نگاهم بکن تا ببارم تو را
به داغ دلم می فشارم تو را
تو را در خیالم بغل می کنم
به تنهایی ام می سپارم تو را
چه شبها که دور از تو جان می کنم
و با ساعتم می شمارم تو را
چه شبها چه شبها چه شبها که من
غریبانه می انتظارم تو را
غم دلنشین جهان منی
خود آزارم و دوست دارم تو را
به غیر از تو چیزی بلد نیستم
اگر شاعرم می نگارم تو را
تو دار و ندار منی از جهان
اگر چه کنارم ندارم تو را
برو باز بارانی ات را بپوش
که ابری شدم تا ببارم تو را
•|🌿@Shapark1
بوسه نه، خندهٔ گرم از دهنت کافی بود
این همه عطر چرا؟! پیرهنت کافی بود
•|🌿@Shapark1
قسمتم این است، میدانم زلیخا میشوم...
پرده ها می افتد و یکباره رسوا میشوم!
من که بانوی عزیز قصه هایی بوده ام
در خیالم هم نمی دیدم که تنها میشوم
از هوس تا عشق راهی سخت را لنگیده ام
عاشقی هستم که معنی تمنا میشوم...
یوسفم دور است و من در حسرتش خشکیده ام
یک نگاه آبی اش کافی است، دریا میشوم!...
پیر و زشتم بس که در دوری او نالیده ام
گفته ام وقتی بیاید باز زیبا میشوم ...
او عزیز قلب تنهای من است و تا ابد...
یوسفم میماند و با او زلیخا میشوم...
•|🌿@Shapark1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡••
#حجتاشرفزاده
بۍتُـوفقطگریہمۍخوامـ...
•|🌿@Shapark1