eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
24.9هزار دنبال‌کننده
33.1هزار عکس
18.1هزار ویدیو
224 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث کانال دوم مون(داستانهای آموزنده بهلول عاقل) http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل انگیزتـرین صبح زندگی ما روز آمدنِ توست. بیا و معـــــنای زندگی دل انگیز را به ما بفهمان..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂روز خود را زیبا کنید با "صلوات" 🍁برحضرت محمد (ص) 🍂و خاندان پاک و مطهرش 🍁اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 🍂وآلِ مُحَمَّدٍ 🍁وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
👆 ۰۰۰۰ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 5 آذر ماه 1399 🌞اذان صبح: 05:22 ☀️طلوع آفتاب: 06:50 🌝اذان ظهر: 11:51 🌑غروب آفتاب: 16:52 🌖اذان مغرب: 17:12 🌓نیمه شب شرعی: 23:07
💓🥀💓🥀💓🥀💓🥀💓🥀 🔻یادخداوآرامش قلب‌ها🔻 ✍ قرآن کریم می‌فرماید، مومنین دلهاشون با آرامش پیدا میکنه. یعنی به خدا، میاره:😌👇 🕋 اَلَّذينَ ءَامَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ. (رعد/۲۸) 💢 كسانى كه آورده‌اند، دل‌هايشان به آرامش مى‌گيرد. ⚡️ بعد دنباله‌ی آیه، بعنوانِ یک قاعده‌ی کلّی می‌فرماید:👇 🕋 اَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. (رعد/۲۸) 💢 آگاه باشید که، فقط با دل‌ها پيدا مى‌كند. ✍ علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان می‌نویسد، از ظاهر آيه، انحصارى بودن اين مطلب فهميده میشه.👇 ✅️ یعنی معنای دقیق آیه این است که «دل‌ها فقط و فقط با آرام میگیرد» 🍃 یعنی دل‌ها❤️ جز به ، با چيز ديگه‌ای اطمينان و پیدا نمی‌کنه. ☝️ این یک کلّی و عمومی است که اضطرابِ هر قلبی، فقط و فقط با ذکر خدا و تسکین پیدا میکنه، نه با چیز دیگه. ✔ مال و ثروت💸💰 رفاه🛏 تکنولوژی و... برای انسان میاره، و زندگی رو راحت‌تر میکنه، ولی در زندگی نمیاره.❌ ✅️ فقط و فقط در است. 👌 ما رو طوری ساخته که جز با یادش دلمون آروم نمی‌گیره. ✖️ اگر بیقراری.. ✖️ اگر دلتنگی.. ✖️ اگر دلگیری.. ✖️ اگر متحّیری.. ✖️ اگر استرس و اضطراب داری.. 👈 گیرِ کار اینجاست که هزار یاد، جز در دلت جولان میده.❗️ ، ، ، ، ، ، . ❣ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج 💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ ⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ 🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💓🥀💓🥀💓🥀💓🥀💓🥀
۰۰۰و👆 🌺 چهارشنبه ۱۰۰ مرتبه 🌼اى زنده ، اى پاينده 🌺يــا حــيُّ يــا قَــيّــوم 🌼این ذکر موجب عزت دائمی میشود ۴شنبہ ✍هرڪس این نماز را روز 4 شنبه بخواند خداوند توبه او را از هر گناهے باشد مے‌پذیرد 4 رکعتست درهر رکعت بعد از حمد 1 توحید و1 قدر 📚مفاتیح الجنان
🌱 هنوزاهل‌غیبت‌هستی‌وخودت‌رامؤمن می‌دانی؟ مؤمن‌یعنی‌ڪسۍڪه‌دیگران‌از اودر امانند... از زبانش،از نگاهش،از دستانش و... شایدهمین‌یڪ‌ڪلمه‌ی‌تو،آبرویۍرابرباد داده، یا رازی را برملا کرده باشد... ✨ رازدارۍنوعی"وفاۍبه‌عهد"است،و وفای‌به‌عهد؛مرزبین‌ڪفروایمان ...! در این‌ترازو باخودت‌چندچندی؟ می‌دانۍڪه‌وفای‌به‌عهدواداۍامانت هیچ‌شرط‌وعذروبهانه‌ای‌ندارد. 📌مؤمن‌است‌وحرفش! قول‌تو بایدسخت‌تراز تمام‌سنگ‌ها باشد. قولت‌را اگرزیرپا بگذارۍیادر امانتی خیانت‌ڪنی،از این‌مرزِ باریڪ‌ردشده‌ای. امروزحواسمان بیشتر به‌ڪلماتمان باشد ...
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆کلیپ ✅هر روز صبح بعد بیدار شدن از خواب، ناشتا با معده خالی یک لیوان آب زنجبیل بخورید تا بعد چند روز از خواص و تاثیراتش بر بدن مات و مبهوت شوید! شدیدا توصیه می کنم کلیپ را ببینید و هرگز مصرف این ترکیب جادویی را قطع نکنید که درمان بسیاری از دردهای بدن است! اطلاع رسانی کنید!👍 ─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─ بزن رو لینک زیر وارد شو👇 امتحان کنید👆👆 سرشار از انرژی های مثبت🎶 👈🏽 👍👍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃هزاران خوبۍبراۍامروزتون ❤️وهزاران عشق نثارشمانازنین دوست ❣الهۍ ☀️دلت مثل روز روشن ومثل برڪہ آرام باشد شادۍقلبت مداوم نفست گرم،روزگارت پرعشق ولبریز از اتفاقات قشنگ چهارشنبه تون پرازشکوفه های اجابت امروز هرچی آرزوی خوبه مال تو 🌸خدایـا۰۰۰🤲 در هر چهارشنبه چهار حاجتمان را روا کن گناهــی برایمان مگـذار جز آنکه بیامرزی و اندوهی برایمان مگذار... جز آنکه برطرفش سازی دشمنــی برایمان مگذار جز آنکه آن را دور گردانی وقسم به حق چهار امام امروز همه دوستان و عزیزانم را حاجت روا بفرما 🌸آمیـن یاحَیُّ یا قَیّوم، ای زنده، ای پاینده
~~~~~~~~~ 📿ذکـــر برای اداء قـــرض و وسعـــت معیشـــت📿 🔔برای اداء قرض و وسعت معیشت هر روز 100 مرتبه بعد از نماز صبح بگوید🔔👇👇 🌹سُبحانِ اللهِ وَ بِحَمدِه سُبحانَ اللهِ العَظیمِ اَستَغفِرُاللهَ🌹 ✨مجرب است✨ 📚معراج الذاکرین ص180 ❃شمیم رضوان ❃ ╔═✯═ ๑ღ❈ღ๑ ═✭═╗ ╚═✮═ ๑ღ❈ღ๑ ═✬═╝
برآورده شدن حاجت در سه روز 💜جهت روا شدن حاجت سه روز متوالی هر روز صد بار این کلمات را بخواند که البته مراد او حاصل شود ✨بسم الله ما شاء الله لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم یا وَفِیُّ یا حَفِیُّ یا قائِمُ یا دائِمُ یا فَردُ یا اَحَدُ یاصَمَدُ یا وِترُ یا حَیُّ یا قَیّومُ بِرَحمَتِکَ اَستَغیثُ✨ 📚 منبع : جواهر مکنونه ص 261
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "‌ "بر اساس داستان واقعی و نهم ✍ بخش سوم 🌸گفتم وای عمو جون چشم راست میگین. آره، ببخشید منو… شما انتخاب کنین. من رو حرف شما حرفی نمی زنم. هر چی شما بگین. با عمه تصمیم بگیرین، من همون کارو می کنم. شما که سلیقه تون خوبه از خدا هم می خوام… بعد اومد جلو و یکی از دخترها رو از من گرفت و مدتی بهش نگاه کرد گفت : هان… هان من فکر می کنم و بهتون میگم… احساس کردم از اسمهایی که من گفتم خوشش نیومده ولی واقعا برام فرق نمی کرد و دلم می خواست به اون احترام بزارم… ایرج هم حرفی نزد… 🌸۲۶ اردیبهشت روز تولد دخترا بود و من باید زود خودم رو جمع و جور می کردم تا بتونم به درس و دانشگاه برسم. تا اوجا هم کلی عقب مونده بودم… ولی متاسفانه دکتر می گفت چون وزن باری که تحمل کردی زیاد بوده و زایمان سختی هم داشتی باید یک مدت تو بیمارستان تحت نظر باشی و بچه ها هم یک کم جون بگیرن بعد بری خونه. این بود که من یک هفته دیگه تو همون بیمارستان بستری موندم تا تحت مراقبت باشم. 🌸تو مدتی که توی بیمارستان بودم تورج و حمیرا هم زنگ زدن. اول تورج بود که تماس گرفت… من بچه بغلم بود ایرج گوشی رو برداشت… با خوشحالی گفت: سلام داداش جون دیدی عموی دوتا دختر شدی؟ چرا گریه می کنی… فدات بشم… مرسی خوبه… خیلی خوبه… رویا بچه بغلشه… 🌸 نمی تونه حرف بزنه… خوب دیگه مادر شده… چشم… چشم قربونت برم. زودتر انشالله بیا که دلمون برات خیلی تنگ شده… چشم بهش میگم… آره همه چیز رو براهه… دست عمموشونو می بوسن… در ضمن مینا خانم هم اینجاس می خوای باهاش حرف بزنی و گوشی رو داد به مینا… مینا هم یک کم با اون حرف زد و قطع کرد و من متوجه شدم ایرج نمی خواست گوشی رو بده به من تا با تورج حرف بزنم… برای اینکه دو ساعت بعد حمیرا زنگ زد و این بار من داشتم به بچه شیر می دادم ایرج گوشی رو گرفت جلوی گوش من و کلی با حمیرا و بعد نگار و آخرم با آقای رفعت حرف زدم و ایرج با صبوری گوشی رو نگه داشته بود… 🌸دلگیر شدم نمی خواستم اون بازم نسبت به این مسئله حساس باشه و بازم فهمیدم که اون سایه هنوز روی زندگی منه… مینا هم هر روز میومد و بهم سر می زد و عجیب این بود که عمه خیلی باهاش مهربون شده بود… انگار با یادآوردی خاطرات خودش نمی خواست دیگه بلایی که سر خودش اومده برای مینا هم باشه… هر روز صبح تا ظهر مینا پیشم بود… تا موقعی که عمه میومد و از اونجا میرفت کلاس کنکور… از سر شب هم ایرج میومد تا فردا صبح از همونجا میرفت کارخونه… 🌸علاقه ی شدیدی که مینا به دخترا نشون می داد برام جالب بود همون طور که منو دوست داشت بچه ها رو هم واقعا مثل بچه ی خواهر خودش می دونست. تا روزی که من برای رفتن به خونه آماده می شدم مینا پیشم بود و خانومانه و بی توقع به من کمک می کرد. ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○