و اخلاقی مهم باشد.»
سازندگی به نقل از وی آورده است: «متأسفانه هرگز نتوانستم با شعار جوانگرایی که چند سالی است مطرح شده، کنار بیایم. نه از این حیث که با جوانگرایی مخالفم... بلکه به این دلیل که با انگیزههای طرح این شعار مشکوکم... برخی از دوستان ما در مجلس به گمان من فریب این شعار را خوردند و طرح جوانگرایی در کادر مدیریت کشور و بازنشستگی مدیران مسن را ارائه دادند که با استقبال فراکسیونهای دیگر مواجه شد. نتیجه کار چه شد؟ مدیران اصلاحات مؤثر بر اساس این قانون از بدنه مدیریت اجرایی دولت حذف شدند.
چرااصلاح طلبان علی الدوام به قالیباف حمله می کنند؟؟
به نظر می رسد با وجود نزدیک شدن به انتخابات مجلس یازدهم اصلاح طلبان به جای پاسخگویی درباره عملکرد خود خصوصا در شهر تهران سعی می کنند با انحراف افکارعمومی به سمت و سویی دیگر از زیر بار پاسخگویی شانه خالی کنند. در همین رابطه بازهم موج انتقادات به مدیریت دوره پیشین شهرداری تهران آغاز شده است. جالب اینجاست که اصلاح طلبان در این حوزه به پروژه های عمرانی بزرگ که چهره شهر تهران را تغییر داد به عنوان ضعف نگاه می کنند درحالی که ضعف عملکرد خصوصا در حوزه عمرانی در کارنامه کاری آنان در حال حاضر عیان است.
⛔️عضو واحد جنگ روانی ارتش انگلیس، مسئولیت غرب آسیای توییتر را بر عهده دارد
🔺پایگاه «میدلایستآی» نوشت، مدیر بخش غرب آسیا در شرکت توییتر فردی است که به صورت پارهوقت در واحد جنگ روانی ارتش انگلیس نیز عضویت دارد.
🔺«گوردون مکمیلان» از چند سال پیش در واحدی که در سال ۲۰۱۵ با هدف تدوین راههای «غیرکشنده» در ارتش انگلیس ایجاد شده، عضو است.
🔺واحد موسوم به «تیپ ۷۷» از شبکههای اجتماعی و همچنین امکاناتی نظیر تحلیل داده و تحقیق بر روی کاربران، برای پیشبرد «جنگ اطلاعاتی» استفاده میکند.
🔺هدف از تشکیل این واحد تلاش برای «تغییر رفتار و رویکرد اهداف» از طریق عملیاتهای مبتنی بر شبکههای اجتماعی اعلام شده است
***شاخص***
ایشان واردکننده سند ۲۰۳۰، طراح تحریم علیه دشمنان امریکا و شاگرد جورج سوروس یهودی است و قراراست در د
عمروعاص کُت و شلوار پوشیده!!!!!
جرج سوروس، یکی از کلان سرمایهداران صهیونیست در آمریکا است. او به پدر انقلابهای رنگی (بخوانید کودتاهای مخملی) شهرت دارد. در فتنه آمریکایی - اسرائیلی ۸۸ نقش برجستهای داشت، و چند تن از دستاندرکاران فتنه از جمله محمد خاتمی رئیسجمهور اسبق نیز قبل از فتنه ۸۸ با وی ملاقات و رایزنی داشتهاند. جرج سوروس که از شکست فتنه آمریکایي- اسرائیلی یاد شده به شدت سرخورده و عصبانی بود، روز ۱۱ ژوئن ۲۰۱۰ - ۲۱ خرداد ۱۳۸۹- در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سی ان ان گفت؛ «من حاضرم شرط ببندم که رژيم جمهوری اسلامی ايران تا يکسال ديگر بیشتر سر کار نخواهد بود»! جرج سوروس پس از آن نیز بارها بر ضرورت براندازی جمهوری اسلامی ایران تاکید ورزیده است!
حالا با این مقدمه، اگر بشنوید که؛ وزارت علوم کشورمان از آقای جفری ساکس، دستیار ویژه و یار غار جرج سوروس دعوت کرده است تا به عنوان میهمان ویژه(!) در کنفرانس «اقتصاد جهانی و تحریمها» حضور پیدا کرده و سخنرانی کند! چه تصویری در ذهن شما شکل میگیرد؟! و باتوجه به اینکه جفری ساکس از طرفداران سرسخت تحریم ایران با هدف براندازی است، فکر میکنید چه تحفهای برای عرضه در کنفرانس «اقتصاد جهانی و تحریمها» با خود خواهد آورد؟!
پاسخ این سؤال را هنگامی میتوان به وضوح یافت که بدانیم، آقای جفری ساکس، از پیروان و مبلغان سرسخت «شوکدرمانی» - Shock Therapy - در اقتصاد است. نام او با نام «میلتون فریدمن» صاحب نظریه شوکدرمانی گره خورده است. ماموریت بارها اعلام شده جفری ساکس فراهم آوردن زمینه سلطه آمریکا بر کشورهای بیرون از این دایره است که با تحمیل سیاست شوکدرمانی بر اقتصاد کشورهای مورد اشاره صورت میپذیرد. مبانی اصلی شوکدرمانی که از آن باعنوان اقتصاد نئولیبرالی هم یاد میشود، عدم کنترل دولت بر قیمتها، حذف یارانهها، خصوصیسازیهای گسترده و سپردن داراییهای عمومی به بخشهای خصوصی و...است. به کارگیری واژه «شوک» در این سیستم اقتصادی از آنجا ریشه میگیرد که در آن آمده است اقدامات پیشنهاد شده باید به فوریت و بدون فوت وقت انجام بپذیرد تا مخالفان فرصتی برای مقابله با آن نداشته باشند و تاکید میشود که دولتها نباید در سرکوب مخالفان و سختگیری بر آنها تردیدی به خود راه دهند!
جفری ساکس تجربه به کارگیری شوکدرمانی در کشورهایی نظیر بولیوی، آرژانتین و کشورهای جدا شده از شوروی سابق و... و تبدیل آنها به دولتهای تحت سلطه آمریکا را در کارنامه خود دارد که گسترش فقر، بیکاری، کارتنخوابی و فروپاشی بنیان خانوادهها نتیجه آن بوده است.
گفتنی است که جفری ساکس در اواخر خرداد ماه ۹۵ نیز با عنوان مشاور ویژه دبیرکل سازمان ملل به ایران آمده و با خانم معصومه ابتکار و آقای عراقچی ملاقات داشته است. موضوع حضور او شرکت در کنفرانس «آرمانهای توسعه پایدار» بود. ایشان تمام توان خود را صرف تبلیغ سند ذلتبار ۲۰۳۰ کرد. توسعه پایدار از نگاه دستیار ویژه جرج سوروس، تسلیم کشورهای هدف در مقابل آمریکاست.
در عنوان کنفرانسی که جفری ساکس برای شرکت و سخنرانی در آن دعوت شده است، دقت کنید، «اقتصاد جهانی و تحریمها»! اگر برخی از مدعیان اصلاحات و کارگزارانیها و اعتدالزدهها کیهان را به تندروی! متهم نکنند، باید گفت که نام و عنوان کنفرانس یاد شده نیز به شدت قابل تردید و سؤالبرانگیز است. جفری ساکس دستیار ویژه جرج سوروس که هر شب خواب براندازی جمهوری اسلامی را میبیند و از طرفداران سرسخت تحریم اقتصادی ایران است، میخواهد در کنفرانسی که موضوع آن اقتصاد جهانی و تحریمهاست حضور یافته و در این باره داد سخن بدهد! مسخره نیست؟! هست! قرار است چه بگوید و برای گشایش اقتصادی کشورمان و عبور از تحریمها چه پیشنهادی بدهد؟! دستیار ویژه جرج سوروس غیر از تکرار خواستهها و آرزوهای برزمین مانده آمریکا از ایران اسلامی چه توصیه دیگری دارد و میتواند داشته باشد؟! آیا برپایی کنفرانس «اقتصاد جهانی و تحریمها» و دعوت از جفری ساکس برای ایراد سخن در آن، دو لبه یک قیچی نیستند؟ و آیا این کنفرانس و آن دعوت از یک آبشخور آب نمیخورند؟!...
خبر دعوت از جفری ساکس را در کیهان یکشنبه آورده بودیم و دیروز خبر رسید که در پی اعتراض برخی از رسانهها و انتقادات گسترده دانشگاهیان، وزارت علوم دعوت از وی را لغو کرده است. این اقدام وزارت علوم اگرچه قابل تقدیر است ولی این پرسش همچنان باقی است که وزارت علوم با چه انگیزهای دستیار ویژه جرج سوروس را به ایران دعوت کرده است و چنانچه انتقادها و اعتراضهای یاد شده نبود آیا این دعوت را لغو میکرد؟!
اگر دعوتکنندگان جفری ساکس او را نمیشناسند و از هویت و ماموریت وی اطلاعی ندارند چرا در مدیریتها و مسئولیتهایی قرار گرفتهاند که از ابتداییترین شرایط آن بیخبرند؟! و اگر از هویت و ماموریت وی و ارتباط تنگاتنگش با جرج سوروس، دشمن تابلودار اسلام و ا
نقلاب خبر داشتهاند، با چه انگیزهای از او برای حضور در کنفرانس «اقتصاد جهانی و تحریمها» دعوت کردهاند؟! یعنی اگر عمروعاص با همان هویتی که در صفین داشته است، این بار کُت و شلوار بپوشد و کراوات بزند او را نخواهند شناخت؟!
بدون دریافت پاسخ دقیق این پرسشها، نمیتوان از تکرار اقدامات پلشت و خسارتآفرین دیگری نظیر آنچه به آن اشاره شد در امان بود!
حسین شریعتمداری