eitaa logo
موسسه شمیم عفاف کریمه سلام الله علیها
453 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
10.8هزار ویدیو
425 فایل
ارتباط با ادمین @vesalll
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خدمت دوستان بزرگوار🌸🌸🌸 با توجه به اوضاع وخیم کرونایی بنا داریم ۴۰ دعای هفتم صحیفه سجادیه رو بخوانیم. دوستانی که تمایل دارند قرائت کنند و در ثواب آن شریک باشند لطفاً تعداد را به آی دی @vesalll اطلاع دهند. زندگی تون منور به نور اهل بیت صلوات الله علیهم🌹🌹🌹
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨روایـــات زیـــبا از حـــاج احمــد کـــاظمــے 🌷 راوی :ســـردار شـــهـــید حـــاج قــــاســـم ســـلیمـــانـــے🍃🍃🍃 🦋بـــراے شـهـــید شدن باید شهــیدانـــہ زندگــے کـــرد😇 🍃 شهید 🌷 احمــد کـــاظمي یــــاران🌱 💞@khanevadeh_beheshtii 💞
هدایت شده از دعای هفتم صحیفه سجادیه
🕋🍃❣️📿 بسم الله الرحمن الرحیم 💎 _*دعای هفتم صحیفه سجادیه* ♦️ _*الهم صل علی محمد و ال محمد* و *عجل فرجهم* _*يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ* *يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ* *يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ*. *ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ*، *وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ* *الْأَسْبَابُ* *وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ*، *وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ*. *فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ*، *وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ*. *أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ*، *وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ*، *لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ*، *وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ* *وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ،* *وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ*. *وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ*. *فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ*، *وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ*، *وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.* *فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ*، *وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ،* *وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ*، *وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ*، *وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ،* *وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً*، *وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً*. *وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ*، *وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ*. *فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ* *بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ* *مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ*، *يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ*. 💠_*ترجمه دعای هفتم* *اي آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده مي‌شود، و اي آن كه سختيِ دشواري‌ها با تو آسان مي‌گردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست*. *سختي‌ها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به اراده‌ي تو موجود شوند*، *و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند*. *تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواري‌ها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني، و هيچ اندوهي بر طرف نشود مگر تو آن را از دل براني.* *اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگيني‌اش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمده‌ام كه با آن مدارا نتوانم كرد*. *اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آورده‌اي و به سوي من روان كرده‌اي*. *آنچه تو بر من وارد آورده‌اي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كرده‌اي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد*، *و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست. آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند.* *پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا*، **و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشوده‌ام، به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواسته‌ام، شيرينيِ استجابت بچشان* *و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه*. *و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار*. *اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بي‌طاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است*؛ *و اين در حالي است كه تنها تو مي‌تواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور كني*. *پس با من چنين كن، اگر چه شايسته‌ي آن نباشم، اي صاحب عرش بزرگ.* 📚_*صحیفه سجادیه* *دعای هفتم* ❣️🍃📿✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨📿❣️🍃✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹 🔳 ذکر روز شنبه (صدمرتبه)
💚السّلام عليك يا رسول اللّه و علي اهل بيتك الطيّبين الطّاهرين💚 عواقب شایعه زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرد تا شاید بتواند این کار خود را جبران کند. حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد. فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی چهار تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. مواظب باشیم آبرویی که ریختیم دیگر جمع نمی شود! پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: در شب معراج، مردمى را دیدم که چهره هاى خود را با ناخنهایشان مى خراشند. پرسیدم: اى جبرئیل، اینها کیستند؟ گفت: اینها کسانى هستند که از مردم غیبت مى‌کنند و آبرویشان را مى‌برند. «تنبيه الخواطر: ۱ ، ۱۱۵» http://Eitaa.com/shamimeefaf
🌸 ♨️ هر جوان ، دختر یا پسر که نمازش را اول وقت بخواند شفاعتش میکنم 🌷 http://Eitaa.com/shamimeefaf
خاطره‌ای خواندنی و اعجاب‌آور از کتاب *عارفانه-خاطرات عارف شهید احمدعلی نیری* کاری از «گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی» نقل می کنم. 📝 از همان دوران راهنمایی که درگیر مسائل انقلاب شدیم احساس کردم که از احمد خیلی فاصله گرفتم. احساس کردم که احمد خداوند را به گونه‌ای دیگر می‌شناسد و بندگی می‌کند! ما نماز می‌خواندیم تا رفع تکلیف کرده باشیم اما دقیقا می‌دیدم که احمد از نماز و مناجات با خدا لذت می‌برد. شاید لذت بردن از نماز برای یک انسان عارف و عالم طبیعی باشد اما برای یک پسر بچه 12 ساله عجیب بود. من سعی می کردم بیشتر با او باشم تا ببینم چه می‌کند. اما او رفتارش خیلی عادی بود و مثل بقیه می‌گفت و می‌خندید. من فقط می‌دیدم اگر کسی کار اشتباهی انجام می‌داد خیلی آهسته و مخفیانه به او تذکر می‌داد. احمد امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمی‌کرد. فقط زمانی برافروخته می‌شد که می‌دید کسی در یک جمعی غیبت می‌کند و پشت سر دیگران صحبت می‌کرد در این شرایط دیگر ملاحظه بزرگی و کوچکی را نمی‌کرد با قاطعیت از شخص غیبت کننده می‌خواست که ادامه ندهد. 📝 من در آن دوران نزدیکترین دوست احمد بودم. ما رازدار هم بودیم. یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من... لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم. 📝نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این گناه می‌گذرم.» بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.» ☀️ تعجب نکنید این داستان تأویل کلام نورانی نبی مکرم اسلام صلى الله عليه و آله است که فرمودند: غضّوا أبصاركم ترون العجائب. اگر از نگاه به حرام صرفنظر نمودید عجائب را مشاهده خواهید نمود 📌مطالعه این کتاب را از دست ندهید؛ این شهید بزرگوار یکی از شاگردان خاص آیت الله حق شناس و مربی نوجوانان بود/ http://Eitaa.com/shamimeefaf
🔻 از سوی اداره آموزش‌های کوتاه مدت معارف اسلامی جامعه‌الزهرا(س) اعلام شد: 🎋 سومین فراخوان شرکت در دوره‌های مجازی کوتاه مدت معا رف اسلامی ✅ برگزاری 20 دوره مجازی معارف اسلامی در پاییز 99 🌹 شرکت عموم بانوان در این دوره‌ها آزاد است 🗓 مهلت ثبت نام: 20 مهر http://www.jz.ac.ir/post/7078