🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ شهید بزرگوار عباس سهرابی 🌿' صـفحه ۲٠۸ 📖 با معنی یک آیه... 5 - اوست‌ کسی‌ ‌که‌ خورشید ‌را‌ درخشان‌ و ماه‌ ‌را‌ تابان‌ کرد و ‌برای‌ ‌آن‌ منزل‌هایی‌ تقدیر نمود ‌تا‌ عدد سال‌ها و حساب‌ [کارها] ‌را‌ بدانید ‌خدا‌ اینها ‌را‌ جز ‌به‌ درستی‌ نیافریده‌ ‌است‌ ‌او‌ آیات‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌برای‌ قومی‌ ‌که‌ می‌دانند شرح‌ می‌دهد مسابقه هفتگی شمیم عشق↙️ ᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥ 💠 @shamimeshgh1399 ᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥

🌷زیارتنامه روز چهار شنبه روز چهارشنبه متعلق است به نام امام موسی کاظم علیه السلام، امام رضا علیه السلام، امام جواد علیه السلام، وامام هادی علیه السلام : بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا حُجَجَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا نُورَ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصِينَ وَ جَاهَدْتُمْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاكُمُ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِينَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا إِبْرَاهِيمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى يَا مَوْلايَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَكُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ جَهْرِكُمْ مُتَضَيِّفٌ بِكُمْ فِي يَوْمِكُمْ هَذَا وَ هُوَ يَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي وَ أَجِيرُونِي بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ. سلام بر شما اى دوستان خدا، سلام بر شما اى حجتّ هاى خدا، سلام بر شما اى نور خدا در تاريكي هاى زمين، سلام بر شما، درودهاى خدا بر شما و بر خاندان پاكيزه و پاكتان، پدر و مادرم فدايتان، به راستى خدا را خالصانه پرستيديد و در راه خدا آنچنان كه شايسته بود جهاد نموديد تا مرگ شما را دربر گرفت، لعنت خدا بر دشمنانتان از تمام پريان و آدميان، من به سوى خدا و به سوى شما از دشمنانتان بيزارى می جويم، اى سرور من يا ابا ابراهيم موسى بن جعفر، اى سرور من يا ابا الحسن علی بن موسى، اى سرور من يا ابا جعفر محمّد بن على، اى سرور من يا ابا الحسن على بن محمّد، من دل بسته شما هستم، ايمان دارم به نهان و آشكار شما، در اين روز شما كه روز چهارشنبه است از شما درخواست پذيرايى دارم، و به بارگاه شما پناه می جويم، پس مرا پذيرا باشيد و پناهم دهيد، به حقّ خاندان پاكيزه و پاکتان. 🌷التماس دعای فرج 🌷اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج وَفَرجَنا بِه بِحَقِّ الزَّهراء(س) مسابقه هفتگی شمیم عشق ↙️ ᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥ 💠@shamimeshgh1399 ᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥

🥀به روایت از همسر شهید🥀 ____________________________________________ 🍃 دختر سومم که به دنیا اومد. باز فکر وخیال اومد سراغم، که من بدون عباس ، تنهایی چطور سه تا بچه رو بزرگ کنم و.... 🍂 ساعتای اولی که دخترم به دنیا اومده بود، خواب دیدم عباس از در داخل شد و دخترمون رو بغل کرد، باهاش حرف می‌زد و بازی می کرد، دخترمون هم به حرف اومد و باباش رو آقا صدا کرد. 🍃از خواب که بیدار شدم، آرامش خاصی بهم دست داد، و از این که عباس همیشه کنارم بود و تنها نبودم خوشحال بودم. ⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️ 🍃عباس قبل از شهادتش یه ساختمانی رو خریده بود و یه سری کارهاش رو انجام داده بود، یه ساختمون نیمه کاره بود. سروسامونش دادیم و با بچه ها اومدیم خونه خودمون. 🍂 اطراف خونه همش باغ بود. اوایل خیلی میترسیدم، درها رو کامل قفل می کردم و خیلی مواظب بچه ها بودم. 🍃 چند وقتی گذشت من به خودم گفتم ما خدای بزرگی داریم چرا من باید بترسم. به خدا گفتم خدایا آبروی من و بچه هام دست توئه میخوام که حضرت عباس و امام زمان مواظبمون باشن که خطری برامون نباشه. از اون به بعد دیگه نترسیدم. 🍃 همون روزها بود که خواهرم اومد و گفت : خواب دیدم حضرت عباس با لباس رزمی روی پشت بوم خونتون داره نگهبانی میده. خواهرم بهم گفت اصلا نترسی اقا مراقبتونه. 🍂 باز مدتی گذشت، یکی از اقوام اومد و گفت، خواب دیدم یه جوون خیلی خوش سیمایی جلوی در خونتون بوده، ازش پرسیدم که شما کی هستین چه نسبتی با خانم شهید دارین؟ برادرشون هستین؟ 🍃گفته نه و در حیاط رو باز کرده و گفته نگاه کن مهر خدا خورده توی حیاط این خونه. منم وقتی این چیزها رو می شنیدم دیگه هیچ ترسی نداشتم. #شهیدعباس_سهرابی مسابقه هفتگی شمیم عشق ↙️ ᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥ 💠@shamimeshgh1399 ᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥

#چهارشنبه_های_امام_رضایی #استوری #اللهم‌_عجل_لولیک_الفرج

🕊به روایت از آقای ابوطالب سُلگی همرزم شهید عباس سهرابی🥀 ____________________________________________ 🌼 من با شهید عباس سهرابی در تیپ انصارالحسین همدان، گردان حضرت اباالفضل العباس(ع) آشنا شدم و با آقای بحیرایی دوست عباس هر سه باهم اعزام شدیم به جزیره مجنون. (مافقط 36 روز با هم بودیم بعد عباس شهید شد😔) چون من از هر دوی اونها بزرگتر بودم منو بابا صدا می کردن. 🌺در تمام زمانی که در جنگ بودم کسی رو مثل عباس ندیدم، روحیه ایثارگری،صداقت، رفاقت،شجاعت و... خیلی بالایی داشت. باهمه خیلی خوش برخورد و خاکی بود. 🌼عباس از هر لحاظ همه چی تمام بود. از نظر عبادت هم همین طور،همیشه با وضو بود. 🌺می گفت من همه ی زندگیمو رها کردم و به اینجا اومدم، چون جنگ واجبه و باید از امام (ره) پیروی کنیم. 🌼عباس میگفت اگه جنگ صد سال هم طول بکشه من تا اخرش هستم و همین جا می مونم تا جنگ تموم بشه و بدون هیچ مانعی به کربلا برم و همسر و بچه هام رو هم با خودم ببرم. ادامه دارد...

⭕️پست_ویژه امروز کانال شمیم عشق 💚 سلاحهای جنگی پس از ظهور امام زمان"عج" چگونه است 👤 آیت الله نخودکی"ره" 👈 حتما گوش بدین (فوق العاده ) ✨اللّهمَ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـ♡ــࢪَج✨ مسابقه هفتگی شمیم عشق↙️ ᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥ 💠@shamimeshgh1399 ᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥

#اذان_مغرب #نمازاول وقت شهید🕊 🌷از شهید صیاد شیرازی سوال کردند رمز موفقیت شما در زندگی چه بود؟ گفت: من هر موفقیتی در زندگی به دست آوردم از نماز اول وقتم بود… ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌

#پست_ویژه_ی_مسابقه_هفتگی_شمیم_عشق شهادت، ارمغان امید و پیروزی است!🌷 گرچه در شهادت مظلومانه ی یاران، مثل مادران، پدران، همسران، فرزندان و همرزمان شهداء همه،داغدار و عزاداریم. امارمز و راز مقاومت،سربلندی و پیروزی ما در برابر همه جنگ هاو دشمنی ها، همین شهادتهاست. ریسمان ملت و انقلاب و نظام ما با همین شهادت ها و قربانی کریمانه«اسماعیل»های دوران است مثل (شهید آیت الله سلیمانی، شهید شهرکی وشهید الداغی و...) شهادت های مکرر و مستمر نشان اوج دین و ایمان یک ملت است. و.... دشمنان بدانند اگر از سرهایمان هم کوه بسازند، هرگز اجازه نمی دهیم که فرزندانمان در تاریخ بخوانند... ((خامنه ای تنها ماند)) خدایا بر ادامه و استمرار خط سرخ شهادت در این سرزمین کهن و مقدس همواره تو را شکرگزاریم. 🌹اَللهُمَ الرْزُقْنا تَوْفیقَ الشَّهادَةَ في سَبِیلِکْ بِحَقِّ الزَّهراء(س) #لبیک_یا_خامنه_ای مسابقه هفتگی شمیم عشق ↙️ ᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥ 💠@shamimeshgh1399 ᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥

🥀به روایت از همرزم شهید جناب آقای ابوطالب سلگی🥀 ________________________________________________ 🌼 من در منطقه قایقران بودم عباس هم نیروی آماده به خدمت بود. 🌺نیروهای زیادی در بخش تدارکات کار می کردن! 🌼من مسئول تدارکات بودم و با عباس هر شب به رزمنده ها تدارکات می رسوندیم. عباس به صورت داوطلب کمک من میکرد و محموله ها و غذا ها رو به رزمنده ها می رسوند. 🌺می رفتم و غذاها رو از پشت خط، می آوردم و با عباس بین رزمنده ها پخش می کردیم. 🌼یک بار که عباس از مرخصی برگشت یک بوق از اهواز برای قایق من خریده بود؛من هم بوق رو به قایقم بستم. آقای بحیرایی می‌گفت هر وقت که من به اونها نزدیک می شدم و بوق میزدم عباس میگفته پاشو بابا اومده بریم ببینم چی آورده 😅 🌺مکان استراحت رزمنده ها در سنگرها بود، اما هر سه ما بیشتر اوقات در قایق روی آب و در کنار نی‌زار می خوابیدیم (به صورت سیار) در زمان خلوتی در سنگر ودر زمان شلوغی در قایق بودیم. 🌼با این که روی قایق کار میکردیم حتی لباس دریانوردی هم نداشتیم. 🌺یک روز آقای بحیرایی به عباس گفت که من میخوام برم مرخصی، +عباس هم گفت خب پاشو برو. _گفت نه نمیتونم. +عباس گفت خب پس ببین، اجازه دست ما نیست، دست اون کسی هست که ما رو به اینجا کشونده اگه راضی نباشه کسی برگه مرخصی به ما نمیده! 🌼داخل سنگر که بودیم دشمن وقتی خمپاره می زد عباس توی سنگر با چشم و سر خمپاره رو دنبال می کرد، آقای بحیرایی بهش می گفت کمتر اینا رو دنبال کن آخرش خمپاره به گلوت میخوره ها. عباس در جوابش میگفت نه باید ببینم خمپاره کجا میخوره شاید بین بچه های خودمون باشه، اگه اینطور باشه باید بریم کمکشون.😔 ادامه دارد....