#غزه
همه تمدن های باستانی در شرق متولد شده اند!
تمام آثار باستانی موزه ها متعلق به شرق است !
تمام انبیای اوالعزم ، در شرق مبعوث گردیده اند!
بیشتر حکما و فلاسفه ، از شرق برخاسته اند !
عاطفه ، دوستی ، محبت ، پیوندهای فامیلی ، نوع دوستی ، در شرق آکنده است !
ولی ،
در غربِ بی اصل و نسب و بی ریشه و بی عاطفه و سرد و بی احساس،
امنیت است
و در شرق جنگ و ناامنی!!
چرا ؟!؟!
قطعه ی گمشده ی این پازل کجاست؟!
همان قطعه ای که فاطمه ی زهرا س، روز و شب ، برای آن می گریست ؟!
#طرید
.
#المراقبه
#غزه
علامه حسن زاده ی آملی ره،
کتاب شان را بعد از نوشتن ، به علامه طباطبایی ره داده بودند که مطالعه کنند و نظر بدهند.
علامه طباطبایی ره، فرموده بود:
کتاب خوبی است ولی شما مدام در کتاب برای خودت دعا کردی ، و من در تمام عمرم حتی یکبار برای خودم دعای شخصی نکرده ام !!
دارم فکر می کنم ربط موضوع به غزه چیست ؟!
#طرید
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای اهل الثغور صحیفه سجادیه
سید مصطفی موسوی
قسمت اول
#غزه
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای اهل الثغور صحیفه سجادیه
سید مصطفی موسوی
قسمت دوم
#غزه
در دنیا همه چیز درهم است:
خوب و بد
زشت و زیبا
سالم و مریض
تمیز و کثیف
با ایمان و بی ایمان !
باید تحمل کرد
چون در آن حکمتی است !
حالا اینها ظاهر ماجراست !!
معصومین که باطنها را هم می دیدند و تحمل می کردند!
ما که در تحمل ظواهر هم،
ناتوانیم و کم حوصله !!
#طرید
☀️🕊🌸🍃﹏💠🍃
🕊🌸🍃
🌸🍃
🍃
🍃
ـ🌸🍃دعای 19 دعای صحیفه سجادیه ( دعا برای درخواست و طلب باران )
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ ، عَلَيْهِ السَّلَامُ عِنْدَ الاِسْتِسْقَاءِ بَعْدَ الْجَدْبِ
🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧
دعای آن حضرت است هنگام درخواست باران پس از خشکسالی
🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧
✳️﴿1﴾ اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَيْثَ ، وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِغَيْثِكَ الْمُغْدِقِ مِنَ السَّحَابِ الْمُنْسَاقِ لِنَبَاتِ أَرْضِكَ الْمُونِقِ فِي جَمِيعِ الْافَاقِ .
🔶(1) خدایا! ما را به باران سیراب کن و رحمتت را به باران پُر آب و فراوان بر ما گسترش بخش؛ از ابری که برای گیاه زیبای زمینت در تمام ناحیهها و اطراف سوق داده شده.
✳️﴿2﴾ وَ امْنُنْ عَلَى عِبَادِكَ بِإِينَاعِ الَّثمَرَةِ ، وَ أَحْيِ بِلَادَكَ بِبُلُوغِ الزَّهَرَةِ ، وَ أَشْهِدْ مَلَائِكَتَكَ الْكِرَامَ السَّفَرَةَ بِسَقْيٍ مِنْكَ نَافِعٍ ، دَائِمٍ غُزْرُهُ ، وَاسِعٍ دِرَرُهُ ، وَابِلٍ سَرِيعٍ عَاجِلٍ .
🔶(2) و بر بندگانت با به بار آمدن و رسیدن میوه منّت گذار و سرزمینهای مردهات را با شکفتن شکوفهها زنده کن و فرشتگان بزرگوار نویسندهات را با فرستادن بارانی سودمند و پیوسته، از جانب خودت گواه گیر؛ بارانی که فراوانی و انبوهش وسیع و باریدنش بسیار تند و آمدنش سریع و زود باشد
✳️﴿3﴾ تُحْيِي بِهِ مَا قَدْ مَاتَ ، وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ وَ تُخْرِجُ بِهِ مَا هُوَ آتٍ ، وَ تُوَسِّعُ بِهِ فِي الْأَقْوَاتِ ، سَحَاباً مُتَرَاكِماً هَنِيئاً مَرِيئاً طَبَقاً مُجَلْجَلًا ، غَيْرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ ، وَ لَا خُلَّبٍ بَرْقُهُ .
🔶(3) تا به آن باران، هر چه از زمین و گیاه مرده است، زنده کنی؛ و به سبب آن از دست رفتهها را بازگردانی؛ و آنچه از دل زمین آمدنی است، بیرون آری و از برکت آن باران، روزیها را وسعت بخشی؛ از ابری انباشته، لذّت بخش، گوارا، فراگیر و غرّان که بارانش اندک نباشد و برقش نفریبد.
✳️﴿4﴾ اللَّهُمَّ اسْقِنَا غَيْثاً مُغِيثاً مَرِيعاً مُمْرِعاً عَرِيضاً وَاسِعاً غَزِيراً ، تَرُدُّ بِهِ النَّهِيضَ ، وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهِيضَ
🔶 (4) خدایا! برای ما بارانی فریادرس و برطرفکننده قحطی فرست؛ بارانی رویانندۀ گیاه و سرسبز کنندۀ دشت و دمن و بارانی گسترده و فراوان که به وسیلۀ آن گیاه از رشد ایستاده را به عرصۀ رشد و نموّ بازگردانی؛ و در سایۀ آن، مردگی و خشکی زمینی که علف و گیاهش از بین رفته، جبران کنی.
✳️﴿5﴾ اللَّهُمَّ اسْقِنَا سَقْياً تُسِيلُ مِنْهُ الظِّرَابَ ، وَ تَمْلَأُ مِنْهُ الْجِبَابَ ، وَ تُفَجِّرُ بِهِ الْأَنْهَارَ ، وَ تُنْبِتُ بِهِ الْأَشْجَارَ ، وَ تُرْخِصُ بِهِ الْأَسْعَارَ فِي جَمِيعِ الْأَمْصَارِ ، وَ تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ وَ الْخَلْقَ ، وَ تُكْمِلُ لَنَا بِهِ طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ ، و تُنْبِتُ لَنَا بِهِ الزَّرْعَ وَ تُدِرُّ بِهِ الضَّرْعَ وَ تَزِيدُنَا بِهِ قُوَّةً إِلَي قُوَّتِنَا .
🔶(5) خدایا! ما را بارانی فرست که به وسیلۀ آن از تپّهها آب سرازیر نمایی و چاهها از آن پر کنی و نهرها را روان سازی و درختان را برویانی و قیمتها را در تمام شهرها ارزان کنی و چهارپایان و مخلوقات را نشاط و قوّت دهی و روزیهای پاکیزه را برای ما کامل کنی و زراعت را برویانی و پستانها را پر شیر سازی و نیرو به نیروی ما بیافزایی.
✳️﴿6﴾ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَيْنَا سَمُوماً ، وَ لَا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَيْنَا حُسُوماً ، وَ لَا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَيْنَا رُجُوماً ، وَ لَا تَجْعَلْ مَاءَهُ عَلَيْنَا أُجَاجاً .
🔶(6) خدایا! سایۀ ابر را بر ما باد گرم و زهرآگین مساز و سردی آن را بر ما شوم و نحس مکن و بارانش را بر ما عذاب قرار مده و آبش را برای ما تلخ و شور مگردان.
✳️﴿7﴾ الَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ ارْزُقْنَا مِنْ بَرَكَاتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ .
🔶 (7) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ما را از برکات آسمانها و زمین روزی بخش؛ همانا تو بر هر کاری توانایی.
ـ🕊🌸🍃
ـ☀️🕊🌸🍃﹏💠🍃
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
╰┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅╯
هدایت شده از شمیم ملکوت
صحیفه بُعد درونی و داخلی اسلام را آشکار میکند!
🔻 پروفسور ویلیام چیتیک، اندیشمند آمریکایی درباره کتاب صحیفه سجادیه چنین مینویسد:
🔹 تمدن اسلامی به طور کلی بسیار شبیه به یک شهر مسلماننشین قدیمی است: دیوارهای بیرونی حکایت از گرفتگی و کسالت و غمبار بودن آن میکنند و ورود به این دنیای پشت دیوار نیز آسان نیست.
🔹 اما اگر شخصی بتواند با اهالی این شهر صمیمی شود، به او حیاطها و باغهای دلانگیز و زیبایی نشان داده خواهد شد که مملو از گلهای خوشبو، درختان میوه و فوارههای جوشان هستند.
🔹 آنهایی که در رابطه با تاریخ اسلام، وقایع سیاسی و بنیادهای آن مطلب مینویسند تنها با دیوارها سروکار دارند زیرا راهی به درون باغهای پشت دیوار ندارند.
🔹 برخی از این باغها از طریق مطالعه صوفیگری، هنر و معماری، شعر و موسیقی به روی افراد باز میشوند اما از آنجا که تمام این موارد در اشکال تاریخی ویژه و تحت تأثیر محیط پیرامون خود به ظهور رسیدهاند، ریشههای عمیق اسلامی آنها به راحتی از چشم افراد دور میماند.
🔹 قدیمیترین، اصیلترین و دشوارترین باغهای این شهر برای ورود، قلبهای بزرگترین نمایندگان این تمدن است. اینجاست که دعاهای رسیده از ستونهای اسلام اولیه تصویر کاملاً جدیدی را از روح زنده و پویای اسلام نشان میدهند.
🔹 این دعاها دسترسی مستقیم به انواع رفتارها و ویژگیهای بشری که پیش نیاز شکوفایی کامل آرمان اسلامی هستند را فراهم میکنند. کتابی مانند صحیفه بُعد درونی و داخلی اسلام را آشکار میکند.
#غزه
در لحظه های خستهی این عصر
دلتنگ یک رویای دیرینم
من سرگذشت تلخ یک قومم
من رنج انسان نخستینم...
با من گلوی رودهای خشک
آواز اقیانوس میخواند
دریانوردی در دلم مردهست
من روح ماهیهای غمگینم
چون زائران کوچهی گیسو
آشفته و شبگرد آن شب بو
آه ای خیابانهای بیمجنون!
تصویری از دارالمجانیم
من نابلد
من ساده
من ناشی
روح فنا در کاسه و کاشی
رقص و تحیّر
رنگ و نقاشی
یک چشمه هندم
یک قلم چینم!
هم سندباد جستجو رفته است
هم شهرزاد قصّه گو خفته است
ویرانهای از من به جا مانده است
حس میکنم خاک فلسطینم
در لحظههای خستهی این عصر
دلتنگ رویائی که خود بودم
با من کبوترهای خونینی است
بیهوده خواب صلح میبینم
در لحظههای خستهی این عصر
یک شاخه از یاد تو میکارم
شاید که فصل دیگری آمد!
شاید نگارا با تو بنشینم
#عـــلــی داودی