گفتم این روی فرشتهست عجب یا بشر است
گفت این غیر فرشتهست و بشر هیچ مگو
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
گفت میباش چنین زیر و زبر هیچ مگو
مولانا
شب چه صبور است ،
چه دلِ بزرگی دارد ...!
که پایِ دلتنگیِ عاشقان ،
تا صبح بیدار است ...!
👤 لیلا مقربی
من به فرمان دلـــم دلبـــر نـوازی میڪنم
دلبرم شاید نداند
#عشق_بازی می ڪنم
#عاشقـانه می پرستم خال لبهایش،
ولی
او نمیداند ڪه من
مهمان نوازی میڪنم ...
#سیمین_دانشور👌🏻♥️
♥️
به آفتاب سلام
که باز می شود آهسته،
بَر دریچه ی صبح . . .
#عمران_صلاحی
#سـلام🌱
#صبحتون_بخیر_و_قشنگی
صبح است و غزل می چکد از لحن نگاهت
عشق است که برخاسته از چشم سیاهت
#مهتاب_پناه
💝💝سلام صبحتون بخیر
آورده نسیـــم، بوســـه از بـــاغ بلـــور
ڪَلبرڪَ غزل، شڪفته با شادےوشور
برخیزڪه صبح است وبه یمن قدمش
هـر پنجـرهاے وا شـده بر چهـچـه نـور
#شهرادمیدرے
پلکی بگشا که روشنی جلوه گر است
صبح آمده و لطف غزل، بیشتر است
خورشیــد تصــدق سرت مــاه طــلا!
لبخنــد بزن که زندگی پشت در است
#شهراد_ميدرى
دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند
سروران بر در سودای تو خاک قدمند
شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق
خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند
سعدی
یا رب سببی ساز ،که یارم به سلامت
بازآید و برهانَدَم از،بند ملامت
خاک ره آن یار سفرکرده ،بیارید
تا چشمِ جهان بین کُنَمَش، جای اقامت
حافظ
نه تو می مانی و نه اندوه ،
و نه هیچ یک از مردم این آبادی!
به حبابِ نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،!
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند،
لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز
سهراب سپهری