عاشق‌آن‌نیست کہ‌عشق‌تڪیه‌کَلامَش‌باشد عاشق‌آن‌اَست کہ‌وفادارےمَرامش‌باشد🙂💜

کسی چون من اگر دیدی برای ماندنت جان داد از او بِستان تو جانش را ولی با او بمان لطفا ...😔 #حسین_فروتن

هرگز فراموش نکن چه کسی در کنارت بود، وقتی که دیگران، فقط بهانه می آوردند...

🍃 از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است #حافظ

🍃 روا بُوَد ☆ که چنین بی حساب ♡ دل ببری ...!؟؟؟♡

🍃 آنجا كه "عشق" ، خيمه زَنَد، جایِ عقل نيست! #سعدی

من آن ستاره‌ی نامرئی‌ام که دیده نشد صدای گریه‌ی تنهایی‌اش شنیده نشد من آن شهابِ شرار آشنای شعله‌ورم که جز برای زمین خوردن آفریده نشد من آن فروغِ فریبای آسمان‌گردم که با تمام درخشندگی سپیده نشد من آن نجابت درگیر در شبستانم که تار وسوسه بر قامتش تنیده نشد نجابتی که در آن لحظه‌های دست و ترنج حریرِ عصمت پیراهنش دریده نشد من از تبار همان شاعرم که سروِ قدش به استجابت دریوزگی خمیده نشد همان کبوتر بی‌اعتنا به مصلحتم که با دسیسه‌ی صیاد هم خریده نشد رفیق من، همه تقدیم مهربانی تو اگرچه حجم غزل‌های من قصیده نشد #محمد_سلمانی

کاش بدانے دوست داشتنت خورشید نیست، که لحظه ای بیاید و لحظه ای برود؛ ماه نیست، کہ یک شب باشد و یک شب نباشد؛ ستاره نیست، که شبے پر شور باشد و شبے کم فروغ؛ باران نیست، که گاه شدت گیرد و گاه نم نم ببارد مثل "نفس" می ماند همیشہ با من است...❤️ #محمد_کریم_درودگر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

❣🍃 تو حق منی از همه زندگی ولی حق ندارم بمونم باهات.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

دیوانه ام یا اینکه شاید عاشق....! نمی دانم اما با اینکه می دانم سهم رویای من نیستی حتی از دورترین فاصله ها دیوانه وار دوستت دارم ... ‎‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌ ‌‌

قدیم ترها ... همیشه علاجے براے هر دردے بود؛ مثل روغن چرخ خیاطے ... برای ناله هاے لولاے در! مثل دوا گلے ... برای زخم هاے ڪودڪانه ے سرِ زانو! مثل آغوش مادر بزرگ... براے باریدنِ تمام بغض هاے جهان...! چقدر دست هایمان خالے شده است! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌

‏خاورمیانه را به تقلیدِ چشمانِ شرقیِِ تو ساخته‌اند : "پُر اِلتهاب"، "اندوهگین"، "خسته"، "زیبا " ‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‎‌