😁😉یادش بخیر زمان شاه😉
☺️اون موقع همه چیز ارزون بود... اونقدر همه چیز ارزون بود و وضع مردم خوب بود که اصلا اگه کسی به مردم وعده آب و برق مجانی هم میداد، کسی بهش محل نمیگذاشت ...
😊اونقدر مردم رفاه زده بودن حال نداشتن دوقدم پیاده برن چه برسه به اینکه بیان توی خیابون و جلوی تیر و تفنگ تظاهرات کنن
😋اونقدر ارزونی زیاد بود که وقتی هویدا رفت توی مجلس و با افتخار گفت که من قیمت خودکار را ثابت نگه داشتم، همه بهش خندیدن و گفتن این چه حرفیه آقای نخست وزیر؟!! اصلا مگه تا حالا چیزی گرون شده که شما بخاطر ثابت موندن قیمت یه خودکار افتخار میکنی؟!!!!
😎اونقدر توی دنیا ایرانیها عزت و اعتبار داشتن که آمریکایی هایی که اومده بودن ایران، از شدت خودکم بینی مقابل ایرانی ها، به حکومت ایران حق توحش میدادن
👏اونقدر نژاد آریایی ارزشمند بود که کسی جرات نمیکرد یه تیر به طرف یه هموطن آریایی شلیک بکنه، اصلا ایرانی ها مثل ژاله ناز پرورده بودن و میدان ژاله هم یاد آور همین موضوعه
✌️اونقدر ایران پیشرفته بود که وقتی رزم آرا توی مجلس گفت «ایرانی که نمیتونه لولهنگ (آفتابه) بسازه چطور میخاد صنعت نفتشو ملی بکنه؟» همه ی نماینده ها بهش خندین و گفتن آقای نخست وزیر؛ چی داری میگی؟!! نکنه دوباره مست کردی!!!
😘اونقدر آزادی زیاد بود که هرکس هرچی میخاست می گفت و کسی بخاطر صحبت درباره عقایدش تبعید نمیشد به فرانسه و اینا!!!
🌸 اونقدر تهران زیبا بود و هواش سالم بود و رتبه بالایی بین پایتخت های جهان داشت که شاهنشاه ایران هر وقت میخاست بره گردش، جایی بهتر از تهران پیدا نمی کرد و نمیرفت خارج
☺️اونقدر شاه ایران پاکدست بود که از وقتی از ایران رفت، چون هیچ چیزی باخودش نبرده بود، مجبور شد اونجا بره سر کار و الان هم زن و بچش برای یه لقمه نون دارن عرق میریزن و کار میکنن!!!
😔اونقدر شاه ایران عاشق وطنش بود که زمستون ۵۷ وقتی اوضاع داشت خطرناک میشد و مردم داشتن فریب میخوردن، همه ی سفرهای خارجیش را لغو کرد و موند توی ایران و گفت از اینجا تکون نمیخورم تا کشورم را نجات بدم که بدست اعراب نیافته یا کشته میشم و خونم را فدای این سرزمین آریایی میکنم ...
😉اونقدر همه ی اینا حقیقته که اگه شک بکنید، آه شاهنشاه دوباره گرفتارتون میکنه
#طنز_نقطه_زن
🔴 یادآوری ایام الله
📍وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُم بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
(سوره ابراهیم آیه ۵)
📍ﻭ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻣﻮﺳﻲ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ [ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭﺣﻲ ﻛﺮﺩﻳﻢ ] ﻛﻪ ﻗﻮم ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﻜﻲ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺭﻭﺷﻨﺎﻳﻲ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭ ﻭ ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﺭﺣﻤﺖ ، ﻋﺬﺍﺏ ، ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻭ ﺷﻜﺴﺖ ﺍﺳﺖ ]ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻳﺎﺩﺁﻭﺭﻱ ﻛﻦ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﺷﻜﻴﺒﺎﻱ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭﻱ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ [ ﺍﺯ ﺗﻮﺣﻴﺪ ، ﺭﺑﻮﺑﻴّﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ ] ﺍﺳﺖ .✳✳✳
📍ﺑﻌﻀﻰ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﭘﻴﺸﻴﻦ ﻭ ﺍﻣﺘﻬﺎﻯ ﺭﺍﺳﺘﻴﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺭﻭﺯﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﻯ ﺍﻟﻬﻰ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻴﻬﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﻳﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻗﻮﺍم ﺳﺮﻛﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﻋﺬﺍﺏ ﻣﻰ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﻃﺎﻏﻮﺗﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺭﻭ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ! ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ.
ﺍﻣﺎ ﺍﺻﻮﻟﺎ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﮔﻮﻳﺎ ﻭ ﺭﺳﺎ ﺭﺍ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺳﺎﺧﺖ، ﺍﻳﺎم ﺍﻟﻠَّﻪ، ﺗﻤﺎم ﺭﻭﺯﻫﺎﻳﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻯ ﻋﻈﻤﺘﻰ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺑﺸﺮ ﺍﺳﺖ.
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻛﻪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻓﺮﻣﺎﻧﻬﺎﻯ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺩﺭﺧﺸﻴﺪﻩ، ﻛﻪ ﺑﻘﻴﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺍﻟﺸﻌﺎﻉ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ، ﺍﺯ ﺍﻳﺎم ﺍﻟﻠَّﻪ ﺍﺳﺖ.✴✴✴
#کلام_وحی
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب
💫💫💫💫💫
📌 ثمرهٔ خون پدران
👤 امام خمینی :
🔆 و آخرین سخنم در اینجا با شما اینکه به جمهوری اسلامی که ثمرهٔ خون پدرانتان است تا پای جان وفادار بمانید و با آمادگی خود و صدور انقلاب و ابلاغ پیام خون شهیدان، زمینه را برای قیام منجی عالم و خاتم الاوصیا و الاولیا، حضرت بقیة الله - روحی فداه - فراهم سازید.
📚 صحیفه امام خمینی، ج۲۰، ص۳۸
🇮🇷 ویژهٔ دهه فجر
#مهدویت
#در_محضر_معصومین
🔰امیرالمؤمنین علیه السلام:
✍فَلَمَّا رَاءَى اللَّهُ صِدْقَنَا اءَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ اءَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ
🔴آنگاه كه خدا، راستى و اخلاص ما را ديد، خوارى و ذلت را بر دشمنان ما نازل و پيروزى را به ما عنايت فرمود.
📚نهج البلاغه،خطبه۵۵
#حدیث_روز
3.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹انتشار بمناسبت عيد انقلاب
🌹ببينيد|روایت امام خامنه ای از حرکتی که درلحظه اعلام پیروزی انقلاب اسلامی در۲۲بهمن۵۷ انجام دادند
#کلام_رهبری
📸 اطرافیان شاه، رشوهبگیران حرفهای ، غلامرضا پهلوی برادر شاه
#واقعیت_های_عصر_پهلوی
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
#قسمت_چهاردهم
رفتم سمت دفتر بسیج خواهران و دیدم بیرون پایگاه زهرا داره یه سری پرونده به آقا سید میده و باهم حرف هم میزنن.
.
اصلا وقتی زهرا رو میدیدم سرم سوت میکشید😔 دلم میخواست خفش کنم😠
.
وارد دفتر بسیج شدم و دیدم سمانه نشسته:
.
-سلام سمی
.
-اااا...سلام ریحان باغ خودم...چه عجب یاد فقیر فقرا کردی خانوم😊
.
-ممنون..راستیتش اومدم عضو بسیج بشم😕..چیا میخواد؟!
.
-اول خلوص نیت 😂
.
-مزه نریز دختر...بگو کلی کار دارم😐
.
-واااا...چه عصبانی..خوب پس اولیو نداری
.
-اولی چیه؟!
.
-خلوص نیت دیگه 😄😄
.
-میزنمت ها😐
.
-خوب بابا...باشه...تو فتوکپی شناسنامه و کارت ملی و کارت دانشجوییتو بیار بقیه با من☺
.
..
خلاصه عضو بسیج شدم و یه مدتی تو برنامه ها شرکت کردم ولی خانوادم خبر نداشتن بسیجی شدم چون همیشه مخالف این چیزها بودن..
.
یه روز سمانه صدام زد و بهم گفت:
.
-ریحانه
.
.
-بله؟!
.
-دختره بود مسئول انسانی☺
.
-خوب😯
.
-اون داره فارغ التحصیل میشه.میگم تو میتونی بیای جاشا😕
.
وقتی اینو گفت یه امیدی تو دلم روشن شد برای نزدیک شدن به اقا سید و بیشتر دیدنش و گفتم .
-کارش سخت نیست؟!😯
.
-چرا ولی من بیشتر کارها رو انجام میدم و توهم کنارم باش😊....ولی!!😕
.
.-ولی چی؟!😟
.
-باید با چادر بیای تو پایگاه و چادری بشی 😐
.
-وقتی گفت دلم هری ریخت..و گفتم تو که میدونی دوست دارم چادری بشم ولی خانوادمو چجوری راضی کنم؟!
.
-کار نداره که.. بگو انتخابته و اونا هم احتمالا برا انتخابت احترام قائل میشن
.
-دلت خوشه ها😑.میگم کاملا مخالفن😯
.
-دیگه باید از فن های دخترونت استفاده کنی دیگه😉😉
.
.
توی مسیر خونه با سمانه به یه چادر فروشی رفتیم و یه چادر خریدم..و رفتم خونه و دنبال یه موقعیت بودم تا موضوع رو به مامان و بابام بگم.. .
.
-مامان؟
.
-جانم
.
-من تو گرفتن تصمیمات زندگیم اختیار دارم یا نه؟!😐
.
-اره که داری ولی ما هم خیر و صلاحتو میخوایم و باید باهامون مشورت کنی
.
بابا: چی شده دخترم قضیه چیه؟!
.
-هیچی...چیز مهمی نیست😕
.
مامان:چرا دیگه حتما چیزی هست که پرسیدی..با ما راحت باش عزیزم
.
-نه فقط میخوام تو انتخاب پوششم اختیار داشته باشم
.
بابا:هییی دخترم...ولی اینجا ایرانه و مجبوری به حجاب اجباری..بزار درست تموم بشه میفرستمت اونور هر جور خواستی بگرد..
.
#ادامه_دارد .
نويسنده✍🏻
#سید_مهدی_بنی_هاشمی .
#کپی_با_تگ_نویسنده .
#کپی_با_ذکر_منبع
منبع👇🏻
#شما_هم_رسانه_باشید
#نشر_حداکثری
#شمیم_یار
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3