❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
💚 #سلام_آقای_من💚
💝 #سلام_پدر_مهربانم💝
ترسم که شعر مزار من این شود
او هم جمال یوسف زهرا ندید و رفت😭
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
#سلام_اربابم #صبحم_بنامت
از دور سلامم بہ تو اے #غریب_مادر
اے پیڪر صد پاره شده زخمے خنجر
جانم بہ فــدا ےتو و یاران شهیدٺ
لبیڪ #حسین_بن_علے ڪشتہے بےسر
به رسم ادب هرروز:
السلام علی رسول الله وآل رسول الله
السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع)
السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا
جمیعاورحمت الله
#پیام_رهبری👆
🌸 #ذکرروز یکشنبه ۱۰۰ مرتبه
💗یا ذَالجَلالِ والاِکرام💐
🌸ای صاحب جلال و بزرگواری
💗این ذکر موجب فتح و نصرت میشود
#نماز_آمرزش👇
✍هرڪس این نمازرادر روز1شنبه بخواندازآتش جهنم وعذاب ایمن شود↻2رڪعت ؛
رکعت اول⇦حمدو3ڪـوثر
رکعت دوم⇦حمدو3توحید
📚جمال الاسبوع۵۴
🌼🍃🌼🍃🌼
🍃🌼🍃🌼
🌼🍃🌼
🍃🌼
🌼
#تفسیر_سوره_نور
🌼#لطفا_مطالعه_کنید
👇👇 👇
برای جمع آوری ونوشتن مطالب
#وقت گذاشته
میشود
🍃درس #اول
⭐️ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ⭐️
🌼سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾
🍃به نام خدا که #رحمتش
بیاندازه است و
#مهربانیاش همیشگی
🌼[این] سوره ای است
که آن را [از اُفق #دانش خود]
فرود آوردیم و
[اجرای احکام و معارف آن را] لازم و واجب نمودیم
و در آن #آیاتی روشن نازل کردیم،
تا متذکّر و هوشیار شوید. (۱)
🍃 علت #انتخاب این سوره این است که بیشتر آیات این #سوره در اطراف مسائل مربوط به #عفاف است.
تا بیدار و هشیار گردید.
🌼 این که در ابتدا میفرماید
«سوره ای است که نازل کردهایم»
تنها #سوره ای که با این جمله شروع میشود
🍃 ما بسیاری از سوره ها داریم که از ابتدا که شروع میشود به عنوان این است که
«کتابی فرود آوردیم»،
یعنی به همه #قرآن اشاره میکند،
ولی اینجا تنها به همین
#سوره اشاره میکند.
🌼معلوم میشود که یک #عنایت خاصی به #مفاد این سوره
شده است
🍃#تعریف معنای «سوره»
🌼 میدانید. هر #قطعه ای از آیات قرآن که با یک
«بسم الله» شروع میشود
و
بعد پایان می پذیرد
به طوری که بعد از آن،
«بسم الله» دیگری هست،
این قطعه را «سوره»
میگویند
🍃 #قرآن از کتابهایی است
که فصل، باب و بخش ندارد
ولی #قطعه #قطعه شدنش
به صورت #سوره سوره بودن است
و هر سوره با یک
«بسم الله» آغاز میشود
و
«بسم اللهِ»
آغاز #قطعه بعد نشان دهنده پایان سوره قبلی است
🌼در #زبان عرب سوره به آن
حصاری را که دور شهرها می کشیدند- می گویند
🍃و
در فارسی به آن «باره» میگویند-
که یک #شهر را در داخل خودش قرار میداد
و یک #حائط و دیواری بود
که بر تمام شهر یا قصبه و یا ده احاطه داشت، سور میگفتند؛"
( ادامه دارد 👆)
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
|یافَرَجَ کل مَکْروبٍ کئیبٍ|
"خود را به خدا بسپار
چون اوست نوازشگر..."
#صحیفه_سجادیه
#پیشنهاد_دانلود
#استوری_طوری
┈┈•✾♡✾•┈┈
#پیام_سلامتے
❌ناشتا گوجه و موز نخورید!
🍅گوجه: اسید آن با اسید معده واکنش داده و باعث سنگ در معده شده
🍌 موز: منیزیم بدن بطورناگهانی افزایش پیدا میکند و تعادل منیزیم و پتایسیم بدن بهم میریزد
640.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 سلام
🌸 روزتون پرانرژی
امیدوارم
کوله بار زندگیتون
پرباشه ازبرکت الهی
امیدوارم امروز
خوشبختی ، سلامتی
پیشرفت و روزی فراوان
نصیب تون بشه..
🌸 در پناه لطف خدا
🌸 یکشنبه تون شاد و زیبا
5.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ عادت های بدی که
روزت رو خراب میکنند ؛
•منظم نبودن
•ترس از آینده
•تفکر منفی
•نداشتن برنامه روزانه
•درگیر گذشته بودن
•پیگیری مداوم اخبارها
•انجام چندکار ب صورت همزمان
•عدم یادگیری مطالب جدید
•توجه زیاد به فضای مجازی
•به تعویق انداختن کارها
•گله و شکایت مداوم از اوضاع زندگی
🌹 روزتون پر از برکت و زیبایی
#اذکارمعجزه_آسای_طلایی
#خواص_آیات_قرانی
#رفع_گرفتاری
#گشایش_بخت
#شفای_بیماری
☆~﷽~☆
بـرای خـلاصی از یـک #گرفتاری مـهم یا از #بیماری #لاعلاج #روز_یکشنبه یا #شب_چهارشنبه
درهرزمان که وقت کردین می تونید انجام بدین
و بهتر است بعـد از هـر نماز صبح چهار زانو نـشسته و دعـای زیر را ۲۹ بار بخوانید .
نام دعا ثم انـزل اسـت پـس از پایان ۷۰ بار استغـفر الله و ۷۰ صـلوات و ۳۰ بار اخلاص شـریف (توحید ) و یـک آیة الکـرسی و دویسـت وَدُود و ۱۰۰ یاعـَظیم و ۲۰۰ یـا وَهّاب و ۲۰۰ یا رحیـم و ۱۰۰ یا رحـمان بگو
↓آیـه ۱۵۴ سـوره آل عـمران↓
『✰ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَآئِفَةً مِّنكُمْ
وَطَآئِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَيْءٍ
قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لاَ يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا
قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ
وَلِيَبْتَلِيَ اللّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ
وَلِيُمَحَّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُور✰ِ』
❧خـزینة الـاسـرار و کـشف الاخـفاءص ۸ و ۹❧
#پست_ویژه
#سوره_درمانے
#جهت_پرخیر_و_برکتی_کیسه (کیف پول)
🌸✨هر ڪس از اهل بازار
سوره مبارڪہ حجر را با نیت
خالص بنویسد
و در ڪیسہ خود نهد
مال او بسیار شود
و از پول خالے نگردد✨
📚 خواص الآیات ۹۸
ڪلیڪ ڪنید↩️
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان " #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_پنجاه و ششم ✍ بخش دوم
🌸و ما خداحافظی کردیم و برگشتیم خونه …
عمو بر خلاف تصورمون خونه بود گفت نتونسته طاقت بیاره و برگشته تا ببینه چی شده،،،، جریان رو براش تعریف کردن اونم گفت خیلی خوب شد حیدری آدم فهمیده ای معلوم میشه .. تورج ازش پرسید بابا یک بار ازت می خوام میایی با احترام مینا رو برام بگیری یا نه ؟
گفت بابا جان من هر چی میگم برای شماست منم دلواپس توام حالا بزار خودت بچه دار بشی می فهمی من چی میگم ….باشه اگر تو اصرار داری همون کاری رو می کنم که تو می خوای … خوبه بابا ؟
🌸تورج خوشحال شد و بلند شد و دست انداخت گردن عمو و اونو بوسید …
حالا ، عمه هم اونطور که اول مخالفت می کرد نبود و کمی نرم شده بود…………
ولی ایرج بشدت تو هم بود ازش پرسیدم ایرج جان چی شده ؟ گفت هیچی خسته ام ….
شام خوردیم ولی ایرج اصلا با من حرف
نمی زد … منم بدون اینکه به اون بگم ، رفتم بالا تو اتاق خودم تا یک کم درس بخونم نمی تونستم بدون آمادگی برم سر کلاس این اخلاق من بود ….ایرج هم یک کم بعد اومد و منو دید و از کنار اتاق رد شد و رفت و درو زد به هم …. تعجب کردم اون هیچ وقت این کارو نمی کرد این بود که دیگه از درسم چیزی نمی فهمیدم
🌸تصمیم گرفتم برم بخوابم و صبح زود تر بیدار بشم ….. مسواک زدم و رفتم پیشش خوب معلوم بود که خودشو زده به خواب؛؛ منم که دیدم اینطوریه برگشتم سر درسم و دو ساعتی درس خوندم و رفتم خوابیدم در حالیکه احساس کردم اون هنوز بیداره …… و متوجه شدم داره از چیزی رنج می بره و نمی خواد به من بگه که ناراحت نشم …. چون به نظرم کاری نکرده بودم که باعث ناراحتی اون بشه …… خوابیدم ، تو این شش ماهی که ما عروسی کرده بودیم همیشه صبح با ناز و نوازش اون بیدار می شدم و همین باعث می شد تمام روز رو با انرژی خاصی بگذرونم…. ولی اون روز صبح که بیدار شدم اون رفته بود پایین بدون اینکه منو صدا کنه ….
دیرم شده بود حاضر شدم و رفتم پایین ولی اون رفته بود کارخونه و منو عمو با اسماعیل رفتیم …
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○