eitaa logo
کانال شمیم بهشت
838 دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
12.2هزار ویدیو
169 فایل
کانال شمیم بهشت 🌼🌻 🌼🌻یامهدی فاطمه (س) یار مظلومان جهان برای ظهورت دعای فرج میخوانم 🌼🌻بهترین کانال مذهبی و معنوی شمیم بهشت ۰( اللهم عجل الولیک فرج والعافیت ونصر ) @shamimmarefat5 ارتباط با مدیر محترم ⚘⚘⚘⚘ ممنونم که پستها رو فوروارد میکنید نه کپی
مشاهده در ایتا
دانلود
. او را اسیر سلسله خواندن جسارت است زینب به بند عشق و اسیر ولایت است سر را به چوب ناقه زدن یک پیام بود بی بیِ شام و کوفه و خاتون کربلا سرگشته حوالی هامون کربلا ای امتداد سرخی گلگون کربلا ای شاه بیت آنهمه مضمون کربلا مثل همیشه وصف تو یک فکر خام بود 📜
💕راحت نوشتیم بابا نان داد ! بی آنکه بدانیم بابا چه سخت ، برای همه جوانیش را داد ..
💫نمازاول وقت💫
✅ کسی که جلوی مغازه اش سبد پلاستیکی و آجر ميگذارد که بقیه پارک نکنند، نباید اعتراض كند كه چرا در لواسان كسانى که زورشان بیشتر است، زمین خواری میکنند! 🔹 کارمندی که به ارباب رجوع میگوید امروز برو فردا بیا، نباید شاکی باشد چرا حقوقش دو هفته دیر شد! 🔹 راننده تاکسی ای که هیچوقت پول خرد ندارد، و از صبح بد اخلاق است، نباید شاکی بشود چرا کارمند فلان اداره کارش را درست انجام نمیدهد! 🔹 مکانیکی که قطعه تعمیری را تعویض میکند، نباید شاکی باشد که چرا ارتوپد به جای فیزیوتراپی، جراحی تجویز می کند. 🔹 کابینت سازی که سه ماه دیرتر کارش را تحویل می دهد نباید شاکی باشد که چرا ایران خودرو و سایپا ماشینی را که باید عید تحویل می گرفته هنوز تحویل نداده اند! 🔹 وقتي براي هركاري دنبال يك آشنا ميگرديم كه كارمان با يك تلفن انجام شود، نبايد شاكي شويم كه در مطب دكتر يك نفر بدون نوبت ميرود داخل. 🔹 كسي كه براي فرار از ماليات مشاور ميگيرد و به هر راهي ميزند كه حق بيت المال را ندهد، نبايد به مفسد اقتصادي بگويد دزد. 🔹ما همه شبیه هم هستیم، چون عملكردهايمان یکی ست، فقط مقیاس اشتباهاتمان کوچیک تر از آنهاست چون قدرتمان کمتر است. 👈 باور کنید پایان دادن به این دور باطل یک راه بیشتر ندارد هرچه از هرکسی انتظار دارید اول در خودتان جستجو کنید و پیش قدم شوید. 💙❀اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج❀💙 @shamimmarefat5
‍ *🌹عاشقانه هاےهمسران شهداء* *چندماہ بعد عقدمون من وآقامحمد* *رفتیم بازار واسه خرید..🛍* *من دوتا شال خریدم...* *یکیش شال سبز بود که چند بار هم* *پوشیدمش اما یه روز محمد به من گفت:* *خانومی،* *اون شال سبزت رو میدیش به من؟😌🙄* *حس خوبے به من میده😊* *شما سیدی و وقتے این شال سبز شما* *هـمراهـمه قوت قلب مے گیرم💚* *گفتم:آره که میشه...☺️* *گرفتش و خودش هم دوردوزش کرد* *وشد شال گردنش* *تو هـر ماموریتےکه میرفت یا به سرش مے بست* *یا دور گردنش مینداخت ...* *تو ماموریت آخرش هم* *هـمون شال دور گردنش بود که* *بعد شهادت برام آوردن...😭💔* @shamimmarefat5 *🌷شهیدمحمدتقےسالخورده*
طی الارض بر فراز آسمان ها و خواندن تمام نمازها با امام زمان علیه السلام شخصی به نام سید یونس از اهالی آذر شهر ِ آذربایجان می گوید : در سفر مشهد تمام دارائی ام مفقود گردید . پس به حرم مطهر امام رضا علیه السلام رفتم و پس از عرض سلام گفتم : مولای من ! می دانید که پول من رفته و در این دیار نا آشنا ، نه راهی دارم و نه می توانم گدایی کنم و جز شما به دیگری نخواهم گفت . به منزل آمده و شب در عالم رویا دیدم که حضرت رضا علیه السلام فرمود : سید یونس ! بامداد فردا ، هنگام طلوع فجر برو در بَست پایین خیابان و زیر غرفه ی نقّاره خانه بایست . اولین کسی که آمد رازت را به او بگو تا او مشکل تو را حل کند.... پیش از طلوع فجر ، بیدار شدم و وضو ساختم و به حرم ، مشرف شدم و پس از زیارت ، قبل از دمیدن فجر ، به همان نقطه ای که در خواب دیده و دستور یافته بودم ، آمدم و چشم به هر سو دوخته بودم تا نفر اول را بنگرم که به ناگاه دیدم ، آقا تقی آذر شهری که متاسفانه در شهر ما به او تقی بی نماز می گفتند از راه رسید. اما من با خود گفتم : آیا مشکل خود را به او بگویم ؟! با اینکه در وطن ، متهم به بی نمازی است ، چرا که در صف نمازگزاران رسمی و حرفه ای نمی نشیند . من چیزی به او نگفتم و او هم گذشت و به حرم مشرف شد . من نیز بار دیگر به حرم رفته و گرفتاری خویش را با دلی لبریز از غم و اندوه به حضرت رضا علیه السلام گفتم و آمدم. بار دیگر ، شب در عالم خواب حضرت رضا علیه السلام را دیدم و همان دستور را دادند و این جریان سه شب تکرار شد تا روز سوم گفتم : بی تردید در این خوابهای سه گانه ، رازی است . به همین جهت بامداد روز سوم جلو رفتم و به اولین نفری که قبل از فجر وارد صحن می شد و جز آقا تقی آذر شهری نبود سلام کردم و او نیز مرا مورد دلجویی قرار داد و پرسید : اینک سه روز است که شما را در اینجا می نگرم ، کاری دارید ؟ جریان مفقود شدن پولم را به او گفتم و او نیز علاوه بر خرج توقّف یک ماهه ام در مشهد ، پول سوغات را نیز به من داد و گفت : پس از یک ماه ، قرار ما در فلان روز و فلان ساعت ، آخر بازار سرشوی در میدان سر شور باش تا ترتیب رفتن تو بسوی شهرت را بدهم. از او تشکر کردم و آمدم . یک ماه گذشت ، زیارت وداع کردم و سوغات هم خریدم و خورجین خویش را برداشتم و در ساعت مقرر در مکان مورد توافق حاضر شدم. درست سر ساعت بود که دیدم آقا تقی آمد و گفت : آماده رفتن هستی ؟ گفتم : آری گفت : بسیار خوب ، بیا نزدیکتر . جلو رفتم . گفت : خودت به همراه بار و خورجین و هر چه داری بر دوشم بنشین . تعجب کردم و پرسیدم : مگر ممکن است ؟! گفت : آری نشستم . به ناگاه دیدم آقا تقی ، گویی پرواز می کند و من هنگامی متوجه شدم که دیدم شهر و روستاهای میان مشهد تا آذر شهر به سرعت از زیر پای ما می گذرد و پس از اندک زمانی خود را در صحن خانه خود در آذر شهر دیدم و دقت کردم دیدم ، آری خانه من است و دخترم در حال غذا پختن . آقا تقی خواست برگردد. دامانش را گرفتم و گفتم : بخدا سوگند تو را رها نمی کنم . در شهر ما ، به تو اتهام بی نمازی و لامذهبی زده اند و اینک قطعی شد که تو از دوستان خاص خدایی ! از کجا به این مرحله دست یافته ای ؟! نمازهایت را کجا می خوانی ؟! او گفت : دوست عزیز چرا تفتیش می کنی ؟ او را باز هم سوگند دادم و پس از اینکه از من تعهد گرفت که راز او را تا زنده است برملا نکنم گفت : سید یونس ! من در پرتو ایمان ، خودسازی ، تقوا ، عشق به اهل بیت علیه السلام و خدمت به خوبان و محرومان به ویژه با ارادت به امام عصر علیه السلام مورد عنایت قرار گرفته ام و نمازهای خویش را هر کجا باشم با طیّ الارض در خدمت او و به امامت آن حضرت می خوانم. @shamimmarefat5
🚨 💰 ! یک وقت هایی؛ بعد از دو شب نماز شب! بعد از چند روز روزه مستحبی! بعد از چند روز تسبیح چرخاندن! بعد از یک کار فرهنگی در فضای مجازی و حقیقی! و ... کُلی سر و صدا راه می اندازیم که آقا چرا ما امام زمان(عج) رو نمی بینیم؟ کُلی هم خودمون رو تحویل میگیریم! شاید جلو آیینه هم بریم و ببینیم که !! چقدر نورانی شدیم اونی که دونه درشت بشه! مخلص بشه! خالص بشه! برای امام زمان عج سر و صدا راه نمیندازه به قول حاج حسین یکتا: اون پولِ خوردِ که سر و صدا داره! اسکناس صدایی ازش در نمیاد... دونه درشت بشیم! خالص بشیم! که امام زمان(عج) ماموریت هاشو به ما بسپاره! @shamimmarefat5
🌸دستم بوی گل می داد، 🌻مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند 🌸 اما هیچ کس فکر نکرد 🌻شاید من شاخه گلی کاشته باشم...  🌸زود قضاوت كردن ممنوع @shamimmarefat5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌺🌿 🗣اومد بهم گفت: " میشه ساعت 4 صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ "🙂 🌀ساعت 4 صبح بیدارش کردم ، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون ..🚶‍♂ 💠بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت ، اما نیومد ..⏰ نگرانش شدم😟 ؛ رفتم دنبالش 〰〰و دیدم یه قبر کنده و توش نماز شب می خونه و زار زار گریه می کنه !⚰😳 🔸بهش گفتم : " مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی ! می خواستی بخونی چرا به گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم ؟؟! 🤭 ↩️برگشت و گفت : شاهده من مریضم ،🤕 چشمای من مریضه ،👀 دلم مریضه .💔 ♨️من شونزده سالمه! چشام مریضه 👀! چون توی این شانزده سال امام زمان عج رو ندیده ..😔 دلــم مریضه ! بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم ..🤲😓 👂گوشام مریضه ! هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم ..!!😭 ((فقط 16سالش بوده ..ما چقد باهاش فاصله داریم ... @shamimmarefat5