eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
982 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
در حسینیه تو برگ براتم دادند وسط سینه زنی بود نجاتم دادند مرده ای بیش نبودم که به دستور شما  تا مسیحا بشوم آب فراتم دادند تا که احرام ببندم به منای تو حسین (ع) رخت مشکی تو اندر عرفاتم دادند رو گرفتی که نبینی عرق سائل را  با دو دست کرمت جلوه به ذاتم دادند با همین قطره اشکی که ندارم آقا  سیئه دادم و سیل حسناتم دادند نام تو زینت دنیاست اباعبدالله  نمک زندگی ماست اباعبدالله 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای اهل آسمان و زمین غم شروع شد ماه عزای عالم و آدم شروع شد حور و ملک، پری و بشر زار می‌زنند هنگامه‌ی مصیبت اعظم شروع شد باز این چه نوحه‌ای‌ست که بر سینه می‌زنم باز این چه مرثیه‌ست که اشکم شروع شد روضه،‌خروش،‌زمزمه،‌واحد،‌زمینه،‌شور جانم‌حسین،‌سینه زنی،‌دم شروع شد نوحوا‌علی‌الحسین، امام زمان گریست ابکی‌علی‌الحسینِ‌فاطمه نم‌نم شروع شد از عرش بوی پیرهن خونی حسین آورده‌ جبرییل، محرم شروع شد ده روز بعد خواهرش از حال می‌رود ده روز بعد شمر به گودال می‌رود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عطری که از حوالی پرچم، وزیده است مارا به سمتِ مجلسِ آقا کشیده است   از صحن ابن حسینیه تا صحن کربلا صد کوچه وا کنید، محرّم رسیده است دست ازل، دو چشم مرا، وقف گریه کرد اصلاً مرا برای همین آفریده است   آقا! ببین برای عزای تو، مادرم پیراهن سیاه، برایم خریده است   نورش نمی‌دهند و بهشتش نمی‌برند چشمی که روضه‌های شما را ندیده است   هر چند صد پیاله تو را گریه کرده‌اند اما هزار قطره‌ی اشکِ نچیده است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شکر خدا که شد حرمم خيمه ي غمت ماندم براي سينه زدن در محرمت رفتند عده اي و فداي رهت شدند ماندن عده اي که بمانند همدمت  ما بي خبر ز درک حضور محرميم  گويا هنوز هم دل ما نيست محرمت من روضه را به روضه ي رضوان نمي دهم  باشد جواز هر نفسم نوحه و دمت  عشقت مرا براي حسينيه آفريد  اين سينه ام پر است ز آواي ماتمت  جائي به غير گوشه ي هيئت نمي روم  شايد که جان خسته شود خير مقدمت  هيچ آشيانه امن تر از خيمه ي تو نيست  دفع بلا کنند مصيبات اعظمت  روزي که اشک روضه نيايد ز ديده ام  مردن به از وبال شدن بر مُحرمت  مادر به اشک روضه ي تو داد عادتم  شکر خدا که گريه ما هست مَرحمت دل در هواي کرب و بلاي تو پر کشد  تا سر در حرم بزند باز پرچمت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دامنم از اشک غم پهلو به زمزم مي زند ساحل درياي ما را موج بر هم  مي زند شد پديدار از افق ماه عزاي اهلبيت ماه غم باري که بر دل زنگ ماتم مي زند اشکها جاري جگرها پر ز خون دلها کباب هر که را بينم به سر زين ماتم و غم مي زند صحبت از جانبازي و ايثار و عشق و عزت است عارف و عامي دم از ماه محرم مي زند رخت نيلي کرده بر تن در عزايت يا حسين آنکه از آئين و دين و مکتبت دم مي زند جان پيغمبر غمين و قلب زهرا شعله ور در جنان ز اين ماجرا بر سينه آدم مي زند اشک يارانت به زخم پيکر صد پاره ات اي شهيد کربلا پيوسته مرهم مي زند چون حقيقت با قيامت گشت ظاهر اين چنين  خط بطلان بر سياق پوچ و مبهم مي زند سرفراز آمد حسين و رو سياه آمد يزيد تا فروغ مهر سر از بام عالم مي زند چشم گريان «براتي» در عزايت روز و شب غوطه در دريائي از اشک دمادم مي زند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نام ما را ننویسید، بخوانید فقط سر این سفره گدا را بنشانید فقط   آمدم در بزنم، در نزنم می‌میرم من اگر در زدم این بار نرانید فقط   میهمان منتظر دیدن صاحب خانه ست چند لحظه بغل سفره بمانید فقط   کم کنید از سر من شرّ خودم را، یعنی فقط از دست گناهم برهانید... فقط   حُرّم و چکمه سر شانه‌ام انداخته‌ام مادرم را به عزایم ننشانید فقط   صبح محشر به جهنم ببریدم امّا پیش انظار، گنهکار نخوانید فقط   پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم گوشه‌ای دامن ما را بتکانید فقط   حقمان است ولی جان اباعبدالله محضر فاطمه ما را نکشانید فقط   سمت آتش ببری یا نبری خود دانی من دلم سوخته، گفتم که بدانید فقط   گر بنا نیست ببخشید، نبخشید امّا دست ما را به مُحرّم برسانید فقط 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بـه فــرات و لـب عطشـان اباعبدالله بـه شهــادت بـه شهیــدان اباعبدالله پیش از آنی که خدا روح دمد در بدنم دست مـن بـود بــه دامـان اباعبدالله دوست دارم همه اعضام شود مهر نماز خــاک گــردم بـه بیـابـان اباعبدالله سـر من خاک قدم‌های حسین‌بن‌علی جـان مـن بـاد بـه قــربـان اباعبدالله جگرم تشنـۀ آب است ولی می‌گـویم بـه فـدای لـب عطشــان ابـاعبـدالله نور مصباح هـدی گشته چـراغ راهم بنـویسید کـه مـن کشتـۀ ثــاراللهم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تن که بیمار طبیبان شد دچارش بهتر است دل که نذر کربلا شد بی قرارش بهتر است  بردن چیزی به دربار کریمان خوب نیست سائل آقا شدن اصلا ندارش بهتر است  ما چرا ؟ بیچاره ، آن ها که حسینی نیستند هر که شد وقف محرم روزگارش بهتر است  فاطمه با گریه اش ما را اسیر خود نمود آری آری گریه اصلا گریه دارش بهتر است  نوکری آسوده می میرد که بیند بعد او در غلامی از خودش ایل و تبارش بهتر است  سن پیری بیشتر از هر چه باید گریه کرد میوه ی فصل زمستان آبدارش بهتر است روز روشن بود آقا کشته شد پس بعد از این گریه ی ماه محرّم آشکارش بهتر است دارد از خیمه می آید خواهرش ؛ شمر لعین  صبر کن گر خواهرش باشد کنارش بهتر است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
📌اللهم عجل لولیک الفرج📌 بازهم چشم به راهم که محرّم برسد بوی اسپندعــزایــش به مشامم برسد   کاش امسال محـرم به دعای زهرا_س خبـرآمدن منــجــی«عج»عالــم برسـد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آقا غريب هستي و اصلا عجيب نيست از غربت علي دل تو بي نصيب نيست بس نامه ها شبانه نوشتي من الغريب اي آخرين حسين ...خبر از حبيب نيست! هل من معين غربت تو مي رسد به گوش مردي براي پاسخ (هَل مِن مُجيب) نيست اين روزها که فتنه فراگير گشته است دیگر کسی به فکر دوا و طبيب نيست آهسته تر به گوش تو مي گويم اي عزيز در انتظار روي تو يک بي شکيب نيست دکان زدند پاي شما خود پرستها آقا نيا دعاي فرجها نجيب نيست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پیراهن سیاه تو دارم به تن، حسین روحی دمیده در تنم این پیرهن، حسین با اشک و روضه شیر به من داده مادرم تربت گذاشته پدرم در دهن، حسین قلبی شکسته، دیده تر، سینه ای کبود دارم نشان عشق تو را در بدن، حسین از ماتم تو عاقبتم جان سپردن است پس حک کنید بر لحدم عشق من، حسین وقتی کنار جسم کفن پوشم آمدید گریه کنید و ندبه که ای بی کفن، حسین خورده گره به نام شما انتظار ما عجل علی ظهورک یابن الحسن، حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در كوچه ها نسیم بهشت محرّم است  این شهر بی مجالس روضه جهنّم است  پیراهن سیاه عزاداری شما  زیباترین تجلّی عشق مجسّم است  شكر خدا كه هیئتمان باز دایر است  شكر خدا كه بر سر این كوچه پرچم است  بیرون ندیده اید زنی ایستاده است؟  بالش شكسته است، قدَش هم كمی خم است  لبخند تلخ فاطمه بر تك تك شما  یعنی خوش آمدید و همان خیر مقدم است  من كه ندیدمش دم در، خب شما چطور؟  صد حیف سوی چشم گنهكار ما كم است  پرواز می كنیم از این پیله های تنگ  فصل بلوغ شیعه یقیناً محرّم است  در مجلس عزای امام قتیل اشك  روضه به شور و واحد و نوحه مقدّم است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حـتی خـدا مـیان حسـینیه ی غمـش  سوگند خورده است به ماه محرمش  شبهای قدر محترم و با فضیلت اند  امّـا نمی رسند به شبهای ماتمش  امروز نه، غروب همان سال شصت و یك  مـا را گـره زدنـد به نخـهای پـرچمش  این دستمال گـریه پر از نـور می شود  وقتی به دست روضـه ی خورشید می دمش  چشمی كه از برای تو گریان نمی شود  باید حـواله داد به دست جـهنمش  جانم فدای ِ محتشم و خانواده ات  با این: چه نوحه و چه عزا و چه ماتمش 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام در سلام نماز مغرب بود مسجد از ازدحام خالی شد واژه های کلام مردم شهر از علیک السلام، خالی شد بین پس کوچه های نامردی کوفه تنها گذاشت مردش را با کمی سنگ از سرش وا کرد روزه داریِ کوچه گردش را هیچکس بار آن مسافر را از سر شانه اش پیاده نکرد وای بر حال منبر کوفه که از آن مرد استفاده نکرد کلماتِ که "این چه کاری بود؟" دائماً راهی صدایش بود التماسی شبیه "کوفه میا" سر سجاده ی دعایش بود هیچکس پا به پای او غیر از سایه از پشت سر نمی آمد روشنائی خانه ها رفتند سایه اش هم دگر نمی آمد خواست تا نامه ای اجیر کند به سوی کاروان نشد که نشد شرحی از حال ماوقع بدهد به امام زمان نشد که نشد عاقبت مرد بی کس کوفه سر دارالاماره جایش بود سر دارالاماره ی کوفه آن مکانی که از خدایش بود گریه می کرد و زیر لب می گفت با لبی تشنه با دلی گریان «السّلام علیک یا مظلوم» «السّلام علیک یا عطشان» لب و دندان چه قیمتی دارد؟ لب قاریِ من سلامت باد هم سرش هم تنش خدا را شکر سر راه بنفشه ها افتاد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام باور نمی کردم گذرها را ببندند من را که می بینند درها را ببندند خورشید بودم زیر نور ماه رفتم جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم این چند شب یک خواب راحت هم نکردم من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت این کوچه های تنگ آخر گیرم انداخت امروز جان دادم اگر جانت سلامت دندان من افتاد دندانت سلامت حالا که می آیی کفن بردار حتما ای یوسف من پیرهن بردار حتما حالا که می آیی ستاره کم بیاور با دخترانت گوشواره کم بیاور حیرانم اما هیچ کس حیران من نیست باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست اینجا برای خیزران لب را نیاری آقا خدا ناکرده زینب را نیاری اصلا ببین گل ها توان خار دارند ؟ پرده نشینان طاقت بازار دارند ؟ من راضی ام انگشتر من را بگیرند وقت کنیزی دختر من را بگیرند اینجا برای نعل پا دارند آنقدر کنج تنور خانه جا دارند آنقدر مهر و وفا که نه جفا دارند ، اما اینجا کفن نه بوریا دارند اما باید مسیر تو چرا اینجا بیفتد حیف از سر تو نیست زیر پا بیفتد 🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کربلا وقتی نسیم می وزد این بوی سیب چیست؟ این سرزمین تیره و گرم و حبیب چیست؟ بی اختیار باز دلم شور می زند با من بگو گواه دل بی شکیب چیست؟ شاید رباب بشنود آرامتر بگو آن تیرهای چله نشین عجیب چیست؟ حالا که تیغ خنجرشان برق می زند فهمیده ام که معنی شیب الخضیب چیست مادر مرا سپرده به تو جان مادرم آوارگی و یا که اسارت نصیب چیست؟ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گفت؛ ای گروه هر که ندارد هوای ما سر گیرد و برون رود از کربلای ما ناداده تن به خواری و ناکرده ترک سر نتوان نهاد پای به خلوت­سرای ما تا دست و رو نشست به خون می نیافت کس راه طواف بر حرم کبریای ما این عرصه نیست جلوه گه روبه و گراز شیرافکن است بادیه ی ابتلای ما هم­راز بزم ما نبوَد طالبان جاه بیگانه باید از دو جهان آشنای ما برگردد آن­که با هوس کشور آمده سر ناورد به افسر شاهی گدای ما ما را هوای سلطنت مُلک دیگر است کاین عرصه نیست در خور فرّ همای ما یزدان ذوالجلال به خلوت سرای قدس آراسته ست بزم ضیافت برای ما برگشت هر که طاقت تیر و سنان نداشت چون شاه تشنه کار به شمر و سَنان نداشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در راه دوست کشته شدن آرزوى ماست دشمن اگر چه تشنه به خون گلوى ماست گردیم دور یار چو پروانه گرد شمع چون سوختن در آتش عشق آرزوى ماست از جان گذشته ایم و به جانان رسیده ایم در راه وصل این تن خاکى عدوى ماست خاموش گشته ایم و فراموش کى شویم پس این قدر که در همه جا گفت و گوى ماست ما را طواف کعبه به جز دور یار نیست کز هر طرف رویم خدا رو به روى ماست هر جا که هست روى زمین ارغوان سرخ آبش ز خون ما گلش از خاک کوى ماست گر بسته اند مردم ظالم زبان خلق غم نیست چون که غالب دلها به کوى ماست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با احتیاط لاله ي ما را پیاده کن عباس جان، سه ساله ي ما را پیاده کن با احتیاط بار حرم را زمین گذار زانو بزن وقار حرم را زمین گذار با احتیاط تا که نیفتد ستاره ای می ترسم آنکه گیر کند گوشواره ای چشم مخدرات به سمت نگاه تو دوشیزگان محترمه در پناه تو باحوریان رفته به زیر نقابها یک لحظه روبرو نشدند آفتابها این حوریان عزیز خدایند و بس، همین این دختران کنیز خدایند و بس، همین این دختر علی ست که بالش شکستنی است ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است از این به بعد ماهِ حرم آفتاب باش عباس جان مراقب این با حجاب باش این دختران من که بیابان ندیده اند در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند یک لحظه هم ز خیمه ي طفلان جدا نشو جان رباب از دم گهواره پا نشو توهستی و اهالی این خیمه راحتند در زیر سایه ات همه در استراحتند توهستی و به روز حرم شب نمی رسد چشم کسی به قامت زینب نمی رسد یک عده یوسف اند و یک عده مریم اند احساس می کنم همه دلواپس هم اند احساس می کنم که جوابم نمی دهند با آب آب گفتنم آبم نمی دهند اول مرا به نیزه ای از حال می برند بعدا کشان کشان لب گودال می برند اینجا مکان نیزه به پهلو کشیدن است از خیمه ها دویدن و گیسو کشیدن است راضی ام و رضایت یزدانم آرزوست از سنگها شکستن دندانم آرزوست من راضیم به پای خدا دست و پا زنم با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم باید به روي نی سر ِمن نیز رو شود تا که مقام خواهر من نیز رو شود جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا این جام را الست گرفتیم ما دو تا می خواستیم عبد شدن را نشان دهیم پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم از آن همه به خواهر من ماتمش رسید وارد شدن به مجلس نامحرمش رسید با احتیاط لاله ي ما را سوار کن زینب بیا سه ساله ي ما را سوار کن با احتیاط خسته شدند این ستاره ها این گوش پاره ها سر گوشواره ها http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلشوره هایم دست این دل نیست ارباب این حس در دل خفته باطل نیست ارباب حس غریبی در دل من پا گرفته طوفان زده آرامش دریا گرفته در خواب دیدم آتش افتاده به جانم بر نیزه هاشان می برند روح و روانم من خواب دیدم که همه گرگان صحرا افتاده اند بر جان تو‌ ای جان زهرا می‌بینم اینجا شمر و خولی و سنان را شمشیر و خود و نیزه و تیر و کمان را من خواب دیدم همسرت قلبش کباب است بر روی لب هایش صدای آب آب است ترسم برای تشنگی کودکان است از حنجر طفل تو از تیر و کمان است می‌شد که برگردی مدینه کاش‌ ای کاش حالا که خیمه میزنی نزدیک شطّ باش 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا که فرمود رسیدیم عَلَم را کوبید یک علمدار بر این خاک قدم را کوبید بر رویِ سینه ی خود تیِغ دودَم را کوبید بینِ این دشت ستونهایِ حرم را کوبید بیرق افراشته شد،باد تکانش می داد کیست این مرد که یک دشت نشانش می داد زانویش خم شده و هست مُهَیا خانوم با ادب گفت علمدار بفرما : خانوم آمد از محملِ خود حضرت زهرا،خانوم دست بگذاشت رویِ شانه یِ سقا خانوم گِرد او پنج برادر همه می چرخیدند پنج تن دورِ سرِ فاطمه می چرخیدند چو بزرگیش قسم در همه ی عالم نیست پرده ی محملش از پرده ی کعبه کم نیست گرچه در سایه ی عباس نشان از غم نیست شُکر مَحرم پُر و یک دیده ی نامحرم نیست گرچه مانند عمو دور و بَرِ زینب بود هرچه غم بود فقط بر جگرِ زینب بود مادرش آه امان از دلِ زینب می گفت همه ی راه امان از دلِ زینب می گفت گاه و بی گاه امان از دلِ زینب می گفت سخت جانکاه امان از دلِ زینب می گفت رفت در پیشِ برادر که برادر چه کنم جگرم سوخته،با ناله یِ مادر چه کنم می زند شور دلم تاب ندارد اینجا دل پریشانی ام آداب ندارد اینجا جانِ من جان رباب آب ندارد اینجا بچه بیدار شده خواب ندارد اینجا به لبش پیشِ تو لبخند نمی آید وای گریه ی اصغرمان بند نمی آید وای حرفِ این دخترکان است از اینجا برویم ساربان تا که نرفته است بگو تا برویم کوچه ی مادرمان خانه ی زهرا برویم باشد آقا همه اش حرف تو اما برویم دست ما نیست عطش بین حرم اُفتاده مُردم از غم چه کنم بد به دلم اُفتاده همه ی فکر و حواسم به تو باشد برگرد قبل از آنکه به سَرَت شمر بیاید برگرد به عروسِ تو قسم حرمله آمد برگرد کاش بر تیر خودش زهر نمی زد برگرد کاش دوریِ شما قسمت خواهر نشود زینبت کاش که بی پنج برادر نشود عزم کردی نروی کاش خزان برگردد لااقل گو که از آن جمع سنان برگردد زودتر از همه آن تیر و کمان برگردد چشمِ آن جمعیت از سمتِ زنان برگرد سایه ی روی سرم از سرِ اطفال مَرو تا که من زنده ام آقا لبِ گودال مَرو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کاروان سلاله هاي خدا کاروان امام عاشورا کاروان بهشتيان زمين کاروان فرشتگان سما يکي از نوکرانشان جبريل يکي از چاکرانشان حوا گوشه­اي از صدايشان داوود نفسي از دعايشان عيسي نوجوانانشان چو اسماعيل پيرمردانشان خليل آسا زائر اشکهايشان باران تشنه مشک­هايشان دريا همه آيات سوره مريم همه چون کاف و ها و يا و الي... يوسفان عشيره حيدر مريمان قبيله زهرا کعبه مي بيند و طواف ملک چشم تا کار مي­کند اينجا کشتگان حوادث امروز صاحبان شفاعت فردا تا به حالا نديده هيچ کسي اين همه آفتاب در يکجا هردلي با دلي گره خورده است همه مجنون صفت، همه ليلا دارد اين کاروان صحرائي دختراني عفيفه و نوپا همه با احترام و با معجر همه در پرده­هاي حجب و حيا پرده را از مقابل محمل باد حتي نمي­برد بالا ‏دور تا دور شان بني هاشم تحت فرمان حضرت سقا پاي عليا مخدره زينب روي زانوي اكبر ليلا از غروب مدينه مي آيند در زميني به نام كرب وبلا مي رسيدند و ياد مي كردند از سر و طشت و حضرت يحيي حق نگهدار اين همه مجنون حق نگهدار اين همه ليلا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ﺯﯾﻨﺒﺎ! ﺭﻭﺯ ﺟﺪﺍﯾﯽ، ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ ﺟﺎﯼ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﻣﮋﻩ ﺍﺕ، ﺧﻮﻥ ﻧﭽﮑﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ ﺍﻥ ﻗَﺪَﺭ ﻣﻮﯾﻪ ﻣﮑﻦ، ﺁﻩ ﻣﮑﺶ، ﺍﺷﮏ ﻣﺮﯾﺰ ﺭﻭﺯ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻭ ﻓﻐﺎﻧﺖ، ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ ﮔﺮ ﭼﻪ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺟﻮﺍﻥ، ﯾﺎﻭﺭ ﻭ ﯾﺎﺭ ﺍﺳﺖ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﮐﺲ ﺯ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺧﻮﻥ، ﻧﺘﭙﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻮﯾﺖ ﺍﺯ ﻣﺤﻨﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ، ﻧﮕﺮﺩﯾﺪﻩ ﺳﭙﯿﺪ ﻗﺪﺕ ﺍﺯ ﺑﺎﺭ ﻣﺼﯿﺒﺖ، ﻧﺨﻤﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ ﻗﺪ ﻋﺒّﺎﺱ ﺭﺷﯿﺪ ﺗﻮ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩﻩ ﺯ ﭘﺎ ﺗﯿﻎ ﺍﺷﺮﺍﺭ، ﺩﻭ ﺩﺳﺘﺶ، ﻧﺒﺮﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮز ﻗﺎﺳﻤﺖ ﺯﯾﺮ ﺳﻢ ﺍﺳﺐ، ﻧﮕﺸﺘﻪ ﭘﺎﻣﺎﻝ ﺍﮐﺒﺮﺕ ﺷﻬﺪ ﺷﻬﺪﺕ، ﻧﭽﺸﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ «ﺍﻟﻌﻄﺶ ﺍﻟﻌﻄﺶ» ﺍﺯ ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺒﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﺷﺖ ﺍﺯ ﻋﺰﯾﺰﺍﻥ ﺣرم، ﮐﺲ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺻﻐﺮ ﺁﻥ ﻏﻨﭽﻪ ﯼ ﻧﺸﮑﻔﺘﻪ ﭘﺮ ﮔﻠﺸﻦ ﺟﺎﻥ ﺣﻨﺠﺮﺵ ﺑﺎ نُک ﭘﯿﮑﺎﻥ، ﻧﺪﺭﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ ﻧﺸﺪﻩ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﺍﺯ ﻣَﻨَﺖ، ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﻣﻨﺎﻝ ﺗﯿﻎ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺣﺴﯿﻦ، ﮐﺲ ﻧﮑﺸﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ ﺧﯿﻤﻪ ﮔﺎﻫﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﻃﻌﻤﻪ ﯼ ﺁﺗﺶ ﺯ ﺟﻔﺎ ﺑﻬﺮ ﻏﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﺣﺮﻡ ﮐﺲ ﻧﺪﻭﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ ﺭﻭﯼ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﻧﮕﺮﺩﯾﺪﻩ ﺯ ﺳﯿﻠﯽ، ﻧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺩﺭ پسِ ﺧﺎﺭﯼ، ﻧﺨﺰﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻨﯽ ﺍﺯ ﮐﻌﺐ ﻧﯽ ﺧﺼﻢ، ﻧﮕﺮﺩﯾﺪﻩ ﮐﺒﻮﺩ ﺧﺎﺭﯼ ﺍﻧﺪﺭ ﮐﻒ ﭘﺎﯾﯽ، ﻧﺨﻠﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﺣﺴﯿﻨﺖ، «ﺭﻧﺠﯽ»! ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﻃﺎﯾﺮ ﺟﺎﻧﺖ، ﻧﭙﺮﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﻨﻮﺯ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یک کاروان دل، همره دلبر رسیده زینب بیا که منزل آخر رسیده یاران فرود آئید این وادی طور است وعده ز سوی حضرت داور رسیده اینجا زیارت‌خانه‌ی پیغمبران است هر مُرسلی اینجا مقرّب‌تر رسیده قبل از تمام کاروان هاشمی‌ها کرب و بلا شاهد بُود مادر رسیده اینجا فرات از چهار جانب موج دارد از چه جواب العطش خنجر رسیده کودک که می‌گرید جوابش کعب‌نی نیست اینجا تمام حوصله‌ها سر رسیده هرکس که عقده داشت از صفین و خیبر بر قطعه قطعه کردنِ اکبر رسیده آهنگران شهر را آرام سازید تازه به خواب ناز علی اصغر رسیده زن‌های کوفه خود مگر پوشش ندارند که بانوان را غصه‌ی معجر رسیده هرکس به اهلش وعده‌ی سوغات داده اینجا برای بردن زیور رسیده از این همه خلخال و زیور که مهیّاست یک ساربان چشمش به انگشتر رسیده آرام باش آّب فرات؛ ای مهر زهرا با فاطمیّون مردِ آب‌آور رسیده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بی تو زمین زمینۀ خرّم شدن نداشت نسل بشر لـیاقت آدم شدن نداشت ای عشق کُل، که کل جهان جزء کُلِّ توست بی تو جهان شهامت عالم شدن نداشت ای حُرمت قبیلۀ قبله، بدون تو... بیت الحرام، قدر معظّم شدن نداشت هاجر سلام بر لب شش ماهۀ تو داد زمزم وگرنه جوشش زمزم شدن نداشت بی گریه بر غمت به جمال جمیل حق چشم کسی اجازۀ مَحرم شدن نداشت این جوش خون توست وگرنه کسی دلِ_ _آمادۀ عزای محرّم شدن نداشت حرف شفاعت تو اگر در میان نبود صف های روز حشر منظّم شدن نداشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7