✨ ولادت امام حسن✨
🌺حسن یعنی تمام هست زهرا
🍃حسن یعنی کریم هر دو دنیا
🌺حسن یعنی سکوت و رازداری
🍃حسن یعنی شب و دل بی قراری
🌺حسن یعنی غروری که شکسته
🍃حسن یعنی شهود دست بسته
🌺حسن یعنی غروب و رنگ نیلی
🍃حسن یعنی دوشنبه ضرب سیلی
🌺حسن یعنی بقیع تیره و تار
🍃حسن یعنی در وتیزیِ مِسمار
🌺حسن یعنی نه شمعی نه مزاری
🍃حسن یعنی نداری گریه داری
🌺حسن یعنی به رنگ ارغوانی
🍃حسن یعنی شکسته درجوانی
🌺حسن یعنی شهید زهر کینه
🍃حسن یعنی غریب اندر مدینه
🌺حسن یعنی تمام عشق مادر
🍃حسن یعنی عزیز قلب حیدر
✨ولادت با سعادت کریم اهل بیت❤
امام حسن مجتبی (ع) مبارک باد🌸✨
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️پانزده روز ، روزه داری
🌺بر شما مومنینِ محبوبِ
❤️خدا مبارک باد
🌺خـدایـا در این روز زیبا
♥️تـو را به حرمت صاحبش
🌺همه را در پـنـاه
♥️خودت حفظ کـن
🌺و عاقبـت بخیـر بفرما
♥️الـهی آمیـن❣
میلاد باسعادت کریم اهل بیت 💚
امام حسن مجتبی ع 💚
بر شما مبارک باد 🎉 🎊 🎉
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🍃💠🍃💠🍃
هَمه ی اَهلِ جَهان هَم حَسَنی شُد صَد شُکر
حسنی اَمْ رَجَزِ شـیعه شُـده دَر رَمضان...
🍃💠🍃💠🍃
#روز_پانزدهم
#یا_امام_حسن
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🍃💠🍃💠🍃
#حدیث_روز☝️#دعای_امام_صادق_ع
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #شنبه 20 اردیبهشت ماه 1399
🌞اذان صبح: 04:28
☀️طلوع آفتاب: 06:04
🌝اذان ظهر: 13:01
🌑غروب آفتاب: 19:58
🌖اذان مغرب: 20:18
🌓نیمه شب شرعی: 00:13
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#سوره_درمانے
#ختم #بخت_گشایی #باطل_السحر
#رزق_وروزی #پیداکردن_شغل
#شفای_مریض_ #خریدوفروش_خانه
🍃ختـــــــــم سوره مبارکہ تکویر🍃
1⃣🌸✨هرکس این سوره را صد مرتبه بخواند و از خداوند حاجت بخواهد البته روا شود✨
2⃣🌸✨اگراین سوره را بر مقداری گلاب پاک بخواند و قدری از آن را در چشم کند روشنائی چشم پیدا کند و درد چشم را برطرف کند✨
📚حاشیه تفسیر زواره باب ختومات ص8
✨اللهمَّعَجّللِوَلیکَِالفَرَج✨
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
#سوره_درمانے
🌹ختمي كه به سرعت اجابت ميشود
🌹هر یک از سوره ها برای برآمدن حاجات روزی چهارده بار "هدیه به چهارده معصوم " خوانده شود:
🌹شنبه:سوره مبارکه فتح ،
🌹یکشنبه: سوره مبارکه یس،
🌹دوشنبه:سوره مبارکه واقعه ،
🌹سه شنبه:سوره مبارکه الرحمن،
🌹چهارشنبه: سوره مبارکه جن،
🌹پنج شنبه : سوره مبارک ملک ،
🌹جمعه :سوره مبارکه سجده.
🌹بدون شک حاجت او برآورده میشود.انشاالله
🌹 این تعداد سوره رو در هر روز یکجا و بدون حرف زدن ما بینش بخونید.
📚مکارم الاخلاق
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
#میلادامام_حسن_ع_مبارک🎉
#ذکرروز
⚜﷽⚜
❣ذكر روز شنبه
🥀يا رَبَّ العالَمين
🌸اي پروردگار جهانيان
#نمازحاجت_روزشنبه
#درجه_پیغمبران
هرڪس روزشنبه
این نماز را بخواند خدا او را
در درجه پیغمبران صالحین وشهدا قرار دهد
[۴رڪعت ودر هر رڪعت
حمد، توحید، آیةالکرسے]
📚مفاتیح الجنان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از ڪـانـال تخصصے دلتنگ ڪــღــربــلا
🔸یک روز سیل
🔸یک روز زلزله
🔸یک روز جنگ
🔸و یک روز طوفان
🔸یک روز خشکسالی
🔸یک روز ویروس کرونا
🔸یک روز . . . . . . . . . .
⛅انگار دنیا هم بیقرار شده
و تا صاحب خود را نبیند آرام نمی گیرد
اَندڪۍصبـر، فرجنزدیڪ است
-------------------------------------
-------------------------------------
الّلهُــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج
-------------------------------------
-------------------------------------
@deltange_haramein
#ڪـانـال_تخصصےدلتنگ_ڪــღــربــلا👆
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستانی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_۶۹:
❤️یانِ پر حرف در سکوت، سنگ صبور شد و مهربانی خرجم کرد..
که ای کاش با پوزخندی بلند، به سخره ام میگرفت و سرم فریاد میکشید..
بعد از اتمام تماس، بغضم را قورت دادم و زانو به بغل، رویِ تخت چمپاتمه زدم.
تمام خاطرات، تصویر شد برایِ رژه رفتن در مقابل چشمانم.
حسام چند ضربه به در زد و وارد شد. وقتی دید تکان نمیخورد، صدایی صاف کرد محضه اعلامِ حضور.
سرم را بلند کردم. چشمانش را دزدید. دست پاچه کتابها را از روی میز برداشت ( خوندینشون؟؟ به دردتون خوردن؟؟)
نفسی عمیق کشیدم ( علی.. خیلی دوسش دارم..)
لبخندی عمیق بر صورتش نشست.
نمیدانستم آرزویم چیست. اینکه ای کاش سالها پیش میدیدمش.. و یا اینکه ای کاش هیچ وقت نمیدیدمش؟؟ ( دانیال کی میاد؟؟ دلم واسه دیدنش پر میکشه..)
به جمله ی (خیلی زود برمیگرده ) اکتفا کرد.
اجازه گرفت که برود. صدایش کردم.. شنیدنِ چند آیه از قرآن برایِ منی که خمارِ صدایش بود، پرتوقعی محسوب نمیشد.. که اگرهم محسوب میشد، اهمیتی نداشت..
چند روز از آخرین تماس با یان و دیدار با حسام میگذشت و من مطالعه ی کتابی با مضمون نقش زن در اسلام را شروع کرده بودم.
خواندمو خواندم، از ریحانه گیِ زن تا نعمت خدا بودن اش.
گذشته ام را بالا و پایین کردم. در خانه ی ما خبری از احترام به جنس لطیف نبود.. تا یادم میآمد کتک بود و فحاشی..
راستی پدرم واقعا مسلمان بود؟؟
اسلام چنان از مقام زن میگفت که حسرت زده خود را در آیینه برانداز کردم. یعنی گنج بودم و خودم نمیدانستم؟
بیچاره مادر که از زنانگی اش فقط تحقیر و ضعف را تجربه کرد.
و بیشتر حیرت زده شدم وقتی که دانستم علی (ع)، شیرِ میدان جنگ، همسرش فاطمه را با جمله ( جان علی به فدایت) صدا میزد و من در مردانگی پدرم جز کمربندی در دست محضِ کبودیِ تنِ مادرم ندیدم.
اسلام را دینی عقب مانده میپنداشتم چون در عصر پیشرفت پیروانش را به حجاب محدود میکرد.
حجابی که آن را پارچه ایی سیاه، پیچیده به دور زنان میدیدم، جهت هوشیار نشدنِ غریزه ی نافرمانِ مردانش، مردانی که گرسنگی شان سیری نداشت.
اما حالا میخواندم که حجاب چشمانِ مرد، هم وزنی دارد با پوشیدگیه تنِ زن.
و حسام چشمانش از یک عمر زندگیم محجبه تر بود..
حجاب در اسلام یعنی چشمانِ حریصِ نانوا و مردِ راننده، ارزش تماشایت را ندارد.
حالا میدانستم که زن در اسلام یعنی ملکه باش نه روسپیِ دست خورده ی کلوبهای شبانه.
شمایل آن چند زن و دختر محجبه با روسری ، کیف و کفش رنگی و زیبا، پوشیده در چادر که با اولین گامهایم در فرودگاه ایران دیدم، در خاطراتم زنده شد.
خودش بود.. حجاب یعنی همین.. زیبا باش.. اما محجوب و دست نیافتنی..
حسام پنجره ایی تازه در چارچوبِ خودخواهی و بد اُنقی هایم به روی هستی باز کرده بود.
از اینجا دنیا پر از رنگ، خود نمایی میکرد.
و حالا ، من روسری را دوست داشتم..
تنفرهایی که به لطف امیر مهدی فاطمه خانم از دلپذیرترینهایِ زندگی ام شد.
آن روز مثله همیشه مشغول کنکاش برایِ یافتنِ جواب در لابه لایِ کتابها بودم که تقه ایی به در خورد و صدای اجازه حسام بلند شد.
با عجله شالی رویِ سرم گذاشتم و اذن ورود دادم.
وقتی وارد شد رایحه ی عطر همیشگی اش در اتاق پیچید. و من سراسر نبض شدم.
رو به رویم ایستاد با لبخندی پر از رضایت. انگار خوب متوجه ی نیمچه پوشیدگی ام شده بود.
لب به گفتن باز کرد از دانیال، از سلامتی اش، و از سفر..
سفری از جنس ماموریت..
نام ماموریت به سوریه که آمد، دستانم یخ زد. با چشمانی ملتهب به وجودِ سراسر آرامش اش خیره شدم..
سوریه یعنی احتمال مرگ و اگر این جوانِ مسلمان شده در مکتب علی بر نمیگشت..
نفسی برایِ کشدن نمانده بود. کاش میشد که نرود..
با لبخند بسته ایی کوچک را به طرف گرفت. ( ناقابله.. امیداورم خوشتون بیاد.. البته زیاد خوش سلیقه نیستم.. ببخشید..)
ماتِ متانتش بودم. نباید میرفت.. من اینجا تنهایِ تنهایم..
مکثم را که دید، کمی سرش را بلند کرد ( چیزی شده؟؟ حالتون خوب نیست؟؟ )
سری تکان دادمو بسته را از دستش گرفتم.
به طرف در قدم برداشت ( مزاحمتون نمیشم، استراحت کنید. اما اگه دیگه ندیدمتون حلال بفرمایید.. یا علی..)
ادامه دارد....
@tafakornab
@shamimrezvan
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#حدیث_روز
💚امام حسن عليه السلام :
خداوند ماه رمضان راميدان مسابقه اى براى آفريدگان خود قرار داده تا با طاعتش براى خشنودى او از يكديگر پيشى گيرند .
📚تحف العقول ،ص236
〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿
💚امام حسن مجتبی(ع)
🔆مومن درصورتی مومن است که به حساب اعمال خود که در شبانه روز انجام
داده است برسد و آنها را محاسبه کند. دقیقتر از آنچه شریک از شریک خودحسابرسی می نماید.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#هرروزیک_آیه
✨وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ ﴿۸۷﴾
✨و روزى كه مردم برانگيخته مى شوند
✨رسوايم مكن (۸۷)
📚 سوره مبارکه الشعراء
✍آیهٔ ۸۷
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#احکام_شرعی
#احکام_روزه
♻️ روزه و کفاره افرد پیر و کهنسال ♻️
🔺🔺🔺🔺
❇️ آیت الله خامنه ای: کسی که به واسطه پیری نمی تواند روزه بگیرد یا برای او مشقت دارد، روزه بر او واجب نیست؛ ولی در صورت دوم(مشقت)، باید برای هر روز یک مد که تقریبا ده سیر است گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
❇️ آیت الله مکارم شیرازی: مرد و زن پير که روزه گرفتن براي آنها مشکل است مي توانند روزه را ترک کنند، ولي بايد براي هر روز يک مد (تقريبا 750 گرم) گندم يا جو و مانند اينها به فقير دهند و بهتر آن است به جاي گندم و جو نان را انتخاب کنند و در اين صورت احتياط واجب اين است به اندازه اي باشد که گندم خالص آن مقدار يک مد شود.
❇️ آیت الله شبیری زنجانی: اگر به طور کلی از روزه گرفتن عاجز و ناتوان است کفاره ندارد ولی اگر می تواند روزه بگیرد ولی با سختی و مشقت همراه است کفاره واجب است.
❇️ آیت الله وحید: .برکسی کفاره واجب نیست که اصلاً نمی تواند اما کسی که با زحمت ومشقت فراوان میتواند کفاره دارد.
آیت الله سیستانی: کسی که به واسطه پیری نمیتواند روزه بگیرد یا برای او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست، ولی در صورت دوّم ( مشقت ) باید برای هر روز یک مُد طعام ـ گندم یا جو، یا نان یا ماکارونی و مانند اینها ـ به فقیر بدهد.
استفتاء از سایت مراجع عظام
#احکام_روزه_قضا_پیر_ناتوان_کفاره
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh