eitaa logo
کانال شمیم بهشت
837 دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
12.2هزار ویدیو
169 فایل
کانال شمیم بهشت 🌼🌻 🌼🌻یامهدی فاطمه (س) یار مظلومان جهان برای ظهورت دعای فرج میخوانم 🌼🌻بهترین کانال مذهبی و معنوی شمیم بهشت ۰( اللهم عجل الولیک فرج والعافیت ونصر ) @shamimmarefat5 ارتباط با مدیر محترم ⚘⚘⚘⚘ ممنونم که پستها رو فوروارد میکنید نه کپی
مشاهده در ایتا
دانلود
✨سه جمله برای کسب : ۱-بیشتر از دیگران بدان. ۲-بیشتر از دیگران کار کن. ۳-کمتر از دیگران انتظار داشته باش . ┄•●
✨مادامی که پارو نزنی قایق زندگی تو یا سرجایش می ماند یا با هر بادی به بیراهه خواهد رفت تلاش لازمه زندگیست. ┄
همیشه مهم ترین شکست ها و پیروزی ها توی ذهن ما شکل میگیره
✨اگر مایلید چیزی در زندگی شما قدرت یابد توجه خود را مستقیماً به آن معطوف کنید و اگر می خواهید چیزی اثرش را در زندگی شما از دست بدهد توجه خود را از آن برگیرید... ┄•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ویدئویی تاثیرگذار از یک جوان عمانی که جانش را به خطر انداخته و برای نجات این دو کودک داخل سیل خروشان می شود.
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥واکنش دختر به امر به معروف و نهی از منکر با زبان خوش در چهار باغ اصفهان...
7.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دقت کردین از وقتی دیدیم وضعیت و عفاف توی پارکها غیر قابل قبول شد رفتیم باغ تهیه کردیم و گفتیم وااای اینقدر وضع بد شده که ما دیگه دلمون نمیخواد بریم پارک، خودمون باغ داریم می ریم اونجا...! ✅ دیدن این فیلم به همه کسانی که نماز میخونن، روزه میگیرن اما هنوز فکر میکنن "سَری که درد نمیکنه رو نباید دستمال بهش بست" شدیدا توصیه میشه!
زندگی همیشه پر از فراز و نشیبه... پراز روزهای خوب و روزهای بد و حتی خیلی بد...اما چیزی که مهمِ اینه که بدونی تمومش میگذرن.... لحظه های خوب میگذرن و خاطره ش میمونه و لحظه های بد هم میگذرن و تجربه ش میمونه چیزی که تموم این سالها فهمیدم اینه که موضوعی که الان به خاطرش غصه میخورم دو سال دیگه برام خنده داره و هیچ اهمیتی نداره میگذره...همه چی میگذره...فقط نباید کم آورد خدای مهربون و صدا کن و دستت رو بذار تو دستش و پرقدرت ادامه بده زندگیتون سرشار از آرامش و خوشبختی 🌸 💕❤️💕❤️
🌷لا تقربوا به ۶ کار نزدیک نشوید: 🌷به حدود الهی نزدیک نشوید: تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فلاتقربوها...۱۸۷بقره 🌷درحال عادت ،نزدیکی نکنید: وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطْهُرْنَ... (٢٢٢)بقره 🌷مست نشویدودرحال مستی نمازنخوانید: لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنتم سکاری (٤٣)نساء 🌷به کارهای زشت نزدیک نشوید: وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ (١٥١)انعام 🌷به مال یتیم نزدیک نشوید: وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ... ٣٤اسراء،۱۵۲انعام 🌷به عمل خلاف عفت نزدیک نشوید: وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَآ...(٣٢)اسراء 💕💙💕❤️
🔘 داستان کوتاه "کرامت امام رضا در حق دزد" تو "تبریز" و قبل انقلاب یه گروه تصمیم گرفتن برن "پا بوس امام رضا" علیه السلام. رئیس کاروان چند روز قبل حرکت تو خواب دید که امام رضا فرمودند داری میای "ابراهیم جیب بر" رو هم باخودت بیار. "ابراهیم جیب بر کی بود؟!" از اسمش معلومه "دزد مشهوری" بود تو تبریز که حتی کسی جرأت نمی کرد لحظه ای باهاش همسفر بشه چون سریع جیبشو خالی می کرد! حالا امام رضا در خواب بهش گفته بودند اینو با "خودت بیارش مشهد!" رئیس کاروان با خودش گفت: خواب که "معتبر" نیست تازه اگه من اونو بیارم کسی تو "کاروان" نمیمونه همه "استعفا" میدن میرن یه کاروان دیگه پس بیخیال! اما این خواب دو شب دیگه هم تکرار شد و رئیس چاره ای ندید جز اینکه بره "دنبال ابراهیم." رفت "سراغشو" بگیره که کجاس، بهش گفتند؛ تو فلان محله داره میچرخه برو اونجا از هر کی سوال کنی "نشونت" میده. بالاخره پیداش کرد! گفت: ابراهیم میای بریم مشهد؟ (ولی جریان خوابو بهش نگفت) ابراهیم گفت: من که پول ندارم تازه همین ۵۰ تومن هم که دستم میبینی همین الان از یه "پیرزن دزدیدم! " رئیس گفت: عیب نداره تو بیا من "پولتم میدم." فقط به این شرط که حین سفر "متعرض" کسی نشی بعد که رسیدیم مشهد، "آزادی!" ابراهیم با خودش گفت؛ باشه اینجا که همه منو میشناسن نمیشه دزدی کرد بریم مشهد یه خورده پول "کاسب" شیم. کاروان در روز معینی حرکت کرد وسطای راه که رسیدن "دزدای سر گردنه" به اتوبوس "حمله کردن" و "جیب" همه و حتی ابراهیم که جلوی اتوبوس نشسته بود رو "خالی کردن" و بعدم از اتوبوس پیاده شدن و رفتن! اتوبوس که قدری حرکت کرد و در حالی که همه گریه میکردن که دیگه پولی برای برگشت ندارن، ابراهیم یکی یکی همه رو اسم میبرد و بهشون میگفت؛ از شما چقدر "پول دزدیدن" و بهشون میداد! رئیس گفت: "ابراهیم تو اینهمه پول از کجا آوردی؟!" ابراهیم خندید و گفت: وقتی "سر دسته دزدا" داشت از ماشین پیاده میشد همون لحظه جیبش رو "خالی کردم" و اونم نفهمید و از اتوبوس پیاده شد! همه "خوشحال" بودن جز رئیس کاروان که زد زیر گریه و گفت: "ابراهیم میدونی واسه چی آوردمت؟" چون "حضرت به من فرمودن،" حالا فهمیدم "حکمت" اومدن تو چی بوده؟ ابراهیم یه لحظه دلش تکون خورد گفت: یعنی "حضرت" هنوز به من "توجه" داره؟ از همونجا "گریه کنان" تا "مشهد" اومد و یه "توبه نصوح" کنار قبر حضرت کرد و بعدم با "تلاش و کار حلال،" پولایی رو که قبلا "دزدیده بود"" میفرستاد تبریز و حلالیت می طلبید." و در آخر هم در مشهد الرضا (ظاهرا مکانش نامعلومه) به رحمت خدا رفت... مشهد... روبروی ایوان طلا... خیره به گنبد طلا... اللهم صلي عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي.... ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
من فکر می‌کنم اصلِ زندگی همین تلاش کردن‌ها و از پا در آمدن‌ها و دویدن‌ها و بعد از مشقت‌های بسیار، رسیدن‌هاست. من فکر می‌کنم زندگی بدون این‌ها معنای درستی القا نمی‌کند، من فکر می‌کنم نمی‌شود آرام و بی‌دغدغه زیست و لذت برد‌‌ و اساسا چیزی از زندگی فهمید. آدم تا یک جایی بدون هدف دوام می‌آورد، از یک جایی به بعد، به اطرافت و به خودت نگاه می‌کنی و می‌بینی هرچیز که می‌خواستی، داری اما احساس خوبی نداری! من فکر می‌کنم احساس رضایت درونی، از پویاییِ مداومِ یک انسان نشات می‌گیرد و از تلاش‌های بسیاری که می‌کند و تجربه‌های بی‌نظیری که دارد و دستاوردهای عزیزی که با چنگ و دندان به دست آورده. لذت‌بخش است آدم برای چیزهای بهتر، شرایطی مطلوب‌تر و زیستنی باکیفیت‌تر تلاش کند. من فکر می‌کنم آدم با همین هدف‌ داشتن‌ها و تلاش کردن‌ها سرپاست. 💕💙💕💙