فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و او عــشــ🌸ـق را آفرید
و زندگی آغـاز شد
پس با نامش شروع میکنم
امروزم را
تابپیچد عطر عاشقی
درهوای زندگیام
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
🌸الهی به امید تو🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در این روز دوشنبه دهانمان را خوشبو
و زندگیمان پر برکت میکنیم
با ذکر شریف صلوات بر
حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش 🌸 🍃
🌸 اللَّـهُمَّ 🌸
🌿 صَلِّ 🌿
🌸 عَلَى 🌸
🌿 مُحَمَّد 🌿
🌸وعلی آلِ 🌸
🌿 مُحَمَّد🌿
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
💖 #سلام_امام_زمانم
💞 #سلام_آقای_من
💝 #سلام_پدر_مهربانم
در مسیر عاشقی هر لحظه دل دل میکنیم
درمیان موج دریا فکر ساحل میکنیم
ای امید روز های بیکسی رخصت دهی
ما میانخیمه عشق تو منزل میکنیم
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#حدیث_روز☝️ #۵نفرشیطان_به_آنهاراه_ندارد
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #دوشنبه 19 اسفند ماه 1398
🌞اذان صبح: 05:00
☀️طلوع آفتاب: 06:23
🌝اذان ظهر: 12:15
🌑غروب آفتاب: 18:07
🌖اذان مغرب: 18:25
🌓نیمه شب شرعی: 23:33
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#ذکرروز👆دوشنبه
یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد
#نماز_روز_دوشنبہ
✍🏻هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره
برایش نوشته شود
2رکعت ؛
درهر رکعت بعدازحمد
یک آیةالکرسی ،توحید ،فلق وناس
بعد از سلام۱۰ استغفار.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
💠✨ #دعا_درمانی
#برای_نجات_فرزندان_از_آفت_وبلایا☘️
🔻
👈 دعای زیر برای اصلاح عموم،خصوصاً فرزندان و خواهران و برادران نافع است و تأثیر آن در دعای قنوت نماز وتر زیادتر است :
🌿🎀 رَبِّ أَصْلِحْ لِی نَفْسِی،فَإِنَّهَا أَهَمُّ الْأَنْفُسِ إِلَیَّ، رَبِّ أَصْلِحْ لِی ذُرِّیَّتِی، فَإِنَّهُمْ يَدِي وَ عَضُدِی،رَبِّ وَ أَصْلِحْ لِی أَهْلَ بَيْتی، فَإِنَّهُمْ لَحْمِي وَ دَمِی،رَبِّ أَصْلِحْ لِي جَمَاعَةَ إِخْوَتِی وَ أَخَوَاتِی وَ مُحِبّینی،فَإِنَّ صَلَاحَهُمْ صَلاحِی 🎀🌿
📚منبع: شفا و درمان، ج2،ص150
💎✨
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیههای کرونا!☝️
🔺از حضور در جمع و میهمانیها خودداری کنین و مراقب خودتون باشین
#پیام_سلامتے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸روزی پر از
🌷عشق و مـحبت
🌺روزى پر از
🌷موفقيت و شادى
🌸روزى پر از
🌷خنده و دلخوشى
🌺و روزی پر از
🌷خبرهای خوب
🌸براتون آرزومندم
🌺تقدیم به شما
🌺دوشـنـبـهتـون گــلبــارون🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ذکر_درمانے
🎀 #حاجت_روایی_سریع🎀
🌸با نیت صادقانه و با اخلاص در روز دوشنبه وضو بگیرد و به تعداد ۱۰۰۰ بار☀️ یا مُسَبّبَ الاَسباب ☀️ بگوید.
سپس ۱۰۰ صلوات بفرستد و هدیه کند به امام باقر ع به هر حاجتی که دارد خواهد رسید
ان شاءالله❣
📚گلهای ارغوان
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستانی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_یازدهم:
❤️و من گفتم…از تصمیمم برای وصل شدن به مسلمانهای جنگجو،از تسلیم تمام هستی ام برای داشتن برادر و مبارزه ای که برای رسیدن به دانیال؛ حاضر به قبولش بودم.اما با پرواز هر جمله از دهانم،رنگ چشمان عثمان قرمز و قرمزتر میشد.و در آخر،فقط در سکوت نگاهم کرد.بی هیچ کلامی…
من عادت داشتم به چشمانِ پرحرف و زبان لال…پس منتظر نشستم. تماشای باران از پشت شیشه چقدر دلچسب بود. یادم باشد وقتی دانیال را پیدا کردم، حتما او را در یک روز بارانی به اینجا بیاورم.
قطرات باران مثله کودکی هام رویِ شیشه لیز میخورد و به سرعت سقوط میکردم…چقدر بچه گی باید میکردم و نشد…
جیغ دلخراشِ، پایه صندلی روی زمین و سپس کشیده شدن سریع و نامهربان بازویم توسط عثمان.عثمان مگر عصبانی هم میشد؟؟؟کاپشن و کلاهم را به سمتم گرفت،پیش بندش را با عصبانیت روی میز پرت کرد و با اشاره به همکارش چیزی را فهماند (سارا بپوش بریم..) و من گیج:(چی شده؟؟ کجا میخوای منو ببری؟؟)
بی هیچ حرفی با کلاه و شال، سرو گردنم را پوشاند و کشان کشان به بیرون برد.کمی ترسیدم پس تقلا جایز بود اما فایده ایی نداشت،دستان عثمان مانند فولاد دور بازوم گره شده بود.و من مانند جوجه اردکی کوچک در کنارگامهای بلندش میدویدم.بعد از مقداری پیاده روی، سوار تاکسی شدیم و من با ترس پرسیدم از جایی که میرویم و عثمان در سکوت فقط به رو به رویش خیره شد.
بعد از مدتی در مقابل ساختمانی زشت و مهاجر نشین ایستادیم.و من برای اولین بار به اندازه تمامِ نداشته هایم ترسیدم…راستی من چقدر نداشته در کنارِ معدود داشته هایم، داشتم!!!
از ترس تمام بدنم میلرزید. عثمان بازویم را گرفت و با پوزخندی عصبی زیر گوشم زمزمه کرد:( نیم ساعت پیش یه سوپرمن رو به روم نشسته بود…حالا چی شده؟؟همینجوری میخوای تو مبارزشون شرکت کنی دختره ی احمق؟؟کم کم عادت میکنی… این تازه اولشه…یادت رفته، منم یه مسلمونم..)راست میگفت و من ترسیدم…دلم میخواست در دلم خدا را صدا بزنم!ولی نه…خدا، خدای همین مسلمانهاست…پس تقلا کردم اما بی فایده بود و او کشان کشان مرا با خود همراه میکرد.اگر فریاد هم میزدم کسی به دادم نمیرسید…آنجا دلها یخ زده بود…
از بین دندانهای قفل شده ام غریدم: (شما مسلمونا همتون کثیفین؟؟ ازتون بدم میاد..)و او در سکوت مرا از پله های ساختمان نیمه مسکونی بالا میبرد. چرا فکر میکردم عثمان مهربان و ترسوست؟؟ نه نبود….
ادامه دارد..
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#حدیث_سلامتے
#پیامبر_اکرم_(ص) :
🔸 «مَن غَسَلَ يَدَهُ قَبلَ الطَّعامِ وبَعدَهُ عاشَ في سَعَةٍ ، وعوفِيَ مِن بَلوى في جَسَدِهِ.»
🔹«هر كس قبل از غذا و بعد از آن ، دست هايش را بشويد ، پيوسته در گشايش ، زندگى خواهد كرد و تَنش سالم خواهد ماند.»
📚 كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ٣ ص ٣٥٨ ح ٤٢٦٥
#هرروزیک_آیه
✨وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ
🔅وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ
✨وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ
🔅إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿۳۷﴾
✨و از نشانه هاى حضور او شب و روز
🔅و خورشيد و ماه است نه براى خورشيد
✨سجده كنيد و نه براى ماه و اگر تنها او را
🔅مى پرستيد آن خدايى را سجده كنيد
✨كه آنها را خلق كرده است (۳۷)
📚 سوره مبارکه فصلت
✍آیه ۳۷