eitaa logo
شمیم ملکوت
388 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
292 ویدیو
125 فایل
ساده و صمیمی با ملکوتیان
مشاهده در ایتا
دانلود
یا امیرالمؤمنین ! این دنیا برای نشان دادن جایگاه شما ناتوان بود ! دنیایی دیگر باید تا قدر و منزلت شما آشکار شود!!
در حدیثی رسول اکرم به امیرالمومنین می فرمایند: «وَ لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ فِیک طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِی مَا قَالَتِ النَّصَاری فِی عِیسَی ابْنِ مَرْیمَ، لَقُلْتُ فِیک قَوْلًا لَاتَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا أَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیک یلْتَمِسُونَ بِذلِک الْبَرَکة» علی جان! اگر نبود که طایفه ای در امت من همان سخنی که نصاری درباره عیسی بن مریم گفتند را بازگو کنند ،امروز مطلبی را درباره تو می گفتم که به واسطه آن در جمع مسلمین مرور نمی کردی مگر اینکه خاک کف کفش تو را به عنوان تبرک بردارند!! .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک روز هم زیاد است ، چه برسد به یکسال و نیم ، که هر روز صحنه های عاشورا را مرور کنی ! بین حرم و قتلگاه هروله کنی و دربین نیزه شکسته ها ، دنبال برادرت بگردی !! من به جمله « أَ انتَ أَخی » خیلی فکر کرده ام !! روزگار و فلک غدار، باید چه بکند که برادری را تازه از او خداحافظی کرده ای ، نشناسی ؟! این چرخ کج مدار باید چه بکند ، که بعد از ۱۴۰۰ سال ، باز نگران حمله ی دشمنان به خیمه ی شما باشیم ؟!
. عمه‌ی محترم ما را احترام نکردند. هر سحر از پنج‌تن، گریه تقاضا کرده‌ام هر چه را دادند، یکجا خرج زینب می‌کنم.. @nafahaat_noor
قرار شد با شهید نواب برای ناهار و دیدن علامه امینی به منزل ایشان برویم. در آن دیدار علامه به نواب گفتند : من حیفم میاید شما در ایران بمانید ، شما را می کشند ، بیایید بروید نجف درس بخوانید با استعدادی که شما دارید مرجع تقلید خواهید شد ♦️ شهید نواب به علامه گفت:اسلام درسخوان زیاد دارد، سگ ندارد که پای دشمنان را بگیرد. ♦️علامه امينی چشمهايش پر از اشك شد، سرش را انداخت پايين و از اتاق بيرون رفت و ديگر صحبتي نشد. خاطرات محمدمهدی عبدخدایی مردی که بریتانیای کبیر از او میترسید‼️ ♦️بنز سیاه‌رنگی وارد پادگان شد! همه کنار رفتند تا ماشین، خود را به جنازه برساند. یک نفر از آن پیاده شد و در کنار جسد ایستاد. از جسد نمونه‌گیری کرد و رفت... سفیر بریتانیا ی کبیر بود. می‌خواست به دولت مطبوعش اطمینان دهد که دیگر زنده نیست! 📚 کتاب حاشیه‌های مهم‌تر از متن نوشته‌ی محمدعلی الفت‌پور ص42 ۲۷ دی سالروز شهادت نواب صفوی و ۳ شهید دیگر فدائیان اسلام
...تاریخ گواهی می‌دهد که پیشنهاد شاه برای سازش، بار‌ها به دست نواب رسید؛ اما پاسخ او روشن بود. همسر نواب به یاد می‌آورد که بعد از مرداد ۳۲ و درست در برهه‌ای که آن‌ها اوضاع مالی مناسبی نداشتند، سید حسن امامی – امام جمعه تهران - به نمایندگی از شاه نزد نواب آمد: «امام جمعه مبلغ صد هزار تومان پول و چند پیشنهاد، از طرف شاه آورده بود. امام جمعه در ملاقات با آقاى نواب گفته بود: «اعلى‌حضرت دستور دادند که شما این پول‌ها را خرج فداییان اسلام و زندگى شخصى خودتان بکنید.» آقاى نواب هم پول را با خشم و عصبانیت پرت کرده، گفته بودند: «آقاى امام جمعه! برو و به پسر پهلوى بگو زرق و برق دنیا ما را فریب نمى‌دهد. ما تا آخرین قطره خونى که در رگ هایمان جریان دارد با تو دشمن اسلام مى‌جنگیم، یا ما به دست تو کشته مى‌شویم که در این صورت به شهادت که آرزوى دیرین ماست مى‌رسیم یا قدرت پیدا مى‌کنیم و مغز تو دشمن اسلام را متلاشى مى‌کنیم.» البته امام جمعه تهران با یک پیشنهاد ویژه به دیدار نواب رفته بود: «اعلیحضرت برای تجلیل از مقام فضل و کمال آقای نواب‌صفوی نیابت تولیت آستان قدس رضوی را به ایشان تفویض می‌کنند و اختیار می‌دهند که آقای نواب‌صفوی درآمد آنجا را با نظر خود به مصارف شرعیه برسانند و از حمایت کامل اعلیحضرت برخوردار باشند. مشروط بر اینکه در کار سیاست مملکت هیچ مداخله‌ای نداشته باشند.» نواب در پاسخ به این پیشنهاد گفته بود: «پسرعمو! اینکه به شما می‌گویم مکلف هستید که عیناً به این توله سگ پهلوی برسانید. به او بگویید که تو می‌خواهی مرا با دادن پست و مقام و پول، فریب بدهی و خودت آزادانه هر کار که می‌خواهی با دین خدا و مملکت اسلام انجام دهی. این محال است و من یا تو را می‌کشم و به جهنم می‌فرستم و خود به بهشت می‌روم، یا تو مرا می‌کشی و با این جنایتت باز هم به جهنم رفته و من به بهشت و در آغوش اجدادم می‌روم. در هر حال تا من زنده هستم امکان ندارد ساکت باشم و بگذارم تو هر کاری که می‌خواهی انجام دهی.»! هدیه به شهید نواب صفوی و همرزمانش
آیت الله نصرالله شاه آبادی ره می فرمود: دستورالعمل ها و ادعیه ی مختلف، برای عمل کردن است. این نسخه ها انسان ساز است. اگر عمل نکنیم و فقط بخوانیم، مثل این است که نسخه دارو را از دکتر بگیری و هزار مرتبه بخوانی که اثر ندارد؛ اما وقتی دارو را خوردی، اثرش را خواهی دید. از یکی از اکابر اولیاءالله پرسیده شد که ناب ترین تجربه‌ی شما در تمام سالهای سلوکتان چیست؟ ایشان در پاسخ فرمودند: «اینکه عمل، عمل می‌آورد، و عمل نکردن، بی عملی؛ یعنی به هر میزان که شما عمل کنید، به همان مقدار توفیق پیدا می کنید که اعمال بیشتری را انجام دهید و هر اندازه که کم کار کنید، همان‌قدر توفیق انجام اعمال (صالح) به شما کمتر داده می شود و پس از مدتی، دیگر توفیق عمل کاملا از شما سلب می گردد». 📚نسیم های گره گشا/ص14