eitaa logo
شمیم انتظار
1.5هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
18.3هزار ویدیو
1 فایل
وابسته به جلسه محبان المهدی(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁به نام آن خداوندی کــــه نـــور است 🍁خدای صبح و این شور و طراوت که از لطفش 🍁دل ما در سُرور است با توکل به اسم اعظمت 🍁صبحمان را با نامت آغاز میکنیم @shamime141
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـ🍁ــلام روزتون پراز خیر و برکت 🗓  پنجشنبه ۱۳ دی ماه ١۴٠۳ش ۱ رجب ١۴۴۶ ه.ق ۲ ژانویه۲۰۲۴ميلادی @shamime141
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺گفتم که خدایا مرا مرادی بفرست  🌺طوفان زده ام راه نجـاتی بفرست  🌺 فرمود که با زمزمه یا مهدی  نذر گل نرگس 🌺صـلواتی بفرست  🌺اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @shamime141
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آدم ها جدا از عطری که، به خودشون می زنن عطر دیگه ای هم دارن که تاثیر گذارتره عطر نگاهشون، عطرحرفاشون عطری که فقط و فقط مختصّ شخصیت اون هاست و در هیچ مغازه ی عطر فروشی پیدا نمیشه... ‌‌‌‌‌‌ بله، 🌹🌹🌹🌹🌹 ایکاش کمی از عطر شامل مامیشد @shamime141
🌹🌹🌹🌹🌹 《خداست که به وقت برکت میده》 آن روز، به مسجد نرسیده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش.داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا می‌کردم. حالت عجیبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ایستاده بود. طوری حمد و سوره می‌خواند مثل این که خدا را می‌بیند؛ ذکرها را دقیق و شمرده ادا می‌کرد. بعدها در مورد نحوه‌ی نماز خواندنش ازش پرسیدم، گفت: «اشکال کار ما اینه که برای همه وقت می‌ذاریم، جز برای خدا! نمازمون رو سریع می‌خونیم 🌿و فکر می‌کنیم زرنگی کردیم؛ اما یادمون می‌ره اونی که به وقت‌ها برکت می‌ده، فقط خود خداست.» @shamime141
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تاثیر موی زن بی حجاب/دکترعزیزی 🔻توضیح جالبی درباره تاثیر بی‌حجابی زنان در جامعه 🔻تذکری بر آثار دردهای عاطفی که در جامعه بی‌بند وبار به وفور پیدا می‌شود 🔻کارمای بی‌حجابی، دلبری‌های الکی 🔻ودر آخر به این نتیجه می‌رسیم چقدر با بی‌حجابی بدهی‌های الکی برای خود درسا میکنیم‌ @shamime141
23.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶آیا امر به حجاب به همکلاسی باعث دو قطبی نمیشود⁉️ ➖با روش درست «امر به معروف» کسی ناراحت نمی شود! ➖ باید همراه دلسوزی و مهربانانه باشد! @shamime141
روابط مردها توسط ها قبول دارید؟..... قبول دارید خانم ها با نوع پوشش خودشون به مردها میگن به ما نگاه کنید یا نه؟ قبول دارید با زبان بی زبانی به آقایون میگن برای ما ترمز کنید ،بوق بزنید ، شماره بدید یا نه؟ ممکنه واقعا نیت خانم ها این نباشه اما برداشت مردها اینه . اونها ظاهر زنها رو می بینن نه باطنشون رو. @shamime141
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 پنجشنبه ها 🌴 پدر و مادر @shamime141
‏فراموش نکن ‏تمام سرمایه زندگیت  دعای خیروالدین است ‏اعجاز جمله معروفشان "‏دستت به خاک بخورد ‏طلا شود" را، دست کم نگیر @shamime141
ای پدر ای با دل من همنشین ای صمیمی ای بر انگشتر نگین ای پدر ای همدم تنهائیم آشنایی با غم و شیدائیم ای طنین نام تو بر گوش من ای پناه گریه ی خاموش من همچو باران مهربان بر من ببار ای که هستی مثل ابر نو بهار در صداقت برتر از آیینه ای در رفاقت باده ای بی کینه ای ای سپیدار بلند و بی پایدار می برم نام تو را با افتخار هر چه دارم از تو دارم ای پدر ای که هستی نور چشم و تاج سر رحمت بارانی روشن تبار مهربانی از تو مانده یادگار ای پدر بوی شقایق می دهی عاشقی را یاد عاشق می دهی با تو سبزم، گل بهارم، ای پدر هر چه دارم از تو دارم ای پدر @shamime141
دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و آن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد. چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام و خاص شد و از اقصی نقاط دنیا، عالمان و عارفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می‌کرد فرصت همنشینی با دوستان قدیم هم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می‌پرداخت. برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادر است چرا که او در اختیار مخلوق است و من در خدمت خالق، و من از او برترم! همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: «برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم.» برادر صومعه نشین اشک در چشمانش آمد و گفت: «خداوندا، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا به حرمت او می‌بخشی، آنچه کرده‌ام مایه رضای تو نیست؟!» ندا رسید: «آنچه تو می‌کنی ما از آن بی‌نیازیم ولی مادرت از آنچه او می‌کند، بی‌نیاز نیست. تو خدمت بی‌نیاز می‌کنی و او خدمت نیازمند. بدین حرمت، مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم.» @shamime141