#میلاد_امام_رضا
باید غبار صحن تو را توتیا کنند
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند!
«هر گز نمیرد آنکه دلش» جَلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند!
#میلاد_امام_رضاجان ۱۶
در اول آداب این زیارت است که غسل کنید و بیایید کنار درب خانه بایستید؛ همین که می خواهید پایتان را بگذارید در مسیر سفر بگویید «بسم الله و بالله و الی الله والی ابن رسول الله»؛
یعنی اولاً با اتکاء به خدا وارد این میدان می شوید، زیرا این سفر یک سفری نیست که انسان با سرمایه دلش و با سرمایه ریاضت هایش بگوید من چهل روز ریاضت کشیدم حالا دیگر لایق زیارت شده ام.
نه، این طوری نیست؛ بلکه وقتی می خواهید در این میدان عظیم پا بگذارید و رو به خدا بروید، اتکایتان به خدا باشد و استعانت از خدا بجویید و با «بسم الله» وارد این وادی بشوید؛
زیرا می خواهید «الی الله» بروید؛ یعنی سفر به سوی خدا و «الی ابن رسول الله» !
#میلاد_امام_رضاجان ۱۷
اگر قصد انسان در زیارت این بود که به محضر امام برود و دوباره به سوی وطن خودش برگردد، این زائر نیست؛ این در واقع مسافر است.
بزرگان بین مسافر و راحل فرق می گذارند.
مثلاً کوچ نشین ها وطن ندارند و همیشه وطنشان پیش رویشان است، یک جایی یکی دو ماه می مانند؛ اما دل به آنجا نمی بندند زیرا آنجا وطنشان نیست و تعلقاتی در آنجا ندارد؛ می روند یک جای بهتری پیدا می کنند و دائم در حال حرکت هستند؛ راحل اینگونه است که وقتی روبه خدا می رود به قصد برگشتن نیست، اما مسافر می رود که برگردد زیرا یک تعلقاتی دارد.
اگر انسان در این سفر زیارتی راحل بود، یعنی از تعلقات خودش بیرون می رود و به هیچ وجه به این تعلقات نمی خواهد برگردد؛ از لباس و پوشش علایقش بیرون می آید.
#میلاد_امام_رضاجان ۱۸
زائر وقتی به سوی امام می رود از همه تعلقات خودش باید بیرون بیاید و بعد قدم در وادی سلوک گذاشته و رو به امام می رود و هر قدمی که برمی دارد، یک قدم رو به رشد است؛ اگر این طور شد یعنی راحل شد و سفرش سفر الی الله شد و آنوقت است که دیگر نمی خواهد به تعلقاتش برگردد،
این زائر است که هر قدمش می تواند یک حج باشد و در هر قدم حجابی از دلش برداشته می شود و انس و محبتی با امام برایش پیدا می شود.
لذا این راحل وقتی رفت دیگر هرگز نمی خواهد به جای اولش برگردد؛ یعنی اگر به خانه اش هم برگردد دیگر به تعلقات دنیایی اش برنمی گردد، بلکه با یک ظرفیت دیگر و با محبت امام رضا برمی گردد.
#میلاد_امام_رضاجان ۱۹
برخی گفته اند وقتی حاجی لباسهایش را بیرون می آورد و محرم می شود؛ بدین معناست که محرم شدن یعنی همه علایق دنیایی ات را بکن و لباس احرام بپوش و رو به خدای متعال برو؛
وقتی لباست را تغییر دادی بگو «لبیک اللهم لبیک»!
این معنایش این است که گویا تا بحال من صدای خدا را نمی شنیدم؛ زیرا منادی خدا ما را همیشه صدا می زند!
#میلاد_امام_رضاجان ۲۰
مثلاً در ماه رجب منادی از آسمان هفتم ما را صدا می زند؛ یا هرشب جمعه منادی از آسمان هفتم صدا می زند؛
یعنی می گوید درها تا آسمان هفتم باز است.
از همه مهمتر وجود مقدس نبی اکرم ص است «و داعیا الی الله باذنه»(احزاب/46) ما را به اذن خدای متعال (و نه از طرف خودش بلکه با اجازه خدا) دعوت به سوی خدا می کند؛
البته جلوه های دیگری همچون دنیا و نفس و شیاطین هم هستند؛ یعنی دیگران هم ما را صدا می زنند لکن گویا تا به حال گوش ما سنگین بوده همه سروصداها را شنیدیم جز صدای دعوت خدای متعال، همه دعوت ها را اجابت کردیم و سر سفره همه نشسته ایم جز سر سفره خدای متعال و گویا محرم وقتی لباسش را درمی آورد از همه تعلقاتش بیرون می آید و حالا آماده می شود.
گویا صدای منادی خدا را می شنود و در جواب، تلبیه می گوید: «لبیک اللهم» و خدا را اجابت می کند؛ زیارت نیز همینگونه است.
امام رضا (علیهالسلام) میفرمایند:
«مَنْ زَارَنِي عَلَى بُعْدِ دَارِي أَتَيْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ حَتَّى أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَايَرَتِ الْكُتُبُ يَمِيناً وَ شِمَالًا وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ»
هرکس مرا زیارت کند، با اینکه زیارتگاه من دور است، من روز قیامت در سه جا به دیدار او می آیم تا او را از ترس و وحشت آن جاها نجات دهم: هنگامی که پرونده اعمال به دست راست یا چپ آنها داده میشود؛ نزد پل صراط و (هنگام بررسی اعمال) نزد میزان و ترازو.
من لايحضره الفقيه، جلد ۲، صفحۀ ۵۸۴
#میلاد_امام_رضاجان ۲۱
وقتی زائر با معرفت در این وادی قدم گذاشت، اینجاست که دیگر بازارش هم بوی امام رضا می دهد، خانه اش هم بوی امام رضا می دهد، خوابیدنش هم بوی امام رضا می دهد؛ کسی که زائر شد و زیارت را درک کرد، باید وجودش بوی امام رضا بدهد؛
اگر بوی امام رضا نداد، این هنوز زائر نشده است.
آدم با کسی که دستش رو عطر زده مصافحه کند، معطر می شود. یا با یک معانقه بوی عطر می گیرد، چطور می شود انسان برود توی حرم امام رضا و بوی عطر امام، آن عطر معنوی را نگیرد؟!!
#میلاد_امام_رضاجان ۲۲
مرحوم ملا علی همدانی یک داستانی می گوید که رسول اکرم ص ، در عالم رؤیا، یک نفر را بوسیده بودند ، هر وقت می آمد پشت در، من از بوی عطرش می فهمیدم فلانی آمده است؛ عطر بهشتی هم نبود.
نمی شود آدم برود در حرم امام رضا اما بوی عطر امام رضا را نگیرد؛ اگر زائر شدی باید معطر بشوی و حالت تغییر کند؛ احوالت عوض بشود و رنگ و بوی امام رضا بگیری؛
آن کسی که می رود به سوی امام رضا می رود، وقتی وارد حرم امام می شود، به اندازه ظرفیتش درهای حرم به رویش باز می شود.
همه زائرینی که محب اهل بیت هستند وقتی می روند و می آیند حالشان خوش است و همه گناهانشان آمرزیده است؛
ولی آنهایی که زائر حسابی هستند درهای حرم باز می شود و باطن حرم را می بینند و مقامات معنوی امام را زیارت می کنند و ولایت امام برایشان مشهود می شود. این است که آنجا به آدم اجازه می دهند بایستد و زیارت جامعه کبیره بخواند.
#میلاد_امام_رضاجان ۲۳
در روایات فرمودند: از خانه ات که بیرون می آیی و رو به حرم امام می روی، توجه به دنیا نکن و دائم مشغول به ذکر باش.
عجیب آنجاست که اذکاری هم که در راه زیارت امام هست، عمدتاً ذکرهای توحیدی است «سبحان الله و الحمد لله و لااله الا الله» .
این تسبیحات اربعه را بگویید و تجربه هم شده که آن کسانی که وقتی زیارت می روند، در مسیر زیارت مشغول به ذکر توحیدند زیارتشان با بقیه متفاوت است و درها به رویشان باز می شود.
#میلاد_امام_رضاجان ۲۴
بعد بایست دم در و آن اذن دخول فوق العاده را بخوان: «وقفت علی باب من ابواب بیوت نبیک»؛ یعنی خدایا من در یکی از خانه های پیغمبر تو ایستاده ام.
اسرار نبوت در خانه امام رضاست.
در خانه سید الشهداست و من می خواهم از این اسرار برخوردار بشوم و می خواهم وارد بیت النبوة شوم و حقایق نبوت برای من معلوم شود؛ آن حقایقی که بر قلب پیغمبرت نازل کردی و این پیامبر این حقایق را در یک خانه هایی آورد.
همه آن چراغ هدایت در حرم امام رضا روشن است و من می خواهم از این چراغ و از آن معارف استفاده کنم و می خواهم وارد بیت النبوة بشوم؛
خدایا من معتقدم این آقایی که به زیارتش می روم زنده است می بیند می شنود جواب می دهد؛ زیارت اینست و الا اگر آدم به اینها معتقد نیست برای چه اصلاً راه می افتد و می رود؟!!
#میلاد_امام_رضاجان ۲۵
هنگام ورود به حرم اهل بیت باید از خدای متعال و از رسول اکرم ص و از ملائکه اجازه گرفت؛ البته با هر اذنی هم یک گشایشی می شود؛
در اذن دخول هست که به حضرت می گویید من بهترین اجازه ورودها را می خواهم؛ یعنی آن اجازه ای که به بهترین دوستانتان، اصحابتان و یارانتان، فقها و بزرگان می دهید، آن اجازه را به من بدهید تا من وارد بشوم؛ یک اجازه معمولی نباشد!
لذا اجازه ها فرق می کند؛ وقتی انسان به زیارت یک بزرگی می رود مکانها متفاوت است؛ به یک کسانی اجازه زیارت خاص می دهند. گاهی به کسانی هم اجازه می دهند به امام رضا نزدیک بشوند و درهای معرفت به رویشان باز شود.
آن وقت است که حقایق ولایت امام به روی انسان گشوده می شود و به یک شرب مدام می رسد؛ یعنی از جام ولایت امام می نوشد و به تعبیر قرآن: «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُورا»(انسان/21) و غفلت و شرک و گناهش پاک می شود.