🔴 دعای مجیر در ایام البیض رمضان
🔵 هر کس دعای مجیر را در «ایام البیض» ماه رمضان ( سیزدهم و چهارهم و پانزدهم ) این ماه بخواند گناهانش هر چند به عدد دانههاى باران و برگهاى درختان و ریگهاى بیابان باشد! آمرزیده میشود.
🌕 با این وجود خواندن آن براى شفاى بیمار، اداى دین، بى نیازى، توانگرى، رفع غم و اندوه سودمند است.
📚 مفاتیح الجنان/اعمال ماه رمضان
#اَیامُ_البیض (به معنای روزهای سفید)، به روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه قمری گفته میشود. در روایات بر روزه گرفتن در این ایام تأکید شده است. نزد شیعیان، ایام البیض رجب و در مرتبه بعد شعبان و رمضان، از اهمیتی ویژه برخوردار است.مهمترین عمل در این سه روز #روزه است.
در ایران اعتکاف، در ایام البیض ماه رجب برگزار میشود.
سبب نامگذاری
ایام البیض در اصل «اَیامُ لَیالِی البیض» به معنای روزهای شبهای سفید است که «لیالی» حذف شده است و این روزها به ایام البیض معروف شده است.
بیض جمع بَیضاء است که در عربی به معنای سفید است.
اعراب قدیم رسم داشتند که ایام ماهها را بر اساس میزان روشنایی ماه نامگذاری کنند و از آنجا که نور ماه در این سه شب از شبهای دیگر بیشتر است، به این نام نامیده شدهاند. از دیگر نامهای این ایام، اَواضح و غُرّ است.
دلیل دیگری هم برای این نامگذاری در روایات ذکر شده است. در علل الشرایع آمده است:
«جبرئیل آدم(ع) را در حالی که سر تا پا سیاه شده بود به زمین فرود آورد. فرشتگان وقتی آدم را با این هیئت دیدند به ضجه در آمده و گریستند و به درگاه حق تعالی عرضه داشتند: پروردگارا مخلوقی را آفریدی و از روح خود در او دمیدی و فرشتگانت را به سجده کردنش وادار نمودی حال با یک گناه رنگ سفیدش را به سیاهی مبدل فرمودی!؟
منادی از آسمان ندا میدهد: امروز را برای پروردگارت روزه بگیر، آدم آن روز را که مطابق با روز سیزدهم ماه بود روزه گرفت، پس ثلث سیاهی از او زائل گشت. سپس منادی در روز چهاردهم نداء کرد: امروز را برای پروردگارت روزه بگیر. آدم آن روز را هم روزه گرفت و ثُلث (یک سوم) دیگر از سیاهی زائل گردید. روز پانزدهم باز منادی او را به گرفتن روزه دعوت نمود، وی آن روز را هم روزه گرفت و تمام سیاهی او زائل گردید و به همین خاطر این ایام به ایام البیض موسوم شد.»
#المراقبه
ما که ندیدیم ، ولی برخی متکلمان می گویند : عالم دنیا ، در عالم برزخ قرار دارد و الی آخر ...!
یعنی کسی که در دنیا معرفت حقیقی داشته باشد ، می تواند عوالم دیگر را هم درک کند !
و از همین جا ببیند آتش دوزخ را !
و آن وقت از صمیم قلب فریاد بزند :
« اجرنا من النار یا مجیر »
آنکس که از دور ، دودی می بیند و می داند آتشی هست ،
با کسی که در آتش افتاده و می سوزد و فریاد می زند: « اجرنا من النار یا مجیر » ، با هم خیلی فرق دارند!
آن یکی دارای علم الیقین است،
و این یکی حق الیقین !
یقین ! همان چیزی که در بین مردم بسیار کم تقسیم شده است !
یقین ! همان چیزی که قطره ای از آن هم نجات دهنده است !!
یقین ! همان چیزی که پوچی و بی ارزشی دنیا را ، برای انسان محرز می کند!
و از همین جا ، می توان به راز گریه های انبیا و اولیا دست یافت ! آنها چنان می گریستند که از هوش می رفتند و جسمشان طاقت نداشت !
براستی کسی که حجابها از پیش چشم او برداشته شود و حقایق را ببیند، می تواند به دنیا دلخوش باشد ؟!
و همین راز زهد معصومین و اولیا الهی است ، که با وجود مستجاب الدعوه بودن ، هرگز خود را به زخارف دنیا آلوده نکردند !!
تا آنجا که شرم کردند ، حوائج دنیایی را از مردم درخواست کنند ، چه برسد به خدا !!
یقینی که انسان را به این درجه برساند:
«لِّكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ...(حدید/23) : ﺗﺎ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﻓﺖ ، ﺗﺄﺳﻒ ﻧﺨﻮﺭﻳﺪ ، ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ داده شده ، ﺷﺎﺩﻣﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﺨﻮﺵ ﻧﺸﻮﻳﺪ !»
یقینی که اگر باشد، دیگر نیازی به هیچ پلیس و بازرس و دادگاه و قاضی و زندان و ... نیست ! جایگزین شایسته ی همه ی امور جزایی و قضایی است !
پس دعا کنیم :
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ، وَبَلِّغْ بِايماني اَكْمَلَ الاْيمانِ، وَاجْعَلْ يَقيني اَفْضَلَ الْيَقينِ
(دعای مکارم الاخلاق ، امام سجاد ع)
مـا کویر و نگاه تـو دریا
پس کرم کن بـه خشکسالی مـا
روزه داران یک نگاه توایم
سفره دار قدیمی دنیا
تـو رسیدی و کوچه بند آمد
بار دیگر ز ازدحام گدا
بین این خانواده تنها تـو
می شوی عشق ارشد مولا
پسرانش اگرچه مادری اند
از هـمه مادری تری آقا
وقت تقسیم نان و خرمایت
سمت تـو دست آسمانی ها
ولادت با سعادت امام حسن مجتبی «ع» خجسته باد🌸
«امام حسن مجتبى علیه السلام به قدرى به نیازمندان رسیدگى مى کرد، که خانه آن حضرت پناهگاه فقرا و مستمندان شده بود. به طورى که هر غریب و نیازمند و درماندهاى وارد کوفه مى شد، سراغ خانه سبط اکبر پیامبر را مى گرفت»
امام حسن مجتبى علیه السلام، در پاسخ سؤال کسى که از معناى کریم پرسیده بود، فرمودند:
۱- «الْابْتِداءُ بِالْعَطِیَّهِ قَبْلَ الْمَسْأَلَهِ؛ کسى که قبل از تقاضا کمک مى کند».
۲- «وَ اطْعامُ الطَّعامِ فِى الْمَحَلِ؛ کسى که در محلّش اطعام طعام کند» ( یعنی در جای مناسب خرج می کند و یا به معنی اینکه در منزل خودش اطعام می کند)
#ولادت_امام_مجتبی
شخصى درِ خانه امام حسن مجتبى علیه السلام را کوبید، و خطاب به حضرت عرض کرد:
« اى فرزند رسول خدا! هیچ چیزى برایم باقى نمانده که آن را به درهمى بفروشم. چهره و وضع ظاهرىام سخنانم را تصدیق نموده، و شهادت بر صدق کلامم مى دهد. البتّه اندکى آبرو دارم، که آن را حفظ نمودهام و اکنون که تو را مشترى مناسبى یافتم، آن را به تو عرضه کردهام!»
امام حسن علیه السلام صندوق دار خویش را طلبید، و پرسید: چه مقدار پول نزد توست؟
عرض کرد: دوازده هزار درهم.
فرمود: آن را به این مرد فقیر بده!
سپس آن مرد را طلبید، و عذرخواهى کرد و فرمود: « ما حقّ تو را ادا نکردیم! ولى آنچه داشتیم به تو دادیم؛ سپس این شعر را در جواب اشعار او، فرمود:
خُذِ الْقَلیلَ وَ کُنْ کَأَنَّکَ لَمْ تَبِعْ ما صُنْتَهُ وَ کَأَنَّنا لَمْ نَشْتَرِ
این مال اندک را بگیر و گویا تو چیزى را نفروخته اى، و ما نیز چیزى نخریدهایم (یعنى من به چهرهات نگاه نمى کنم تا آبرویت محفوظ بماند).
#ولادت_امام_مجتبی
در یکى از سفرها امام حسن و امام حسین علیهما السلام و عبداللَّه بن جعفر از قافله عقب ماندند و در بیابان تشنه شدند، از دور خیمه چادرنشینى را دیدند ، وقتى به آنجا رسیدند، پیرزن تک و تنهایى را در آن دیدند که آنها را سیراب کرد، و گوسفندى را براى آنها آماده کرد و آنها به پیرزن فرمودند: اگر به مدینه آمدى به سراغ ما بیا شاید بتوانیم مقدارى از محبّت تو را جبران کنیم!
از قضا خشکسالى شدیدى در بیابانهاى اطراف مدینه به وجود آمد که چادرنشینان به شهر هجوم آوردند و از مردم درخواست کمک مى کردند، روزى چشم امام حسن علیه السلام به همان پیرزن افتاد که در کوچههاى مدینه تقاضاى کمک مى کند، حضرت پرسید آیا یادت مى آید که من و برادر و پسرعمویم در بیابان نزد تو آمدیم و تو بهترین کمک را به ما کردى؟!
پیرزن چیزى به خاطر نداشت، ولى امام فرمود: اگر تو به خاطر ندارى، من به خاطر دارم.
سپس پول و گوسفندان فراوانى به او بخشید و او را نزد برادرش امام حسین علیه السلام فرستاد، آن حضرت هم بخشش بیشترى به او کرد و سپس او را نزد عبداللَّه بن جعفر فرستاد، او هم نعمت زیادى به آن زن داد که آن زن از ثروتمندترین افراد شد!!