هدایت شده از علی پورمحمد
🍂
🔻 #زندان_الرشید (۸
خاطرات سردار گرجی
بقلم، دکتر مهدی بهداروند
🔅 چهارم تیرماه ۱۳۶۷
..یکی از اخبار بد را حاج عباس داد. گفت: «گرجی، هلیکوپترهای عراقی به طرف شما میآیند. حواستان را جمع کنید تا محاصره نشوید.»
حاج على با شنیدن این خبر گفت: «گوشی را بده.» گوشی بیسیم را گرفت و گفت: «حاج عباس، تو را به خدا هر کاری می توانی بکن. بچه های مردم را از دست عراقی ها نجات بده و عقب بیاور، شما وظیفه تان را به بهترین وجه انجام دادید. الان جای ماندن نیست. آقا محسن دستور داده همه نیروهای جزیره، از فرمانده تا جزئیترین نیروها به عقب بیایند.» علی این حرف ها را با کمال بی میلی می زد. او قلبا راضی نبود عقب برود. ولی چه میتوانست بکند. وقتی غلام پور گفت که عقب نشینی دستور آقا محسن است او کوتاه آمد.
از اذان ظهر چند دقیقه ای گذشته بود. علی اصرار داشت امام جماعت شوم. به شوخی گفتم: «دوست دارم آخرین نمازم را به امامت تو بخوانم.» تبسمی کرد و گفت: «ها ... مگر خبری است گرجی؟»
به امامت على نماز ظهر و عصر را خواندیم. او شمرده شمرده و با تأنی نماز می خواند. گویی از اینکه در اوج خطر بودیم واهمه ای نداشت.
نماز آنروز، نماز نبود؛ خلوتی عاشقانه بود که لذت خاصی داشت. به عمرم این طور نماز نخوانده بودم. در حین نماز هر لحظه صدای انفجار گلوله های توپ در اطراف قرارگاه بیشتر می شد.
نماز که تمام شد علی به سجده رفت و های های گریه کرد. اولین بار بود صدای گریه او را می شنیدم. من هم نتوانستم اشک نریزم. صدای زنگ تلفن ما را از آن حال بیرون آورد. گوشی را برداشتم. صدای غلامپور را شنیدم که با عصبانیت می گفت: «گرجی، مگر تو آدم نیستی؟ مگر تو حرف حساب سرت نمی شود؟ چطور بگویم بیایید عقب؟ مگر کر شدی که صدای هلیکوپترهای عراقی را در آسمان جزیره نمیشنوی؟ آخر چرا این قدر این دست و آن دست میکنید؟ لامذهب ها، بس کنید!
بیایید عقب.
شما اعصاب مراخرد کردید.»
جرئت گفتن هیچ حرفی را نداشتم. گوشی را به علی دادم و او گفت: «آقای غلام پور، داریم از قرارگاه خارج می شویم. ناراحت نباش. در حال بیرون آمدن هستیم. آمدیم ... آمدیم ..» تلفن را قطع کرد و گفت: «گرجی، احمد خیلی شاکی شده، سریع جمع کن برویم عقب.»
از قرارگاه بیرون رفتم تا مقدمات رفتن را مهیا کنم. ناگهان صدای غرش چند هلی کوپتر را شنیدم که از بالای سرمان رد شدند. آنها در فاصله پانصد متری ما روی جاده در حال پرواز بودند. حدودا هفت هلیکوپتر بودند که در آنها باز و آماده درگیری شدند. دو تا از هلیکوپترها می خواستند فرود بیایند و جاده را ببندند. این کار اگر اتفاق می افتاد، امکان عبور از آنها وجود نداشت.
با دیدن هلیکوپترها مبهوت شدم. برگشتم و پله های ورودی را یکی چهار تا پشت سر گذاشتم و فریاد زدم: «حاج علی، بدو که هلیکوپترها بالای سرمان دور قرارگاه اند.» او سریع از جا کنده شد و گفت: «چه شده؟» گفتم: «هلی کوپترهای عراقی در چندصد متری قرارگاه اند. قصد فرود آمدن دارند. باید سریع فرار کنیم تا محاصره نشویم.» على صدا زد: «همه به طرف ماشین بروید. بر می گردیم عقب!»
هر دو راننده به سرعت پشت فرمان ماشین ها نشستند و با روشن کردن آنها و سوار شدند و آماده حرکت شدیم. آن دو راننده یکی راننده من، مرتضی نعمتی، بود و دیگری راننده علی هاشمی. من و علی در یک ماشین نشسته بودیم. او به کتف راننده زد و گفت: «گاز بده. به سرعت به طرف دژبانی شهید همت برو!» به محض اینکه راننده دنده یک را زد و حرکت کرد، در یک صد متری ما هلیکوپترهای عراقی به زمین نزدیک شدند و سه موشک به طرف ماشین های ما شلیک کردند.
آمدن موشک را با چشم می دیدم و باورم نمیشد. کماندوهای عراقی به راحتی در هلیکوپتر دیده می شدند که با تیربار به سمت ما شلیک می کردند. یکی از موشکها به ساختمان قرارگاه اصابت کرد و صدای مهیبی بلند شد. موشک دوم در نزدیکی ماشین همراه ما به زمین خورد و آن را بلند کرد و محکم به زمین کوبید. اما هیچ کس آسیب ندید.
راه بسته شده بود و تصمیم گیری در آن لحظه مشکل بود. جاده ای غیر از جاده روبه رویمان نداشتیم. پشت سرمان نیزار بود و راهی برای فرار از دست عراقی ها نبود؛ جز اینکه پیاده به طرف نیزار فرار کنیم. باران گلوله بود که از هلیکوپترهای عراقی به سمت ما می آمد. علی فریاد زد: «همه از ماشین ها پیاده شوید و بروید میان نیزارها.» با این حرف چهار در ماشین ها به سرعت باز شد و همه به طرف نیزارهای عقب جزیره، که در اثر بارش گلوله های توپخانه سوخته بود، دویدیم.
همراه باشید..
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
هدایت شده از گروه دوستان بصیر
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا کند ،که روایت کوچه دگر راست نباشد !
هدایت شده از گروه دوستان بصیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیانت دولت حسن
۲ یا ۳ سال زندگی بیشتر بیماران SMA ارزش این هزینه را ندارد که دارو وارد کنیم !!!
هدایت شده از قرارگاه منتظران ظهور امام مهدی (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴السلام علیک یا صاحب الزمان 🏴
🎥 ترور حضرت مهدی (عج)
تک تیرانداز آماده ی شلیک هنگام ظهور حضرت مهدی (عج)
⏰ زمان : ۱ دقیقه
🏴اللهم عجل لولیک الفرج 🏴
✅ لینگ مجموعه منتظران ظهور مهدی (عج) ⬇️
🆔 https://eitaa.com/joinchat/388432080C8f3884a2fb
هدایت شده از قرارگاه منتظران ظهور امام مهدی (عج)
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان
🎥 روایت
از امام باقر علیهالسلام در مورد انقلاب اسلامی ایران و اتصالش به ظهور امام زمان (عج)
🎙سخنران : حجت الاسلام مسعود عالی
⏰ زمان ۱ دقیقه و ۷ ثانیه
اللهم عجل لولیک الفرج
✅ لینگ مجموعه منتظران ظهور مهدی (عج) ⬇️
🆔 https://eitaa.com/joinchat/388432080C8f3884a2fb
هدایت شده از قرارگاه منتظران ظهور امام مهدی (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴السلام علیک یا صاحب الزمان 🏴
🎥 مراحلی که باید تا ظهور طی کنیم تمدن مهدوی
🎙سخنران : استاد رائفی پور
⏰ زمان : ۱دقیقه
🏴اللهم عجل لولیک الفرج 🏴
✅ لینگ مجموعه منتظران ظهور مهدی (عج) ⬇️
🆔 https://eitaa.com/joinchat/388432080C8f3884a2fb
هدایت شده از قرارگاه منتظران ظهور امام مهدی (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴السلام علیک یا صاحب الزمان 🏴
🎥 شباهت مسیح و امام مهدی (عج)
🎙سخنران : استاد رائفی پور
⏰ زمان : ۵۹ ثانیه
🏴اللهم عجل لولیک الفرج 🏴
✅ لینگ مجموعه منتظران ظهور مهدی (عج) ⬇️
🆔 https://eitaa.com/joinchat/388432080C8f3884a2fb
هدایت شده از قرارگاه منتظران ظهور امام مهدی (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴السلام علیک یا صاحب الزمان 🏴
🎥 مهدویت فقط یک آرمان نیست !
انقلاب کردیم که چی بشه ؟
🎙 سخنران : استاد رائفی پور
⏰ زمان ۱ دقیقه
🏴اللهم عجل لولیک الفرج 🏴
✅ لینگ مجموعه منتظران ظهور مهدی (عج) ⬇️
🆔 https://eitaa.com/joinchat/388432080C8f3884a2fb
هدایت شده از قرارگاه منتظران ظهور امام مهدی (عج)
🔴 آثار و برکات دعا برای فرج
🔵 دعای فراوان برای فرج، باعث آشفتگی و ناراحتی شیطان لَعین و دوری او از دعا کننده میشود.
📚 مکیال المکارم جلد ١ بخش ۵ فایده ۶
اگر در این جامعه پر گناه نگران فرزندانتان هستید دعا برای فرج را به آنان تعلیم دهید
برکات دعا برای فرج☘🌸☘🌸
لینک کانال منتظران ظهور مهدی ( عج)👇🌸
https://eitaa.com/joinchat/388432080C8f3884a2fb
هدایت شده از قرارگاه منتظران ظهور امام مهدی (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴السلام علیک یا صاحب الزمان 🏴
🎥 با این روایت خودت رو محک بزن ...!
اگه از یاری امام زمان چیزی تو پروندت نیست احساس خطر کن
🎙 سخنران : حجت الاسلام حیدر مصلحی
⏰ زمان : ۱ دقیقه و ۵۶ ثانیه
🏴اللهم عجل لولیک الفرج 🏴
✅ لینگ مجموعه منتظران ظهور مهدی (عج) ⬇️
🆔 https://eitaa.com/joinchat/388432080C8f3884a2fb
هدایت شده از درک مهندسی خلقت
17.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناسبتی
🎥 ماجرای غصب فدک چه بود؟
🔸خیلی از ما کم و زیاد درباره فدک در روضههای فاطمیه شنیدیم، در این بخش قرار است ماجرای تاریخی غصب فدک را بررسی نماییم
فرزند شهید ملکپور که بعد از تولد پدر به دنیا آمد میگفت: سالها بعد و در اواخر دهه هفتاد آرزو داشتم به شلمچه بروم و محل شهادت پدر را ببینم.
✳️یک شب پدر به خوابم آمد و گفت: بیا شلمچه. گفتم من هیچ پولی ندارم. حداقل شصت هزار تومان هزینه دارد.
گفت برو از بانک که حساب باز کردی بگیر و بیا.
🔆از خواب بیدار شدم. تعجب کردم. من در بانک ده هزار تومان بیشتر نداشتم‼️
رفتم بانک. شناسنامه و دفترچه را دادم و گفتم: این حساب را میخواهم ببندم.
متصدی بانک چند لحظه بعد شصت هزار تومان به من داد.
✅وقتی تعجب من را دید گفت: شما در قرعه کشی پنجاه هزار تومان برنده شدید...
💢آن سفر یکی از عجیبترین سفرهای زندگی من بود. هرجا رفتم عنایت پدر را دیدم...
📗برگرفته از کتاب میعاد در شلمچه. اثر گروه شهید هادی.
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد
[🇮🇷] @shdaemdafhharm