🔴 جنگ آن شب به نفع دختر شد ♦️شعری زیبا از خانم مائده هاشمی

اعتقادا هنوز زنده س بین مردم حتی بین دزدا😂🤦‍♂

«نوجوانان پرانرژی، رمضان در مساجد شاداب» 🔹مسجد امام خمینی (ره) شهر شریف‌آباد در شب‌های ماه مبارک برای ایجاد ارتباط بین نونهالان و نوجوانان با مسجد، برنامه‌های معنوی و مذهبی و بازی‌های فرهنگی در مسجد برگزار می‌کند. شماهم از این برنامه ها داشته باشین #ماه_امید #بهار_رحمت

🎥 ‌تله پاتی قرآنی دو خواهر که همه را شگفت زده کرد!

پدر و مادر شهید «حمید طویلی قصیر» خانه‌ محل سکونت و زندگی خود را به آموزش و پرورش واگذار کردند تا مدرسه‌ای به یاد فرزند شهیدشان در روستای گوارشک از توابع مشهد احداث شود و آنها هم زندگی‌شان را در خانه سالمندان مرکز توانبخشی ایثار ویژه والدین شهدا که در جوار حرم امام رضا (ع) هست بگذرانند آری، پدر و مادر شهید در مشهد ساکن بودند و دلشان نمی‌آمد که شهر امام رضا(ع) را ترک کنند، چرا که آرامش‌شان را از ضامن آهو می‌دانستند. اینجا حمیدشان همیشه در کنارشان بود.  در سال 1394 رقم خورد وقتی پدر و مادر شهید تصمیم بزرگی به نام و یاد فرزندشان گرفتند تا اینگونه نام شهید با فضای علم و آموزش گره بخورد و به جای حمید شهیدشان، حمیدها پرورش یابند. حمید سیزدهم خرداد ۱۳۴۱ در مشهد متولد شد و بیست ساله بود که خبر شهادتش را به پدر و مادر رساندند اما هیچگاه پیکر پاکش پیدا نشد؛ او سوم خرداد ۱۳۶۱ در کوشک به مقام رفیع شهادت نائل شد و حالا 39 سال است که مادر چشم‌انتظار آمدن فرزند است.  مادر می‌گوید: «اگرچه برایش دلتنگم اما تقدیر هرچه باشد همان می‌شود؛ آخرین باری که می‌خواست برود به من گفت مادرجان اگر تو ناراحتی، من نروم، به او گفتم نه پسرم، تو برو، خدا پشت و پناهت... آن موقع با خودم گفتم اگر من اینجا موقع رفتن او ناراحتی کنم، او ذهنش پیش من درگیر می‌شود به خاطر همین با لبخند از او خداحافظی کرد.   اما فقط دلیل ماندن، آرامش نبود، می‌خواستند کاری برای حمید جان‌شان کنند. می‌خواستند همانطور که حمید، سربلندشان کرده بود، آنها هم او را سربلند کنند.  🌹🌹السلام علیک با اباصالح المهدی (عج)🌹🌹

تصاویری از حضرت آقا که احتمالا تا کنون ندیده اید برای سلامتی ایشان صلواتی مرحمت بفرمائید🙏❤️‍🩹🙏

. خداییش مجری باسواد هم یه نعمتیه ببین چطور این شخص سیاسی غربگرای سطحی‌نگر و مثلا دکتر را آچمز کرد و سرجایش نشاند!!

■ رجب‌علی غلامی؛ شهیدی که پل عبور ۳۰۰ رزمنده شد ● رجب‌علی غلامی، رزمنده مهاجر افغانستانی، در عملیات والفجر ۹ با ایثار بی‌نظیرش نامش را در تاریخ جاودانه کرد. او برای باز کردن مسیر رزمندگان، خود را روی سیم خاردار انداخت تا ۳۰۰ همرزمش از روی او عبور کنند. در لحظات پایانی، درحالی‌که خون از بدنش جاری بود، دست به آسمان بلند کرد و از خدا شهادت خواست؛ همان لحظه گلوله‌ای به چهره‌اش اصابت کرد و به آرزویش رسید. ● او که در ایران غریب بود، پس از شهادتش حتی کسی را برای تحویل پیکرش نداشت، اما مردم بجستان او را شهید خود دانستند و تشییع باشکوهی برایش برگزار کردند. امروزه، مزار او زیارتگاه حاجتمندان شده و به شهیدی مستجاب‌الدعوه معروف است. ● کتاب «غریب قریب» روایتی از زندگی این شهید والا مقام است که به همت انتشارات شهید ابراهیم هادی منتشر شده است. امروز ششم اسفند، سالگرد شهیدی است که روزی بی‌نام و نشان بود، اما حالا در دل‌های مردم جا گرفته و دیگر در این شهر غریب نیست.