eitaa logo
مجمع شعرای شهرری
208 دنبال‌کننده
495 عکس
20 ویدیو
12 فایل
سه شنبه‌های شاعرانه در سایه سیدالکریم(ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
شرکت برای عموم آزاد است
توجه..... توجه..... توجه..... 🔸️قابل توجه اعضای محترم مجمع شعرای آیینی شهرری از آنجا که امروز سه شنبه مورخ ۱۱/۳ بهمن ماه ۱۴۰۲همزمان با برگزاری قاب شعر علوی است و کلیه دوست تا مغرب در آن جلسه حضور دارند لذا جلسه این هفته مجمع شعرای آیینی شهرری(سه شنبه‌های شاعرانه)در سایه‌سار سیدالکریم تعطیل میباشد لطفا دوستان گرامی اطلاع رسانی نمایند در ضمن دوستان شاعر و فرهیخته و علاقمند به شعر و ادب پارسی در جلسه (قاب شعر علوی)به مناسبت تولد حضرت علی(ع)حضور بهم رسانند
هدایت شده از اشعار قاسم نعمتی
💠 السلام علیک یا مولانا امیرالمومنین💠 تو گوهری و جهان به گردت صدف است بر تیر نگاهت دلِ عاشق هدف است سوگند جلاله می خورم من امشب کعبه خبری نیست خداهم نجف است میلاد مولود کعبه پدر مهربان تمام محبان، حضرت ابوتراب امیرالمومنین علی علیه السلام را تبریک و تهنیت عرض می نمایم. انشاءالله دراین شب جمعه ماه رجب به نام علی علیه السلام تمام پدران و مادران آسمانی بر خوان با کرم مولی الکونین ابا الحسنین مهمان و‌متنعم باشند . علی تجلی سبحان ربی الاعلاست ثواب بردن نامش تبسم زهراست قطره ای از دریای محبان امیرالمومنین قاسم نعمتی @ghasemnemati_ir
🔸️دعوتنامه 🔸️مجمع شعرای آیینی شهرری 🔸️برگزاری پنجاه و پنجمین جلسه و نشست صمیمی   سه‌شنبه‌های شاعرانه در سایه‌سار سیدالکریم(ع) 🔸️زمان: سه‌شنبه ۱۰ بهمن ماه ۱۴۰۲ 🔸️بعد از نماز مغرب و عشا از ساعت۳۰/ ۱۸ الی۳۰ /۲۰ 🔸️مکان:حرم حضرت عبدالعظیم(ع)طبقه زیرین مسجدجامع حرم لازم است کلیه برادران از طریق فضای مجازی در گروهها و کانالها جلسه را اطلاع رسانی نمایند
🔸️یک نکته واژه آرایی: هرگاه یک واژه (کلمه) در شعر یا نثر چندین بار تکرار شده باشد و این تکرار به موسیقی و آهنگ و نوشته تاثیر گذاشته‌ باشد واژه آرایی می‌گویند. مثال: هم نظری هم خبری هم قمران را قمری هم شکر اندر شکری هم شکران را شکری
🔸️به این چند نمونه ابیات دقت بفرمائید از ننگ چه پرسی که مرا نام ز ننگ است وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است  دوای تو دوای تُست حافظ لب نوشش لب نوشش لب نوش مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز ورنه در مجلس رندان خبری نیست که نیست گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق ز خاک بیشتر نَه که از خاک کمتریم آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی خیال روی کسی در سر است هر کس را مرا خیال کسی کز خیال بیرون است بدیدم حسن را سرمست می گفت بــلایـــم من بــلایـــم مــن بــلایــم هم نظری هم خبری هم قمران را قمری هم شکر اندر شکر اندر شکر اندر شکری خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی