••
ببینید ..
دست دل شمارو
خدا تو دستِ کی گذاشته :) ..
+عزیزمحسین؏•♥️•
#شیخحسینانصاریان
✾͜͡🏴•
♥️🌹🌹🌹♥️
#خاطراتـ_شـهدا
•••^^•••
جوجه رنگی ام له و لورده و بی جان افتاده بود روی زمین😓. داشت می مرد😭. نوکش کج شده بود. چشمهایش را باز نمیکرد😥.هی می لرزید و می پرید بالا😞. من اشک میریختم و داد میزدم سر محسن.😡 هفت هشت ساله بودیم؛شاید کمی بیشتر یا کمتر.😊 تابستان ها جوجه میگرفتیم و سرمان بهشان گرم میشد☺️. ان روز هم با محسن جوجه هایمان را برده بودیم توی کوچه😕. دوست محسن پایش را گذاشته بود روی جوجه ام و من از چشم محسن میدیدم😤.محسن نگاهی کرد به من،نگاهی به جوجه🐥. رفت ویک آجر برداشت آورد. کوبید توی سر جوجه🙈. چشمهایم را بستم و جیغ زدم😫. یک بند بدو بیراه می گفتم.😡 آمداز دلم درآورد.گفت:«داشت زجر می کشید. کشتمش تا اذیت نشه.😞»
سه سال از من بزرگتر بود. هم بازی بودیم. گاهی اسب می شد🐴 و سوارش می شدم. خیلی می خندیدیم😂. داد میزدم:«برو حیوون.🤠»
غر غرو نبود. ناراحت نمی شد.😊 زیاد هم دعوا می کردیم😅. تا دلتان بخواهد. آب می پاشیدیم به هم.💦 کتاب های هم را📚 خط خطی و پاره می کردیم.🤣 یک بار دعوا خیلی جدی شد.😡 محسن پارچه آب را خالی کرد روی کتاب زهره😵.کل کتاب خیس شد. باهاش قهر کردیم☹️. خودش آمد منت کشی.😏 گفت:«خیلی اشتباه کردم. دیگه از حد گذشت😔.»
دیدیم بدون اینکه چیزی توی دستش باشد✋🏻،بهمون آب می پاشد💦. مانده بودیم چه جوری این کار را میکند😨. بعد فهمیدم انگشترش آب پاش است.😒 حباب پر از آب زیر انگشتر را فشار می داد💨. می پاشید توی صورتمان و دِ بدو... فرار میکرد😂. ما هم دنبالش....😅
🌹قسمتی از خاطرات شهید محسن حججی🌹
🌸از زبان:خواهر گرامی شان🌸
برگرفته از کتاب سربلند🌹
🌹 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
چالش دست جمعی خواندن #دعای7صحیفه_سجادیه به فرمان
#مقام_معظم_رهبری💚
👇👇👇👇
صوت قرائت دعای هفتم صحیفه سجادیه که رهبر انقلاب آن را توصیه کردند...
https://www.aparat.com/v/5z1Zb/%D8%B5%D9%88%D8%AA_%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D8%AA_%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C_%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%85_%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D9%81%D9%87_%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87_%DA%A9%D9%87_%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1_%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A2%D9%86
#ماهم_سربازخمینی_هستیم✋
یاعلی مدد....
May 11
اَلسَّلامُ عَلَيْكمَ يا بَقِيَّةَ الله✋
▪کاش ما هم در انتظار
▪سـرباز باشیم در رکابتان؛
▪مانند علی اکبر، قاسم، عبداللہ، حبیب ...
▪و صد حیف از این انتظار
▪که ما فقط نشستهایم،
▪برایش به انتظار ...😔
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم