eitaa logo
شمیم یار
1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
4.2هزار ویدیو
25 فایل
─┅༅ـــ✾❀﷽‌❀✾ـــ༅┅─ دور هم جمع شدیم تا شمیم حضرت یار باشیم .🫂 کپی؟!مطالب کانال بغیر از 👈رمانها 👉بدون ذکر منبع از شیرِ مادر حلال تر . .🌸 پاسخگوی سوالات شرعی : @helpers_mahdi برای تبلیغات ارزان در کانال : @helpers_mahdi2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6006088503018915355.mp3
28.97M
۞دعاے کمیل 🎙مهدی رسولی التماس دعا 🙏
✅ هرگز از هوش خوب فرزندمان نگوییم، از تلاش زیادش بگوییم. ♦️ اگر از هوشش گفتیم،‌ دیر یا زود، با هر شکست یا اشتباه، باور خود را به هوش بالایش و به حرف‌های ما از دست خواهد داد. 🔵 زندگی جایی نیست که شکست یا اشتباه، اجتناب‌پذیر باشد. اما وقتی از تلاش زیادش گفتیم، اگر هم شکست یا اشتباه کرد، باورش را به خودش از دست نمی‌دهد. بلکه تصمیم می‌گیرد که بهتر و بیشتر تلاش کند. 🎀 هر شکستی او را محکم‌تر و پرتلاش‌تر خواهد کرد. 🌟 ضمن اینکه به تدریج خواهد آموخت، که چیزی باعث افتخار است که برای تلاشش،‌ زحمت کشیده باشد. نه چیزی که با آن، به دنیا آمده باشد.
🔴 علیه السلام فرمودند: علیکم بالزهراء، استغیثوا باسمها ونادوا مولاتکم فاطمة، وحینئذ تقضى حاجتکم، وتنالون مطلبکم. 🌕 بر شما باد به حضرت زهرا ، به اسم او استغاثه کنید و مولای خود فاطمه را صدا بزنید تا حاجت های شما برطرف شود و به مرادتان برسید. • الأسرار الفاطمیة ص ۳۸
از در انداختنت بیرون ‌از پنجره ‌بیا تو! بجنگ‌واسه‌خواسته‌هات! ‌ناامیدنشو...!✨ خدا ببینه‌ سفت ‌و سخت ‌چسبیدی ‌به خواسته‌ات... بهت‌میده‌خواستت‌رو!😇
‍ ‌ ﻭﻗﺘﻲ ﺭﺩﭘﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ .. ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﻢ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﻠﻴﻤﻢ ﺩﺭﺍﺯﺗﺮ ﻛﻨﻢ !! ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺍﺯ ﻗﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ !! ﺣﺘﻲﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻱ ﻣﺤﺎﻝ !! ﻭﻗﺘﻲ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭﻣﻴﺎﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻢ ﺩﻳﺪﻡ .. " ﺗﺮﺱ"ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ .. ﻭ ﺟﺎﻳﺶ ﺭﺍ " ﺍﻳﻤﺎﻥ " ﭘﺮ ﻛﺮﺩ ... ﻭﻋﺪﻩ ﻱ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ : ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ .. ﺗﺎ ﻓﺘﺢ ﻛﻨﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ... ﻭ ﻣﻤﻜﻦ ﻛﻨﻲ،ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ... ﻭ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭﻱ ... ﺩﺳﺖ ﻧﻴﺎﻓﺘﻨﻴﻬﺎ ﺭﺍ ... ﭘﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﭙﺎﺭ ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️ 🌹🕊شهید وحید فرهنگی والا در مورد مهریه نظر خانواده ها را ملاک قرار دادیم من از آقا وحید خواسته بودم در کنار هر مهریه ای که خانواده ها صحبت کنند ۱۲ شاخه گل نرگس 🌼 به نیت حضور حضرت مهدی ذکر کنند. بعد از صحبت ها آقا وحید یک دسته گل آورده بودند وقتی با دقت نگاه کردم دیدم چند شاخه گل نرگس بینشان است و این برای من نشانه خوبی بود. مهریه ام ۱۱۴ سکه بهار آزادی به همراه سفر حج بود که من مهریه ام را بخشیدم. به او می گفتم: از خدا خواسته ام اگر قرار بر جدایی بین ماست این جدایی با شهادت 🦋 باشد ولی اگر مرگ 🍁 بین ما جدایی می اندازد، اول برای من باشد؛ چرا که من طاقت جدایی و تنها ماندن را ندارم و امیدوارم شهادتت در رکاب آقا (عج) باشد. می گفتم: لایق شهادت هستی 🌱 و او می گفت شهادت لیاقت می خواهد. 🌀 به روایت: همسر شهید
⭐️ 🌹🕊شهید روح الله قربانی اخلاقش خیلی شبیه شهدا 🦋 بود، از همون اول معاون مدرسه مون وقتی کارای روح الله رو می دید بهش می گفت: تو چند سال دیر به دنیا اومدی 😉 باید چند سال زودتر به دنیا میومدی، میرفتی جنگ شهید می شدی. 🍃 روحیه ات و اخلاقات شبیه شهداست. غافل از اینکه شهید راهش رو به آسمون پیدا میکنه 💔 حتی اگر جنگ ایران و عراق تموم شده باشه. درست مثل روح الله که راه آسمون 💫 رو پیدا کرد. 🌀به روایت: یکی از دوستان شهید
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌دوست داری خدمت امام زمان عج برسی؟ 💥پس حکایت دل‌های شکسته رو گوش بده! 
[﷽🕊] دشمنان می‌خواهند با انواع شبهه، دین خدا را تیره و تاریک کنند ولی خدا دینش را نورانی و تابنده می‌کند. 📖 سوره صف آیه ۸
💚ملاقات امام زمان با دلاک سید محمد موسوی رضوی نجفی از شیخ باقر بن شیخ هادی کاظمی نقل کرد: شخص صادقی که دلاک بود و پدر پیری داشت که در خدمتگزاری به او کوتاهی نمیکرد. حتی آنکه برای پدر آب در مستراح حاضر میکرد و منتظر می ایستاد که او بیرون آید و به مکانش برساند. همیشه مواظب خدمت او بود مگر در شب چهارشنبه که به مسجد سهله میرفت. تا اینکه مسجد رفتن را ترک نمود. علت ترک کردن مسجد را از او جویا شدم. گفت: چهل شب چهارشنبه به مسجد رفتم، چون چهارشنبه ی دیگر شد بخاطر خدمت به پدر میسر نشد به مسجد بروم تا اینکه شب شد، عازم مسجد شدم، در راه شخص اعرابی را دیدم که بر اسبی سوار است، چون نزدیکم رسید رو به من کرد و از مقصد من پرسید.گفتم: مسجد سهله. فرمود: "اوصیک بالعود اوصیک بالعود" (یعنی: وصیت میکنم تو را به پدر پیرت) و آن را سه مرتبه تکرار کرد. آنگاه از نظرم غایب شد. دانستم که او مهدی است و آن جناب راضی نیست به جدا شدن من از پدرم، حتی در شب چهارشنبه. پس دیگر به مسجد نرفتم... 📚 منتهی الامال، باب۱۴، ص۱۳۵۸