#تلنگر جریان تحریف به روایت تصویر... 🆔 @Shamimeashena

#فرزند_دلبندم 👈 مادر بعد از یک عالمه زحمت کشیدن و کار کردن خسته است و دلش می خواهد فرزندش در چیدن میز شام به او کمک کند... * ❌ گفتگوی نادرست مادر : هیچ وقت شده یه بار توی کارهای خونه به من کمک کنی؟... ✅ گفتگوی درست مادر: وای چقدر خوب میشد اگه میز شام آماده می شد ...👌 🆔 @shamimeashena

#جریان_تحریف 🔺 ورزشکاران شمشیربازی رو حین تمرین در خیابون مشاهده میکنید 🔺از نیروی انتظامی خواهشمندیم اینها رو دستگیر نکنه اینها ورزشکارن، گناه دارن، مادر دارن 😢 🆔 @shamimeashena

🎥 سوگواران «نوید افکاری» رونوشت به حامد بهداد 🆔 @shamimeashena

#شادروان_باشید 📷 وقتی وزارت راه و وزارت نیرو باهم مشکل دارن !!! 😄😄 🆔 @shamimeashena

#شادروان_باشید بعد از گرون شدن تخم مرغ، مرغها هم دارن آپشن دار تخم میزارن😬 با زرده بی زرده! 🆔 @shamimeashena

#احکام ‼️ پوشیدن کفش پاشنه بلند 🔷 س 5415 پوشیدن کفشهای پاشنه بلند برای بانوان چه حکمی دارد؟ ✅ ج: اگر موجب جلب توجه نامحرم شود یا خانم انگشتنما میشود جایز نیست اما اگر در آن حد نباشد اشکالی ندارد. 📕 منبع: khamenei.ir 🆔 @Shamimeashena

#حدیث_روز 💠 امام حسن عسکری(ع): در مقام ادب برای تو همين بس كه آنچه براي ديگران نميپسندی، خود، از آن دوری كنی. (مسند الامام العسكري، ص288) 🆔 @Shamimeashena

#صبحگاهی در همان اوقاتى كه شهريار براى انقلاب مى‌سرود، يك عده از روشنفكران وابسته به رژيم گذشته كه با او سابقه‌ دوستى داشتند، مرتب فشار مى‌آوردند، نامه برايش مى‌نوشتند و شعر در هجوش مى‌گفتند. حتى اطلاع داشتم كه رفته بودند و او را ملامت كرده بودند كه «تو چرا براى انقلاب اسلامى، اين‌طور دل مى‌سوزانى!؟» و او مثل كوه ايستاده بود. (مقام معظم رهبری) 🆔 rubika.ir/shamimeashenarubika روبیکا 🆔 eitaa.com/shamimeashena ایتا 🆔 sapp.ir/Shamimeashena سروش

🌹شمیم آشنا🌹 🔳 ذکر روز پنج‌شنبه (صدمرتبه) #ذکر_روز 🆔 @Shamimeashena

بخونید خیلی جالبه👌👇 دو برادر بودن که کت و شلوار می‌فروختن. *یکی شهرام یکی بهرام.* شهرام مسئول جذب مشتری بود و بهرام قیمت می‌داد و همیشه آخر مغازه می‌نشست. مشتری که می‌اومد شهرام با زبان بازی جنس رو نشون می‌داد و قیمت رو از بهرام می‌پرسید: *داداش قیمت چنده؟* بهرام می‌پرسید: *کدوم یکی؟* شهرام می‌گفت که: *کت شلوار مشکی دکمه طلایی جلیقه‌دار.* بهرام می‌گفت: *820 تومن.* ولی شهرام باز می‌پرسید: *چند؟* دوباره بلندتر می‌گفت: *820 تومن.* شهرام به مشتری می‌گفت: *520 تومن.* مشتری که خودش قیمت 820 رو شنیده بود با عجله 520 می‌داد و می‌خرید. همه فکر می‌کردن شهرام کَره‌. اما در حقیقت قیمت کت و شلوار 320 بود و مردم به خیال یک خرید خوب زود می‌خریدن. .. *الان سایپا و ایران خودرو شدن شهرام و بهرام*😂😩 🆔 @Shamimeashena