eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
25.6هزار دنبال‌کننده
33.3هزار عکس
18.2هزار ویدیو
224 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث کانال دوم مون(داستانهای آموزنده بهلول عاقل) http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 ســلام روز زیباتون بخیر و شادی لیله الرغائب مبارک زندگی تون پر از مهربونی لحظه هاتون شیرین سفره هاتون پر برکت و زندگیتون  لبریز از نعمتهای بی منت خدایی.. 🌸 در کنار عزیزان و دوستان 🌸 آخر هفته خوبی داشته باشید
❣ختم حمد ویژه شنبه 🌺👇👇 ختم سوره از روز 🌺از حاج اقا نصر بروجردی 🌸اگر به جهت برآمدن حاجات روزی یکصد مرتبه سوره حمد را به این شکل بخواند، جمیع حوائج جزئی و کلی او را خداوند روا فرماید. 👈روز پنجشنبه شروع کند و در دو جا را از ذهن بگذراند: یکبار در اَلرَّحمنِ الرَّحیم ودوم دراِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین  بعد از نماز صبح ۲۱بارحمدرابخواند بعد از نماز ظهر ۲۲ مرتبه، بعد از نماز عصر ۲۳ مرتبه، بعد از نماز مغرب ۲۴ مرتبه، بعد از نماز عشاء ۱۰ مرتبه که جمعا 100مرتبه می شود. ❣اگر در هفته اول در ادا شدن حاجت تاخیر واقع شود ناامید نشود و هفته دوم بخواند که تجربه شده و آزمایش گردیده است 🙏
🌸برای ادای قرض و وسعت رزق و اقبال و سعادت روز پنجشنبه یا جمعه دو رکعت نماز بخواند و آن روز را روزه دارباشد و قبل از نماز صد مرتبه صلوات بفرستد به هر نیتی که دارد و در هر رکعتی بعد از فاتحه 15 مرتبه آیةالکرسی بخواند و 25 مرتبه سوره توحید و بعد از نماز 4100 دفعه بگوید و سعی کند که از اول شروع به نماز تا اتمام ختم سخن نگوید بعد از نماز هر چه از خدا بخواهد روا گردد . 📗منبع : گلهای ارغوان ج 1 ص 27 🙏 ┅┄🍃┄┄💕💕┄┄🍃┄┅
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘ ‌ 🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام 👈 ...🍒 👈 مادرم اعتراضش در اومد که این چه رفتاری هست؟ ما اینطوری بچه تربیت کردیم؟ پدرم گفت تو طرف منی یا اون مادرم گفت این چه حرفیه مگه میدان جنگه... گفت خودتم میدونی همیشه پشتت بودم و هستم ولی این تربیت کردن بچه‌ها نیست این بچه مدرسه داره باید بره مدرسه ، پدرم گفت نمیخوام بره مدرسه همه جا آبروم رو میبره... ( مادرم همیشه به من و خواهر بزرگم میگفت که یه زن تو هر شرایط باید پشت شوهرش باشه حتی اگر کارش اشتباه باشه نباید پشت بهش کنی ولی همیشه بهش بگید که کارت اشتباه است) پدرم روز به روز به برادرم بیشتر فشار می‌آورد هوا سرد شده بود خیلی سرد.... مخصوصا شبا خیییلی سرد بود مادرم همش با پدرم دعوا می‌کرد که این چه وضعیه همیشه دعوا بود این ماجرا آنقدر طول کشید که یه شب آنقدر سرد بود رفتم یواشکی نگاش کردم دیدم که فرش رو دور خودش پیچیده از سرما داره میلرزه... فرداش مادرم گفت میرم خونه پدرم دیگه نمیخوام اینطوری زندگی کنم ولی تا حالا نشده بود مادرم حتی یک بار از خونه قهر کنه.... پدرم گفت برو به سلامت دیگه برنگردی ولی نرفت فقط گریه می‌کرد... یک روز پدرم اومد خونه نمیدونم باز تو بیرون چی بهش گفته بودن عصبانی شده بود اتاق داداشمو رو باز کرد تمام شیشه هارو بیرون آورد... گفت این دفعه مثل سگ بمیر ؛ برادرم گفت: خدایا من از پدرم راضی هستم تو هم گناهش رو نادیده بگیر خدا ببخش... شبش برف میامد آنقدر سرد بود که بخدا من جلو بخاری سردم بود همش تو فکر برادرم بودم که الان تو چه وضعی هست رفتم بهش سر زدم گفتم داداش به پدرم بگو ببخشدت گفت خواهرم از چی ببخشه مگه چه ناحقی گفتم نه بخدا آگه من یخ باشم و اونا آفتاب باید اونا آب بشن هیچ وقت پشیمون نمیشم... پشت در صدای بهم خوردن دندون هاش رو میشنیدم ؛ گریه میکردم گفتم چیکار کنم برات؟ گفت برام دعا کن نه بخاطر اینکه تموم بشه این اذیتها بلکه بگو خدایا برادرم ببخش چون این اذیتها چیزی نیست یکی دو روزه تموم میشه... وقتی شنید دارم گریه میکنم گفت خواهر تو اویاما رو میشناسی گفتم نه گفت بنیان_گزار کاراته کیوکوشین بود یه کومونیست بود و سه سال تو یک جنگل تنهایی تمرین کرده تا شده یه استاد توی اون سرما.... حالا من به خاطر خدا سرمام میشه ؛ حالا اگر اون بتونه به خاطر یه ورزش تحمل کنه بخدا منم میتونم به خاطر خدایم تحمل کنم داشت دلداریم میداد.... اون شب وقتی رفتم پایین مادرم با پدرم دعواشون بود سر برادرم مادرم گفت اگر جگر گوشم سردشه منم باید سردم باشه همه در و پنجره ها رو باز کرد... سرما از هر سوی میومد در عرض چند دقیقه خونه تبدیل شد به سردخونه ، پدر گفت من رو حرف خودم هستم تا بر نگرده از فکرش همین وضعه مادرم گفت احسانم مثل خودت لجباز است، اگر تصمیمی بگیره تا آخر هست پدرم گفت پس ببینیم کی کم میاره... خوب بود که ما لباس داشتیم ولی برادر بدون لباس تا ساعت 3 این وضعش بود که پدرم در و پنجره ها رو بست مادرم گفت چرا میبندی؟ بخدا باید احسانم بیاد پایین به زور اوردیمش پایین لباس پدرم تنش کردیم تمام بدنش سرد سرد بود طوری که اصلا گرمایی نداشت تا صبح پایین بود تا اینکه پدرم رفت شیشه ها رو جا انداخت... به برادرم گفت برو بالا لباسها ی منو در بیار باز شروع شد...... 👈 ادامه دارد⬅️⬅️⬅️ 🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃 💥برای دیدن بهترین پستها وداستانها به ما 👇 @shamimerezvan
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘ ‌ 🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام 👈 ...🍒 👈 شادی صبح زود زنگ زد گفت چه خبر از احسان امشب همش خوابش رو میدیدم منم گریم گرفت نتوانستم حرف بزنم... زود آمد خونمون وقتی از بالای در به برادرم نگاه کرد گفت این چرا لباس تنش نیست؟ گفتم چند روزه این طوریه... پدرم گفت چرا اومدی اینجا؟ گفت دوست دارم (شادی دختر عموی بزرگم بود و یکی یه دونه کسی به خاطر عموم چیزی بهش نمیگفت) گفت چرا احسان لباس تنش نیست پدرم گفت دیگه خرجشو نمیدم بزرگ شده برای خودش تصمیم میگیره منم خرجیش رو نمیدم... شادی گفت من میرم رفت بیرون بعد چند ساعت لباس نو خریده بود گفت اینار و با پول تو نخریدم حالا در رو باز کن... در رو باز کرد برادرم بد جور سرماخوردگی گرفته بود با شادی وقتی که پدرم رفت بیرون بردیمش بیمارستان دکتر گفت باید بستری بشه هم به خاطر مچ پاش و هم به خاطر ضعف بدنش تو سرما که بدنش عفونت کرده بود... برادرم گفت نمیخواد میرم پیشه یه شکسته بند پامو درست میکنه پاشو جا آوردیم رفتیم خونه عموم که از پدرم کوچکتر بود اومد دید توی چه وضعی هست به پدرم گفت داداش با زور که حل نمیشه بازم مقاومت میکنه من یه دکتر روانشناس دوستمه ازش میخوام بیاد باهاش حرف بزنه درست میشه کارش همینه بسپار به من.... فرداش دکتر آورد خونه یه پسری بود ابروهاش رو برداشته بود با ناز حرف میزد باورتون میشه پنکک زده بود؟ مثل دخترا حرف میزد.... نشست به پدرم گفت هیچ چیز با زور حل نمیشه با یالوگ باید درستش کنیم... دکتر داشت به پدرم مادرم می‌گفت که چه طوری باهاش رفتار کنن، پدرم گفت برو به برادرت بگو بیاد، رفتم به برادرم گفتم که دکتر اومده تعجب کرد گفت خیره وقتی دکتر دید خندید سلام کرد نشست، دکتر گفت تو احسانی گفت بله گفت من دکتر فلانی از دانشگاه آزاد فلان جا هستم و پایه ابتدایی رو خوب و با کارنامه عالی گذراندم تو هر پنچ سال ابتدایی بهم جایزه دادن برادرم خندید گفت والله من دوران ابتدایی بد بود هر هفته مادرم می‌اومد مدرسه ضمانتم بشه که بیرونم نکنن جایزه نمیگرفتم جایزه میدادم یا لگد بود یا مشت حالا خودت کدومش رو میخوای بدم خدمتت ؟ دکتر گفت من اصلا با خشونت موافق نیستم عموم گفت بریم سر اصل مطلب.... دکتر شروع کرد به حرف زدن از تکامل بشر حرف زد که از میمون درست شدیم، برادرم گفت صبر کن خواهر یه خودکار و کاغذ برام بیار دکتر گفت میخوای چیکار؟ گفت میخوام موشک درست کنم بفرستمت فضا دکتر داشت می‌ترکید برادرم همش داشت عصبانیش میکرد... دکتر شروع کرد به حرف زدن برادرم داشت یادداشت می‌کرد گفت دکتر تو 10 دقیقه حرف بزن و من 5 دقیقه باشه دکتر گفت خیلی به خودت می‌بالی دکتر داشت حرف میزد و برادرم داشت نکته می‌گرفت 10 دقیقه دکتر تموم شد برادرم گفت نوبت منه...... بسم‌الله گفت و گفت بهم گوش کن میمون پسر میمون جدن در جد میمون... پدرم گفت مودب باش گفت پدر جان چیزی نگفتم خودش داره میگه ما از میمون درست شدیم..... دکتر گفت ولش کن... برادرم که چند سال بود کمونیست بود خوب بلد بود چی بگه و چی نگه وقتی داشت حرف میزد دکتر مثل آفتاب پرست داشت رنگ عوض میکرد داشت محکوم میشد برادرم خیلی با خون سردی حرف میزد... پدرم داشت از خوشحالی می‌ترکید که پسرش چه طوری داره با یه دکتر حرف میزنه... ولی بروی خودش نیاورد برادرم داشت از چارلر داروین حرف میزد که هیچی نبوده ولی بعد 4 دقیقه که دکتر رو محکوم کرد... گفت حالا بهم بگو ببینم هنوز میمونی یا بشر...؟ دکتر عصبانی شد گفت تورو باید دار زد میدون شهر باید تنبیهت کنن باید بکشنت... 👈 ادامه دارد⬅️⬅️⬅️ 🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃 💥برای دیدن بهترین پستها وداستانها به ما 👇
💚امام حسن عسکری(ع): هر كس فردى را كه استحقاق ستايش ندارد بستايد، خود را در مقام اتهام و بدگمانى قرار داده است. 📚أعلام الدين: 313 〰➿〰➿〰➿ 💚امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: هرکس برادرش را در نهان موعظه کند، او را آراسته است. و هرکه او را آشکارا موعظه کند، او را بدنام و بی آبرو کرده است. 📚بحارلانوار، ج75،ص 374 🔸: کسی که خیرخواه برادر دینی اش باشد، باید مثل«آینه» باشد. آینه، عیب افراد را به آنان نشان می دهد و در این کار، صادق است و عیب را همان طور و همان اندازه که هست نشان می دهد، نه کوچک تر و نه بزرگ تر. نصیحت کردن دیگران، ادب و آدابی دارد. یکی از آداب پند و موعظه آن است که آبرو و موقعیت طرف محفوظ بماند و در نظر دیگران تحقیر نشود. این وقتی حاصل می شود که عیب او را صادقانه به خودش بگوییم، نه آن که در میان جمع، آبرویش را ببریم. نصیحت علنی و عمومی نه تنها اثری ندارد، بلکه طرف را به موضعگیری و لجاجت وادارمی کند. ازسوی دیگر، پند شنیدن هم آدابی دارد.یکی از آنها «پندپذیری» است. وقتی دیدیم کسی ناصحانه عیب ما را به مامی گوید، نرنجیم وبپذیریم و آن راحمل برغرض ورزی نکنیم
👆 آیا چت کردن با نامحرم اشکال شرعی دارد؟ 👆 ◀ احکام تصویری ❗
❣مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ ✨اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ ❣قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۱﴾ ❣هيچ مصيبتى جز به اذن خدا نرسد ✨و كسى كه به خدا بگرود ❣دلش را به راه آورد و ✨خداست كه به هر چيزى داناست (۱۱) 📚 سوره مبارکه التغابن ✍آیهٔ ۱۱
⚜امام صادق(ع): 🌸🍃هرکس عصر۵شنبه۴۰بار سوره نصر رابخواند، خدای مهربان چنان رزق و روزی اوراوسیع و زیاد میکند،که موجب تعجب وشگفتی خودشخص میشود🍃🌸 📚ختومات مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 در این شب آرزوها، آرزو دارم که خوشبختی رهایت نکند غم صدایت نکند ظلمت شام، سیاهت نکند وتو را از دل آنکس که مهرش در جان توست حضرت دوست جدایت نکند. 🌹
🌸✨ امام باقر ؏ ۲رکعت نماز بخوان و ۷۰ بار بگو یا أَبْصَرَ النَّاظِرِین ویا أَسْمَعَ السامعین ویا أَسْرَعَ الْحَاسِبِین ویا ارحم الراحمین✨ 📚 کافی۵۵۶/۲ ➘➘➘ •••★• ‎ مطالب مشابه👇
سفارش آیت الله بهجت برای در امان ماندن در سفر و خطرات جاده ای 🌺🌿دادن صدقه خواندن شش بار سوره قدر یک بار آیت الکرسی ღـگشا⬆️