ز آتش
آب میجویم
ببین فکر محال من
وفاداری طمع میدارم از طبع جفا جویت...
#وحشی_بافقی
ساوِه مشهور بِه اَنار اَست وَ بَم بِه رُطَبَش
یاٰرِ ما نیز بِه شیٓرینیِ مَرموزِ لَبَش
گر برون آرند جانم را ز خلوتگاه دل
نیست ممکن، جان من، کز دل برون آرم ترا
#هلالیجغتایی
نمی دانم
چرا امشب واژه هایم
خیس شده اند . . .
مثل ِ آسمانی که امشب
می بارد …
و اینک باران
بر لبه ی ِ پنجره ی ِ احساسم
می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد …
تا شاید از لحظه های ِ دلتنگی
گذر کنم
من در قلمروِ عشق پا می نهم
و در پیمایش فاصله ها
دستان ظریفت را محکم
می فشارم
آرام تو را نجوا میکنم
بی آنکه متوجه باشم گذر زمان را
و تو تمام زمان را ثبت میکنی
تا روزی با مشقِ عشق
زنده کنی حیات را!
#الف_حبیبی