○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
" #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_آخر ✍ بخش اول
🌸اون رفت …ولی دیگه کسی رغبتی به خوردن غذا نداشت ،مینا کمی همون جا سرجاش موند و به یک باره اشکش سرازیر شد و با سرعت رفت بالا .
عمه و علیرضا خان مات و مبهوت به در نگاه می کردن. عمه گفت : علیرضا از قران ردش نکردیم …. ایرج گفت : بر می گرده انشالله چیزی نیست …کسی که پشت تلفن بود گفت یک جلسه دارن باید بیاد … شایدم شب برگشت …..
من بیشتر از اونا می دونستم که شوخی در کار نیست ، وقتی ماموریتی باشه همه جور خطر وجود داره …. درگیری ها خیلی زیاد بود و اخبار جبهه ها رو من توسط رزمنده ها می شنیدم …. و اون روزها از طرف جنوب غرب خیلی مجروح میاوردن ….
🌸فردا شنبه هیچ خبری از تورج نشد و یکشنبه صبح اول وقت ایرج که دیگه طاقتش تموم شده بود ، زنگ زد به قرارگاه و تورج رو خواست یک کم بعد تورج اومد پای تلفن …ایرج به محض اینکه صدای اونو شنید داد زد سرش؛؛؛ که مرد حسابی فکر ما رو نمی کنی…. فکر مادرت باش داره دیوونه میشه کجایی ؟ کی میای ؟
گفت : باشه داداش جان یک ماموریت دارم انجام بدم میام خودم زنگ می زنم مامان خوبه مینا و بچه ها چطورن ؟ ایرج گفت بیا باهاشون حرف بزن نگران تو هستن …گفت الان وقت ندارم برگشتم زنگ می زنم الان باید برم ……و گوشی رو گذاشت …
🌸مینا و عمه که منتظر بودن صدای اونو بشنون هر دو غمگین تر از قبل شده بودن ….
به مینا گفتم : غصه نخور دیگه تو می خواستی بفهمی حالش خوبه … خوب فهمیدی پس چرا دیگه خودتو ناراحت می کنی ؟….ولی خودم هم این حرف رو قبول نداشتم چون نگرانی ما با این مکالمه ها فقط تا زمانی که ارتباط بر قرار بود بر طرف می شد و به محض اینکه گوشی رو قطع می کردیم دوباره همون حال می شدیم ….. همه رفتیم سر کارمون …. باز اون روز اونقدر زخمی های بدی آورده بودن که نمی دونستیم باهاشون چیکار کنیم ، بدن های اونا پر از ترکش بود کنار نخاع کنار کبد پارگی های وحشتناک … دیگه جونی برام نمونده بود می خواستم وقتی رسیدم خونه چند ساعت بخوام ….. ولی دیدم همه تو حال بودن و گوشی تلفن دست ایرج ….. لطفا وصل کنید من منتظرم ……
🌸شما یک خبر به من بدین الان ستوان تجلی کجاس؟…. من که برادرشم نباید بدونم چی شده ؟ …… خوب هواپیمایی که گفتن سقوط کرده مال کی بوده ؟ …………
چرا دری وری میگین؟….. اگر خوبه یک خبر ازش به ما بدین …………. ول کن آقا ، چی داری میگی؟ ما از ناراحتی داریم میمیریم …. الو….الو ….بیشرف قطع کرد ….
( و دوباره شماره گرفت ) همه مات و متحیر مونده بودن از عمه پرسیدم چی شده تو رو خدا بگین که خبر بدی ندارین ……
🌸مینا زد زیر گریه و عمه هم گریه میکرد حتی علیرضا خان هم اشک می ریخت …….
مینا گفت : دلم شور می زد زنگ زدم حال تورج رو بپرسم یکی گوش رو برداشت و گفت ما هنوز خبری نداریم فقط می دونیم که زدنش و سقوط کرده ، حالا انکار می کنن ……
دو دستی زدم تو سرم و بی اختیار گفتم واویلا ، ای خدا رحم کن به ما ….
قیامتی تو خونه ی ما به پا بود در حالیکه هنوز درست نمی دونستیم چی شده…………
🌸وقتی به ایرج خبر دادن با رحمان اومده بود خونه با هم رفتن تا خبری از تورج بگیرن ……تا اونا برگشتن… ما سوختیم و اشک ریختیم و دعا کردیم ، نماز خوندیم …..
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
" #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_آخر✍ بخش دوم
🌸ایرج ساعت نه شب اومد با چشمانی گریان و پف کرده اون سعی کرده بود اول خودشو آروم کنه بعد بیاد خونه ، ولی تا دوباره چشمش به ما افتاد بهم ریخت و مثل یک زن شیون کرد ……
نمی خوام خاطر شما رو زیاد آزرده کنم همین قدر می گم که ما تا صبح همه با هم فریاد زدیم و اشک ریختیم هیچ کس مرحم دل کسی نبود حتی به فکر بچه ها نبودیم ….
🌸حالا که خوب نگاه می کردم تورج هم شکل اون رزمنده ها شده بود…… داد می زدم ای وای ، چرا نفهمیدم تورج شکل اونا شده بود ، شکل اونایی که مظلوم تر از اونا هیچکس نیست ….. چرا نفهمیدم و گرنه شاید جلوش می گرفتم و ازش می خواستم گناهی بکنه تا اونقدر پاک نباشه که خدا اونو ازمون بگیره ……….
🌸روز ها و شب ها در انتظار یک خبر درست نشستیم ، هیچ کس نمی دونست چه اتفاقی برای تورج افتاده یکی می گفت تو خاک عراق خورده زمین یکی می گفت …دیدن با چتر اومده پایین …
یکی دیگه می گفت امکان نداشته چون در یک لحظه بوده و بازم می شنیدیم که شاید با چتر اومده پایین و اسیر شده …. و همه ی اینا احتمالاتی بود که هیچکدوم برای ما دلگرم کننده نبود …..
🌸عمه مثل مجنون ها عکس تورج رو بغل گرفته بود و سعی داشت خاطراتشو از اون تعریف کنه ….
حمیرا هر روز زنگ می زد و پیدا بود که اونم حالش خوب نیست ….
آقای رفعت می گفت می خواد بیاد ولی می ترسم اگر بیاد نتونه برگرده …..
ایرج هم بهش گفته بود اصلا اینجا خبری نیست نزار بیاد …
🌸خونه ی ما ، ماتمکده بود من بعد از ده روز رفتم بیمارستان …
همه ی اون زخمی ها رو تورج می دیدم و اشک می ریختم و برای مداوای اونا از جونم مایه میذاشتم …
پانزده روز سخت و دشوار گذشت شاید برای ما یکسال … توی بیمارستان اسم می نوشتن که یک کادر پزشکی بره به جبهه…نمی دونم چی شد که دلم خواست ، منم با اونا باشم و من آخرین نفری بودم که داوطلب شدم و قرار بود صبح فردا گروه بره به اهواز ……با خودم گفت : رویا چیکار می کنی؟ ایرج چی ؟ ولی باز فکر کردم نه باید برم حتی اگر بتونم جون یکی رو هم نجات بدم خوبه آره میرم ……
🌸این بود که داوطلب شدم و رفتم که به ایرج بگم …..
می دونستم که این خودش درد سر بزرگی به همراه داره …. ولی من باید می رفتم ….دلایلم برای رفتن خیلی معلوم نبود ….. می خواستم ببینم اونجا چیکار می کنن؟ می خواستم اونجا باشم تا وقتی زخمی ها رو میارن خودم باشم که بهشون خوب رسیدگی کنم…
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
#حدیث_روز
🌹امام حسن عليه السلام:
هرگاه ديدى كسى با آبروى مردم بازى مى كند، سعى كن كه تو را نشناسد؛ زيرا آبروى آشنايانش كمترين ارزش را نزد او دارد
إذا سَمِعتَ أحَدا يَتَناوَلُ أعراضَ الناسِ فاجتَهِدْ أن لا يَعرِفَكَ ؛ فإنَّ أشقَى الأعراضِ بهِ مَعارِفُهُ
ميزان الحكمه جلد6 صفحه200
〰➿〰➿〰➿
🌹امام حسین (ع):
✍ چنان چه سرکه عسل را فاسد می کند، خلق بد ایمان را فاسد می کند.
📚 اصول کافی، ج2، ص 321
#اخلاق
#عکس_نوشته👆
#احکام_شرعی
#ازدواج_دائم_بدون_بخشش_باقیمانده_عقد_موقت
🌸سؤال:آیا زن و مردی که۱۷سال پیش عقدموقت کرده ولی بدون بخشش باقی مدت آن را تبدیل به عقد دائم نموده اند، ازدواجشان صحیح نبوده و #فرزندانشان حلال زاده نیستند؟
پاسخ: 👇
🌷 امام خامنه ای: عقد دائم صحیح نیست، باید در اولین فرصت ـ بدون نیاز به عده ـ، #صیغه_عقد دائم را جاری کند و فرزندان #حلال_زاده هستند. [1]
🌷 آیت الله مکارم: در صورتی که بدون بخشیدن و نگهداشتن #عده با همان مرد عقد دائم کرده است، عقد دائم ایشان صحیح است هر چند بهتر است احتیاطا دوباره خوانده شود و فرزندان هم حلال زاده اند و نگه داشتن عده هم لازم نیست. [2]
🌷 آیت الله سیستانی: بچه ها حلال زاده اند و عده لازم نيست ولى چون یقین دارید در عقد موقت عقد دائم خوانده اید بايد عقد را دوباره بخوانید. [3]
🌷 آیت الله شبیری زنجانی: بنابر احتیاط باطل است لذا بنابر احتیاط دوباره صیغه عقد دائم خوانده شود و نیازی به عده نیست و بچه ها هم حلال زاده می باشند. [4]
🌷 آیت الله وحید: اگر مابقی مدّت را نبخشیده، عقد دائم باطل است الآن باید عقد دائم را دوباره بخواند. [5]
#هرروزیک_آیه
❄️أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ
🌨ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ
❄️خِلَالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِيهَا مِنْ
🌨بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ
❄️ يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ ﴿۴۳﴾
❄️آيا ندانسته اى كه خداست كه ابر را به آرامى
🌨مى راند سپس ميان اجزاء آن پيوند مى دهد
❄️آنگاه آن را متراكم مى سازد پس دانه هاى
🌨باران را مى بينى كه از خلال آن بيرون مى آيد
❄️و خداست كه از آسمان از كوههايى از ابر يخزده
🌨كه در آنجاست تگرگى فرو مى ريزد و هر كه
❄️را بخواهد بدان گزند مى رساند و آن را از
🌨هر كه بخواهد باز مى دارد نزديك است
🌨روشنى برقش چشمها را ببرد (۴۳)
📚 سوره مبارکه النور
✍ آیه ۴۳
═══✙🍃✨🍃✨🍃✙═══
#سوره_درمانی #درخواستی_کاربران
این متن را نگه دارید و بخونید خیلی مواقع به دردتون میخوره
💞سوره جمعه برای پیدا شدن مال
💞سوره مجادله برای برای مهر و محبت همسر و معامله
💞سوره طور برای پایدار بودن و #برگشت_مال
💞سوره حجر برای برکت مال
💞سوره نمل برای شفا مریض و برآوردن هر حاجتی
💞سوره تغابن برای ادای قرض
💞سوره حج برای کامل شدن دین
💞سوره مریم برای هدایت دختران
💞سوره احزاب برای گشایش بخت
💞سوره یونس برای بچه دار شدن
💞سوره محمد برای اخلاق
💞سوره اعلی برای هدایت جوانان
💞سوره ن والقلم برای آسان شدن و درس خواندن
💞سوره مزمل برای مهر و محبت
💞سوره جن برای وسوسه
💞سوره فتح برای گشایش کار
💞سوره حشر برای آرامش در زندگی
💞سوره کهف برای بیدار شدن
💞سوره حجرات برای زیاد شدن مال
💞سوره حدید برای محکم شدن و آرامش بدن
💞سوره انبیا برای رها شدن از بند و گرفتاری
💞سوره مومنون برای به راه راست رفتن
💞سوره صف برای فتح و پیروزی
💞سوره اسرا برای شفای مریض و بهانه گیری
💞سوره یوسف برای عظمت و بزرگی
💞فاتحه: مانع خشم الله
💞یاسین: مانع تشنگی روز قیامت
💞واقعه: مانع فقر
💞دخان: مانع ترس روز قیامت
💞ملک: مانع عذاب قبر
💞کوثر: مانع خصومت
💞کافرون: مانع کفر
11.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتماگوش کنید☝️☝️
#امیدتون_ازدست_ندین
❓چرا من اینطوریاَم؟
تا مشکلی بوجود میاد، خودمو میبازم!
آروم و قرارم رو از دست میدم!
نه میتونم خوب فکر کنم .. نه حتی دعا کنم!
❓ چرا من اینجوریاَم ؟
👤 #استاد_محمد_شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁#پاییزهم_رفت!
⛄️ #زمستان_آمد
💖 حساب کن! با مهربانی
دل چند نفر را بدست آوردی
و با غرور شیشه دل
چند نفر را شکستی؟
🍁 مهربان باش که
دفتر خاطره هایت
آکنده از مهربانی باشد
وعشق و محبت....
💖 #مهربانی را فراموش نکنیم
هدایت شده از خانواده بهشتی
🔴 #برکات_پذیرش_اشتباه
💠 قبول کردن #اشتباه یکی از روشهای پایداری بنیان خانواده است. با گوش دادن به صحبتهای همسرتان، میتوانید او را آرام کنید و با #قبول_کردن اشتباه خود و گفتنِ جملهی "ببخشید"، یک بار دیگر #عشق را به زندگیتان هدیه کنید.
💠 معنای پذیرش اشتباه این است که شما میخواهید #رابطهی_گرم خانوادهتان ادامه داشته باشد.
💠 و از طرفی نشان میدهد که در برابر مشکلات، فرد #منطقی و بدون تعصب هستید.
💠 علاوه بر اینکه کوتاه آمدن و پا گذاشتن روی هوای نفس، #سکوی پرشی به سمت #محبوبیت و عزّت است.
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
هدایت شده از خانواده بهشتی
#تربیت_فرزند
شخصیت کودک در #شش سال اول شکل میگیرد، آموزش زندگی،
اخلاق و خوبیها را در این سنین باید انجام داد
شش تا #دوازده سال شخصیت تثبیت می شود
بعد از دوازده سال #تغییر شخصیت سخت و زمان بر است
شش سال اول مهمترین وحساس ترین دوران است 👌
وقتی #کودکی کار خطایی میکند؛
آن خطا را به #شخص و شخصیت او پیوند نزنید.
اگر کودکی #حرف زشت زد
نگویید : تو #بیادبی
بگویید: حرف #بد زدن؛ ممنوعه.
اگر کودکی #سرکیف کسی رفت.
نگویید : #دزد
بگویید: باید اجازه بگیریم. #رفتن سر کیف دیگران اشتباه است.
توبیخ شخص و شخصیت؛
سبب کاهش شدید اعتماد به
نفس و جسارت تکرار کار
اشتباه خواهد شد.
☀️ به ما بپیوندید 👇
╰═⊰🍃❣❣🍃⊱━╯
هدایت شده از بنرها
مجموعه ای بی نظیراز:
🔴داستانهای ناب خداشناسی وحکایات شیرین
🔵ریشه ی ضرب المثلهای اصیل ایرانی
🔴داستانهاي شيرين انبيا و معجزات پيامبران
🔵زندگينامه شيطان
🎯در مجموعه ی داستانِ راستان
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت👆
هدایت شده از بنرها
سلام من😊 فاطمه هستم ...
من یه زن مذهبی هستم با شوهری مذهبی
مدتی بود شوهرم از روابط زناشوییمون راضی نبود و دلیلشم این بود که من خیلی خجالت میکشیدم از شوهرم و برام سخت بود خواسته هاشو برآورده کنم تااینکه یه بار یکی ازدوستان روحانی کانالی رو معرفی کرد به نام
❣ #سبک_زندگی❣
از وقتی که تو این کانال عضو شدم
به کلی دیدگاهم به روابط زناشویی تغییر پیدا کرده کلی اطلاعاتم زیاد شده شوهرم ازم خیلی راضیه و تمام اینارو مدیون این کانال هستم🌹👇👇
✅http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21
#زندگی_عاشقانه👆