eitaa logo
ز.موسوی (شمیم رحمت الهی)
236 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
7.2هزار ویدیو
96 فایل
صفحه از قرآن، تفسیر، پاسخ به شبهات، نکته ناب، تلنگر، قند و پند، نوجوانانه، زندگی به سبک شهدا، سخنرانی کوتاه، کلیپ، احکام شرعی ... ارتباط با مدیر @Shamim_rahmat_admin https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6 لینک کوتاه
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀پنجشنبه آمد و دل نا آرام میشود 🍂یاد آنهایی که روزی شادی 🥀زندگی بودن 🥀با خواندن فاتحه ای 🍂 یادی کنیم 🥀از غایبین زندگیمان 🥀خدایا همه اموات‌ و 🍂گذشتگانمان را 🥀ببخش و بیامرز و 🍂قرین رحمت خویش قرار بده...🤲 🥀آمیــن 🖤 https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◻️◽️◽️◽️ براستی اگر اهل قبور اجازه داشتند که یک کلمه با ما سخن بگویند، فقط یک کلمه، به ما چه می گفتند؟؟ 💠💠💠 لو اذن فی الکلام لاخبروکم بان خیر الزاد التقوی ......بدانید اگر مردگان اجازه سخن گفتن داشتند شما را خبر می دادند که: 🔺بهتــــرین توشه تقوا است.🔺 📚حکمت ۱۳۰ نهج البلاغه https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
❤️یک کار محبت آمیز در هر روز میتواند انرژی شما را افزایش دهد و باعث می شود از قدردانی دیگران دلگرم شوید و قوت قلب پیدا کنید. 🧡وقتی با مهربانی رفتار می کنید، پرتو نوری که از دیگری حمایت میکند، او را تعالی می بخشد. وقتی آن شخص متقابلا از شما قدردانی میکند، روحیه و نشاط شما نیز افزایش می یابد. 💚حتی ممکن است هنگامی که شخص دیگری از شما قدردانی میکند، متوجه بهبودی خلق و خوی تان یا حس صمیمی در قلبتان شوید. 💙یک کار محبت آمیز در هر روز نوعی سرمایه گذاری در رشد و تعالی معنوی تان است بنابراین شما در واقع به خودتان محبت می کنید. 💜در چنین شرایطی چنان احساس شور و شعفی خواهید کرد که در درجه اول به سلامت روح شما منجر میشود 💔بکوشیم هر روز یک کار مثبت انجام دهیم دل یک نفر را شاد کنیم حتي شده با یک احوال پرسی کوتاه اما پر از مهربانی. https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹اگه می‌خواهید با یه مسکن زیر زبونی قوی آشنا شوید این کلیپ رو تماشا کنید https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
🌿🌸 نکته ناب 🌸🌿 🌿🌸 سنگی كه طاقت ضربه های تيشه را ندارد، لایق تنديس شدن نیست 🌸🌿 در مقابل سختی ها مقاوم باشیم، تا وجودمان شایسته تندیس شدن باشد. https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
🔘 داستانک 🔸ﻣﺮﺩی ﻛﻪ ﻋﻘﺐ ﺗﺎکسی ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮی ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﭼﻴﺰی ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ میﻛﺮﺩ، ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮچی میﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ ﻋﻘﺒﻴﻢ. 🔸کسی ﺟﻮﺍبی ﻧﺪﺍﺩ، ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ می‌ﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ هیچی، ﺯنی ﻛﻪ ﺟﻠﻮی ﺗﺎکسی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ‏«ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﻮﻥ» ﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ‏« ﭼﺮﺍ؟‏» 🔸ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ‏« ﭘﺴﺮ ﻣﻦ همش ﺷﺶ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭلی نمیتونه ﺑﺪﻭﻭئه... ﻫﺮ ﻛﺎﺭی می‌ﻛﻨﻴﻢ نمیﺗﻮنه.» 🔸ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻ‌ﻛﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻳﻢ، ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩﻡ، ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. 🔸چقدر برای اینکه سلامتید خدارو شکر می‌کنید؟ ─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─ https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
*من اینطوری عوض شدم!* چند سال همسرم به اردوگاهی در صحرای (ماجوی) کالیفرنيا فرستاده شده بود. من برای اینکه نزدیک او باشم، به آنجا رفتم درحالی که از آن مکان نفرت داشتم. همسرم برای مانور، اغلب در صحرا بود و من در یک کلبه کوچک تنها می ماندم. گرما طاقت فرسا بود و هیچ هم صحبتی نداشتم. سرخ پوست ها و مکزیکی ها ی آن منطقه هم انگلیسی نمی‌دانستند. غذا و هوا و آب همه جا پر از شن بود. آنقدرعذاب می کشیدم که تصمیم گرفتم به خانه برگردم و حتی قید زندگی مشترک مان را بزنم. نامه ای به پدرم نوشتم و گفتم یک دقیقه دیگر هم نمی توانم دوام بیاورم. می خواهم اینجا را ترک کرده و به خانه شما برگردم. پدر نامه ام را با دوسطر جواب داده بود، دو سطری که تا ابد در ذهنم باقی خواهند ماند و زندگی ام را کاملا عوض کرد ؛ *« دو زندانی از پشت میله ها بیرون را می نگریستند ... یکی گل و لای را می دید و دیگری ستارگان را ! »* بارها این دو خط را خواندم و احساس شرم کردم. تصمیم گرفتم به دنبال ستارگان باشم و ببینم جنبه مثبت در وضعیت فعلی من چیست؟ با بومی ها دوست شدم و عکس العمل آنها باعث شگفتی من شد. وقتی به بافندگی و سفالگری آنها ابراز علاقه کردم، آنها اشیایی راکه به توریست نمی فروختند را به من هدیه کردند. به اشکال جالب کاکتوس ها و یوکاها توجه می کردم. چیزهایی در مورد سگ‌های آن صحرا آموختم و غروب را مدام تماشا می کردم. دنبال گوش ماهی هایی می رفتم که از میلیون ها سال پیش، وقتی این صحرا بستر اقیانوس بود، آنجا باقی مانده بودند. *چه چیزی تغییر کرده بود؟* صحرا و بومی ها همان بودند. *این نگرش من بود که تغییر کرده و یک تجربه رقت بار را به ماجرایی هیجان انگیز و دلربا تبدیل کرده بود.* من آنقدر از زندگی در آنجا مشعوف بودم که رمانی با عنوان ” خاکریز های درخشان” در مورد زندگی درصحرای ماجوی نوشتم. من از زندانی که خودم ساخته بودم به بیرون نگریسته و ستاره ها را یافته بودم. *اگر به فرزندان خود رویارویی با سختی های زندگی را نیاموزیم در حق آنها ظلم کرده ایم.* *📚📖آیین زندگی، دیل کارنگی* نگرش درست نیمی از موفقیت است. یکی می‌گفت شب فرا رسیده است. در حالیکه دیگری می‌گفت صبح در راه است... . https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
4_520254267647329328.mp3
1.1M
👆👆 برای من و دوستام این سوال پیش آمده که آیا کسی که نداره به بهشت میره ؟ https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
💅پارسال بالاخره تصمیم خودمو گرفتم و رفتم برای کاشت ناخن. خیلی راضی بودم از کارم 🌀فقط یه کم واسه وضو گرفتن اذیت می شدم. وضوی جبیره ای سختم بود و اصلأ به دلم نمی نشست ➕پیش همون دوستام که تشویقم کرده بودن ناخن بکارم بودم، بهشون گفتم برای وضو گرفتن سختمه و انگار یه اشکالی تو کار هست. ❌سریع موضع گرفتن و گفتن این حرفا چیه اصلا خدا به نماز ما احتیاج نداره. این همه آدم بی نماز هستن که به همه چیز رسیدن و هیچ مشکلیم تو زندگی ندارن ⚠️وقتی اومدم خونه تو فکر فرو رفتم، دیدم راست میگن خدا که به نماز ما احتیاج نداره! زیبایی من مهم تره، یه دختر باید آراسته باشه😌 🔻دیگه نماز نخوندم و مشکلی هم برام پیش نیومد تا اینکه... رفته بودم نمایشگاه کتاب دنبال یکی از کتابای دانشگاهیم بگردم که یه دفعه چشمم خورد به کتاب《بی نمازها خوشبخت ترند؟》 🔻یه حسی بهم می گفت حداقل یه نگاهی بهش بندازم. از داخل قفسه برداشتمش و براندازش کردم. خواستم بذارمش سرجاش که یه حسی بهم گفت بخرمش. با خودم گفتم: حالا خوندنش که ضرری نداره🙄 💳بی اختیار کارتم رو دادم به فروشنده و کتاب رو خریدم. نتونستم تا خونه صبر کنم و توی مسیر برگشت، همونطور که رو صندلی اتوبوس جا گرفته بودم، شروع کردم به خوندن🔍 📗وقتی رسیدم خونه، بدون عوض کردن لباسام یه گوشه نشستم و دوباره شروع به خوندنش کردم. انگار وارد دنیای جدیدی شده بودم. حس می کردم این دنیا با دنیایی که من برای خودم ساخته بودم خیلی فرق داره 😰چطوری تونسته بودم انقدر راحت نماز رو کنار بذارم.به ناخنام نگاه کردم. از خودم بدم اومد. اصلا ناخنام دلم رو زده بود. تازه فهمیدم واسه چه چیز بی ارزشی نمازم رو ترک کرده بودم 💅از جام بلند شدم و به سمت آرایشگاه حرکت کردم تا ناخن هارو بکنم. لذت کندشون خیلی بیشتر از زمانی بود که بعد از کاشت با دیدنشون ذوق می کردم. انگار تازه درک می کردم لذت بندگی خدارو😃 ☘خدایا ازت ممنونم که این کتاب رو سر راهم قرار دادی☘ 👇در ادامه با هم می خوانیم(پست بعدی مطالعه شود)👇 https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
📚 📔نام : " بی نمازها خوشبخت ترند !؟ " ✍نویسنده : " فاطمه دولتی " 📑ناشر : " موسسه فرهنگی ستاد اقامه نماز " ❓این همه نماز خوندی که چی؟ ❓اصلا چرا باید نماز بخونم؟ ❓ادیسون می‌ره بهشت یا جهنم؟ 🍃این‌ها سوالات خیلی از نوجوانان و شاید بزرگترهاست کتاب ِ ؟! مجموعه‌ای از داستان‌های دخترانه با محوریت نماز، حجاب و مسائل اعتقادی است که در قالب داستان به سوالات فوق پاسخ می‌ده🌼 در این اثر نمی‌خواهد هزار و یک فلسفه ببافد که این کار خوب است و آن کار بد. فقط با چند داستان نوجوانانه، آن هم از نوع دختر پسندش، عمل به واجبات دینی را نهادینه می‌سازد. لذا متن ساده و جذابش به خوبی نوجوانان را با خود همراه می‌سازد🌼 https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6