راه را که انتخاب کردی، دیگر مال خودت نیستی.
اگر قرار است درد بکشی، بکش ولی آه و ناله نکن! اگر آه و ناله کردی، متعلق به دردی نه راه...
#شهید_علی_ماهانی🥀
#کلام_شهدا🕊
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
آرامشی که "شهید قاسم جوکاران"
در شکارگاه خود و در کنار سیمینوفش
به رُخ بیننده می کِشد...!
#شهادت_عملیاتکربلای۴
#روحششادباصلوات
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
🔺شهید هادی نعمتی از شهدای غواص گردان ابوذر لشکر المهدی
❇سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای چهار وقتی با بچه های غواص گردان ابوذر لشکر المهدی (عج) به موانعی که دشمن در سواحل اروند گذاشته بود رسیدیم ، با هر زحمتی که بود یه معبر بین خورشیدی ها و سیم خاردارها باز کردیم.
❇کم کم وارد نیزار ها شده بودیم که در همین موقع بچه های گردان فجر که سمت راست ما بودند با عراقی ها درگیر شدند.
❇عراقیها تمام ساحل را زیر آتش گرفتند.
همه جا مثل روز روشن شده بود. جلو معبر ما یک سنگر کمین بود که تیربارش شروع به تیراندازی کرد!
❇در همین لحظه یه تیر به پهلوی هادی خورد و در حالی که زیر لب ذکر یازهرا (س) و یا مهدی (عج) می گفت افتاد روی گل و لای و نیزار ها!
هنوز موضع ما لو نرفته بود.
من هادی را کشیدم کنار دسته نیزاری و دلداری دادم.
❇او همچنان درد میکشد و ذکر یا زهرا (س) می گفت.
هر جوری که بود باید تیربار رو خاموش می کردم. دو تا نارنجک گرفتم توی دستم و سینه خیز به طرف سنگر تیربار رفتم.
❇چند متری جلوتر نرفته بودم که دیدم صدای ناله هادی داره بلندتر میشه.
❇ممکن بود موضعمون لو بره; دوباره برگشتم و رفتم کنار هادی.
خون خیلی زیادی ازاو رفته بود. درد زیادی می کشید ...
❇یواش در گوشش گفتم: هادی جان یه کم تحمل کن ، اگه موضعمون لو بره معبر هم لو میره.
اینو گفتم و برگشتم به طرف سنگر تیربار دشمن.
❇با یه نارنجک تیربار خاموش کردم و سریع برگشتم طرف هادی.
به هادی که رسیدم دیدم سرش توی باتلاق ها فرو رفته و با همان وضع به شهادت رسیده .
💠💠💠💠💠💠
هدیه به شهید هادی نعمتی از شهدای غواص گردان ابوذر لشکر المهدی صلوات
ما
از
کودکی
شهامت
آموخته ایم...
ما
فرزندان
مکتب
شهــادت
هستیم...
به یاد
شهید محمدطاها اقدامی🌷
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
⤴️ سبک زندگی شهـــ🌷ـــدا
🌷شهید محمد بلباسی🌷
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
🥀دیدن داغ برادر سخت است
دیدن پیکر بی سر سخت است😭💔
💔 وداع خواهر
شهید محمدحسین باغبان
با پیکر بی سر برادرش
📎 امان از دل زینــب (س)😭💔
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
❍بسمربالمهدی•••|😍
❏اَلسَـلامُعَلیڪَ یـٰابقیه الله•••|♥️
❍ياايهالعزیز•••|🌱
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
9.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
💠 بیت المال
🌷خادم بودیم، هر دویمان دوکوهه #خادم بودیم. زائران را که می آوردند برای بازدید، #ماشینی تهیه دیده شده بود تا فاصله یادمان گردانتخریب را که 2 کیلومتر با ساختمانهای دوکوهه فاصله داشت ببرد و برگرداند.
🌷من قرار بود همراه زائران بروم و برگردم، وقتی رسیدم به جلوی ساختمان مقداد، متوجه شدم #موبایلم را در حسینیه یادمان تخریب جا گذاشته ام. بعدازظهر بود، هوا نسبتا گرم بود. راه افتادم به سمت یادمان ...
🌷کسانی که این راه را رفته اند به خوبی میدادند که هیچ ساختمان و چادری وجود ندارد. #بیابان است و بیابان....
اواسط راه بودم که دیدم #تویوتا جلوی پایم ایستاد. #حمید بود. گفت خانم این وقت روز تنها کجا داری میری وسط این بیابون؟
جریان را برایش تعریف کردم.
🌷گفت الان باید برود یادمان تخریب و کار فوری دارد و کار من هم #کار_شخصی محسوب میشه و شما رو نمیتونم با ماشین ببرم. سوار ماشین شد و گاز داد به سمت یادمان....
من 2 کیلومتر که راه رفتم #بالاخره رسیدم به یادمان...تازه کارش تمام شده بود آمد و لبخند زد و گفت مسیر #برگشت را #باهم برمیگردیم.
🌷تویوتا را داد به سرباز و گفت ماشین را ببر جلوی ساختمان مرکزی.برای اینکه از #بیت_المال استفاده شخصی نکنیم. 2 کیلومتر راه رفته را باهم برگشتیم.
🌷پاهایم #توان نداشت.ولی آقا حمیدبرای اینکه ذهنم را مشغول کند از #گلهای کوچک زرد رنگ کنار جاده میچید و به من میداد تا بقول خودش مسافت را متوجه نشوم و پا به پایش بیایم......
جانش میرفت #اعتقاداتش حرف اول را میزد❤️
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#راوی_همسر_شهید
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed