eitaa logo
شمیم آشنا
16هزار دنبال‌کننده
37.6هزار عکس
7.5هزار ویدیو
315 فایل
🗂 بزرگترین مرجع کلیپ های کوتاه مهارت های زندگی مشترک و تربیت فرزند و محتوای سبک زندگی در کشور 👤 @AshenaOnline ادمین 🆔 http://sapp.ir/Shamimeashena سروش 🆔 https://eitaa.com/shamimeashena ایتا 🆔 https://rubika.ir/shamimeashenarubika روبیکا
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴گاهی بعضی از زوّار حال خوبی ندارند و اخلافشان خوش نیست، خسته‌اند. این‌جور وقت‌ها کنارشان می‌نشینیم و کمی صحبت می‌کنیم تا آرام شوند. اگر چیزی احتیاج داشته باشند با سعه‌صدر برطرف می‌کنیم. نسبت به زوّار امام حسین (ع) مدارا می‌کنیم. تمام این خستگی‌ها و زحمت‌ها برای امام حسین (ع) است. ما همگی مال امام حسینیم. خدمت به زائر امام حسین (ع) به زندگی خودم هم برکت داده، به زندگی شخصی‌‌ام با اهل‌وعیال را می‌گویم. من برای این‌که شغلم را رها کرده‌ام و ‌آمده‌ام این‌جا ممکن است ضرر کنم ولی خداوند متعال از جایی‌که خودم هم نمی‌دانم این ضرر را جبران می‌کند؛ نه که خسارتی وجود داشته باشد‌ها، هیچ خسارتی نیست؛ یعنی خداوند سبحان حتماً عوضش را می‌دهد. زیاد هم می‌دهد الحمدلله؛ یعنی اگر شما صد هزار برای امام حسین (ع) خرج کنی، حتماً دویست هزار برایتان می‌رسد. این خیر و برکت خداست الحمدلله. اهل‌وعیالم هم عقیده‌شان همین است و برای همین هم اصلاً خستگی‌ای وجود ندارد. الان این ماهی‌ها را که دارند پاک می‌کنند، ما سرخ می‌کنیم و هیچ‌چیز این‌جا باقی نمی‌ماند. همه‌اش می‌رود برای امام حسین الحمدلله. بچه‌ها و کودکانمان را هم می‌آوریم دنبالمان تا کمکمان کنند؛ چون ما که باقی نیستیم. ماندنی نیستیم. می‌خواهیم آن‌ها هم یاد بگیرند تا ان‌شاءالله بعد از ما این کارها و خدمت‌ها را انجام دهند. ✍️سجاد الباوی/ کاسب/ بغداد/ محل گفت‌وگو: کربلا 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴در ظاهر، آشغال جمع‌کردن کار شأن‌داری نيست، اما آنجا در [اربعین] جلوي چشم بود و یکریز آشغال می‌ريختند. نمی‌شد گفت که آشغال نريزيد، من الآن جمع کرده‌ام. مدام بايد دولا و راست مي‌شديم. اين وضعيت کمي نفس آدم را قلقلک مي‌داد و خرد می‌کرد. از پوشک بچه بايد جمع می‌کرديم تا انواع و اقسام آشغال‌هايي که خيلي بد بود. لذت‌بخش‌تر وقتي بود که زیر دست‌وپای زائرها آشغال جمع مي‌کرديم. ناخواسته تنه مي‌خورديم، هُل مي‌دادند. چون داوطلبانه رفته بوديم، هيچ‌کس از زير کار درنمي‌رفت. ▫️نکته ديگر این‌که در اين مسير آدم به درجه‌اي از رضا مي‌رسد که مي‌گويد: هرچه بر سرم آمد اشکال ندارد. هيچ اعتراضي هم نمي‌کند. به‌جز زيبايي چيز ديگري ديده نمي‌شد. این‌که آدم می‌ديد يکي مادرش را گذاشته روي ويلچر و می‌برد، زيبا بود. يا يک خانواده عراقي از زن و مرد گرفته تا هفت هشت تا بچه، پياده و بدون هيچ وسيله‌اي با پای پياده به راه زده‌اند و هنگام شب، همه سرها را روی خاک گذاشته و خوابيده‌اند. ▫️[هر‌وقت] حجم التماس‌دعاها خيلی زياد می‌شد؛ شفاهی‌ مي‌گفتند يا پيامکی و از طریق شبکه‌هاي اجتماعی مي‌نوشتند که يادم نرود. اين‌ها را مي‌گذاشتم وقتی‌که خروارها آشغال ريخته بود و بايد با دست همه را جمع مي‌کردم و سرتاپايم کثيف شده بود، دعايشان مي‌کردم. به نظر خودم در اين لحظه که آدم خودش را خوار و خفيف کرده و در آشغال‌ها مي‌لولد، وقت استجابت دعاست و ردخور ندارد. ✍️ احسان عابدي / عضو افتخاری گروه نظافت در اربعین/ يزد / محل گفت‌وگو: کربلا 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴دوستم قبل از جلسه زنگ زد و با ترديد برايم توضيح داد که انگار کار از آن چيزی که فکر می‌کرده سنگين‌تر است و شايد مجبور باشيم در اين مدت حدود پانصد بيمار را ويزيت کنيم. من با خوشحالی گفتم که اتفاقاً از اين موضوع خوشحال‌ترم؛ چون هرقدر به آدم‌هاي بيشتري کمک کنم بيشتر خوشحال مي‌شوم. دوستم از اين حرفم جا خورد. حالا همراه يک گروه پزشک و داروساز و پرستار آمده‌ايم کربلا. قرار است از نجف اشرف تا کربلا را پياده برويم و بين راه اگر مشکلی براي کسی پيش‌آمده بود کمکش کنيم. پلاکاردهايی به کوله‌هايمان دوخته شده و به چهار زبان رويش نوشته شده: ما پزشکيم. اگر مشکلی داريد به ما بگوييد. اعتراف می‌کنم که از همين الآن بي‌تاب و بي‌قرارم... ✍️فاطمه همايي‌نيا / پزشک / مقيم کانادا / محل گفت‌وگو: نجف 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴هندوها هم عزاداري براي امام حسين را خيلي دوست دارند. مي‌گويند اگر کنار عزادارها دعا بخوانيم دعايمان زودتر قبول مي‌شود. واقعاً هم دعاي آن‌ها زودتر قبول مي‌شود، حتي از دعاي ما زودتر. اگر دعاي ما يک سال بشود تا قبول بشود از هندوها توي دو ساعت قبول مي‌شود. آن‌ها توي روضه‌هاي ما شرکت مي‌کنند به همين دليل. حالا بقیه امام‌هاي شيعه را هم مي‌شناسند. مي‌گويند ما مسلمان نيستيم ولي مي‌دانيم پيامبرتان يک مرد خوب بوده، مي‌دانيم که امام حسين نوه‌اش بوده و محبوبش، اما چطور مردم پيامبرتان بعد از او نوه‌اش امام حسين را کشتند؟ ✍️سید حسن انتظار عابدي / 24 ساله / هندوستان / محل گفت‌وگو جاده نجف کربلا 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴يک کاروان که مي‌آمد [مرد عرب] هفت هشت تا مرغ سر مي‌بريد. سريع خانمش پشت خانه تنوري درست کرده بود نان مي‌پخت. مرغ که تمام مي‌شد مي‌نشست لب ايوان و غصه مي‌خورد، مي‌گفت چي دارم؟ ديگر هيچي ندارم که به زائر امام حسين بدهم. بعد مي‌رفت با خانمش مشورت مي‌کرد مي‌گفت حالا گوسفند را سر ببريم. با این‌که واقعاً کل دارايي‌اش بود و از اين‌ها امرارمعاش مي‌کرد؛ يعني اين‌ها را که ازش مي‌گرفتند ديگر هيچي نداشت براي ادامه سال، ولي باز هم در طبق اخلاص مي‌گذاشت و آماده مي‌کرد براي زائرها. تمام مي‌شد دوباره مي‌نشست دم غروب گريه مي‌کرد. ✍️محمدرضا ورشاوي / کارمند / اصفهان / محل گفت‌وگو جاده نجف کربلا 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴من حج واجب رفتم. عربستان سه ميليون نفر را سازمان‌دهی مي‌کند. بعضي کشورها مثل افغانستان که يک مقدار هزينه کمتري مي‌کنند غذا ندارند اصلاً. توي حرم نشسته‌اند و نان و ماست مي‌خورد. بیست میلیون نفر الآن توي اين کشور عراق که جنگ‌زده است و درآمد بسيار پاييني دارند و نصف نفتش را دارد استکبار به يغما مي‌برد. بيست ميليون نفر به‌راحتی شب‌ها سکونت پيدا مي‌کنند. به نظر من اشتباه فکر مي‌کند هرکس مي‌گويد اين معجزه نيست. ✍️علي / البرز / محل گفت‌وگو: جاده نجف کربلا 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴به نظر مي‌رسد اربعين زمینه يک اتفاق بزرگ‌تر است. قرار است چيزي بشود. خبری هست توی عالم. دارد اتفاقي می‌افتد. مي‌گويند زمانی که امام زمان(عج) می‌خواهد ظهور کند می‌گويند اين مهدی‌کيه؟ می‌گويند اين مهدی پسر آن حسين است که هر سال بيست سی‌ ميليون نفر می‌روند زيارتش. مي‌گويند از طريق امام حسين حضرت مهدی شناخته می‌شود. من به شوهرم گفتم من نه مبلّغ دينم، نه کاري براي دين کردم، ولي حداقل می‌توانم اين بیست میلیون نفر را بکنم بیست میلیون و يک نفر که تعداد جمعيت زياد بشود؛ که همه عالم ببينند که آقا يک حسين هست، این‌همه آدم دارند می‌روند دنبالش. چه خبر است آنجا؟ همکارم مي‌گفت تو چرا داری‌ پياده مي‌روي؟ خب ماشين که هست چه لزومی‌دارد پياده بروي؟! گفتم به‌خاطر همين چرايی که تو داری می‌گويي. به‌خاطر این‌که اين چرا را توي ذهن‌ها بيندازم. الآن دنبال چرايی خودت آمدی از من داري می‌پرسي. خيلي از آدم‌ها اين چراها را مي‌روند توي اينترنت مي‌گردند دنبال جوابش. چرا شيعيان دارند بيست ميليون نفر پياده مي‌روند؟ خب اين «چرا» را توليد بکنيم؛ حالا من به‌نوبه خودم. ✍️زهرا موگويی/ البرز / محل گفت‌وگو: جاده نجف کربلا 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴من ديشب از دوستم پرسيدم: مردم نجف شغلشان چيست که اين‌قدر هزينه مي‌کنند؟ درآمد دارند؟ ماشاءالله ما توي پايتخت ايران هستيم اين هزينه‌ها را نمي‌بينيم از مردم. گفت: فکر نمي‌کنم خيلي درآمد داشته باشند ولی هزينه‌هايی‌که انصافاً توي اين يکي دو روز ديدم توي نجف، سرسام‌آور است. مطمئن هستم که اين هزينه‌ها از دست بشر خاکی ساقط است و از عالم غيب هدايت می‌شود. مطمئن هستم که يک‌جورهايی دارند از يک جای بالاتر سازمان‌دهی مي‌شود. يکی از دوستان می‌گفت سوار تاکسي شده بودم، راننده پول که می‌گرفت نصفش را می‌انداخت توي يک صندوقي روي داشبوردش. گفتم آقا اين چيه؟ گفت: براي اربعين پول جمع مي‌کنم. گفت يک تومان مي‌اندازم، دو تومان از اين صندوق براي من بعداً درمي‌آيد. واقعاً خودشان هم خير می‌بينند. شايد به‌خاطر همين است که خيلی اصرار دارند مردم را اطعام کنند. به‌هرحال که همه‌اش عالم غيب است و خداوند هم دارد به برکت امام حسين اين کاروان را هدايت مي‌کند. ✍️علی / البرز / محل گفت‌وگو: جاده نجف کربلا 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴يعني ما الآن تو اين موکب نمی‌دانيم اين پول‌ها از کجا می‌آيد. سفره باز است. ما با سرمایه پنج میلیون دينار می‌آييم توي اين موکب که خدمتي به زائر بکنيم. موقعي که کار تمام می‌شود، ما جيبمان پر است. هرچي هم که خرج کرديم دوبله تو جيبمان برمی‌گردد! ده ميليون تو جيبمان مي‌ماند. هرچي خرج کرديم باز هم دو برابرش برگشته که براي سال بعد خرج بازسازی موکب مي‌کنيم. ✍️علي انصاري / کارمند / نجف / موکب‌دار / محل گفت‌وگو: جاده نجف کربلا 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴 از مرز، راننده‌ای رساندمان نجف. وقتي ديد دو تا بچه داريم، به‌زور ما را برد خانه‌اش. يک واحد جداگانه آماده کرده بود براي زوار. با تمام لوازم‌خانگی نو. براي يک شب، به‌اندازه يک هفته خوراکي آورد برایمان. صبح هم ما را رساند اول مسير پياده‌روي. يک انتقادی هم به خودم دارم. توي مشهد زندگی مي‌کنم. نشده يک‌بار بروم دم حرم و زائري را مهمان خانه‌ام کنم. سال گذشته شانزده نفر مجردی آمده بوديم. زن و شوهر جوان عراقي ما را بردند خانه‌شان. دو نفری به ما خدمت مي‌کردند. ✍️مهدي جلالي / عکاس/ مشهد/ محل گفت‌وگو: جاده نجف کربلا 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴همه کساني که مي‌آمدند و برمي‌گشتند هلند فقط مثبت صحبت مي‌کردند، مي‌گفتند آقا زيارت اربعين دنياي ديگری است خودت بايد بيايي ببينی‌ تا متوجه بشوی، وگرنه نمي‌توانی درک کني. صحبت‌های خيلي شيرين و قشنگ و زيبا مي‌کردند از محبت مردم عراق که اين‌جور هستند و ما را قبول مي‌کنند که بياييم اينجا و زيارت بکنيم. اين برنامه هر سال دارد رشد مي‌کند. برخي از دوستان حتی مي‌گفتند بايد توي رسانه‌ها تبليغاتي بکنيم تا خود مردم اروپا هم بدانند چنين اجتماعي دارد برگزار مي‌شود، اما رسانه‌ها قبول نمي‌کنند. من خودم به چند شبکه تلويزيون هلند زنگ زدم گفتم که بياييد اين اطلاعات را به مردم نشان بدهيد، بیست میلیون نفر دارند مي‌روند براي زيارت اربعين امام. گفتند که نه براي ما زياد مهم نيست که اين را نشان بدهيم. ما فيلم‌برداري مي‌کنيم، عکس مي‌گيريم، خاطراتی براي خودمان حفظ مي‌کنيم و به مردم مي‌گوييم که چنين برنامه‌اي هست که خيلي عجيب است، هيچ جاي دنيا اين اتفاق نيست. به نظر من هرکدام بايد سانسور رسانه‌هاي غربی را بشکنيم تا مردم دنيا بفهمند اينجا چه خبر است. ✍️مازيار دلاوری / مهندس آي. تي / هلند / محل گفت‌وگو: نجف 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴خانمي ما را برد خانه‌اش. گوشه اتاقش دو سه‌تا گوني عدس بود. سه وعده عدسی مي‌پخت: صبح، ظهر، شب. از سر و وضع خانه مشخص بود وضع مالی خوبي ندارند. به مترجم گروه گفته بود در طول سال با مبلغی از درآمد ماهانه‌مان عدس مي‌خريم براي زوار امام حسين(ع). با این‌که کم‌کم قيافه‌مان داشت شبيه عدس مي‌شد، ولي از خوردنش لذت مي‌برديم. چون می‌ديديم آن خانم با چه عشقی اين غذا را مي‌پزد. شب‌ها موقع خواب هرچه پتو و بالشت و روکش داشت مي‌آورد که مبادا سرما بخوريم. شب آخر فهميديم با دو تا بچه‌اش توي آشپزخانه روي زمين سيماني مي‌خوابد و دم برنمي‌آورد. موقع خداحافظي التماس می‌کرد سال بعد هم دوباره برويم خانه‌اش. ✍️نگين زارع / دانشجو / مسئول هماهنگي گروه جهادی و درمانی احرار / محل گفت‌وگو: نجف 📗انتخابی از کتاب پادشاهان پیاده 🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena