مرا مست کردی ، شرابی مگر ؟
گرفتی مرا ، شعر نابی مگر ؟
گرفتم سراغ تو را از نسیم
گل نو رس من ، گلابی مگر ؟
به سوی تو می آیم اما دریغ
مرا می فریبی ، سرابی مگر ؟
رهاندی مرا از غم تشنگی
چه سبزم به یاد تو ، آبی مگر ؟
ز برق نگاهت چنان برف کوه
دلم آب شد ، آفتابی مگر ؟
به جان من خسته آرامشی
دل آسوده ام با تو ، خوابی مگر ؟
#حسین_منزوی
@shapark1🦋🌺🦋
قصد جان می کند این عید و بهارم بی تو
این چه عیدی و بهاریست که دارم بی تو ...!؟
#حسین_منزوی
@shapark1🦋🌺🦋
من چنان محو سخن گفتن گرمت بودم
که تو از هرچه که دم میزدی آن دم خوش بود
گرچه با ساعت من ثانیهها بیش نبود
ساعتی را که کنارت گذراندم خوش بود
#حسین_منزوی
@Shapark1🦋🌺🦋
به باورِ دلِ ناباورم نمی گنجد هنوز هَم
که مَرا با تو این فِراق اُفتاد...
#حسین_منزوی
@Shapark1🦋🌺🦋
بی عشق زیستن را، جز نیستی چه نام است؟
یعنی اگر نباشی کار دلم تمام است
وقتی تو رفته باشی، کامل نمی شود عشق
بعد از تو تا همیشه، این قصه ناتمام است...
#حسین_منزوی🍃👌❤️
@Shapark1🦋🌺🦋
مشقــم ڪُن
وقتی ڪه عشق را زیبا بنویسی
فرقی نمیڪُند
ڪہ قلــــم
از ساقہ هاے نیلوفر باشدیا از پر ِ ڪبوتر ..!!!
#حسین_منزوی
@shapark1🦋🌺🦋
اگرچه دشمنِ جانِ منی، نمیدانم
چرا ز دوستترت نیز، دوستتر دارم!
قسم به چشمِ تو که کور باد چشمانم
اگر به غیرِ تو با دیگری نظر دارم…
#حسین_منزوی
@shapark1🦋🌺🦋
با عشق
تنفس هم ،
یک حادثه ی تازه ست...
#حسین_منزوی
@Shapark1🦋🌺🦋
قسم به چشم تو، که کور باد چشمانم
اگر به غیر تو با دیگری نظر دارم
کدام دلبری؟ آخر به سینه، غیر دلی...
که برده ای تو، دل دیگری مگر دارم...؟!
#حسین_منزوی
@Shapark1🖤🌺🖤
شبیهِ بُغضِ نوزادی که ساعَتهاست میگِریَد
پُـر از حَـرفَـم کَـسـی امّـا زَبـانَــم را نِمیفَـهمَد
#حسین_منزوی
ڪجاست بارشے از ابر مهـربان صدایت ؟
ڪه تشنه مانده دلم در هواے زمزمه هایت
#حسین_منزوے
@shapark1🦋🌺🦋
👤#حسین_منزوی
زلال چشمهی جوشیده از دل سنگی
الا که آینهی صبح بیغبار تویی
دلم هوای تو دارد...هوای زمزمهات
بخوان که جاریِ آوازِ جویبار تویی
#اولینصبحپاییزیتونبهشادکامی
@Shapark1🦋🌺🦋
کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت؟
که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت
#حسین_منزوی
@shapark1🦋🌺🦋
تو بیا ...
مست در آغوش من و
دل خوش دار ...
مستیَ ت با بغلت
هر دو گناهش با من ...!😌
#حسین_منزوی
@shapark1🦋🌺🦋
گرچه با این شیوه جای آشتی نگذاشتی
دوستت دارم... به صلح و جنگ و قهر و آشتی
فاصله از هر گره کوتاه خواهد شد اگر
قهر هم با تو خوش است اما برای آشتی
با که خواهی باز کرد این در که بر من بسته ای؟
بر که خواهی بست دل را، چون ز من برداشتی؟
تو همان بودی که می پنداشتم... می خواستم
گرچه شاید من نبودم آن که می پنداشتی
کوه واری باید اکنون بوده باشد بر دلت
بس که غم بر رنج و حسرت بر ملال انباشتی
قبله دیگر کن، گشایش شاید از این سوست: عشق!
ای که جز نفرت نماز دیگری نگذاشتی!!
#حسین_منزوی
•|🌿@Shapark1
می خواست عشق را بِچِشاند به کام خلق
با طعم شير و شَهد و شکر "مادر" آفريد
•|🌿@Shapark1
#حسین_منزوی
ای چشم هات، مطلع زیباترین غزل!
با این غزل، تغزل من نیز مبتذل
شهدی که از لب گل سرخ تو می مکم
در استحاله جای عسل، می شود غزل
شیرینکم! به چشم و به لب خوانده ای مرا
تا دل سوی کدام کشد قند یا عسل؟
ای از همه اصیل تر و بی بدیل تر
وی هر چه اصل چون به قیاست رسد بدل
پر شد ز بی زمان تو، در داستان عشق
هر فاصله که تا به ابد بود، از ازل
انگار با تمام جهان وصل می شوم
در لحظه ای که می کِشَمت تنگ در بغل
من در بهشتِ حتم گناهم، مرا چه کار
با وعده ی ثواب و بهشتان محتمل؟
#حسین_منزوی
•|🌿@Shapark1
مرا به بوی خوشت ،
جان ببخش و زنده بدار !
که از تو چیزی از این بیشتر نمیخواهم ...!!
#حسین_منزوی
•|🌿@Shapark1
تو را چگونه بنامم؟
که لَخت لَختِ تو ای عشق
شده ست لخته ی خونیّ و بسته راه گلویم
•|🌿@Shapark1
#حسین_منزوی
.
شب است و خاطرهای
میخزد به بستر من
تو نیستی و خیالِ تو را، به بر دارم...
•|🌿@Shapark1
#حسین_منزوی
#شبتون_بی_فکر
.
شب است و خاطرهای
میخزد به بستر من
تو نیستی و خیالِ تو را، به بر دارم...
•|🌿@Shapark1
#حسین_منزوی
#شبتون_بی_فکر
چشمان تو تعبیر بهارانه ی عشق
جان و دل بیقرار تو؛ خانه ی عشق
مردم همگی شدند دیوانه یار
امّا تو شدی عاشق دیوانه ی عشق
#حسین_منزوی
•|🌿@Shapark1