eitaa logo
بانوان شایسته
330 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
848 ویدیو
28 فایل
کانال رسمی بانوان شایسته طراز انقلاب اسلامی 🆔 ادمین @shayesteganeenghelab ____________________ زیر نظر قرارگاه کمیته های سعادت وصیانت انقلاب اسلامی مسجد پایه/ محله محور ویژه بانوان
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 از معاذ روایت شده که گفت: از پیامبر خدا (ص) شنیدم که فرمودند هر کسی به فرزندش قرآن تعلیم دهد خداوند متعال در قیامت والدین او را به تاج پادشاهی، تاجدار می‌کند و بر آن دو، جامه‌ای می‌پوشاند که هیچ کسی مثل آنها را ندیده است. @shayestegan98
‍   ┄━•●❥ ❥●•━┄ هر چه سمیرا و مرجان صدایم کردند برنگشتم، دلم نمی خواست هیچ حرفی در مورد سارینا و دوستانش بشنوم. قدم هایم را تند تر برداشتم، خود را در صندلی پشت ماشین جا کردم و لام تا کام با علی سخنی نگفتم. چشمانش از توی آینه مرا می پایید اما جرات سوال پرسیدن نداشت. جان جانان جانم را سفت و محکم بغل کردم، بودنش آرامم می کرد. به خانه که رسیدیم نفس راحتی کشیدم. بوی غذای بی بی کل خانه را برداشته بود، سمت آشپزخانه رفتم بی بی کلی تدارک دیده بود، هر کسی جای بی بی بود با آنهمه پادرد و کمر درد، دست به سیاه و سفید نمی زد. پرسیدم: «خبریه بی بی؟» لبخند به لب آورد و چال لپش بین چروک صورتش گم شد: «حاج حیدر و حاج خانوم، خان جان و خان بابا اینا قراره بیان اینجا» بی آنکه چیزی بگویم پله ها را بالا رفتم. به هیچ وجه حوصله جمع را نداشتم. دلم می خواست در خلوت خودم باشم و با یاد فرزام روزم را شب کنم و شبم را روز... از جلوی در اتاق محمد رد می شدم که دلم دستور توقف به پاهایم را صادر کرد، چند دقیقه ای همانطور خیره به در بسته ماندم، بوی عجیبی به مشامم می رسید. انگار محمد و فرزام هر دو توی این اتاق هستند و مشغول دعا و مناجات. با صدای مادر به خود آمدم: «اومدی عزیزم. بده من این گل پسر رو ببینم» مادر روسری اش را بالای سر بسته بود و مشغول گردگیری اتاق ما بود گفتم: «دستت درد نکنه. خودم جمع می کردم چرا زحمت کشیدی» همانطور که بوسه هایش را روی دست و گونه نوه اش می نشاند جواب داد: «گفتم تا برگردی یکم اینجاها رو مرتب کنم. چرا زود برگشتید؟» ماجرای تلخ رخ داده، لبخند را از روی لب هایم محو کرد «نشد کارمو انجام بدم، موند یه روز دیگه» _آها. خب یکم استراحت کن. شب مهمون میاد. +بی بی بهم گفت. چه خبره امشب؟ _هیچی همه قراره دور هم جمع بشیم تا برای این فسقلی اسم بزاریم. +اسم. بدون فرزام! بدون پدرش... _فاطمه. فاطمه جونم چند روزه این بچه بدنیا اومده، گناه داره بخدا. دلت نمی خواد براش اسم بذاری. همش بهش میگیم فسقلی، پسر، بچه! اینام شدن اسم آخه! +بزارید فرزام بیاد آخه. خودشم باشه. _خودشم هست دیگه. از کجا معلوم همین الان همینجا بالای سر پسرت نباشه؟! کم لجبازی کن فاطمه جان. با اینکارات هم خودتو آزار میدی هم بقیه رو... ملافه را روی سرم کشیدم تا به بحث خاتمه دهم. بی خوابی دیشب کار دستم داده بود، چشمانم دیگر توان یاری کردن نداشتند، پلک هایم سنگین شدند و به خواب رفتم. آنقدر عمیق به خواب رفته بودم که نه متوجه صدای گریه پسرم شده بودم و نه حضور پدرم که کنار تختش نشسته بود و براش لالایی می خواند. تندی بلند شدم و پاهایم را جمع کردم. _سلام. +سلام به روی ماهت، چشم عسلی بابا چطوره؟ _خوبم. ببخشید متوجه اومدنتون نشدم. +دلم نیومد بیدارت کنم. چهره ات خستگی رو داد می زد. نگاهی به چهره پسرم انداخت و گفت: «اسم این گل پسرو چی می خوای بزاری؟» "هر موقع بحث اسم پیش می آمد فرزام می گفت: «اگه دختردار شدیم اسمشو بزاریم زهرا، اگرم پسردار شدیم محمد؛ حالا باز هر چی شما بگیدا خانوم خانوما. بالاخره زحماتش با شماست. اما بازم زهرا و محمد!» متکا را سمتش پرتاب می کردم و می گفتم: «عجب! الان هر چی من بگم شد مثلا!» آنوقت صدای قهقه هایش تا آسمان هفتم خدا بالا می رفت و بعدش نکته های نابش را تکرار می کرد. فرزام انگار می دانست که چند وقتی بیشتر در بین ما نیست. توصیه ها و حرف هایش را در وقت مناسب و با آرامش می گفت و من هم گوش جان می سپردم. کتاب های زیادی در زمینه تربیت فرزند خریداری کرده و توی کتابخانه جای خاصی را به آنها اختصاص داده بود." با صدای ونگ ونگ رشته افکارم پاره شد، آهی کشیدم و نگاهی به چهره طفل چند روزه ام انداختم: «قرار بود اسمشو بزاریم محمد!» _به به چه اسم قشنگی. پس اسم نوه من میشه محمد. نوه! چه زود پیر شدیما... +شما که هنوز جوونی پدر خوشتیپم. _هندونه زیر بغلم نذار دختر. خب مهمونا پایین منتظرن. چیکار کنیم؟ +دلم می خواست فرزام برمی گشت بعد اسمشو می ذاشتیم. _نمیشه که بچه بی اسم بمونه. مطمئن باش فرزام اینجا پیش شماست. شاید بقیه فکر کنن من خیالاتی شدم اما وقتی که اینجا میام کاملا حضور فرزام رو حس می کنم. لبخند روی لب هایمان حک شد. پدر راست می گفت اینجا بوی فرزام را می داد، بوی خاک و خاکی شدن... از جایم بلند شدم تا لباس مناسب به تن کنم و بیشتر از این مهمانها را تنها نگذارم. سمت کمد چوبی رفتم، فرزام باز همانجای همیشگی ایستاده بود، لبخند چهره مردانه گندمگونش را دو چندان جذاب کرده بود، دلم برایش غنج رفت. نگاه سردم پی کارش رفت و برق چشمانم به کار افتاد. خنده فرزام حکایت از رضایتش برای اسم گذاری فرزندمان داشت. دلم قرص شد و با خیال راحت سرو وضع آشفته ام را سامان دادم. ┄━•●❥ ادامه دارد... @shayestegan98
🤭 مقابله با بوی بد دهان در روزه‌داری 🔸وعده سحر غذاهای پر ادویه و خیلی داغ نخورید @shayestegan98
🌷 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) : ☘️ رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانه اش مغفرت و پايانش اجابت و آزادى از آتش جهنم. 📖 کافی ج۴ ص۶ @shayestegan98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5857025611402313858.mp3
24.19M
💠 (تندخوانی) جزء سوم قرآن کریم 🎙با صوت استاد معتز آقایی ⏱زمان : 33دقیقه @shayestegan98
7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 هرروز با یک حکمت علوی 💠 کارشناس مذهبی : حجت الاسلام حمیدرضا صادق زاده 🕌سلام مسجد مسجد تعطیلی ندارد
بانوان شایسته
🔴 🧔🏻 در حقیقت بسیاری از ما تصور می‌كنیم كه حجاب و پوشش فقط مخصوص زنان است و با شنیدن كلمه «حجاب» ذهنمان سریع به چادر منتقل می‌شود اما اینطور نیست. آقایان هم ‌باید در پوشش خود باید و نبایدهایی را رعایت كنند. در احكام شرعی دین ما، ‌بر مرد پوشاندن سر و گردن و صورت و دست‌ها تا جایی كه معمولاً نمی‌پوشانند لازم نیست. خب پس پوشاندن بقیه نقاط بدن توسط مردان در مقابل دیگران یك تكلیف شرعی است. در روایتی از معصومین(ع) هم داریم كه حیا ۱۰ جزء دارد، ۹ جزء آن در زنان است و یك جزء در مردان؛ در واقع زنان هستند كه بار اصلی حیا و عفت را در جامعه به دوش دارند اما این دلیل نمی‌شود كه موضوع حجاب مردانه و وظایف آقایان در این زمینه نادیده گرفته شود. قرآن كریم پیش از آنكه به زنان دستور پوشش و رعایت حجاب داده باشد به مردان امر كرده كه حجابی در مقابل چشمانشان قرار دهند. خداوند در آیه ۳۰ سوره نور می‌فرمایند: «به مؤمنان بگو چشم‌های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ كنند.» 📛 مردان چه بپوشند؟ چه نپوشند؟ اغلب لباس‌ها و شلوارهای تنگ، شلوارهای جین پاره و چاك‌چاك، تی‌شرت‌های آستین‌حلقه‌ای منقش به انواع و اقسام تصاویر نامتعارف و غیراخلاقی، شلوارهایی با فاق خیلی كوتاه یا خیلی بلند، لباس‌هایی با یقه‌های بسیار برهنه‌تر از حد معمول و... نمونه‌هایی از لباس‌هایی هستند كه مردان باید حواسشان باشد كه‌ مصداق لباس‌هایی نباشند كه شرع در مورد پوشیدن آنها حكم به احتیاط داده است. ⛔️ طلا ممنوع یك مورد كه مردان باید درخصوص پوشش رعایت كنند استفاده‌نكردن از انگشتر، گردنبند، ساعت یا هرچیز دیگر از جنس طلا است. به‌طور كلی پوشیدن چیزی از جنس طلا برای مردان در هیچ حالی جایز نیست و نماز با آن هم بنا بر احتیاط واجب، باطل است. درضمن پوشیدن لباس‌های زنانه توسط مردان هم جایز نیست. . @shayestegan98
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک بازی جذاب با بطری و توپ برای این روزا که بچه ها خیلی حوصلشون سر میره میتونند خودشون درست کنند وبا هم مسابقه بدن😉 ✔️ مناسب 3 سال به بالا @shayestegan98