هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️آغاز فصل زمستان را پُر برکت و
متبرک میکنیم به ذکر شریف صلوات
بر حضرتِ مُحَمَّدٍ (ص) و خاندان مطهرش❄️
❄️الّلهُمَّ
❄️صلّ
❄️علْی
❄️محَمَّد
❄️وآلَ
❄️محَمَّدٍ
❄️وعَجِّل
❄️ فرَجَهُم
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث،_روز☝️#بهترین_زنان☝️
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #دوشنبه 1 دی ماه 1399
🌞اذان صبح: 05:40
☀️طلوع آفتاب: 07:10
🌝اذان ظهر: 12:03
🌑غروب آفتاب: 16:55
🌖اذان مغرب: 17:15
🌓نیمه شب شرعی: 23:18
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
🌸 قرار هر صبح ما سلام بر سالار دلها #اباعبدالله_الحسین(ع)
🌹اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌸 #سلام_امام_زمانم
🌸 #دعای_سلامتی_امام_زمان_عج:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم ِاللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا.
🌸 #دعای_فرج_امام_زمان_عج:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَاَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ
🌸 #آیت_الکرسی_می_خوانیم:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ إلا بِإذنِهِ یَعلَمَ ما بَینَ أَیدِیهمِ وَ ما خَلفَهُم وَ لا یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّماواتِ و الأرض وَ لا یَؤدُهُ حِفظُهُما وَ هوَ العَلیُّ العَظیم لا إکراهَ فِی الدَّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیَّ فَمَن یَکفُر بِالطَّاغوتِ وَ یُؤمِن بِالله فَقَد استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لاَنفِصامَ لَها و الله سَمِیعٌ عَلِیمٌ الله وَلِیُّ الَّذین آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلی النُّور وَ الُّذینَ کَفَروا أولیاؤُهُمُ الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصحابُ النَّارِ هم فیها خالدون.
🌸 با آرزوی بهترینها. روزتون زیبا، التماس دعا
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ذکرروزدوشنبه
یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد
#نماز_روز_دوشنبہ
✍🏻هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره
برایش نوشته شود
2رکعت ؛
درهر رکعت بعدازحمد
یک آیةالکرسی ،توحید ،فلق وناس
بعد از سلام۱۰ استغفار
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
ادامه درس 👆
💛🌀💛🌀💛
🌀💛🌀💛
💛🌀💛
🌀💛
💛
#تفسیر_سوره_نور
#لطفا_توجه_بفرمایید
👇👇👇
💛برای جمع آوری و نوشتن
مطالب و #درس ها
وقت گذاشته می شود
درس #پانزدهم
آیات آِفک = #تهمت ودروغ
✨الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ
مِنْكُمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ ۖ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۚ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِي تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١١﴾
🌀به یقین کسانی که آن
#تهمت [بزرگ] را [درباره یکی از #همسران پیامبر به میان] آوردند، گروهی [هم دست و هم فکر] از [میان] خود شما بودند،
آن را برای خود شرّی مپندارید،
بلکه آن برای شما خیر است،
برای هر مردی از آنان کیفری به میزان گناهی است که مرتکب شده،
و آن کس که بخش عمده آن را بر عهده گرفته است، برایش عذابی بزرگ است. (۱۱)
💛در یکی از #سفرهای جنگی به یکی از همسران پیامبر اسلام( صلی الله علیه وآله ) تهمتی زدند
وآنرا شایع نمودند تاا ز این راه شخصیت #رسول اسلام (صلی الله علیه وآله)
راتخریب کنند.
لذا در این آیات #تهمت را ساختگی معرفی نموده
ومومنان را به خاطر فریب
خوردن ودامن زدن به
این تهمت #توبیخ کرده
وحکم این قبیل
اتفاقات را خاطرنشان نموده است
💛این ایات به نام آیات «#اِفک.
نامیده شده
(ََاِفک)
یعنی #تهمت ودروغ ،
که مربوط به یک جریان تاریخی است
به بادهایی که از مسیر خود #انحراف یافته (موتفکه) نامیده
می شوند
براین اساس هر #سخنی که
از حق انحراف یافته وخلاف واقع گردد
به ان #اِفک گفته می شود
🌀اِفک =دروغ بزرگ /تهمت
🌀عُصبَة= گروه ، دسته
🌀#عُصبَة به گروهی اطلاق می شود
که باهم متحد وهمفکر باشند
واین واژه نشان می دهد که در داستان اِفک #توطئه گران ارتباط وهمکاری محکمی باهم داشته اند
از سنی وشیعه برای این آیات
دو شأن نزول نقل شده است
💛یکی از همسران پیغمبر اکرم
را در یک جریانی،
#منافقین مورد اتهام قرار دادند.
آن زن به عقیده اهل تسنن عایشه
بوده و به عقیده بعضی
از اهل تشیع ماریه قبطیه بوده
و
به عقیده بعضی دیگر
عایشه بوده است.
🌀 شاید فکر کنید که کار
باید بر عکس باشد:
باید شیعه ها بگویند آن زن متهم
عایشه بوده
و سنیها بگویند آن زن متهم ماریه
بوده است.
🌀چرا سنیها اصرار دارند
که آن زن متهم عایشه بوده و شیعه های متعصب اصرار دارند که آن زن متهم ماریه بوده است؟
💛برای این که این تهمت
بعد به شکلی درآمد- چه از نظر
وضع عمومی مردم و چه از
نظر آیات قرآن در شأن
آن زن متهم-
که برای آن زن متهم یک
افتخار به شمار آمد؛
🌀 یعنی شک نماند که
این اتهام درباره آن زن متهم
دروغ بوده و
او تطهیر شد و صد در صد معلوم شد که قضیه دروغ است
🌀این است که اهل تسنن
اصرار دارند بگویند
آن زن متهم که پاکی او از نظر
این عمل زشت،
صد در صد ثابت شد
عایشه بود
و
بعضی از شیعه ها میخواهند
این افتخار را برای ماریه قبطیه ثابت کنند. حال جریان چه بوده است؟
( ادامه دارد 👆)
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
🍌صبحانه، موز بخورید
🔹صبحانهای که در آن مواد غذایی حاوی نشاسته مقاوم
مانند موز و جو دو سر وجود داشته باشد،
هم شما را سیر میکند و هم به سوزاندن کالری بیشتر کمک میکند.
برای عزیزانتون بفرستید❤️
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🎁متولدین دی ماه
🍰تولدتون مبارک
🎁میلادت ای دوست
🍰مبارک باشد
🎁پیوسته دلت شاد
🍰سعادت باشد
🎁هر سبزۀ سبز
🍰رنگ بهارت باشد
🎁چـشـم شـادی نگارت باشد
🍰بهترینها رابراتون آرزومیکنم🎊🎉
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☃خدایا در اولین روز دیماه
☃توشه دوستانم را پرکن از
30روز شادی❄️
30روزآرامش❄️
30روزموفقیت ❄️
30روزسلامتی ❄️
30روزبدون مشکل و❄️
30روزپراز خیروبرکت❄️
زمستان مبارک❄️🌨
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💎این دعا تمام دُر،دشت وڪوه را #طلا
مـے ڪـند
#دستورالعمل_آیت_الله_نخودکی
#خٺـــومات_مجرب
#وسعت_رزق_و_روزی
🅾برای وسعت رزق و روزی و رسیدن به مال
آیه 2-3 سوره طلاق را به این شکل ختم نماید:
✳️ابتدای ختم جمعه یا #پنجشنبه یا #دوشنبه باشد و اگر #جمعه باشد بهتر است.
🅾تا چهل روز هر روز 159 مرتبه آیه شریفه را بخواند و بهتر است بعد از نماز صبح باشد.
✳️فقط در روز چهلم 179 مرتبه باشد و در ابتدای ختم برای استجابت حاجت، غسل حاجت نموده دو رکعت نماز بخواند و صد مرتبه صلوات بفرستد
🅾(در روز اول) و روز آخر بعد از اتمام، صد صلوات بفرستد.
شڪ نڪند و ناامید نشود و اگر بار اول به نتیجه نرسید تڪرار ڪند که انشاءالله به مراد می رسد.
👈گشایش ڪارها
✳️به تجربه رسیده است که هر ڪس هر روز به خواندن آیه مبارکه «من یتق الله...» «آیات 3-2» سوره طلاق همت ڪند مهمات و گشایش امورات بسته خود را خواهد دید.
🔮منبع:
قرآن درمانی روحی و جسمی، ص260
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#اسماء_الحسنی #ذکر_درمانے
✨شفاوخلاصی از غم و غصه✨
📚جهت شفا و خلاصي از غم و غصه ۷۳۰ مرتبه گفتن
( لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ )بسيار موثر است و تجربه شده است
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
" #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_آخر ✍ بخش اول
🌸اون رفت …ولی دیگه کسی رغبتی به خوردن غذا نداشت ،مینا کمی همون جا سرجاش موند و به یک باره اشکش سرازیر شد و با سرعت رفت بالا .
عمه و علیرضا خان مات و مبهوت به در نگاه می کردن. عمه گفت : علیرضا از قران ردش نکردیم …. ایرج گفت : بر می گرده انشالله چیزی نیست …کسی که پشت تلفن بود گفت یک جلسه دارن باید بیاد … شایدم شب برگشت …..
من بیشتر از اونا می دونستم که شوخی در کار نیست ، وقتی ماموریتی باشه همه جور خطر وجود داره …. درگیری ها خیلی زیاد بود و اخبار جبهه ها رو من توسط رزمنده ها می شنیدم …. و اون روزها از طرف جنوب غرب خیلی مجروح میاوردن ….
🌸فردا شنبه هیچ خبری از تورج نشد و یکشنبه صبح اول وقت ایرج که دیگه طاقتش تموم شده بود ، زنگ زد به قرارگاه و تورج رو خواست یک کم بعد تورج اومد پای تلفن …ایرج به محض اینکه صدای اونو شنید داد زد سرش؛؛؛ که مرد حسابی فکر ما رو نمی کنی…. فکر مادرت باش داره دیوونه میشه کجایی ؟ کی میای ؟
گفت : باشه داداش جان یک ماموریت دارم انجام بدم میام خودم زنگ می زنم مامان خوبه مینا و بچه ها چطورن ؟ ایرج گفت بیا باهاشون حرف بزن نگران تو هستن …گفت الان وقت ندارم برگشتم زنگ می زنم الان باید برم ……و گوشی رو گذاشت …
🌸مینا و عمه که منتظر بودن صدای اونو بشنون هر دو غمگین تر از قبل شده بودن ….
به مینا گفتم : غصه نخور دیگه تو می خواستی بفهمی حالش خوبه … خوب فهمیدی پس چرا دیگه خودتو ناراحت می کنی ؟….ولی خودم هم این حرف رو قبول نداشتم چون نگرانی ما با این مکالمه ها فقط تا زمانی که ارتباط بر قرار بود بر طرف می شد و به محض اینکه گوشی رو قطع می کردیم دوباره همون حال می شدیم ….. همه رفتیم سر کارمون …. باز اون روز اونقدر زخمی های بدی آورده بودن که نمی دونستیم باهاشون چیکار کنیم ، بدن های اونا پر از ترکش بود کنار نخاع کنار کبد پارگی های وحشتناک … دیگه جونی برام نمونده بود می خواستم وقتی رسیدم خونه چند ساعت بخوام ….. ولی دیدم همه تو حال بودن و گوشی تلفن دست ایرج ….. لطفا وصل کنید من منتظرم ……
🌸شما یک خبر به من بدین الان ستوان تجلی کجاس؟…. من که برادرشم نباید بدونم چی شده ؟ …… خوب هواپیمایی که گفتن سقوط کرده مال کی بوده ؟ …………
چرا دری وری میگین؟….. اگر خوبه یک خبر ازش به ما بدین …………. ول کن آقا ، چی داری میگی؟ ما از ناراحتی داریم میمیریم …. الو….الو ….بیشرف قطع کرد ….
( و دوباره شماره گرفت ) همه مات و متحیر مونده بودن از عمه پرسیدم چی شده تو رو خدا بگین که خبر بدی ندارین ……
🌸مینا زد زیر گریه و عمه هم گریه میکرد حتی علیرضا خان هم اشک می ریخت …….
مینا گفت : دلم شور می زد زنگ زدم حال تورج رو بپرسم یکی گوش رو برداشت و گفت ما هنوز خبری نداریم فقط می دونیم که زدنش و سقوط کرده ، حالا انکار می کنن ……
دو دستی زدم تو سرم و بی اختیار گفتم واویلا ، ای خدا رحم کن به ما ….
قیامتی تو خونه ی ما به پا بود در حالیکه هنوز درست نمی دونستیم چی شده…………
🌸وقتی به ایرج خبر دادن با رحمان اومده بود خونه با هم رفتن تا خبری از تورج بگیرن ……تا اونا برگشتن… ما سوختیم و اشک ریختیم و دعا کردیم ، نماز خوندیم …..
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
" #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_آخر✍ بخش دوم
🌸ایرج ساعت نه شب اومد با چشمانی گریان و پف کرده اون سعی کرده بود اول خودشو آروم کنه بعد بیاد خونه ، ولی تا دوباره چشمش به ما افتاد بهم ریخت و مثل یک زن شیون کرد ……
نمی خوام خاطر شما رو زیاد آزرده کنم همین قدر می گم که ما تا صبح همه با هم فریاد زدیم و اشک ریختیم هیچ کس مرحم دل کسی نبود حتی به فکر بچه ها نبودیم ….
🌸حالا که خوب نگاه می کردم تورج هم شکل اون رزمنده ها شده بود…… داد می زدم ای وای ، چرا نفهمیدم تورج شکل اونا شده بود ، شکل اونایی که مظلوم تر از اونا هیچکس نیست ….. چرا نفهمیدم و گرنه شاید جلوش می گرفتم و ازش می خواستم گناهی بکنه تا اونقدر پاک نباشه که خدا اونو ازمون بگیره ……….
🌸روز ها و شب ها در انتظار یک خبر درست نشستیم ، هیچ کس نمی دونست چه اتفاقی برای تورج افتاده یکی می گفت تو خاک عراق خورده زمین یکی می گفت …دیدن با چتر اومده پایین …
یکی دیگه می گفت امکان نداشته چون در یک لحظه بوده و بازم می شنیدیم که شاید با چتر اومده پایین و اسیر شده …. و همه ی اینا احتمالاتی بود که هیچکدوم برای ما دلگرم کننده نبود …..
🌸عمه مثل مجنون ها عکس تورج رو بغل گرفته بود و سعی داشت خاطراتشو از اون تعریف کنه ….
حمیرا هر روز زنگ می زد و پیدا بود که اونم حالش خوب نیست ….
آقای رفعت می گفت می خواد بیاد ولی می ترسم اگر بیاد نتونه برگرده …..
ایرج هم بهش گفته بود اصلا اینجا خبری نیست نزار بیاد …
🌸خونه ی ما ، ماتمکده بود من بعد از ده روز رفتم بیمارستان …
همه ی اون زخمی ها رو تورج می دیدم و اشک می ریختم و برای مداوای اونا از جونم مایه میذاشتم …
پانزده روز سخت و دشوار گذشت شاید برای ما یکسال … توی بیمارستان اسم می نوشتن که یک کادر پزشکی بره به جبهه…نمی دونم چی شد که دلم خواست ، منم با اونا باشم و من آخرین نفری بودم که داوطلب شدم و قرار بود صبح فردا گروه بره به اهواز ……با خودم گفت : رویا چیکار می کنی؟ ایرج چی ؟ ولی باز فکر کردم نه باید برم حتی اگر بتونم جون یکی رو هم نجات بدم خوبه آره میرم ……
🌸این بود که داوطلب شدم و رفتم که به ایرج بگم …..
می دونستم که این خودش درد سر بزرگی به همراه داره …. ولی من باید می رفتم ….دلایلم برای رفتن خیلی معلوم نبود ….. می خواستم ببینم اونجا چیکار می کنن؟ می خواستم اونجا باشم تا وقتی زخمی ها رو میارن خودم باشم که بهشون خوب رسیدگی کنم…
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○