eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
23.6هزار دنبال‌کننده
32.7هزار عکس
17.9هزار ویدیو
224 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
☝️☝️☝️☝️ این ختم را رو باید هر روز صبح انجام بدید به این طریق که در سوره یس هفت مبین قرار داده شده و هر مبین برای یکی از روزهای هفته هست: در روز شنبه از اول یس تا مبین اول بخوانید ( از آیه اول تا آیه 12) در روزی یک شنبه از اول یس تا مبین دوم بخوانید ( از آیه اول تا آیه 17 ) در روز دوشنبه از اول یس تا مبین سوم بخوانید ( از آیه اول تا آیه 24 ) در روز سه شنبه از اول یس تا مبین چهارم بخوانید ( از آیه اول تا ایه 47 ) در وز چهاشنبه از اول یس تا مبین پنجم بخوانید ( از آیه اول تا آیه 60 ) در روز پنج شنبه از اول یس تا مبین ششم بخوانید ( از آیه اول تا آیه 69 ) در روز جمعه از اول یس تا مبین هفتم بخوانید ( از آیه اول تا آیه 77 ) 📚خواص یاسین  @shamimrezvan ღگشا👆👆
🌸 🔹یكی از نمازهای مستحبی كه خیلی ارزش دارد، نماز روز عید غدیر است. این نماز ركعت است كه در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبه سوره توحید و ده مرتبه آیه الكرسی و ده مرتبه سوره قدر خوانده می شود و بهتر است این نماز نزدیك به جا آورده شود و قبل از آن انجام گیرد. 🌸 امام صادق(ع) فرمود: 🔹كسی كه این نماز را بخواند ثواب صد هزارحج و صد هزار عمره را می برد و هر حاجتی از خدا در خواست كند، خداوند آن را برآورده می نماید. 📚 مفاتیح الجنان 🌹 عید غدیر خم مبارک باد . @jomalate10rishteri 👆
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی ✍ بخش اول 🌸🌼حمیرا چنان از ته دلش جیغ می کشید که دل آدم کباب می شد من همون پایین وایسادم از جام تکون نخوردم اوضاع اونا خیلی عجیب بود .تورج دوید پایین اون از بس دستپاچه بود اصلا متوجه ی من نشد رفت طرف تلفن و شماره گرفت داد زد دکتر….تجلی هستم زود باشین خودتو برسون حالش خیلی بده … 🌸🌼گوشی رو گذاشت دوید بالا بعد علیرضا خان دوید پایین و رفت تو اتاقش یه چیزی برداشت و برگشت با عجله رفت بالا ولی حمیرا همچنان فریاد می کشید نه نمی خوام ….نمی خوام… نمی تونم … پایین پله وایسادم مثل بید می لرزیدم… خوب کاریم ازم بر نمی اومد …تا مدتی که دکتر رسید صدای فریاد حمیرا میومد در حالیکه معلوم بود دیگه نایی برای جیغ زدن نداره بازم نمی تونست آروم بشه …. دکتر از در اومد تو و با عجله رفت بالا منم دیگه طاقت نیاوردم و دنبالش رفتم تا نزدیکی در اتاق همه سعی می کردن اونو روی تخت نگه دارن دکتر سریع یک آمپول بهش زد … 🌸🌼مرضیه دوید پایین و بعد با یک کاسه یخ برگشت….. دکتر اونا رو ریخت توچند تیکه یک پارچه و گذاشت روی بدن وسرش ……. ولی اون همین طوربرای بلند شدن تقلا می کرد … کم کم آروم شد صورت عمه مثل خون قرمز شده بود و بشدت اشک می ریخت حتی دیدم علیرضا خان هم داره گریه می کنه …. برای اینکه منو نبینن رفتم پایین و تو آشپز خونه نشستم…منم برای حمیرا گریه گرفته بود دلم خیلی می سوخت از همه بیشتر کنجکاوبودم ببینم چرا این طوری شده … بابام می گفت : 🌸🌼شکوه یک دختر داره خیلی خوشگل و قد بلند با چشمای درشت….. تو تهرون همه آرزو داشتن اون زنشون بشه الانم زن یک دکتر شده چه عروسی مجللی هر چی آدم درست و حسابی تو تهرون بود دعوت شده بود می گفتن لباس عروس از پاریس اومده بود و زیر پاش چهار کیلومتر گل ریختن همه گل های رز قرمز ….. دکتره یک پاش اینجاس یک پاش امریکا نمی دونی شکوه میگه چه دبدبه و کبکبه ای دارن … 🌸🌼بابام اینا رو هزار بار تعریف کرده بود و هر بار با آب و تاب بیشتری بهش می داد …… حالا چی شده بود نمیدونستم … چند دقیقه بعد تورج اومد …. هنوز مضطرب بود یک لیوان بر داشت و رفت سر یخچال و به من گفت ببخشید بدبختی ما رو دیدی ؟ هر چند وقت یک بار این طوری میشه تا چند روز پیش خوب بود نمی دونم چرا دوباره عود کرد …. پرسیدم چرا این طوری شده …. سرشو به علامت تاسف تکون دادو گفت : بماند…. 🌸🌼شکوه خانم میگه حرفشو نزنین ….. می دونی اون تو مخفی کاری بیستِ اصلا درکش نمی کنم همه چیز رو از همه پنهون می کنه باور کن بعضی وقتا خودشم نمی دونه برای چی داره این کارو می کنه ….. گفتم چرا نمی برین بیمارستان ؟ با افسوس گفت : نمی شه اونجا که باید اونو ببریم تیمارستانه اونم دختر آقای تجلی تو تیمارستان امکان نداره باور کن الان جز تو و دکتر هیچ کس نمی دونه….. 🌸🌼الانم شکوه خانم برای اینکه تو فهمیدی داره عذاب می کشه آخه چقدر حرف مردم اهمیت داره؟ ….. بعد ایرج اومد خسته و افسرده وپشت سرش علیرضا خان …. همه نشستن بدون اینکه چیزی بگن ….. چند دقیقه بعد هم مرضیه و عمه اومدن هیچ کدوم حال درست و درمونی نداشتن … من کمک کردم تا نهار و بکشن … چون گویا عجله داشتن که زود تر خورده بشه که به کارای مهمون های شب برسن …. 🌸🌼(دکتر یک ساعت اونجا موند و وقتی می خواست بره به عمه سفارش کرد که خودتون نظارت کنین قبل از اینکه به این حال بیفته قرص شو بخوره الان سه تا قرص زیر تخت پیدا کردم …… تا مطمئن نشدین که خورده ولش نکنین یادتون باشه ساعت هشت بیدارش کنین و بهش یک سوپ رقیق بدین وبعد هم قرص هاشو ….) 🌸🌼نهار در یک سکوت تلخ خوردده شد .. هنوز دست عمه می لرزید و رنگ به صورت هیچکدوم نبود من بلند شدم که کمک کنم ولی عمه با عصبانیت به من گفت تو دست نزن برو اتاقت به درسات برس.. برو …… وقتی اون کلمه آخر رو اینطور محکم و تند ادا می کرد برای طرفی که اونو می شنید خیلی سنگین تموم می شد ….. 🌸🌼من قرمز شدم آهسته بشقابی که دستم بود گذاشتم رو میز و بدون هیچ حرفی رفتم… اول بهم بر خوردو خجالت کشیدم .. تو راه بغض کردم و به اتاقم که رسیدم زدم زیر گریه وتا اونجایی که می تونستم به هادی فحش دادم .. رو تخت نشستم صورتم داغ شده بود و فکر می کردم دیگه آبروم رفته وسرمو نمی تونم بلند کنم . که در اتاقم رو زدن گفتم کیه ؟ تورج گفت ماییم …با اکراه درو باز کردم که دیدم ایرج هم اونجاس .. 🌸🌼تورج گفت : نگفتم الان داره گریه می کنه و یاد بعضی ها افتاده ایرج گفت: من معذرت می خوام مامان همین طوریه دیگه…. با من، با بابا هم همین طور حرف می زنه الان بهش حق بده خیلی عذاب می کشه تو به دل نگیر .. @tafakornab @shamimrezvan ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی ✍ بخش دوم 🌼🌸تورج گفت راست میگه فقط با من این طوری حرف نمی زنه چون به من بیشتر از همه احترام می زاره هیچ وقت با من بد حرف نمی زنه و دوتایی شون خندیدن ولی من هنوز حالم جا نیومده بود .. اشکهامو که بی اختیار می ریخت و پاک می کردم ولی بازم میومد گفتم مرسی میشه تنها باشم؟ …… 🌼🌸تورج گفت نمیشه باید بریم نقاشی های منو ببینی راه هم نداره قول دادی …و اومد تو اتاقم ولی یک دفعه ایرج دستشو گرفت و کشید بیرون و گفت : خجالت بکش کجا داری میری ؟ دفعه آخرت باشه…. بعد به من گفت ببخشید این اخوی من چیزی حالیش نیست … 🌸🌼تورج گفت : بابا اتاق خواهر منه …اونم یک کم آهسته تر گفت : خواهرت هم که باشه اتاق یک دختره نباید بری تو به هیچ وجه دوباره نبینم که دلخور میشم …و باز به من گفت : مثل اینکه ما همش باید به شما بگیم ببخشید حالا با خودتون میگین ما چه جور خانواده ای هستیم …. من از بس بغض داشتم نمی تونستم جواب بدم اگر حرف می زدم گریه ام بیشتر می شد …. خودش گفت : راست میگه منم خیلی وقته نقاشی هاشو ندیدم بیا بریم حالمون بهتر میشه … تورج خوشحال دست منو گرفت و کشید,, آره راست میگم بیا بریم ,دیگه مجبور شدم برم تا بتونم دستمو از دست تورج بکشم ………….., 🌸🌼با هم رفتیم ولی ایرج اول آهسته در اتاق حمیرا رو باز کرد و نگاهی انداخت و در و بست و اومد به اتاق تورج….. اتاق بزرگی بود مبلمان بسیار زیبایی داشت همه چیز توی اون اتاق زیبا و قشنگ بود بود سمت راست انتهای اتاق تخت و یک چند تا مبل و تلویزیون گذاشته بودن و سمت راست اتاق یک کارگاه نقاشی درست کرده بودن درو دیوار پر بود از تابلوهایی که اون کشیده بود شگفت زده شدم یکی از یکی قشنگ تر ..منم که خیلی نقاشی دوست داشتم محو تماشا شدم … 🌼🌸صورت هایی که اون کشیده بود همه پر بود از غم هیچ حالت شادی توی اونا دیده نمی شد پیر مرد غمگین زنی نیمه لخت و گریان بچه ای با لباس پاره ….منظره ای برفی که چند نفر گوشه ای گز کرده بودن و مثل این بود که دارن از گرسنگی و سرما میمیرن ……. 🌼🌸با اشتیاق به من گفت : خوشت اومد؟ چطورن به نظرت؟ گفتم :خیلی خوبه راستش فکر نمی کردم اینقدر عالی باشه من بازم غافلگیر شدم …. ایرج پرسید دیگه کجا غافلگیر شدی ؟ گفتم هیچی ولش کن ….اون چیه اونو نشون نمیدی؟ آخه چشمم افتاد به نقاشی که زیر یک پارچه پنهون کرده بود … 🌼🌸گفت نه نیمه کارس کارِ تموم نشده رو به کسی نشون نمی دم ….گفتم اتاقت هم خیلی قشنگه … ایرج روی یک مبل نشسته بود و به ما نگاه می کرد یک کم پا پا کردم و گفتم ببخشید من بایدبرم… 🌸🌼ایرج فوری گفت چرا بیا بشین همین جا حرف بزنیم ….تورج هم گفت من الان میرم خوردنی میارم اینجا میشینیم صحبت می کنیم …….خندم گرفت گفتم اگر بگم چیکار دارم مسخره نمی کنی ؟ تورج یک بشکن زد وگفت نماز نخوندی درست فهمیدم ….گفتم : آره بس باید برم و بخونم ……نمی دونم شاید برای اینکه منو بیشتر نگه داره یا واقعا براش سئوال بود پرسید : 🌼🌸میشه بگی چرا نماز می خونی ؟ …..گفتم آره چرا نمیشه …ایرج گفت منم کنجکاو شدم بگو استدلالت چیه همین جوری می خونی یا روی عادت؟…..خوب حالا بشین و بگو دیر که نمیشه ؟ رفتم نشستم ….یک فکری کردم و گفتم : اینو نمیشه تو چند کلام گفت … @tafakornab @shamimrezvan ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی 🌸 رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند: ❤ ولايت على بن ابيطالب(علیه السلام) ولايت‏ خداست، دوست داشتن او عبادت خداست، پيروى كردن او واجب الهى است دوستان او دوستان خدا دشمنان او دشمنان خدايند، جنگ با او، جنگ با خدا صلح با او، صلح با خداى متعال است.. 📚 ، 32 ❤ .. 🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌀 عدم توانایی مالی درانجام نذر 🌀 ❓سوال: 💠 اگر شخصی نذری 🙌🏻 کرده باشد به صورت شرعی ، مثلا محرم 🏴 هر سال یک گوسفند 🐑 قربانی کند ولی بعد از چند سال توانایی خرید نداشته باشد 🙁 ،آیا باید قرض 💰 یا وام 💵 بگیرد یا تکلیفی ندارد؟ 👇🏼 پاسخ: 👤 آیت الله خامنه ای: اگر صيغه مخصوص نذر را ـ كه در رساله‌هاى عمليه ذكر شده است ـ نخوانده‌ايد، عمل به آن لازم نيست. 👤 آیت الله مکارم : اگر توانايى ندارند، ساقط مى شود و اگر بتوانند وام یاقرض را به راحتى ادا كنند، وام یا قرض بگيرند. 👤 آیت الله فاضل: اگر در بعضی از سال ها قدرت مالی برانجام نذر نداشته باشد واجب بودن نذر در آن سال ساقط می شود و ادا کردن نذر واجب نیست و لازم نیست برای انجام نذر قرض یا وام بگیرد. 👤 آیت الله سیستانی: لازم نیست و اگر قدرت نداشته باشد نذر منحل می شود. 👤 آیت الله وحید:‌ هر سالی که قدرت و تمکن مالی ندارد در آن سال چیزی به عهده او نیست. ⌨ استفتا از سایت مراجع عظام @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ ✨إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ✨مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ ✨وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا ﴿۱۸﴾ ✨به راستى خدا هنگامى كه مؤمنان ✨زير آن درخت با تو بيعت میکردند ✨از آنان خشنود شد و آنچه در دلهايشان بود ✨بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد ✨و پيروزى نزديكى به آنها پاداش داد (۱۸) 📚سوره مبارکه الفتح ✍آیه ۱۸ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📢این آیه را در چهار تکه کاغذ نوشته شده و در چهار گوشه خانه دفن می شود تا میان آنان آشتی برقرار شود : ☜آیه 128 سوره توبه: 🔆《لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ》 📚ترجمه طب الائمه ص 426 و 427 مترجم عباس پسندیده @shamimrezvan ღگشا👆👆
هدایت شده از خانواده بهشتی
✍هرگز زندگی را بر اساس منت گذاشتن پایه‌ ریزی نکنید؛ این‌کار باعث می‌شود همسرتان از شما دوری کند. جهیزیه‌های خود یا امکاناتی که برای خانواده فراهم آورده‌اید را هرگز به شکل منت به همسر خود تحمیل نکنید و فراموش نکنید زندگی زوجین یعنی دیگه ما هرچی داریم به هر دو تعلق داره، پس نگوییم: «این ماله منه، این مال تو!» 💥همیشه سازش کنید و از تحت فشار قرار دادن همسر خودداری کنید. @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 💠 به کودکانمان آموزش دهیم با غریبه ها چطور برخورد کنند! لطفا برای والدینی که میشناسید بفرستید @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
؟ توبه نصوح(توبه واقعی) 🔶 نصوح مردی بود شبیه زنها، صدایش نازک بود، صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت. او با سوء استفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار دلاکی میکرد و کسی از وضع او خبر نداشت. او از این راه، هم امرار معاش میکرد و هم برایش لذت بخش بود. گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست. 🔷 روزی دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد. از قضا گوهر گرانبهایش همانجا مفقود شد. دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند. 🔶 وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایی، خود را در خزینه حمام پنهان کرد. 🔷 وقتی دید مأمورین برای گرفتن او به خزینه آمدند، به خدای تعالی رو آورد و از روی اخلاص و به صورت قلبی همانجا توبه کرد. 🔶 ناگهان از بیرون حمام آوازی بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد و مأموران او را رها کردند. 🔷 و نصوح خسته و نالان شکر خدا را به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد و به خانه خود رفت. او عنایت پروردگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و از گناه کناره گرفت. 🔶 چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد و نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم به حمام نرفت. 🔷 هر مقدار مالی که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهی که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید. 🔶 در یکی از روزها همانطور که مشغول کار بود، چشمش به میشی افتاد که در آن کوه چرا میکرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از آن کیست؟ عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعا از شبانی فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستی من از آن نگهداری کنم تا صاحبش پیدا شود. لذا آن میش را گرفت و نگهداری نمود، پس از مدتی میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آنها بهره مند میشد. 🔷 روزی کاروانی راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگی مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جای آب به آنها شیر داد، به طوری که همگی سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. او راهی نزدیک به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانی کردند و او در آنجا قلعه ای بنا کرده و چاه آبی حفر نمود و کم کم آنجا منازلی ساخته و شهرکی بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا می آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگی به چشم بزرگی به او می نگریستند. 🔶 رفته رفته آوازه خوبی و حسن تدبیر او به گوش پادشاه رسید که پدر همان دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وی را از طرف او به دربار دعوت کنند. 🔷 همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیزفت و گفت: من کاری دارم و از رفتن به نزد سلطان عذر خواست. مأمورین چون این سخن را به شاه رساندند، بسیار تعجب کرد و اظهار داشت: حال که او نزد ما نمی آید ما میرویم او را ببینیم. 🔶 با درباریانش به سوی نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد. 🔷 بنا بر رسم آن روزگار و به خاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را بر تخت سلطنت بنشاندند. 🔶 نصوح چون به پادشاهی رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و با همان دختر پادشاه ازدواج کرد. 🔷 روزی در بارگاهش نشسته بود، شخصی بر او وارد شد و گفت: چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم. نصوح گفت: میش تو پیش من است و هر چه دارم از آن میش توست. وی دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند. 🕊 آن شخص به دستور خدا گفت: بدان ای نصوح! نه من شبانم و نه آن، یک میش بوده است، بلکه ما دو فرشته، برای آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت، اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد. و از نظر غایب شد. ⚪ به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، (توبه نصوح) گویند. ‌ منبع:خلاصه شده از کتاب انوار المجالس، صفحه 432 📒اصول کافی جلد 4 صفحه @tafakornab @shamimrezvan 🌸🍃🌼🌸🍃🌼
✅مصرف پیاز و سیر باعث افزایش انسولین خون می‌شوند هرچه مصرف این مواد بیشتر باشد، قند خون نیز بیشتر کاهش پیدا می‌ کند ••••●❥JOiN👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨ ۴- درس زندگی ۱_زود ناامید نشو ٢_ موفقیت تو را مغرور نکند ٣ _ گاهی کمی صبر،شکست را به پیروزی تبدیل می کند ۴_ گاهی کمی عجله، پیروزی را به شکست تبدیل می کند @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💥 شــــروع از 👌👌 فقط باید از شنبه✅ شروع بشه و تا 40 روز خونده بشه هر کسی این ختمو برداشته روز دوم و سوم بهش رسیده😍 =سوره =سوره =سوره =سوره =سوره =سوره =سوره 💐میتونی از همین امروز که میشه شنبه شروع کنی ان شاءالله به حاجتت برسی.سوره ها به ترتیب روز میخونی روزی یکبار (یعنی تا چهل روز طبق این لیست روزی یک بار سوره خاص اون روز رو که گفته بخوانید ) 📚قرآن درمانی @shamimrezvan ღگشا👆👆
🌸✨هرکس ۷شنبه را روزه بگیرد و۱۵۰۰بار سوره حمد بخواند سپس ۱۵۰۰ صلوات فرستد هر چه بخواهد بدون شک رواگردد✨ 📚ختوم و اذکار۲۵۳/۲ ڪلیڪ ڪنید↩️ @shamimrezvan ღگشا
✨امام صادق علیه السلام هر ڪه بسیار《سوره جن》را بخواند هرگز در زندگی دنیا به چشم زخم و سحر دچار نشود. 📚قران درمانی @shamimrezvan ღگشا👆👆
ایام هفته برای حاجت 📜 به سند معتبر از امیرالمومنین -علیه السلام- که از -صلی الله علیه و آله- روایت فرموده که هر که این را به ترتیب بخواند او روا گردد👇 🌺  -41مرتبه 👈 ⬅41 مرتبه:( فَنَادَى‏(فنادا) فىِ الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَاهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنىّ‏ِ كُنتُ مِنَ الظَّلِمِينَ ْ فَاسْتَجَبْنالَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذالِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِین 👈 ( پس ندا کرد در تاریکیها که نیست الهی مگر تو.پاکیزه تو .به درستی من از ستمکارانم ؛پس پذیرشش کردیم اورا ونجات دادیم اورا ازغم وهمچنان نجات میدهیم ایمان آورندگان را) 🌺  - 41مرتبه 👈- لااِلهَ اِلاَّ اَللهُ اَلمَلِکُ اَلحَقُّ المُبینُ 👈(نیست الهی مگر الله که پادشاه بحق و آشکار است.) 🏳  - 41مرتبه - 👈لا اِلَهَ اِلّا اللهُ المُبینُ عَزیزاً جَلیلاً یا عَزیزُ یا جَلیلُ 👈( نیست الهی مگر الله آشکار کننده عزیز جلیل ای عزیز ای جلیل.) 📍  - 100 مرتبه صلوات بفرستد -👈 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَعَلى آلِ‌مُحَمَّد 🌺  - 41مرتبه -👈 لا اِلَهَ اِلّا اللهُ خالِصاً مُخلِصاً  👈( نیست الهی مگر الله با خلوص و با اخلاص) 🏳  - 41مرتبه 👈- لا اِلَهَ اِلّا اللهُ خالِقُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ و هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ قدیرٌ👈 (نیست الهی مگر الله خلق کننده هرچیزی و او بر هر چیز قادر است.) 🚩  - 41مرتبه -👈 سُبحانَ اللهِ وَ الحَمدُ لِلّهِ وَ لَا الهَ الّا اللهُ اَکبَرُ لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم ( منزه است خدا و حمد برای خداست و نیست الهی مگر الله و خدا بزرگتر است و حول و قوه ای نیست مگر از خدای علی 📚باب الغرائب @shamimrezvan ღگشا👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 خدایا🤲  در شب عید ولایت مولا علی_ع هر انچه چه از بهترین ها را که به  بندگان مقرب خود عطا میکنی به همه ی ما عطا بفرما.. 🌸خدایا به حرمت امیرالمومنین حیدر همه بیماران را شفای عاجل بفرما گره از کار گرفتاران باز بفرما مشکلات مردم و کشور ما را رفع بفرما 🌸یا رَبَّ  جوان های ما را هدایت فرما به همه ی ما  آرامشی  از جنس خودت عنایت فرما 🌸ان شاء الله  به حق  امیرالمومنین علیه السلام   حاجت روا باشید ان شاءالله. 🌸در پناه عنایت مولا علی عاقبت بخیر باشید ⭐ ️  @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃 مطابق 📅 ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ هجری شمسی ۱۹ ذی الحجه ۱۴۴۱ هجری قمری نهم اوت ۲۰۲۰ میلادی 🌸 اذکار روز یکشنبه : - یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه) - ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه) - یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت. 🌸 این یکشنبه روز خوبی است و برای امور زیر مناسب است: 🔹شروع کارهای مهم 🔹امور عقد و ازدواج 🔹کشاورزی 🔹ساخت و ساز 🔹خرید و فروش و تجارت 🔹طلب حوائج و معاش 🔹آغاز تعلیم و تعلم یادگیری 🔹دیدارهای سیاسی و بزرگان 🔹مسافرت با صدقه همراه باشد. 🌹 نوازدی که امروز به دنیا بیاید مبارک است و از او انتظار خیر و خوبی می رود و خوب و صالح تربیت گردد ان شاالله . 🌷️یکشنبه شب (یکشنبه که شب شد) مباشرت، به قصد بچه دار شدن به قصد بچه دار شدن است و فرزند حاصلان حافظ قرآن گردد ان شاالله. ✂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،خوب است و موجب سلامتی و توانگر شدن می گردد. ♦خون_دادن یا در این روز از ماه قمری خوب است و باعث جبران کم خونی و رفع درد بدن می گردد.. 💢️این یکشنبه برای (رفع موهای بدن با نوره) مناسب است. 🚫 یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 🚫 یکشنبه برای ، خریدن و پوشیدن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌. 💢 وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. : 🔹اذان صبح: ۴۵ : ۴ 🔹طلوع آفتاب: ۱۹: ۶ 🔹اذان ظهر:: ۱۰: ۱۳ 🔹غروب آفتاب: ۰۰ : ۲۰ 🔹اذان مغرب: ۲۰ : ۲۰ 🔹نیمه شب شرعی: ۲۲: ۰۰ 💫ذات الکرسی عمود ۱:۵۲ بامداد ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🔴ذات الکرسی مخصوص روز است 📚 منابع مطالب ما: الدروع الواقیة سید بن طاووس، سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190.، حلیة المتقین ، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و...تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی 💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃 @shamimrezvan ღگشا👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح را آغاز می کنیم ☀️ با نام دوست 💕 جنبش عالم همه با یاد اوست آن خدایی که عشق را در ما نهاد مهر و محبت و 💕 هرچه زیبایی در اوست💕 🌸بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیم🌸 💕الهی به امید تو💕 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ ‍ ﷽🌸﷽🌸﷽ 🌸﷽🌸﷽ ﷽🌸﷽ 🌸﷽ ﷽ 🍃🌸یکشنبه تون پُر برکت با صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش 🌸🍃 🍃🌸الّلهُمَّ 🍃 🌸صلّ 🍃 🌸علْی 🍃🌸محَمَّد 🍃 🌸وآلَ 🍃 🌸محَمَّدٍ 🍃🌸وعَجِّل 🍃🌸 فرَجَهُم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ﷽ 🌸﷽ ﷽🌸﷽ 🌸﷽🌸﷽ ﷽🌸﷽🌸﷽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌ ‌‌‌🌤 مولای مهربان غزل های من سلام🤗 سمت زلال اشک من، آقای من سلام نامت بلند و اوج نگاهت همیشه سبز آبی ترین بهانه دنیای من سلام 💙 قلبی شکسته دارم و شعری شکسته تر اما نشسته در تب غوغای من سلام ما بی حضور چشم تو این جا غریبه ایم دستی، سری تکان بده، مولای من؛ سلام تقدیم چشمهای تو این شعر نا تمام زیباترین افق به تماشای من سلام 🌤به رسم عاشقی روزمون رو با سلام بر پدر مهربانمون آغاز میکنیم السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی یا خَلیفةَالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن 📖✨ اَیُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مولای الامان الامان🤲 ◈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘ هر چـہ مےخواهـے بگیر امـا سـلامم را نگیـــر من بہ عشـ❤️ــقِ این سلامِ صُبحگاهـ🌤ـے زِنـده ام «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» ‌─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️۰۰۰ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز ١٩ مرداد ماه ١٣٩٩ 🌞اذان صبح: ٠۴.۴۵ ☀️طلوع آفتاب: ٠٦.١٩ 🌝اذان ظهر: ١٣.١٠ 🌑غروب آفتاب: ٢٠.٠٠ 🌖اذان مغرب: ٢٠.٢٠ 🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.٢٣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh