-یکی از ریش سفیدهای فامیل تعریف میکردن:
جوون که بودم مسئولیت رسوندن گندم ها به سیلو رو دادن به من و رفیقم
رفیقم وقتی فهمید چقدر قراره برای هر کیسه گندم دست مزد بگیره طمع کرد و توی کیسه های گندم خاک ریز و شن ریخت تا سنگین بشن و بتونه مزد بیشتری بگیره،منم کمکش کردم...
کیسه های گندم و زدیم پشت خاور و برای ناهار رفتیم خونه یکی از روستایی ها
-به اینجای قضیه که رسید اذان داد،گفت؛
به همین اذان قسم وقتی لقمه ای که نونش صبح پخته شده بود و گذاشتم تو دهنم همش خاک شد!
همون خاک هایی که ریختیم تو کیسه های گندمی که قرار بود آرد بشه و بین مردم پخش بشه برای پخت نان.
خدا بر تمام لحظه ها آگاهه و هشدار میده بهتون،اونجا بهم فهموند که این کار عاقبت آخرت نداره و حواسم بهت هست
حواستون به حلال و حرومی که میخورید باشه،
لقمهی حروم باعث و بانی انجام فساد و گناهه،شده نون خشک بخورید ولی طمعی برای مال حروم نداشته باشید.
سرکلاس نشسته بودیم که بحث از شهادت و شهدا افتاد،یکی از دخترا با طلبکاری گفت:
-استاد چرا بیشتر شهدا آقا هستن؟!
ما شهیده خانومم داریم ولی تعداد آقایون چرا بیشتره؟!
چرا نمیزارن خانوماهم وارد صحنه جنگ بشن و پشت صحنه همیشه فعالیت دارن؟!
استاد مثل همیشه با تواضع جواب دادن،
-اگه خانوما پشت صحنه تدارک آماده نکنن رزمنده ها چطوری بدون تدارکات و تجهیزات بجنگن؟!
اگه خانوما وارد صحنه بشن تمام فکر و ذکر رزمنده ها پیش اون خانومه که یه وقت مشکلی براش پیش نیاد و خدایی نکرده اسیر نشه و اینجوری که نمیتونن با خیال راحت بجنگن،شما خانوما نباشین کی پسری تربیت کنه که با جون و دل برای حفظ خاک و جان مظلوم راهی جبههی مقاومت بشه؟!
خانوما با قلبشون شهید میشن؛آقایون با جسمشون!
یادت نره دخترم،شهدا زندهان!
امیرالمو منینع :
عَلَيكُم بِكِتابِ اللّه مَنعَمِلَ بِهِ سَبَقَ ؛
بر شما باد رجوع به كتاب ِخدا [ قرآن ] ،
كسى كه به آن عملكند ، از همه پيشىمىگيرد .
منبع : نهجالبلاغه [ صبحیصالح ] ص219 ، خطبه156 .
-برادر؟!
برادر ما اونایی ان که زیر بار ظلم نرفتن و با تمام دارایی شون مقاومت میکنن و خون میدن،
نه اون کفتار صفت هایی که برای منفعتشون زن و بچه بیگناه و زیر بارون آتیشِ بمب میگیرن!