19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانواده
#پروفسور_محمد_اسماعیل_اکبری
🔻 موضوع : ۱۹- سرسره جمعیتی ایران (قسمت دوم)
💠 جهت مشاهده یا دانلود سایر قسمتهای مجموعه کلیپهای پروفسور محمد اسماعیل اکبری به لینک زیر مراجعه کنید👇
https://shamiim.ir/courses/womens-identity-in-the-passage-of-history-dr-siavashi/
🆔 @Shamimeashena
برای کسانی که بشما
حسادت می کنند
آن گونه دعا کنید
پروردگارا کسیکه تاب دیدن
خوشبختی مرا ندارد
چنان خوشبختش کن که
خوشبختی مرا از یاد ببرد
شبتون آرام و به دور از دلتنگی
#شب_بخیر
🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
📆 امروز شنبه
☀️۲۵ مرداد ۱۴۰۴ هجرے شمسے
🌙 ۲۲ صفر ۱۴۴۷ هجرے قمری
🎄۱۶ آگوست ۲۰۲۵ میلادے
┄┅═══✼✨═۸┅┄
🆔 http://sapp.ir/Shamimeashena سروش
🆔 https://eitaa.com/shamimeashena ایتا
🆔 https://rubika.ir/shamimeashena روبیکا
#حدیث
امام_صادق(علیه السلام)می فرماید:
نسبت به زنان مردم عفت داشته
باشید تا زنانتان عفیف بمانند.
#عفاف_حجاب
🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
#صبح_بخیر
در زندگی وقتی،
کاری برای انجام دادن
چیزی برای عشق ورزیدن يا
انگیزه ای برای امیدوار بودن داشتی
بدان که فرد خوشبختی خواهی بود...
صبح بخیر🌹
🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
#اربعین
#خاطره
▪️ميآييم خودمان را عرضه کنيم
💠 سيد يعور عباس طلبه پاکستاني اهلدلی است که با همسر و سه فرزندش به زيارت آمده بود. دلنشین حرف ميزد و عارفانه. ميگفت: من قبول ندارم که ما بياييم اينجا و از امام چيزي بخواهيم. ما ميآييم به امام چيزي بدهيم. ميآييم خودمان را به ايشان عرضه ميکنيم. مگر جابر جحفي در بين راه کربلا به امام برخورد نکرد و امام از او تقاضاي کمک نکرد؟ او گفت: «اسب و شمشيرم هست». امام فرمود «به اسب و شمشيرت نياز ندارم. ما تو را ميخواهيم!». ما هم ميآييم اينجا خودمان را به امام بدهيم، والا امام که همهچیز به ما داده. قبل از اينکه بياييم اينجا به ما داده است... .
✍️ راوی: حمید وحیدیان
📗 انتخابی از کتاب عمود هفتاد و دوم/ خاطرات پیادهروی اربعین/ حمید وحیدیان/ ناشر سوچا
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
#اربعین
#خاطره
▪️ بینمک
💠 چند سال بود تصميم داشتم بيايم زيارت اما روزي نميشد. امسال رفتم اما خيلي خودم را سرزنش ميکنم که چرا اینقدر تأخير انداختم. همهچیز آنجا شيرين بود و هر لحظهاش يک خاطره؛ البته در بين راه يکي دو نفر کنايههای بينمکی زدند، اما اهميتي نداشت. يکي از آنها گفت شما که سني هستيد! امام حسين علیهالسلام مال ماست، شما براي چه آمدهايد زيارت؟!
ما هيچکدام به اين صحبتها اهميتي نداديم. اهل سنت هم در ارادت به اهلبیت علیهمالسلام هيچ فرقي با شيعه نمیکند. حتی اگر به زيارت هم نرود، روز عاشورا به نيت امام حسين علیهالسلام صدقه میگذارد. روزه ميگيرد و ثواب آن را به امام حسين علیهالسلام هديه ميکند.
✍️ راوی: محمدخالد سلمانی از هموطنان اهل سنت ترکمن
📗 انتخابی از کتاب عمود هفتاد و دوم/ خاطرات پیادهروی اربعین/ حمید وحیدیان/ ناشر سوچا
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
#اربعین
#خاطره
▪️بوسه
💠 بعد از دو روز پيادهروی، نیمهشب رسيديم کربلا. کف هر دو پايم تاولهای درشتی زده بود و حسابي اذيتم میکرد. بهسختی پا روي زمين ميگذاشتم. رفتم داخل يکی از چادرهای امدادی تا آبله را تخليه و پايم را پانسمان کنند. آقاي محمدي، پرستار با صفا همينطور که داشت تاولها را وارسی ميکرد، خم شد و پايم را بوسيد. حسابی خجالت کشيدم و يک لحظه کلاً درد را فراموش کردم.
✍️ راوی: جواد رعنايی
📗 انتخابی از کتاب عمود هفتاد و دوم/ خاطرات پیادهروی اربعین/ حمید وحیدیان/ ناشر سوچا
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
#اربعین
#خاطره
▪️ يکي از هفتاد و دو تن
💠 در صف ايستاده بودم. از اخلاص و نوکري خادمان موکبها تعريف ميکردم. يک نفر از آخر صف بلند گفت «اينها وظيفهشونه که برا زائرهای امام حسين علیهالسلام کار کنند، چون باباهاشون امام حسين علیهالسلام را کشتند. اینها دارند جبران ميکنند!»
تمام وجودم سراسر بهت و ناراحتي شد. از شدت ناراحتي فکرم کار نمیکرد و زبانم قفل شده بود تا اينکه صدايی آرامم کرد. يک نفر از ميان جمعيت جواب داد؛ شايد هم پدرهاي اينها همان هفتادودو تنی هستند که در رکاب آقا شهيد شدند.
✍️ راوی: عليرضا حاجعلی
📗 انتخابی از کتاب عمود هفتاد و دوم/ خاطرات پیادهروی اربعین/ حمید وحیدیان/ ناشر سوچا
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
#اربعین
#خاطره
▪️ دلخوشی
💠 چرا از همه زندگیات زدی؟
ميخواستم ببينم چه ميگويند. برايم جالب بود. از خيلی از عراقیها و موکبداران همين سؤال را ميپرسيدم. يکي گفت: «همه زندگيمو مديون حسينم، قول دادم تا آخر عمرم نوکری زائراشو بکنم». ديگري گفت «سير کردن زائر امام حسين علیهالسلام خيلي ثواب داره». يک نفر گفت «خدمت به زائران، خدمت به امام حسينه»، اما بين اینهمه، يک جواب خيلي به دلم نشست... يک پسر جوانِ سبزه که سينی خرما دستش گرفته بود و اول صبح ايستاده بود وسط مسير، سيني را گرفت طرف من. يک خرما برداشتم و پرسيدم: چرا براي چند روز از همه زندگیات دست کشيدهاي، آمدهای اينجا که از زائران پذيرايی کنی؟ اشک در چشماش حلقه زد، بغضش را خورد و با صدايي گرفته با همان لهجه عراقي، دستوپاشکسته شروع کرد فارسي صحبت کردن: هر سال همه دلخوشیم اينه که فقط يه بار يکي از این خرماها رو به امام زمانم تعارف کرده باشم... همين».
✍️ راوی: محمدجواد آسايشطلب
📗 انتخابی از کتاب عمود هفتاد و دوم/ خاطرات پیادهروی اربعین/ حمید وحیدیان/ ناشر سوچا
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
#مجردها_بدانند
#زندگی
💑همسران موفق💑
ازدواج یک شراکت ابدی است! قرار است یک عمر در تمامی امور فکری، مالی، عاطفی و جنسی و... با یک نفر دیگر شریک شوید. پس لطفا عجله نکنید و درست انتخاب کنید.
🆔 @shamimeashena
🌐 shamiim.ir